آیا ماه عسل بین آمریکا و عربستان به پایان رسیده است؟
استقبال ضعیف از باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در ریاض و مشکلات عربستان با الجزایر به عنوان یک کشور عربی و نیز مسائل دیگری که ریاض با آن دست به گریبان است این سوال را مطرح می کند که ریاض با این مسائل به کجا خواهد رسید؟
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه السفیر، استقبال ضعیف از باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در ریاض و انتقاد شدید از او در ارتباط با مواضع واشنگتن در قبال تهران به اضافه مشکلات عربستان با الجزایر به عنوان یک کشور عربی و نیز مسائل دیگری که ریاض با آن دست به گریبان است این سوال را مطرح می کند که ریاض با این انتقادها و مشکلات ونیز اختلافات به کجا خواهد رسید؟
نگاهی به مقاله دو نویسنده سرشناس سعودی
کافی است به نوشته های دو تن از نویسندگان معروف سعودی، « خالد الدخیل» (روزنامه الحیاه) و« عبدالرحمن الراشد» (روزنامه الشرق الاوسط) نگاهی بیندازیم تا متوجه شویم سفر باراک اوباما به ریاض، خشم سعودی ها از مرد کاخ سفید را دو چندان کرد و موجب شد نگرانی و عصبانیت عربستان از سیاست آمریکا مبتنی بر آشتی با ایران و محکوم کردن نقض حقوق بشر در عربستان، بیش از پیش افزایش یابد.
الدخیل با انتخاب عنوان «خطر سیاست اوباما کمتر از داعش نیست» برای مقاله خود، از همه پیش بینی ها فراتر رفته و الراشد نیز به نوبه خود تاکید کرد که رابطه عربستان و سایر کشورها عرب حاشیه خلیج فارس با واشنگتن درهیچ یک از پرونده های مربوط به ایران مانند سوریه، عراق و یمن بهبود نیافته است.
الراشد یادآور شد که اوباما اشتیاق چندانی برای اعلام مواضع جدید نشان نداد شاید او دیگر دلیل محکمی برای ائتلاف با مجموعه کشورهای عرب خلیج فارس نمی بیند و دیگر این کشورهای را بیش از سایر کشورهای منطقه به خود نزدیکتر نمی داند.
استقبال ضعیف از اوباما و سیل انتقاد رسانه های سعودی
نیازی به یادآوری استقبال ضعیف از اوباما و حاضرنشدن ملک سلمان در فرودگاه ریاض نیست و لازم نیست یادآوری شود که سیل انتقادهای مستقیم و غیرمستقیم علیه اوباما در رسانه های سعودی منتشر شد به اضافه اینکه تلویزیون رسمی عربستان به پخش خبر حضور اوباما در نشست کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بی توجهی نشان داد.
شکاف بین اوباما و ملک سلمان
بی تردید بین رئیس جمهور آمریکا که در آستانه ترک کاخ سفید است با پادشاه کنونی عربستان شکافی ایجاد شده که فضا را بر آنها تنگ تر می کند.
دلیل نگرانی عربستان چیست؟
اجازه دهید سخنان تکراری و بی فایده در مورد لزوم کنار رفتن بشار اسد را کنار بگذاریم و حتی این سخن در باره کمک آمریکا به کشورهای عرب حوزه خلیج فارس «در صورت زیرپا گذاشتن توافق هسته ای توسط ایران» را نیز رها کنیم زیرا این سخن ها از ضرورت های کار دیپلماتیک است، مانند مسائل و موارد ضروری موسیقی که بود و نبود آن تاثیر چندانی بر اصل موسیقی ندارد و تنها آن را زیبا می کند.
عرب ها چاره ای جز آشتی با ایران ندارند
مهمترین صحبت اوباما این بود که «ایران در مبارزه با داعش برای ما مهم است و باید میزان تنش ها در منطقه را کاهش داد تا فرصت مذاکره با ما و کشورهای همسایه برای ایران فراهم شود، به معنای دیگر عربستان و کشورهای عرب خلیج فارس چاره ای جز آشتی با تهران ندارند.»
این میهمان آمریکایی درباره عراق نیز ضمن کم اهمیت جلوه دادن درگیری ها در عراق، «حیدر العبادی» نخست وزیر این کشور را «شریک خوب برای ما » نامید.
اوباما سپس از این فراتر رفته و گفت: ایجاد رفاه و آسایش در منطقه در گرو احترام کشورها به مردم خود و جلوگیری از بروز اختلافات مذهبی است.
به نوشته این روزنامه لبنانی، اگر «محمد جواد ظریف » وزیر خارجه ایران هم به عربستان رفته بود چیزی بیشتر و مهمتر از آنچه اوباما گفت، بر زبان نمی آورد. موضوع به اینجا ختم نمی شود بلکه باید به موارد زیر توجه داشت:
*اوباما پیش از سفر به ریاض به عمد کاری کرد که به جای فرش قرمز، فرش خاردار برایش پهن کنند.
به عبارت بهتر وی در گفت وگو با مجله آتلانتیک، نسبت به نقشی که متحدان عرب سنی مذهب در مقابل تروریسم که دشمن آمریکا است، ابراز تردید کرده و ناراحتی خود را از اینکه « ایده سیاست خارجی آمریکا مرا وادار می کند تا عربستان را به عنوان همپیمان بپذیرم و با آن تعامل داشته باشم »، ابراز کرد.
سرو صدا بر سر لغو محرمانه بودن پرونده حملات 11 سپتامبر
پیش از رسیدن اوباما به ریاض، طرح قانون لغو محرمانه بودن پرونده حمله تروریستی سال 2001 به آمریکا از سوی جمهوری خواهان و دموکرات ها با هدف محاکمه مسئولان سعودی به اتهام کمک مالی به القاعده و اسامه بن لادن، بحث و جدل های زیادی را در آمریکا به راه انداخت.
*درست است که اوباما با این مصوبه مخالفت کرد و سعودی ها تهدید کردند که سرمایهها و اموال خود در خزانه آمریکا را (که حدود 750 میلیارد دلار یعنی بیش از کل بودجه وزارت دفاع آمریکاست) به فروش خواهند گذاشت، اما این نیز درست است که این در گشوده شده و معلوم نیست چطور می توان آن را بست.
به عنوان مثال، «سیمون اندرسون» نویسنده آمریکایی چند روز پیش در مجله فارین پالیسی نوشت که توانسته است از طریق مسئولان آمریکایی و انگلیسی نام دو شاهزاده سعودی را کشف کند که از محل صندوق دولت سعودی، مبالغ مالی هنگفتی را به بن لادن می پرداختند تا از آن برای ایجاد ناآرامی در کشورهای مختلف دور از عربستان استفاده کند.
* در ابتدای سال جاری میلادی، پرسش و پاسخ هایی در کنگره آمریکا درباره واقعیت رابطه دولت سعودی با وهابیت و تروریسم مطرح شد.
در همین ارتباط یکی از اعضای کنگره این سوال را مطرح کرد: آیا این یک حقیقت مسلم نیست که داعش و القاعده به عنوان دو جریان اصلی تکفیری در سطح دنیا، وهابیت را منبع الهام بخش خود به شمار می آورند؟
*چندی پیش دانشجویان سعودی در ایالات آیداهو آمریکا مورد اهانت و دشنام قرار گرفته و با این عبارت روی شیشه خودروهای خود رو به رو شدند «به کشورت برگرد، چرا اینجا هستی ؟»
«محمد العیسی» وابسته فرهنگی عربستان در واشنگتن تاکید کرد که روند فراهم کردن تسهیلاتی برای انتقال این دانشجویان به سایر دانشگاه های آمریکا آغاز شده است.
*چند روز پیش، شیخ «حمد بن جاسم » نخست وزیر قطر اطلاعات مهمی را درباره اقدامات عربستان و قطر و سوریه فاش کرد که پیام های مهمی را برای همسایه بزرگتر یا همان عربستان در دل خود جا داده بود.
وقتی انسان این تحولات را که قطره ای از دریا است، مشاهده می کند، حق دارد مانند الدخیل و الراشد در مقاله های خود و یا در سایر روزنامه های سعودی این سوال را مطرح کند: « آیا ماه عسل بین آمریکا و عربستان به پایان رسیده است؟ یا اینکه مشکل فقط بین اوباما و عربستان است؟
اندرسون نویسنده آمریکایی تاکید می کند که این مساله یک فضای عمومی است و تنها یک بخش جدا در دولت آمریکا علیه عربستان نیست.
به گفته وی، چه بسا این مساله « ترکی فیصل» رئیس سابق اطلاعات سعودی را وادار کرد که بگوید « دوره روابط گذشته عربستان با واشنگتن به پایان رسیده یافته است».
اندرسون می افزاید: از آنجا که ترکی فیصل زمانی سفیر عربستان در آمریکا بود به خوبی می داند این حرف او چه مفهومی دارد و شاید حق با او باشد که گفت همان اندازه که ما تغییر کرده ایم، واشنگتن تغییر کرده است».
اما آمریکا از متحد سعودی خود چه می خواهد؟ تغییر نظام و یا بهبود رفتار؟ تغییر تاج و تخت و یا دور کردن «محمد بن سلمان» از پادشاهی به نفع «محمد بن نایف»؟
این سوال ها مستلزم پیگیری دقیق در مدت باقیمانده از ریاست جمهوری اوباما است حال آنکه سعودی ها احساس می کنند فریب متحد خود را خورده اند و پیدا کردن دلیلش با شما.
در مورد الجزایر چه؟
هفته گذشته اتفاق مهم و خطرناکی در ریاض افتاد به این معنی که در پایان نشست کشورهای عرب حوزه خلیج فارس با « محمد ششم» شاه مغرب، سعودی ها سقف دشمنی خود را با الجزائر به حداکثر رساندند.
به عبارت بهتر در بیانیه پایانی این نشست مشترک بین سران عرب خلیج فارس با مغرب آمده است، این کشورها برای حل درگیری های منطقه ای بین مغرب و الجزائر از ابتکار در تشکیل دولت خودمختار در صحراء حمایت می کنند.
این موضع کشورهای عرب خلیج فارس به معنای جانبداری کامل آنها از مغرب در مقابل الجزائر در قضیه صحرای غربی است که پیچیده ترین مساله بین دو کشور همسایه و نیز پرونده کاملا پیچیده در سازمان ملل به شمار می آید.
عربستان چه مشکلی با الجزائر دارد؟
* الجزائر بارها از موضع سعودی و قطر علیه سوریه انتقاد کرده است و وزیران خارجه آنها در جریان توطئه اخراج سوریه از اتحادیه عرب، بارها با یکدیگر درگیری پیدا کردند.
* الجزائر با ائتلاف عربی به رهبری عربستان علیه یمن مخالفت کرد و پیش از آن نیز در هیچ یک از ائتلاف هایی که به ریاست ریاض به منظور مبارزه با تروریسم تشکیل شد، مشارکت نکرد، با این استدلال که قوانین الجزائر اجازه مشارکت ارتش آن در جنگ های خارجی را نمی دهد.
* الجزائربا توصیف « حزب الله لبنان» به عنوان یک گروه تروریستی در نشست شورای همکاری خلیج فارس و نشست وزیران کشور عرب و اتحادیه عرب مخالفت کرد.
*چند ساعت بیشتر از تصمیمات نشست سران کشورهای عرب خلیج فارس با مغرب در حمایت از موضع رباط درباره صحراء نگذشته بود که الجزائر هیاتی به ریاست «عبد القادر مساهل » وزیر امور مغرب و اتحادیه آفریقا و اتحادیه عرب به سوریه اعزام کرد.
وزارت خارجه الجزائر اعلام کرد : در این سفر شاهد برگزاری دور دوم کمیسیون پیگیری روابط با سوریه خواهیم بود که به ریاست عبد القادر مساهل و «همام الجزائری» وزیر اقتصاد و تجارت خارجی سوریه برگزار می شود تا دو طرف ابعاد مختلف همکاری بین دو کشور و راه های توسعه آن را بررسی کنند.
این اظهارات نشانه نخستین همکاری علنی و رسمی بین یک کشور عربی با سوریه (به استثنای عراق) از ابتدای جنگ و بحران در این کشور بود.
نکته قابل توجه دیگر اینکه وزیر الجزائری و رئیس هیات اعزامی به سوریه یا همان عبدالقادر المساهل مسئولیت امور مغرب و اتحادیه عرب را بر عهده دارد.
دیگر بیش از این نیازی به ذکر دلیل نیست و همه چیز کاملا روشن است که این اقدام الجزائر پاسخ مستقیم به نشست کشورهای عرب خلیج فارس با مغرب بود.
پیش از این دیدارها بین الجزائر و سوریه، تیمی از سرمایه گذاران سعودی به صحرای غربی رفته بود که این اقدام موجب خشم و تردید الجزائر شد و اختلاف آن با ریاض را دو چندان کرد.
واکنشهای مستقیم الجزائر در برابر عربستان
بنابراین این اقدام را باید اولین پیام الجزائر به عربستان دانست و چه بسا اگر بیماری «عبدالعزیز بوتفلیقه» رئیس جمهور الجزائر و نگرانی از احتمال حمله تروریستی علیه این کشور نبود، الجزائر سطح مخالفت های خود علیه عربستان را بیش از این بالا می برد.
صحرای غربی برای الجزائر نیز مانند همسایه آن مغرب اولین و مهمترین مساله راهبردی است که کاملا با امنیت ملی آن مرتبط است.
فرصت طلبی گستاخانه نتانیاهو
نکته مهم دیگری که باقی مانده اینکه در شرایطی که آتش بحران در کشورهای عربی همچنان شعله ور است و پیچیدگی مذاکرات سوریه بیانگر نبردهای شدیدتری است و در حالی که عراق، یمن و لیبی با مذاکراتی آسیب پذیر دست به گریبان هستند، «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل که با اوباما دشمنی دارد و ولادیمیر پوتین نزدیک است با گستاخی تمام همراه وزیران کابینه اش به جولان اشغالی در سوریه می رود تا این منطقه را «برای همیشه اسرائیلی» اعلام کند.
در این میان موضع کشورهای عربی بسیار ضعیف ، شرمسارانه و همراه با شک و دودلی است.
پرواضح است که تمام این مسائل و روند جاری نیازمند تأمل است و چه بسا لازم باشد به این فکر کنیم که زمان عبور از فتنه ها و آتش افروزی ها و کنار گذاشتن کشمکش های سنی- شیعی و رسیدن به راه حل های مشترک فرا رسیده است زیرا در وضعیت کنونی همه به جز کشورهای عربی سود خواهند برد.
انتهای پیام/ر