روایتی از خیانت حزب توده و معروفترین مناظره شهید بهشتی/ واکنش شهید بهشتی به اتهام قتل آیتالله طالقانی
با شروع تیرماه؛ روزهای پرالتهاب سال ۶۰ نیز تداعی میشود؛ هفتم تیرماه، سرچشمه تهران و انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، قرار گفتوگویمان با حجتالاسلام جواد اژهای در کمتر از یک روز و نیم هماهنگ میشود، استادتمام دانشگاه تهران، مسلط است به افکار شهید بهشتی و بهویژه افکار اقتصادی او.
بزرگراه جلال آلاحمد، روبهروی پل گیشا، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، هر روز میزبان مردی از جنس تاریخ است. قابهای عکس بر دیوارهای بلند دفتر کوچکِ داماد بزرگ شهید بهشتی نیز گواه بلندای تاریخ است. برایش آنچنان فرقی نمیکند که "حاجآقا" صدایش کنند یا "دکتر"! اما؛ میخندد و میگوید: «به هر حال دکترا دارم...».
2 ساعت میهمان دفتر کوچکش بودیم و از بزرگی اندیشه و راه شهید بهشتی سخن گفتیم. خودش میگوید سالهای زیادی است که درب این دفتر، مدت طولانی بسته نشده است.
جواد اژهای متولد 1327 در اصفهان و فرزند یکی از روحانیون "بنام" آن دیار است که در کنار دروس "حوزوی" در سال 1346 وارد دانشگاه اصفهان شد و در سال 1360 موفق به کسب دکترای روانشناسی تجربی از دانشگاه دولتی وین (اتریش) شد.
وی از سال 1360 در وزارت امور خارجه در قامت یک "دیپلمات" مشغول بهکار شد؛ اما در سال 1361 لباس "وزارت" پوشید و با عنوان وزیر مشاور و رئیس سازمان بهزیستی از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفت. 4 سال هم معاون فرهنگی اجتماعی نخست وزیر وقت بود و از سال 1369 در 4 دولت سمت مشاور فرهنگی رئیسجمهور را عهدهدار بود. وی بنیانگذار سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان یا همان "تیزهوشان" و اکنون نماینده مقام معظم رهبری در امور دانشجویان ایرانی اروپا است. بخش پایانی این گفتوگو را در ادامه میخوانیم:
تسنیم: در بخش نخست صحبتهای خود، درباره ویژگیهای شخصیتی شهید بهشتی سخن گفتید. لطفا از نقش شهید بهشتی در تصویب قانون اساسی و خبرگان رهبری و دیدگاههای ایشان در این زمینه بگویید:
حجتالاسلام اژهای: وقتی امام (ره) پاریس بودند یک پیشنویس قانون اساسی نوشته شد که مرحوم دکتر حبیبی هم در تنظیم آن مؤثر بود و خیلی با احتیاط آن را به ایران آوردند که مبادا به دست مأموران شاه بیافتد. چون معلوم نبود چقدر پیروزی انقلاب طول میکشد. البته باید بدانیم انقلاب اسلامی، تنها انقلابی در تاریخ است که چند روز بعد از پیروزی در آن پیشبینی همهپرسی میشود، در این همهپرسی (رفراندوم) از مردم خواسته شد تا به نظام آینده کشور، رأی بدهند. همه جریانها در این مورد نظر دادند.
یادم میآید در آن زمان حتی مرحوم بازرگان گفت «جمهوری دموکراتیک اسلامی.» بعضی گفتند «جمهوری» و بعضی دیگر «جمهوری دموکراتیک.» امام خمینی (ره) نظرشان را گفتند و 98 درصد مردم به جمهوری اسلامی رأی دادند.
رأی گیری دو روز طول کشید و بعد از آن بود که پیشنویس قانون اساسی در مطبوعات منتشر شد. در آن پیشنویس ولایتفقیه نبود، آقای کدیور خارج از کشور میگوید: «در رفراندوم 12 فروردین ولایتفقیه مطرح نبود»، اصلاً در پیشنویس هم نیامده بود که بخواهد مطرح باشد. بعد انتخابات مجلس خبرگان برگزار شد در بررسی مجلس خبرگان، موضوع ولایتفقیه مطرح شد که دولت موقت به خاطر این بحث به دنبال انحلال مجلس خبرگان بود و استعفایش هم به همین دلیل بود.
یادم میآید در آن زمان دولت موقت استعفا داد تا امام را تحتفشار قرار دهد و امام استعفا را پذیرفتند و یک دولت جایگزین زیر نظر شورای انقلاب تشکیل شد و آقای هاشمی وزیر کشور شد.
باید بگویم مدیریت مجلس خبرگان قانون اساسی و تنظیم قانون اساسی جمهوری اسلامی که اساس و پایه نظام موجود است، از خدمات فراموشنشدنی شهید مظلوم آیتالله بهشتی است.
تسنیم: مطرح نشدن بحث ولایتفقیه در دوران ابتدای انقلاب و پیش از آنکه شهید بهشتی آن را در قانون بگنجانند، علت خاصی داشت؟
حجتالاسلام اژهای: خیر، به هر حال خیلی از مادههای پیشنویس تغییر کرد. علت نداشت. در پیشنویس ولایتفقیه مطرح نبود. با وجود این، آن پیشنویسی که با مدیریت آقای بهشتی در مجلس تصویب شد به رأی مردم گذاشته شد که بر اساس رفراندوم مجددی علاوه بر 12 فروردین و انتخاب مجلس خبرگان قانون اساسی، این هم به رأی گذاشته شد و ولایت فقیه در آن پذیرفته شد.
تسنیم: گویا در همان سال هم انتخابات دیگری برگزار میشود و عدهای به نتایج انتخابات اعتراض میکنند. بسیاری از مورخان، به پاسخ شهید بهشتی در این باره اشاره میکنند. این جواب چه بود؟
حجتالاسلام اژهای: حزب، دو سری لیست داشت؛ یک لیست حزب و یک لیست ریاست جمهوری. تشکیکی بر سر نامزدی جلالالدین فارسی وجود داشت، حزب جلالالدین فارسی را معرفی کرده بود که نشد، بعد هم صحبت از آقای دکتر حبیبی شد. نامزد حزب که دکتر حبیبی بود برای مردم زیاد آشنا نبود، حتی خود ما که رأی دادیم میدانستیم که آقای دکتر حبیبی رئیسجمهور نمیشود، آن موقع چهره آشنا، بنیصدر بود، بنابراین عملاً اینها توانستند رأی مردم را جذب کنند، البته با حمایت بخش عمدهای از روحانیون.
«نگاه اقتصادی شهید بهشتی»
تسنیم: یکی از جنبههای مهم دوران زندگی شهید بهشتی، دیدگاههای ایشان در حوزه اقتصادی به شمار میرود. با توجه به اینکه شهید بهشتی، در حوزه اقتصادی هم بسیار صاحبنظر بودند، به نظرتان چرا امروز افکار و عقاید اقتصادی ایشان پیش روی اقتصاد کشور نیست؟
حجتالاسلام اژهای: ایشان در اقتصاد تسلط بسیار کاملی داشته و در تصویب اصول مربوط به مباحث اقتصادی قانون اساسی نیز نقش مؤثری داشتند. هر مقدار به مباحث اقتصادی ایشان در جمهوری اسلامی عمل کردیم، مشکلات مردم حل میشد و هر جا از آن فاصله گرفتیم و یا زیر پا گذاشتیم، مشکلی حل نشد. ایشان مشکلاتی که اقتصاد بیمار ما هنوز دارد را بهصورت زیرساختی میفهمید و درباره آنها اظهارنظر میکرد. نگاه ایشان به اقتصاد یک نگاه تعاونی بود نه سوسیالیستی و دولتی. حمایت از واحدهای کوچک و اجازه نرسیدن خسارت به واحدهای بزرگ و جبران آن مدنظر ایشان بود.
این سالها عدم رعایت این مسائل سبب شد که فنر قیمت ارز چنان در بروید که تورم 300 درصدی، افزایش قیمت 300 و 400 درصدی گریبان اقتصاد را بگیرد، البته 2– 3 سالی است که این روند در شیب تند نیست اما به این سادگیها هم جبران نمیشود، اما همینکه جلوی این سیل گرفته شده بازهم خوب است.
تسنیم: مقام معظم رهبری مصرعی از غزل حکیم کاشانی را درباره شهید بهشتی به کار میبرند، آنجا که حکیم میگوید «اول بلا به مرغ بلند آشیان رسد» تحلیل شما از این تعبیر چیست؟
حجتالاسلام اژهای: به طور کلی کسی که بالاترین جایگاه را از نظر فکری دارد، قطعاً همه تیرها به سمت اوست. شهید بهشتی همچنین بود. این را غربیها هم میدانستند و توهینآمیزترین اصطلاحات را به کار میبردند.مثلاً میگفتند شما «راسپوتین» انقلاب هستید. «راسپوتین»، یک کشیش فاسد تزارها بود که همه کارها دستش بود.
تسنیم: بله. توهینها و اتهامات تنها به این یک بار خلاصه نمیشود و شنیدهایم که در ایام حیات ایشان، دکتر بارها مورد هجوم انواع و اقسام توهینها قرار میگرفتند. ایشان در مقابل توهینها چه واکنشی داشتند؟
حجتالاسلام اژهای: وقتی خبرنگار آلمانی از ایشان پرسید به شما میگویند «راسپوتین»، آیا این درست است، خیلی صبورانه گفتند «غیرمنصفانه است» و چیز دیگری نگفتند. درصورتیکه هیچکس جرئت نمیکند از رئیس یک قوه در یک کشور اروپایی چنین سوالاتی به این شکل بپرسد، مثلاً به رئیسجمهور ایتالیا بگویند تو «نازی» هستی!
در داخل هم که آماج اتهام بودند، میگفتند تو قاتل آقای طالقانی هستی. حتی بعضی از آنهایی که در اصفهان ما به آنها خط 3 میگوییم، وقتی آقای بهشتی برای دیدن مادرشان میآمدند، میآمدند پشت در خانهشان، یا کنار اتاق داخلی منزلشان و این شعار را بهوسیله فرزندانشان میدادند.
تسنیم:منظور از فرافکنی که قبلاً مطرح شد همین بود.
حجتالاسلام اژهای: این اتهامات به کل نظام همیشه بوده است.
تسنیم:اخیراً درباره "فهیمه اروانی" و مسئله شناسایی و دستگیری وی، خبرهایی شنیده شده است؛ گفته میشود خانم اروانی هم در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی مشارکت داشته است؟ گویا قبلاً بحث کلاهی در انفجار دفتر حزب مطرح بود.
حجتالاسلام اژهای: بیش از هزار نفر از اعضای منافقین پایگاه اشرف را به آلبانی منتقل شدهاند. "فهیمه اروانی" هم یکی از نیروهای ویژه گروهک تروریستی منافقین و نفر دوم زن سازمان بعد از مریم رجوی است که سالیان طولانی علیه جمهوری اسلامی ایران دست به اقدامات ضد امنیتی و مسلحانه زدهاند.
احتمالاً خانم اروانی هم در این کار مشارکت داشته است. دولت آلبانی قدرتی در برابر آمریکا ندارد که این خانم را تحویل بدهد، اینها در پایگاههای خودشان تحت حفاظت هستند و اجازه بیرون آمدن ندارند. وزارت اطلاعات پیگیر هست و ما هم تا خبری رسمی نگیریم نمیتوانیم مسائل ذهنی و یا اطلاعات شخصیمان را بهعنوان مستندات مطرح کنیم؛ اما همه برنامههای انفجار دفتر حزب زیر نظر سازمان منافقین و از طریق کلاهی بود. او هم زیر نظر مسعود رجوی و موسی خیابانی فعالیت میکرد.
تسنیم: شنیده شده که دکتر بهشتی در دوران زندگی خود با منافقان نیز چالشهای مختلفی را داشته است. برخورد شهید بهشتی با مسعود رجوی چطور بود؟ آیا با هم ملاقاتی هم داشتند؟
حجتالاسلام اژهای: در سال 58، یکبار پیش آقای بهشتی آمد برای مذاکره. در جلسه چهارشنبههای منزل آقای بهشتی یکی از بچههای سازمان از آقای بهشتی پرسید مشکل شما با سازمان ما چیست؟ شهید بهشتی گفتند؛ یکی اینکه دروغ میگویند و دیگری، ایدئولوژیشان منحرف است. من هم آنجا بودم. ایشان گفتند چند روز پیش که آقای رجوی آمده بود اینجا؛ من این دو اشکال انحراف ایدئولوژیک و دروغ را بهشان تذکر دادم.
هفته بعد، روز چهارشنبه، آن آقا آمد و گفت، با برادر مسعود صحبت کردم، گفت: «اصلاً ملاقاتی با آقای بهشتی نداشته است.» آقای بهشتی گفتند؛ دروغش که ثابت شد حالا برویم سر ایدئولوژی.
تسنیم:مگر مستنداتی از این ملاقات موجود نبود که اینطور عیان انکار کرده بود؟
حجتالاسلام اژهای: آنها حفاظتشده میآمدند؛ به هر حال با توجه به این موضوع، صورتجلسهای در کار نبود.
«روایتی از خیانت حزب توده و معروفترین مناظره شهید بهشتی»
تسنیم:از مناظره معروف دکتر بهشتی با آقای کیانوری بگویید؛ این مناظره هنوز که هنوز است، مورد توجه بسیاری از دوستداران شهید بهشتی قرار دارد. یادتان میآِد که چه مسائلی در این مناظره مطرح شد؟
حجتالاسلام اژهای: شهید بهشتی مناظرههای متعددی داشتند، یکی از معروفترین آنها همین مناظره بود. در آن مناظره مسئله خیانت حزب توده مطرح میشود، آقای کیانوری میگوید: «اینکه ما وابسته به شوروی هستیم، تهمت است.» آقای بهشتی هم میگویند: «ما همینجا دادگاه را شروع میکنیم.» یادم میآید که ایشان در مناظرهها پاسخ منطقی میدادند، معتقد بودند که از دیدن این مناظرهها قطعاً افراد تأثیر میپذیرند.
بعد از شهادت آقای بهشتی جمع کوچکی به نام شورای امنیت ملی بود، آن موقع بهصورت رسمی نبود که اعضا مشخص و انتخاب شده باشند. از سپاه، کمیته، وزارت اطلاعات، رئیس صداوسیما بود، روسای شبکهها بودند. من هم از طرف نخستوزیری در جلسه بودم. آن دوران اوج ترورها بود. جلسهای بهمنظور بررسی ترورها گذاشته شد، سال جنگ بود و ترور.
من همانها در جلسه مطرح کردم قبل از اینکه حزب توده، ضربهای مثل حادثه هفتم تیر به ما بزند باید حواسمان جمع باشد. جلسه هم همین باور را داشت. همانطور که مطلع هستید آن زمان فرمانده نیروی دریایی از اعضای فعال حزب توده بود که اعدام شد.
او همیشه وقتی به جماران که میآمد، در ملاقاتهای عمومی امام، میگفت اینجا بوی خدا و بهشت میآید، شما حس نمیکنید... من عمداً میگفتم نه! عصبانی میشد. در روز ملاقات با امام هم او اول از همه حاضر میشد وقتی میپرسیدم چرا زود میآیید، میگفت من بوی بهشت را اینجا میشنوم من هم میگفتم اینجا هوای خیلی خوبی دارد ولی بوی بهشت نمیشنوم - میخندد – اینها اینطوری تظاهر خط امام را میکردند.
تسنیم:برگردیم به همان بحث مناظره.
حجتالاسلام اژهای: بله. آقای بهشتی به یقین و قاطع اینها را جاسوس شوروی میدانستند اما همه ادله خود را در کمال متانت و منطقی بیان میکردند.
تسنیم: روز انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی شما کجا بودید؟
حجتالاسلام اژهای: خرداد سال 60 بود. از رساله دکترایم دفاع کرده بودم. معمولاً به خاطر صرفهجویی در هزینهها تلفن نمیزدم. ولی روز دفاع بعد از ظهر روز چهارشنبه بود که به آقای بهشتی زنگ زدم، میخواستم بگویم که درسم تمام شده است. گفتند «کی برمیگردید؟» گفتم؛ «جشن فارغالتحصیلی پانزدهم تیر (1360) است تا آن موقع هستم و بعد بلافاصله برمیگردم.»
شب یکشنبه بود و تلویزیون اتریش هم روشن. داشتم وسایلم را برای پست کردن به ایران جمع میکردم که تلویزیون خبر انفجار دفتر حزب جمهوری را اعلام کرد.
«روایت انفجار دفتر حزب جمهوری و تماس تلفنی منافقین»
تسنیم: با شنیدن این خبر واکنش شما چه بود؟
حجتالاسلام اژهای: از بس رسانههای غربی دروغ میگفتند، خبر را جدی نگرفتم. ساعت 12 شب آنجا، 2:30 بامداد تهران بود. ساعت 4، 5 صبح بود که منافقان زنگ زدند و خبر شهادت آقای بهشتی را با خوشحالی دادند که بهشتی را کشتیم، تو را هم میکشیم. بعدازآن بود که مرتب تلفن میزدند و فقط فحش میدادند. بچههای انجمن اسلامی شهر وین را جمع کردیم، همه بهت زده بودیم. لیست شهدا را از سفارت گرفتیم و آن زمان بود که فهمیدم علیاکبر برادرم هم شهید شده است.
دوشنبه به دانشگاه رفتم و اعلام کردم که در جشن فارغالتحصیلی نمیتوانم شرکت کنم، گفتند باید استادی را بهجای خودتان برای مراسم معرفی کنید. بعد از هماهنگی این امر بلیط گرفتم و از طریق فرانکفورت به تهران آمدم. به دفن اخوی نرسیدم. ولی آقای بهشتی را هنوز دفن نکرده بودند، از فرودگاه مستقیم به سردخانه رفتیم، جسد را گرفتیم و در محل فعلی شهدای فاجعه هفتم تیر دفن کردیم. آن تلفن آخرین باری بود که با آقای بهشتی صحبت کردم. 3 هفته قبل از شهادت بود.
«آمریکا باید از عصبانیت شکلگیری انقلاب اسلامی بمیرد»
تسنیم:آقای دکتر اجازه بدهید کمی به تبیین افکار شهید مظلوم در ارتباط با امروز جامعه بپردازیم، اگر شهید بهشتی در قید حیات بودند، چه برخوردی با فعالیتهای سیاسی فعلی و به ویژه برجام داشتند؟
حجتالاسلام اژهای: به نظر من موضع ایشان نسبت به برجام، همان موضعی است که مقام معظم رهبری دارند. ایشان گفته بود که آمریکا باید از عصبانیت شکلگیری انقلاب اسلامی بمیرد و در این مورد هم ضمن در نظر گرفتن تعامل با جهان خارج بر اساس حفظشان نظام همیشه وجه مثبت و منفی یک مسئله را بررسی میکردند. آقای بهشتی دیجیتال نبودند. یعنی صفر- یک نبودند. یکطرف را صددرصد ببیند و طرف مقابل را، صفر. در صورت حیات ایشان من اطمینان دارم عهدشکنی آمریکاییها از نظر ایشان دور نمیماند، این پیشبینی را میکردند.
هرچند برجام مشکلات را از جلوی پای ما برداشته است، جمهوری اسلامی هم به تعهداتش هم عمل کرد. الآن هم رهبری اعلام کردند «اگر آمریکا برجام را پاره کند، ایران آن را آتش خواهد زد» که آنها ظاهراً کمی عقبنشینی کردند، منتهی این عقبنشینی به این معنا نیست که بخواهند مشکلات ما رفع شود.
ما باید بتوانیم در برنامهریزیهایمان اولویتبندی کنیم و اگر شهید بهشتی هم در قید حیات بودند، بهیقین همین رویکرد مقام معظم رهبری را داشتند. هرچند الآن خیلی وضعمان فرق کرده و به هر حال توقعات مردم هم زیاد است و قابل مقایسه با زمان جنگ نیست.
تسنیم: توقعات مردم در قبال صحبت مسئولان بالا میرود، اینطور نیست؟
حجتالاسلام اژهای: بله وقتی میگویند همهتان را صاحبخانه میکنیم و یا نفت را بر سر سفرههایتان میآوریم. وقتی محاسبه دقیق و علمی نباشد، فقط آدمهای سطحی جذب میشوند، نه آنها که قدرت نظام را طولانی مدت میبینند.
تسنیم: و اینکه میگویند گزارشمان را در صد روز اول ارائه میدهیم. به نظر شما این صحبت توقع مردم را بالا نمیبرد؟
حجتالاسلام اژهای: وقتی تظاهراتی در مسئولان باشد، بدبینی در مردم ایجاد میشود. ما هر چه داریم از مردممان است. اینها برکاتی است که انقلاب برای ما داشته است و مردم پای ارزشها و باورهایشان ایستادهاند. من معتقدم اگر بتوانیم هم سیاه نمایی نکنیم و هم مبالغه، را همان هموارتر میشود.
تسنیم: متأسفانه به نظر میرسد که امروز برخی میخواهند مردم را در دیدگاههای بزرگان نظام قرار دهند؛ به نظر شما این موضوع صحیح است؟
حجتالاسلام اژهای: مخالفان نکات منفی را بزرگ میکنند و نکات مثبت را مدنظر قرار نمیدهند و بالعکس. آنها که در جریان هستند میبینند نکات مثبت جای خود را دارد، کمبودها جای خود.
مقام معظم رهبری خوشبینی به غرب را خطرناک میدانند. هرکسی که میخواهد باشد. اگر هم مثبت و هم منفی دیده شود؛ قرار دادن در مقابل رهبری نیست؛ اما اینکه مثلاً بخواهند آقای دکتر صالحی را در نیروگاه اراک دفن کنند، این فقط یک فکر غلط است.
تسنیم: به نظرتان با علم آن زمان آقای بهشتی، میتوان امروز مسیر را طی کرد؟
حجتالاسلام اژهای: اگر سخنرانیها و بحثهای سال 45 به بعد ایشان را در آلمان بخوانید انگار همین حالا و برای امروز ما صحبت میکند. ایشان فردی آیندهنگر است و خودشان میگویند، «انسان، انسانی است که به آینده فکر میکند و در زمان حال نیست. یکی از مشکلات فعلی ما در زمان حال زیستن است و در جا زدن در زمان حال است.»
«شهید بهشتی با تغییرات موافق بود، اما تغییرات عاقلانه»
تسنیم: اجازه دهید که یک سئوال دیگر مطرح کنیم که همواره درباره شخصیت ایشان مطرح است. آیا شهید بهشتی با تغییرات موافق بودند؟
حجتالاسلام اژهای: او با تغییرات موافق بود، اما تغییرات عاقلانه. در اوج زمان طرح شدن کتاب غربزدگی جلال به من موقع سفر اروپا میگفتند «به اندازه کافی درباره خطرات غرب حرف زده شده، ببینید چه عواملی این غرب را روی پای خود نگه داشته است تا از نکات مثبتش استفاده کنیم.» ما باید ضد سلطه فرهنگی غرب باشیم. آقای بهشتی اینگونه بود ولی ضد زیرساختها نبودند، نه رهبری ضد این هستند که ما دانش را از آنها بگیریم و نه امام خمینی که میگفتند ما با دانشگاه مخالف نیستیم، با دانشگاهی که مزدور بپرورد مخالفیم.
تسنیم: اگر بخواهید در یک جمله شخصیت ایشان را بر زبان آورید، به کدام ویژگیشان اشاره میکنید؟
حجتالاسلام اژهای: آقای بهشتی در ابعاد مختلف مظلوم ماند؛ علم، فقاهت. او بسیار مقید به عمل آنچه که میگوید بود. هیچ موردی سراغ ندارم که واعظی باشند برای دیگران. ایشان خودشان عامل بودند.
تسنیم: در این باره مصداقی مدنظرتان هست؟
حجتالاسلام اژهای:قبل از انقلاب سال 56 در مشهد بودیم. آن موقع رژیم آنقدر خیالش راحت شده بود که همه زندانیان بهجز آقایان طالقانی،منتظریو هاشمی را آزاد کرده بود. آقایان خامنهای، هاشمی نژاد، طبسی، باهنر و قبل از آن مرحوم شریعتی را آزاد کرده بود. تابستان و بعد از چهلم مرحوم شریعتی بود. با خانواده رفته بودیم مشهد. آقای بهشتی هم برای طلبههای مدرسه حقانی کلاس گذاشته بودند. صبح بود. من توی حیاط بودم. میخواستیم با آقای بهشتی برویم بگردیم. صدای زنگ در آمد. در را باز کردم دیدم آقای باهنر هستند. سلامعلیکی کردم. سراغ آقای بهشتی را گرفتند. برگشتم دیدم ایشان توی ایوان ایستادهاند. با هم سلامعلیکی کردند. آقای باهنر گفتند «برای کار مهمی آمدهام» و ادامه دادند؛ گفتند: «من، آقای خامنهای، هاشمی نژاد و طبسی دور هم بودیم شنیدیم شما مشهد هستید، رفقا گفتند بروید آقای بهشتی را هم بیاورید.» آقای بهشتی گفتند، من کار دارم. ایشان پرسید چه کار دارید؟
گفتند: «خانم و بچهها را میخواهیم ببریم پارک بگردیم.» آقای باهنر گفت: «جواد آقا میبردشان.» گفتند: «خیر، من خودم بهشان قول دادم که با من به پارک برویم.» آقای باهنر یکی از صبورترین چهرههای انقلاب بود ولی در اینجا چهرهشان بنفش شده بود که ما دور هم جمع شدهایم به شما میگوییم بیایید جلسه برای انقلاب ولی شما میگویید من میخواهم خانم بچهها را ببرم پارک!
آقای بهشتی تقویمشان را نگاه کردند و گفتند «فردا ساعت 8 صبح خوب است؟» آقای باهنر عصبانی رفت... که ما راجع به انقلاب صحبت میکنیم آقای بهشتی راجع به پارک!
فردا صبح من هم همراه آقای بهشتی رفتم جلسه. در آنجا دادگاهی برای آقای بهشتی تشکیل شده بود، همه شروع کردند حرف زدن که مسخره است که همه توی زندان هستند در معرض دستگیری هستند، شما صحبت از پارک میکنید.
آقای بهشتی گفتند «حالا که شما توی زندان نیستید ولی من میخواهم مطلبی را به شما بگویم. ما میخواهیم مردم را به یک انقلاب دعوت کنیم، درست است؟» همه تائید کردند. گفتند «ما به مردم میخواهیم بگوییم این کارها را برایتان میخواهیم بکنیم.» همه تائید کردند.
سپس گفتند «وقتی شما به زن و بچهتان قول بردن یک پارک را میدهید و نتوانید به این قول عمل کنید، آنوقت چطور میخواهید مردم را به صحنه انقلاب بیاورید و به آنها بگویید برای شما این کار و این کار را میکنم؟! وقتی نتوانید به یک قول خانوادگی ساده عمل کنید چگونه میتوانید برای آنها یک آینده امیدبخش در مورد انقلاب به تصویر بکشید؟»
حتی در قول دادن به حضور در جشن عروسی یک پاسدار برای شش ماه بعد باوجود گرفتاریهای بعد از انقلاب، شهید بهشتی مقید بود به آنچه که میگوید عمل کند.
گفتوگو از مهری فروغی
انتهای پیام/