نثار تو فردوسی پاک زاد/ ترا می ستایند با هر زبان
به سی سال بردی تو رنج گران/ که گنج سخن را کنی ارمغان/ ترا جان چو از مهر میهن گداخت/ پی نظم شهنامه آماده ساخت ....
به گزارش خبرگزاری تسنیم، ناصر ابن یمین مردوخی کردستانی در رثای فردوسی شعری را سروده است که میخوانید:
درود همه راد مردان پاک
نثار تو ای اختر تابناک
نثار تو ای راد مرد دلیر
که بنوشتی آن نامه ی دلپذ یر
نثار تو فردوسی پاک زاد
(که رحمت بر آن تربت پاک باد)
ابر مرد تاریخ ایران زمین
بزرگان تاریخ کنند آفرین
نه تنها در ایران که یک سر جهان
ترا می ستایند با هر زبان
شدی زنده ازنام با چامه ات
بسا شهر یاران به شهنامه ات
بسا پهلوانان ورزم آوران
کز آنها نماندی به گیتی نشان
به سی سال بردی تو رنج گران
که گنج سخن را کنی ارمغان
ترا جان چو از مهر میهن گداخت
پی نظم شهنامه آماده ساخت
چو آن شور در جانت آغاز گشت
زبانت به گویندگی باز گشت
پدید آمد آن نامه و داستان
که تا هست گیتی بود جاودان
چو شهنامه فرهنگ این کشور است
کلامش ز هر گفته والاتر است
نماید به ما با یکی داستان
که چون بوده ایرانی باستان
تو ای قهرمانی که گاه نبرد
به محمود تاختی شه بی خرد
ز نیکو سرشتی تو ای نیک رای
نمی خواستی موری افتد ز پای
چنین گفتی ای نامور قهرمان
که از بهر موری عزیز است جان
تو را هر چه گویم سزای تو نیست
ثنائی که گویم ثنای تو نیست
تو از جمله گویندگان برتری
تو بر تارک شاعران افسری
نه تنها ز گویندگی زنده ای
که تخم سخن را پراکنده ای
از آن جاودان است تو را زندگی
که جان تو با جان ایران یکی
چو گنج گرانی است شهنامه ات
هزار آفرین بر تو و چامه ات
به درگاهت ای خسرو شاعران
سرودی ز (مردوخ) ترا ارمغان
انتهای پیام/