روایتی از دیدار جانبازان دفاع مقدس و مدافع حرم: «مقاومت» سن و سال، زمان و مکان و ملّیت نمی‌شناسد

روایتی از دیدار جانبازان دفاع مقدس و مدافع حرم: «مقاومت» سن و سال، زمان و مکان و ملیت نمی‌شناسد

آنچه در برنامه عیادت از جانبازان مدافع حرم غیرایرانی حائز اهمیت بود، در کنار هم قرار گرفتن جانبازان افغانستانی، پاکستانی، عراقی و ایرانی است، جانبازان ایرانی که با تجربه تحمل چند دهه مجروحیت برای انتقال تجربیات به دیدار این جانبازان جوان آمده‌اند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، روزگار دفاع از اسلام و انسانیت دوباره فرا رسیده است و بصیرت یافتگان عالم از دلبستگی‌های این دنیای فانی که خیلی‌ها را به خود درگیر کرده، گذشته‌اند. پا بر نفس خویش گذاشته و راهی جبهه‌های مقاومت می‌شوند؛  در هر نقطه از جهان که شرافت و کرامت انسانی تهدید می‌شود. در روزگار جدید آنها «مدافعان حرم» لقب گرفته‌اند. عنوانی نمادین برای آنهایی که به دفاع از حریم ولایت و انسانیت آنچنان متعهد شده‌اند که با وجود کم سن و سالی وقتی مجروح می‌شوند، خون غیرت در رگ‌هایشان خروشان‌تر می‌شود و فقط منتظر هستند تا کمی بهبود یافته و به منطقه بازگردند.

این روزها مدافعان حرم عراقی، پاکستانی و افغانستانی در کنار مدافعان حرم ایرانی و سایر رزمندگان اسلام، داوطلبانه به سوریه می‌روند تا مقابل هزاران تروریست تکفیری از شرافت و غیرت انسانی، این سنت دیرین مردمان این مرز و بوم دفاع کنند. در عملیات‌های مختلف که باعث پیروزی‌های زیادی برای جبهه مقاومت سوریه شده است، تعدادی جام شهادت را نوشیده و بال در بال ملائکه، رهسپار بهشت برین شده اند. در این بین، برخی از این دلاورمندان که مجروح می شوند، برای مداوا به ایران منتقل شده‌اند.

چندی پیش بود که حسین اسرافیلی مدیر عامل انجمن جانبازان نخاعی کشور در گفتگو با خبرگزاری تسنیم از تصمیم جدید این انجمن برای عضویت تمام جانبازان نخاعی مدافع حرم سخن گفت. او گفت: «انجمن جانبازان نخاعی کشور جانبازان قطع نخاعی مدافع حرم را از میان رزمندگان لشکر فاطمیون( مدافعان افغانستانی) و رزمندگان زینبیون(مدافعان پاکستانی) شناسایی کرده‌اند و در نظر دارند تا بعد از دیدار با همه آن‌ها مقدمات عضویت این عزیزان را در انجمن جانبازان نخاعی فراهم کنند. تا کنون 4 یا 5 نفر شناسایی شده‌اند که دو تن از آنان جانبازان قطع نخاع گردنی هستند.در این عیادت‌ها، سعی شده تا شرایط جانبازان سنجیده شود و کمک شود تا شرایط روی ویلچر نشستن آن‌ها به زودی فراهم شود. وقتی این جانبازان در نخستین روزهای جانبازی خود می‌بینند که کسانی هچون آن‌ها هستند که روی ویلچر نشسته‌اند و به فعالیت‌های روزمره خود رسیدگی می‌کنند و قابلیت انجام کارهای فراوانی هستند، روحیه می‌گیرند و سعی می‌کنند تا به سرعت، خود نیز قابلیت‌های مختلف خود را در دوران جانبازی به فعلیت برسانند.»

چند روز پیش به همراه جمعی از اعضای انجمن جانبازان نخاعی کشور از مجروحان مدافع حرم لشکر فاطمیون(رزمندگان افغانستانی)، تیپ زینبیون(رزمندگان پاکستانی) و عراقی، به عیادت مجروحان مدافع حرم رفتیم. کسانی که دائما خالصانه از زحمات دیگران برای درمان و رسیدگی، تشکر می‌کردند.

جانباز 21 ساله قطع نخاع گردنی این روزها مقاومت را در عرصه جانبازی معنا می‌کند

«عباس»، جوان افغانستانی21 ساله که از ناحیه گردن، دچار ضایعه نخاعی شده، آرام و بی صدا روی تخت خوابیده است. و اگر نفهمی که 7 ماه است مجروح بوده و دچار ضایعه نخاعی شده که درمانی جز روی تخت خوابیدن ندارد، از صورت سرخ و لب خندانش نمی‌توانی متوجه چیزی شوی. او همچنان مقاوم است. اگر تا چند ماه پیش او شجاعانه در سنگر دفاع از حرم علیه کفر می‌جنگید، حالا قرار است تا پایان عمر مقاومت و رزمندگی را در عرصه جانبازی معنا کند. و مطمئنا کسی که با معرفت و انگیزه قدم در این جبهه بگذارد، چه مجروح شود و چه شهید، پیروز میدان بوده و پشیمان نخواهد شد. به همین دلیل است که وقتی از او پرسیده می‌شود: «پشیمان نیست که در دفاع از حرم جنگیده است؟" با عزمی راسخ و قاطع می‌گوید: «نه مشکلی ندارم، سختی ندارم.»

مجروح عراقی با زبان عربی از علاقه‌اش برای دفاع از حرم می‌گوید

«احمد» نام یکی دیگر از مجروحین است. او جوان 19 ساله عراقی است که 35 روز پیش تیر داعشی‌های تکفیری به پایش اصابت کرده است. او از نیروهای مردمی عراق است که به سوریه رفته تا از مسلمان‌های آنجا و حرم حضرت زینب(س) دفاع کند. بسیار سر حال و بشاش است، با زبان عربی، از علاقه بسیار خود برای دفاع از حریم آل الله حرف می‌زند و مسرور از اینکه جانبازان 8 سال دفاع مقدس که در جنگ ایران و رژیم بعث عراق به درجه جانبازی رسیده‌اند، حالا به عیادتش آمده‌اند. احمد هم معتقد است یک تیر در جبهه سوریه، مجروحیتی نیست که بتوان از آن با عنوان جانبازی یاد کرد.

«ابراهیم» هم که در کنار سایرین روی تختش خوابیده است، اهل افغانستان و از لشکر غیور فاطمیون است. او 19 بهار بیشتر از عمرش نگذشته و حدود 4 ماه است که به علت اصابت تیر تکفیری‌ها به ساق پایش، مجروح شده و تحت درمان است. برای این که خانواده اش مانع رفتن او به سوریه نشوند، به قول خودش "یواشکی برای دفاع از حرم مقدس حضرت زینب(س)، رفته است.» که بعد از مجروحیت به دلیل نگرانی آن‌ها، مجبور شده تا واقعیت را بگوید. ابراهیم، در ایران هیچ قوم و خویشی ندارد. او آرزو می‌کند یک آسایشگاه برای آن‌ها در نظر بگیرند تا بعد از درمان، مدتی را آنجا بمانند و وقتی کاملا بهبود یابند و بتوانند کارهای خودشان را به تنهایی انجام دهند برای ادامه مسیر مقاومت تصمیم بگیرند.

یکی دیگر از مدافعان افغانستانی از لشکر فاطمیون، «محمد امان»جوان 21 ساله‌ای است که برای اولین مرتبه، داوطلبانه و برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریه رفته بود که مجروح شد. شاید انتظار داشت، فرصت پیدا می‌کرد ماه‌‌ها در مقابل جبهه کفر داعش می‌جنگید و بعد جانبازی را تجربه می‌کرد. اما او هنوز هم امیدوار است که دوباره برگردد. بیش از یک ماه است که به دلیل اصابت گلوله به ناحیه لگن، تحت مداوا قرار دارد. دیدار با جانبازان هشت سال دفاع مقدس برایش خوشایند است و تجربه آن‌ها از سه دهه جانبازی و تحمل مشقات این دوران برایش جالب است. آن‌ها چه افغانستانی و چه ایرانی همه در یک جبهه شجاعانه مقاومت می‌کنند. تفاوتی نمی‌کند مقابلشان امثال صدام قد علم کنند یا تکفیری‌هایی که دست پرورده آمریکا هستند.

«نجیب الله»، جوان 19 ساله دیگری از مدافعان حرم افغانستانی بوده که برای دفاع از حرم مقدس حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) به سوریه رفته است. او 2 هفته پیش تیر به پایش، اصابت کرده که بلافاصله برای درمان منتقل شده است و مثل سایر همرزمانش، از رسیدگی به درمانش راضی بود. وقتی به انگیزه قوی او برای دفاع از حرم اهل بیت عصمت و طهارت در سوریه فکر می‌کردی و چهره مصممش را وقتی از سوریه حرف می‌زد، می‌دیدی، باورت نمی‌شد که هنوز 20 سال سن هم ندارد. او سلحشورانه همانند چند مرد جنگی انگیزه مبارزه در مقابل داعش را دارد.

محرم علی افغانستانی می‌گوید:دیگر تحمل دیدن ظلم داعشی‌ها را نداشتم

«محرم علی» هم از لشکر فاطمیون به سوریه رفته است و بعد مجروح شده. او  مجروح 27 ساله ای است که به دلیل اصابت ترکش به سر، دید چشمانش به شدت کم شده است. مجروحیت از انگیزه او نیز برای مقابله با داعش کم نکرده است. او همانند خیلی از دوستان و همرزمانش برای بهبود یافتن و حضور مجدد در جبهه دفاع از حرم لحظه شماری می‌کند. آنقدر که وقتی از او پرسیده می‌شود اگر تا آخر عمر به همین حالت، بمانی، ناراحت نیستی، می‌گوید:«نه، اشکالی ندارد، اما منتظرم که خوب شودم. یعنی همین که خوب شوم دوباره  به سوریه می‌روم. فقط منتظرم کمی دیدم بهتر شود. دوباره می‌روم.» او که تا کنون سه بار برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) به سوریه رفته است، 8 ماه در جبهه مقاومت، جنگیده است. محرم علی از علت سوریه رفتنش چنین می‌گوید: «ظلم داعشی‌ها را که می‌دیدم، دیگر تحمل نداشتم و می‌خواستم تا ضربه‌ای به داعش بزنم که خدا را شکر موفق هم، شدیم.»

جانباز پاکستانی تیپ زینبیون:آرزویم این است که تمام شیعیان دست رهبر را در دستانشان بگیرند

جانباز پاکستانی از تیپ زینبیون هم در کنار دیگران حضور دارد. 21ساله است و در حلب مجروح شده. زبان فارسی را خوب متوجه نمی‌شود. برادرش در کنار او پرستاری از او را بر عهده دارد. فارسی او بهتر از برادرش است. وقتی از سوریه و حضورش در آنجا سوال می‌شود می‌گوید: « من خودم یک سال و نیم است که در سوریه می‌جنگم. پسرعمویم در کنارمان بود که شهید شد. حالا هم برای مراقبت از برادرم اینجا هستم و به محض اینکه حال برادرم بهتر شود دوباره به سوریه برمی‌گردم. خوشحال هستم که زائر و مدافع حرم حضرت زینب(س) هستم. آرزویم این است که تمام شیعیان دست رهبر را در دستانشان بگیرند و هرجا که شیعه‌ای هست پیروز باشد.»

عارف از لشکر فاطمیون: می‌خواهم که زودتر خوب شوم و به منطقه برگردم

جوان مدافع دیگری از دیار غیورمردان افغانستان، «عارف» 20 ساله بود که دو مرتبه برای دفاع به سوریه رفته است. تیر به دستش اصابت کرده و برای درمان بازگشته است. او در پاسخ به این سوال که چرا به سوریه رفتی، با قاطعیت می‌گوید: «برای این که من، شیعه علی(ع) هستم و باید بروم و از حرم‌هایمان دفاع کنم. ظلم داعشی‌های لعنتی را نمی‌توانستم تحمل کنم.» اکثر اعضای خانواده او در ایران نیستند ولی هر روز تماس گرفته و حال او را جویا می‌شوند. عارف می‌گوید:«مجروحیتم خیلی مهم نیست و می‌خواهم که زودتر خوب شوم و به منطقه برگردم.»

جانباز قطع نخاع 8 سال دفاع مقدس:هدف ما، انتقال تجربیات به مجروحان مدافع حرم است/در حال حاضر بچه‌های جانباز زمان جنگ تحمیلی، کاملا مستقل هستند

«مصطفی مسعودی» از جانبازان 70 درصد نخاعی دوران 8 سال جنگ تحمیلی است که به همراه دیگر دوستان جانباز نخاعی اش به ملاقات این مجروحان آمده است. آن‌هاهمگی عضو انجمن جانبازان نخاعی کشور هستند که سال‌هاست در این انجمن فعالیت‌های مختلف فرهنگی، ورزشی، توانبخشی و ... دارند و با سامان دادن به امور جانبازان نخاعی و دور هم جمع کردن آن‌ها بسیاری از مشکلاتشان را تسهیل کرده و از رنج‌هایشان کم می‌کنند. مسعودی می‌گوید: «این سومین مرتبه است که به دیدن این مجروحان مدافع حرم می‌آییم و چند وقت پیش هم، یک دیدار با جانباز نخاعی مدافع حرم داشتیم که ساکن مهرشهر کرج بود و به تنهایی در منزلی که برای او اجاره کرده بودند، زندگی می‌کن. او شرایط سختی دارد. ما سعی کردیم که تجربیات سی ساله مجروحیت خود را به او انتقال دهیم تا راحت تر با مشکلاتش کنار بیاید و بتواند از استعدادهای خود بعد از مجروحیت هم به خوبی استفاده کند.»

او در ادامه می گوید: «در داخل کشور به امور درمان مجروحان مدافع حرم رسیدگی می‌شود. برای آن‌ها تشکیلی پرونده می‌شود که اگر بتوانند به خانه خود بروند، می روند، در غیر این صورت، می‌توانند وارد آسایشگاه‌های ما شوند که زیر نظر بنیاد شهید است. البته بیشتر آن‌ها دوست دارند که مستقل باشند. در تهران، چهار جانباز مدافع حرم تا کنون به آسایشگاه آمده‌اند، که نکته مهم حضور آن‌ها در این آسایشگاه‌ها تجربیاتی است که در آنجا کسب می‌کنند. در حال حاضر بچه‌های جانباز زمان جنگ تحمیلی، کاملا مستقل هستند و هیچ وابستگی به کسی ندارند و تمام کارهایشان را خود، انجام می‌دهند. حتی جانبازی داریم که به تنهایی در خانه زندگی می‌کند. هدف ما این است که این عزیزان نیز بتوانند کارهای خود را خود به تنهایی انجام دهند و از زندگی، ناامید نشوند. زیرا آسایشگاه، صرفا کسب تجربه و اطلاعات است.»

4 جانباز نخاعی مدافع حرم در تهران و 4 جانباز نخاعی در مشهد و قم

این جانباز نخاعی جنگ تحمیلی در ادامه به آمار کشوری آن‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: «تاکنون 4 جانباز مدافع حرم نخاعی، در تهران و 4 نفر هم در مشهد بوده‌اند که از بین تهرانی‌ها، 2 نفر ساکن مهرشهر هستند. همچنینی جانباز دیگری در قم ساکن است. اما در بین مجروحان اینجا که ما امروز به عیادتشان آمدیم، 2 نفر مشکل نخاعی دارند که کار درمان آنها انجام می‌شود و تمام هزینه‌های اینجا رایگان است.»

«محسن نجمی» جانباز قطع نخاع دوران 8 سال جنگ تحمیلی که در عملیات فاو سال 65 و در سن 17 سالگی به درجه جانبازی نائل شده، نیز در این برنامه ساده و صمیمی عیادت از جانبازان غیر ایرانی مدافع حرم حضور دارد. او درباره بحث مقاومت در جبهه سوریه، می‌گوید: «زمانی که اعتقاد قوی باشد، دیگر سن، سال، زمان و مکان نمی‌شناسد و از صدر اسلام هم همینطور بوده است. ما فرمانده‌ای داریم که همیشه گوش به فرمان ایشان هستیم و منتظر هستیم تا لب تر کنند و جانمان را فدا کنیم.»

این جانباز قطع نخاع زمان جنگ تحمیلی با اشاره به این که در سال‌های اول جنگ ایران، پرستاران، پزشکان و کل سیستم بهداشت و درمان کشور، تجربه مواجهه با مجروحان جنگی را نداشتند، می‌گوید: «آن زمان، امکانات سخت افزاری مثل بیمارستان، آسایشگاه و همچین تجهیزات درمانی خوب، مناسب و کافی نداشتیم و همه چیز ضعیف بود. ولی در حال حاضر خدا را شکر از لحاظ سخت افزاری مشکلی نداریم.البته رسیدگی درمانی به این جابنازان عزیز نیازمند توجه بیشتری است. چون متاسفانه حتی یک پزشک در اینجا مستقر نیست و برای کارهای درمانی، آنها را به بیمارستان می‌برند.»

پزشکان داوطلب برای رسیدگی به مجروحان مدافع حرم اطلاعی از حضورشان ندارند/جانبازان مدافع حرم نیازمند یک کلینیک مجهز و فیزوتراپی روزانه هستند

او ادامه می‌دهد:«در حال حاضر ما پزشکان متعهد زیادی داریم که حاضر هستند به صورت رایگان به جانبازان مدافع حرم خدمت رسانی کنند، ولی شاید هیچ اطلاعی از حضور این عزیزان ندارند. اینجا نیازمند افرادی است که به صورت دائم پیش این مجروحان باشند و روزانه فیزیوتراپی انجام شود. اینجا باید مثل کلینیکی باشد که پزشک و پرستار داشته و به صورت شیفتی خدمت رسانی کنند. در بحث پانسمان و دارو مشکلی وجود ندارد ولی از لحاظ پزشک و فیزیوتراپ ضعیف است که متاسف هستم. رسیدگی فیزیوتراپی برای جانبازان قطع نخاعی بسیار موضوع مهیم است وگرنه دست و پاها و عضلات آن‌ها خشک می‌شود.»

آنچه در برنامه عیادت از جانبازان مدافع حرم غیر ایرانی مشهود بود و حائز اهمیت. در کنار هم قرار گرفتن جانبازان افغانستانی، پاکستانی، عراقی و ایرانی است. جانبازان ایرانی که گرد تجربه این روزها محاسنشان را سفید و سفیدتر می‌کند، با تجربه تحمل چند دهه مجروحیت و نشستن بر روی ویلچر به دیدار این جانبازان جوان مدافع حرم آمده‌اند تا تجربیات خود را منتقل کنند و مایه دلگرمی و امیدواری برای آن‌ها باشند. آن‌ها باید بدانند این نوع مجروحیت‌ها هم نمی‌تواند مانع از انگیزه‌های قوی سربازان اسلام برای خدمت به اسلام باشد. فرقی نمی‌کند از کدام کشور و کدام ملیت به دفاع از مظلومان دنیا شتافته باشی. آنچه مهم است اتحاد و یکرنگی سپاه اسلام در مقابل سپاه کفر است که این روزها عجیب برای مسمانان دندان تیز کرده است. جانبازان مدافع حرم هم در دیدار با جانبازان هشت سال دفاع مقدس فهمیدند باید به زودی زندگی عادی خود را شروع کنند و روزگار جانبازی را برای خود تسهیل نمایند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران