لابی صهیونیستی چگونه زمام سیاست خارجه آمریکا را در دست دارد؟
تسلط مؤسسات صهیونیستی بر دولت آمریکا به حدی است که سیاست پردازان آمریکایی حتی منافع و اولویتهای رژیم صهیونیستی را بر منافع واشنگتن ترجیح میدهند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، تسلط موسسات صهیونیستی بر دولت آمریکا به حدی مطلق رسیده است، تا جایی که مخالفت سیاستمداران با جنبش صهیونیسم یا برنامه های آن غیر ممکن است. از این رو اسرائیل و منافع آن اولویت هایی هستند که حتی نسبت به منافع واشنگتن ضرورت و اولویت بیشتری دارند.
در همین راستا سایت "وورلد بیست" مقاله ای را منتشر کرده و در آن از عوامل جانبداری مطلق سیاست های آمریکا نسبت به رژیم صهیونیستی پرده بر می دارد، جانبداری که گاهی اوقات به جایی می رسد که آمریکاییها منافع اسرائیل را به منافع خود ترجیح می دهند. این موضوع یکی از مهم ترین عوامل پیدایش رویکردهای افراطی در گوشه و کنار دنیا است.
دانشمندان علوم سیاسی اعتقاد دارند که در طول تاریخ سیاست خارجی کشورها تنها مبتنی بر منافع ساکنان و جغرافیای آن دولت ها و اقتصاد و حکومت تعیین میشود. با این وجود می بینیم که این نظریه کاملا در آمریکا معکوس است. سیاست خارجی که کاخ سفید در آمریکا پیاده کرده، از سوی صهیونیست ها دیکته می شود، تا جایی که در وهله اول به دنبال حفظ منافع آمریکایی است و آن را به منافع شخصی آمریکایی ها اولویت می دهد. شکست سیاست های دولت آمریکا در دوره اخیر در زمینه اوضاع خاورمیانه ثابت می کند که سیاست پردازان صهیونیست از درک یا سازگاری منافع خود با پتانسیل های متغیر موجود در این منطقه بحرانی ناتوان هستند.
"سینسیا ماکینی" نماینده کنگره آمریکا در اظهاراتی تاکید کرد که کنگره کاملا تحت سلطه موسسات و محافل صهیونیستی است. همچنین موسسات تبلیغاتی و شبکه های لابی نیز اهرم های فشاری در اختیار رژیم صهیونیستی است. تسلط این موسسات بر دولت آمریکا تا حدی مطلق است که مخالفت سیاستمداران آمریکایی با رویکردهای صهیونیستی را غیرممکن میکند.
این تسلط تا جایی است که اسرائیل و منافع آن حتی بر منافع آمریکا نیز ترجیح داده می شود. یهودیان موسسات تجاری گسترده ای را در آمریکا در اختیار دارند، بنگاه هایی که شامل کارخانه های اسلحه سازی ، هتل ها و شرکت های نفتی و بانک و استودیوهای فیلم سازی و شرکت های تبلیغاتی بزرگ می شود. این موسسات نفوذ گسترده ای در بازارهای مالی بین المللی دارند، به گونه ای که به آنها امکان تسلط بر اقتصاد جهانی را می دهد.
آن ها مبالغ هنگفتی را در ستادهای تبلیغاتی نامزدهای انتخاباتی آمریکا هزینه می کنند تا پس از انتخابات از ثمره حمایت از روسای جمهور آمریکا بهره مند شوند.در این راستا دیدیم که چگونه مواضع جورج دبلیو بوش و تیم نو محافظه کاران وی منافع آمریکا را در خطر می اندازد تا منافع و اولویت های اسرائیلی ها حفظ شود.
در پی تحولات 11 سپتامبر افراط گرایی در میان آمریکایی ها به صورت عمد و با کمک رسانه های زیر نظر لابی صهیونیستی رواج داد. به این ترتیب با وجود اینکه مسلمانان بی گناه به صورت مستمر در غرب مورد تجاوز های متعدد قرار دارند، می بینیم که اسرائیلی ها نیز قدرت و اختیار مطلق در ریختن خون فلسطینی ها را دارند و هیچ محاسبه ای از آن ها صورت نمی گیرد.
در پی جنگ آمریکا بر ضد تروریسم، نیروهای آمریکایی در درجه اول به افغانستان حمله کردند و سپس به سمت عراق رفتند تا بدون در دست داشتن اجازه شورای امنیت سازمان ملل متحد این کشور را هدف تاخت و تاز خود قرار دهند. در نتیجه این تجاوز غیر قانونی به دولتی با تمامیت ارضی مستقل، حدود 200 هزار نفر به علت موشک باران شدید آمریکایی ها جان خود را از دست دادند، علاوه بر این که هزاران نفر دیگر نیز در زندان هایی نظیر زندان گوانتانامو و ابو غریب از کمترین شرایط و حقوق انسانی محروم شدند.
رژیم صهیونیستی در بهره برداری از حوادث 11 سپتامبر موفق بود و در افغانستان و عراق به آمریکاییها پیوست. تل آویو از حمایت لابی هندی برای ادعای ارتباط بین آرمان های واقعی فلسطین ها و کشمیری ها با رویکردهای تروریستی استفاده کرد. اسرائیل دشمنی زیادی با پاکستانی ها دارد.
بعد از روی کار آمدن باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا، امیدهای لابی صهیونیستی افزایش پیدا کرد تا وی برخی از اشتباهات سنگینی که بوش انجام داده بود را اصلاح کند.
به این ترتیب حمایت های آمریکا از اسرائیل افزایش پیدا کرد و به هندیها نیز اجازه داده شد به اقدامات وحشیانه خود بر ضد مسلمانان کشمیر ادامه دهند. به این ترتیب یأس و ناامیدی گسترده در میان مردم باعث شد بیشتر آنها به سمت رویکردها و موسسات جهادی و تکفیری گرایش پیدا کنند.
شاید موج تروریستی که منافع غرب را هدف قرار داده، دلیل روشنی بر شکست سیاست خارجی رئیس جمهور آمریکا است. افزایش بی سابقه فعالیت های گروه های تروریستی در راستای منافع آمریکا نیست، چرا که هزینه های زیاد این جنگ ها بودجه این کشور را دچار بار سنگینی کرده است.
اوضاع هنگامی بدتر می شود که می بینیم بحران اقتصادی آمریکا همچنان ادامه دارد و کشمکشهای بین نمایندگان جمهوری خواه و دموکرات آمریکایی روند رو به رشد خود را طی می کند. ایالات متحده امروز در نقطه عطفی قرار گرفته است و باید تعیین کند که می خواهد همچنان منافع 2 درصد از یهودیان آمریکا را تامین کند و آن ها را به ساکنان دیگر این کشور ترجیح دهد یا نه؟
انتهای پیام/ر