سرنوشت سوریه در مسقط رقم میخورد یا دمشق؟
مخالفت و سرسختی امیرعبداللهیان باعث شد لابیستهای نزدیک به وزارت که بعداً از نایاک بهعنوان محور اصلی آن نامبرده شد تلاش ویژهای را برای حذف این دیپلمات انقلابی وزارت خارجه از معاونت عربی آغاز کنند
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه روز گذشته سرانجام حسین امیر عبداللهیان را از سمت معاونت عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه برکنار کرد، تا پایان دهنده ماهها کشوقوس، خبر و شایعات پیرامون وزارت خارجه باشد، شایعاتی که طی ماههای اخیر گریبان وزارت خارجه را گرفته بود و البته دیروز مشخص شد که آنچنان هم شایعه نبوده و ازقضا کاملاً منطبق بر واقعیات هم بوده است.
حسین امیر عبداللهیان از معاونت عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه رفت تا جابری انصاری سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشور جایگزین وی در این جایگاه مهم و حساس شود. این تغییر دیروز به سرعت به صدر اخبار رسانه های ایران و حتی منطقه و جهان رسید.
اما معاونت عربی و آفریقایی وزارت خارجه چرا حساس و کلیدی است و اخبار آن اینقدر با شدت و حدت بازتاب داده میشود؟
پس از بیداری اسلامی و تغییر جدی معادلات منطقهای، نقشه گسترده آمریکا و رژیم صهیونیستی برای توقف موج استکبارستیزی در خاورمیانه تدوین و برای اجرا به دستهای آمریکا در منطقه ابلاغ شد.
عربستان، مصر، اردن و چند کشور کوچک حاشیه خلیجفارس متحد شدند تا با کمک آمریکا مانع پیشرفت بیداری اسلامی شوند، آنچنانکه در اولین گام انقلاب مردمی مصر به انحراف کشانده و بهطورکلی سرکوب و بیاثر شد، لیبی با حمله ناتو با خاک یکسان و اداره آن به دست طوایف بعضاً بدوی سپرده شد، بعدها انقلاب مردمی یمن نیز با بمبهای خوشهای و جنگافزارهای کشتارجمعی هدف قرار گرفت، مردم بحرین سرکوب و به زندان انداخته شدند و البته در اصلیترین طرحریزی آمریکا سوریه بهعنوان حلقه واصل جریان مقاومت در منطقه مورد هجوم تروریستهای تکفیری واقع شد، هجومی سیلگونه که با یورش صدها هزار تروریست آموزشدیده در اقصی نقاط جهان بهویژه در پادگانهای نظامی اردن و عربستان در نزدیکی مرزهای سوریه، بهسرعت فاز یک جنگ تمامعیار و البته فرسایشی را به خود گرفت و موجبات کشته، زخمی و آواره شدن میلیونها نفر از مردم سوریه را فراهم آورد.
دامنه این جنگ البته به سوریه ختم نشد بلکه عراق مقصد بعدی تروریستها بود و تنها پس از گذشت چند ماه از آغاز جنگ در سوریه، داعشیها با پشتیبانی جدی اردن و سعودی وارد عراق شدند و توانستند بخشهای عمدهای از استانهای صلاحالدین و الا نبار عراق را تصرف کنند و حتی تا چند ده کیلومتری مرزهای ایران هم خود را برسانند.
در این اوضاع ایران با پیشگامی نیروی قدس سپاه پاسداران برای تأمین امنیت منطقه و البته به درخواست دولتهای عراق و سوریه وارد معرکه شد و توانست با ساماندهی ارتش سوریه و البته متشکل کردن مردم عراق و سوریه در قالب حشدالشعبی بخشهای عمدهای از مناطق تصرفشده را باز پس گیرد و ثبات حداقلی را در برخی از نقاط این دو کشور حاکم سازد.
در این میان وزارت امور خارجه که نقش حمایتگری در عرصه دیپلماتیک از جریان مقاومت را بر عهده داشت توانست تا با تلاشهای حسین امیر عبداللهیان تا حدودی وظایف خود را به پیش برد و عاملی باشد تا رزمندگان حزب الله لبنان، فاطمیون افغان و حیدریون و زینبیون پاکستان مانع عملی شدن طرح خاورمیانه جدید آمریکا در منطقه شوند.
در همین حین اما با شکلگیری مدل جدیدی از نوع تعامل میان ایران و آمریکا، یعنی همان چیزی که در مسئله هستهای اتفاق افتاد، تعاملات ایران و آمریکا با واسطهگری "محللهای ایرانی-آمریکایی" وارد فاز نزدیکی و اعتماد دیپلماتها و وصول توافقنامه برجام شد.
از همان روزهای اول یعنی زمانی که برجام در دست تدوین بود بحث آغاز مذاکرات منطقهای در ادامه مذاکرات هستهای وارد جریان مذاکره در وین و ژنو شد، و همان دلالان برقراری رابطه میان ایران و آمریکا تلاش کردند با واردکردن عربستان بهعنوان ضلع سوم به مذاکرات شرایطی را فراهم کنند تا مذاکرات حول محور منطقه و بحران تروریسم در سوریه و عراق آغاز شود. البته هرچند که شکلگیری این مذاکرات از سوی وزارت خارجه تکذیب شد اما بعدها مشخص شد که همان جریان دلال که ازقضا روابط نزدیکی هم با برخی افراد شاخص در وزارت خارجه دارند به تلاشهای خود ادامه داده و حتی در مذاکراتی میان ایران و عربستان در مسقط حضور یافتهاند.
در این میان شکلگیری این مذاکرات که با حمایت همان جریان غربگرای نزدیک به دولت میتوانست وقایع مهم و تحولات گستردهای را در منطقه رقم بزنند با مخالفت جدی و سرسخت فردی از درون وزارت خارجه روبهرو شد، مخالفی که همچون رزمندههای میدانی و فرماندهان نظامی، ایده مبارزه تا آزادی کامل منطقه را در سر داشت و مخالف هرگونه بده بستان بر سر مسائل منطقهای و مسئله سوریه با آمریکا بود.
این فرد کسی نبود جز حسین امیر عبداللهیان معاونت عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه.
همین امر یعنی مخالفت و سرسختی امیرعبداللهیان هم بود که باعث شد لابیستهای نزدیک به وزارت خارجه که بعداً از "نایاک" بهعنوان محور اصلی آن نامبرده شد تلاش ویژهای را برای حذف این دیپلمات انقلابی وزارت خارجه از معاونت عربی آغاز کنند، تلاشی که از همان روزهای ابتدایی با افشاگری رسانهها از لایه دوم و محرمانه به سطوح آشکار کشانده شد.
همین افشاگری هم باعث شد که امیرعبداللهیان که از تحلیلهای دقیقی درباره شرایط منطقه، مهرهچینی آمریکا و تحرکات ترکها برخوردار است و البته قبلاً در زمان صدارت صدام حسین، جنگ 2003 عراق و برخی دیگر از وقایع منطقهای نمره قبولی گرفته بود، مدتی بیشتر در جایگاه حمایت دیپلماتیک از رزمندگان مقاومت فعالیت کند.
شاید بتوان عملیات محرم در ماههای پایانی سال گذشته و آزادسازی بخش گستردهای از سوریه را بهعنوان یکی از مهمترین دستاوردهای این تعامل میان امیرعبداللهیان و جریان مقاومت نام برد.
امروز اما پس از گذشت چند ماه از کشوقوسهای پیرامون حضور یا برکناری امیر عبداللهیان خبر حذف وی از معاونت عربی و آفریقایی وزارت بهصورت جدی موردتوجه رسانهها و کارشناسان سیاست خارجی و بینالمللی قرار گرفته چنانکه در اولین دقایق اعلام این خبر "المانیتور" نوشت که تغییر وی شرایط ایجاد مذاکرات منطقهای را فراهم خواهد آورد و این یعنی سیاست های ایران در قبال منطقع و سعودی ها تغییر کرده است.
البته المانیتور که به لابی آمریکاییهای ایرانی تبار نزدیک است، دو روز پیش خبر داده بود که ظریف در نروژ گفته ایران آماده ورود جدیتر به مسئله سوریه است.
سایت "ایران هستهای" هم که از ماهها پیش از تلاش نایاک برای حذف امیر عبداللهیان خبر داده بود روز گذشته در گزارشی برکناری وی را علامتی از تلاش وزارت خارجه برای «ورود متفاوت» به پرونده های منطقه ای تحلیل کرد.
الحیات هم در همین زمینه نوشت: اقدام وزرات خارجه ایران در کنار گذاشتن امیرعبداللهیان بعد از آن صورت گرفت که هفته گذشته ظریف در اسلو با جان کری دیدار کرد. جایگزینی جابری انصاری، کسی که نزدیکی خوبی با کشورهای عربی دارد بهجای امیرعبداللهیان، از نتایج این دیدار است.
واکنش مهم دیگر به این ماجرا از سوی سعودی ها شکل گرفت، چنانکه روزنامه الشرق الاوسط با ابراز خوشحالی از برکناری امیر عبداللهیان از معاونت عربی آفریقایی وزارت خارجه: تغییر در این سطح از وزارت خارجه ایران نشاندهنده شکست سیاستهای امیرعبداللهیان و جمهوری اسلامی در منطقه و آفریقا بوده است.
دویچه وله هم در همین راستا نوشت: برخی کارشناسان عقیده دارند خبر تغییر امیرعبداللهیان را باید علامتی از تلاش وزارت خارجه ایران برای ورود متفاوت به پروندههای منطقهای تحلیل کرد.
از طرفی برخی کارشناسان دیگر داخلی نیز به این مساله به سرعت واکنش نشان دادند. از جمله این افراد می تواند از محمد عبدالهی سردبیر خردنامه همشهری و رضاسراج کارشناس مسائل راهبردی نام برد.
عبدالهی معتقد است برکناری امیرعبدالهیان تاییدی بر مواضع غیر انقلابی دولت و با این اوصاف برجام 2، کم کم به فاز اجرایی وارد خواهد شد.
رضا سراج هم در کانال تلگرامی خود با واکنش به این ماجرا نوشت: برکناری معاون عربی-افریقایی وزارت خارجه در راستای اجرای برجام 2 (برجام منطقه ای) ارزیابی می گردد. در این پازل که لابی آمریکایی-ایرانی آن را کارپردازی و تصمیم سازی می کند، ایران و آمریکا به بهانه سوریه باید وارد گفتگو شوند.
اما با این اوصاف به نظر میرسد که باید منتظر بود و دید آیا مذاکرات منطقهای بانام برجام یا هر نام دیگری مشابه آنچه در هستهای رخ داد واقع خواهد شد و سرنوشت منطقه و سوریه به میز مذاکرهای که یکطرف آن آمریکا، رژیم صهیونیستی و رفقای آن قرار دارند سپرده خواهد شد؟
منبع:نسیم آنلاین
انتهای پیام/