چطور آمریکا حقوق بشر را در خلیج فارس تکه تکه کرد؟
فرمانده ناو آمریکایی علیرغم تمام مولفههایی که بی خطر بودن هواپیمای مسافربری ایران را نشان میداد، دستور شلیک ۲ فروند موشک به سمت آن را صادر کرد تا ۲۹۰ سرنشین آن بر فراز خلیج فارس تکه تکه شوند.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، هدف قرار گرفتن ایرباس شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (ایران ایر) توسط ناوگان جنایتکار نیروی دریایی ایالات متحده بر فراز خلیج همیشه فارس را میتوان یکی از بزرگترین تراژدیهای قرن درعرصه صنعت هوایی دانست که حاصل رفتارهای جنونآمیز قدرتهای جهانی و همچنین دیدگاه حقیقی آنان نسبت به مسائل حقوق بشری است.این رخداد تلخ که با هیچ منطق روشنی قابل توجیه نیست، اگرچه برای ابد در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت شده و فراموش نمیشود، اما از طرف دیگر مبیّن تناقضات و دیدگاه های غیرمنصفانه در سطح جهانی نیز هست که ثابت کرد هیچگاه نمیتوان به حقوق بشر بین الملل به دید مثبت نگاه کرد چرا که بارها ثابت شده این موضوع نیز جز دستمایهای برای بازیهای سیاسی ابرقدرت ها نیست.
در این متن سعی کردیم با نگاهی جامع به واقعه دردناک انهدام هواپیمای مسافربری ایران توسط ناوگان دریایی آمریکا در 12 تیر 1367 بپردازیم تا بخش دیگری از مظلومیت ملت قهرمان ایران در خلال 8 سال جنگ تحمیلی آشکار شود.
* شرایط منطقه پیش از هدف گیری ایرباس
با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و تغییر آرایش سیاسی کشورمان در سطح منطقه راهبردی خاورمیانه، قدرتهای جهانی احساس خطر کرده و به بهانههای مختلف اقدام به دخالت در این مسیر کردند.
رخدادهای متفاوت از جمله تسخیر سفارت آمریکا در تهران و متعاقب آن قطع روابط با این کشور، برخی زد و خوردهای سیاسی با شوروی و اعلام سیاستهای ایران مبنی بر دفاع از مظلومان در سرتاسر جهان، عاقبت منجر به آغاز 8 سال جنگ تحمیلی شد که در حقیقت هدف آن ایجاد مانع در مسیر کشورمان و همچنین جلوگیری از اشاعه دیدگاههای انقلابی به سایر ملل منطقه خاورمیانه بود.
از سوی دیگر، خلیج فارس به عنوان یکی از مهمترین شاهراههای اقتصادی و نفتی جهان نیز با آرایش نظامی جدیدی رو به رو بود و کشورهای استکباری شرق و غرب با هدف ظاهری محافظت از منافع کشورهای دوست خود، اما در حقیقت دخالت در سطح منطقه و افزایش آتش افروزی، معادلات جدیدی را پدید آوردند که نتیجه آن به وقوع پیوستن اتفاقات غم انگیزی بود.
اگر بخواهیم کمی عمیقتر به موضوع نگاه کنیم، با گذشت نیمی از جنگ تحمیلی، رژیم بعث عراق که خود را در پاسخ گویی نظامی مناسب به کشورمان که در سختترین تحریمهای تسلیحاتی و اقتصادی قرار داشت، ناتوان میدید، عرصه درگیری را در منطقه خلیج فارس گسترده کرد و علاوه بر ناوگان تجاری – نفتی ایران، کشورهای حامل کالا به مقصد بنادر ایران یا حامل نفت را نیز مورد هدف قرار داد.
با گسترده شدن آتش جنگ، متقابلا از سوی کشورمان نیز عملیات مقابله به مثل صورت پذیرفت تا جایی که در سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس وقت مجلس شورای اسلامی بیان میشود که اگر «خلیج فارس برای ما ناامن باشد برای همه ناامن خواهد شد.»
لذا با بالا گرفتن آتش درگیریها، برخی از کشورهای منطقه همانند کویت از قدرتهای بزرگ جهانی برای محافظت از ناوگان خود کمک میخواهند. ایالات متحده و شوروی نیز که منتظر بهانهای برای افزایش حضور خود در راهبردیترین شاهراه انرژی جهان بودند، شرایط را بررسی کرده و از این بین آمریکا به این درخواست پاسخ مثبت داده و ناوگانی بزرگ را روانه منطقه خلیج فارس میکند.
در پی آن، برخی دیگر از کشورهای غربی همانند فرانسه نیز وارد این آبراه شده و جو منطقه به اوج تشنج خود نزدیک میشود، در این بین تقابلهای نظامی بین ایران و ایالات متحده به واسطه این دخالت آشکار به وقوع میپیوندد که بیان آن از حوصله مطلب خارج است اما باید ذکر کرد که تمامی این موارد و فشارها تنها به این دلیل بود تا کشورمان را از رسیدن به یک پیروزی قاطع و در هم شکستن رژیم بعثی عراق باز دارند و نکته قابل تامل آن است که علیرغم تمام فشارهای سیاسی، تحریمهای اقتصادی و نظامی و همچنین کمکهای واضح و مشخص به دشمن بعثی، بازهم نتیجه، طبق خواست آنها نبود تا آنجا که نهایتا منجر به فاجعه 12 تیر 1367 گردید و به همین دلیل مقامات کشورمان ادامه جنگ را دیگر به صلاح ندانستند.
* پرواز بدون فرود
صبح روز 12 تیر 1367، فرودگاه بین المللی مهرآباد تهران و هواپیمای Airbus A300B2-200 شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (ایران ایر) با سریال EP-IBU که برای یک پرواز تهران – بندرعباس و سپس بندرعباس – دبی برنامه ریزی شده است، آماده میشود.
هواپیما به خلبانی کاپیتان رضاییان که بیش از 7000 ساعت پرواز را در کارنامه خود دارد، حوالی ساعت 9 صبح وارد فرودگاه بندرعباس شده و کار مسافرگیری و حمل بار صورت میپذیرد. نهایتا ایرباس 300 با 274 نفر مسافر با ملیتهای مختلف ایرانی، اماراتی، هندی، پاکستانی، یوگسلاوی، ایتالیایی و فرانسوی و 16 خدمه آماده پرواز بیبازگشت خود میگردد؛ معرف هواپیما IR655 است و 66 کودک نیز در آن حضور دارند.
هواپیما با 15 دقیقه تاخیر در ساعت 10:17 دقیقه به وقت رسمی کشورمان فرودگاه بین المللی بندرعباس را ترک کرده و بلافاصله در اختیار مرکز کنترل فضای کشور قرار می گیرد.
مسیر هوایی مشخص شده برای ایرباس، دالان پروازی بینالمللی ایران – امارات بوده و سقف نهایی پرواز تا 14000 پا و زمان رسیدن به مقصد نیز برابر با 28 دقیقه بوده است که از فراز خلیج فارس میگذشت.
حوالی جزیره هنگام، خلبان رضاییان در مکالمه پایانی با مرکز کنترل فضای کشورمان درخواست صعود به ارتفاع 14000 پا را کرده و آماده ورود به حریم هوایی (FIR) کشور امارات میشود که در این لحظه هواپیما مورد اصابت 2 تیر موشک RIM-66 استاندارد 2 قرار میگیرد که هواپیما را منفجر کرده و همه خدمه و مسافران، در لحظه جان خود را از دست داده و به شهادت می رسند.
اما این واقعه هولناک چگونه رخ میدهد؟
همزمان با آنکه هواپیمای ایرباس شرکت هواپیمایی ایران ایر آماده پرواز و سپس عبور از خلیج فارس میشود، در منطقه راهبردی تنگه هرمز یک فروند از ناوچههای نیروی دریایی کشورمان در حال بازرسی کشتی حامل کالا به مقصد عراق است. این اقدام یک روند معمول است و در شرایط جنگی کشورهای ناظر بر آبراه ها میتوانند کشتیهای حامل بار و مهمات به مقصد دشمن متخاصم را بازرسی و در صورت لزوم توقیف کنند. این روند از روزهای نخست جنگ در خصوص کشتیهای عراقی یا به مقصد عراق اجرا میشد تا از انتقال تهجیزات به عقبه دریایی آن جلوگیری به عمل آید.
در همین احوال، 3 فروند ناوشکن آمریکایی به نام های «یو.اس.اس وینسنس»، «یو.اس.اس مونتگومری» و «یو.اس.اس سایدز» در حال انجام عملیات گشتزنی در منطقه راهبردی تنگه هرمز و مشرف به آبهای سرزمینی کشورمان بودند. ناو هواپیمابر «یو.اس.اس فورتسال» نیز در منطقهای دورتر حضور داشت، ضمن آنکه یک فروند هواپیمای گشتزنی دریایی P-3F «اوریون» نیروی هوایی ایران نیز در حال اجرای عملیات های محوله خود بود.
در همین گیرودار «ویلیام راجزر» که به همراه ناوشکن خود یک ماه قبل، از سن دیه گو به ناوگان پنجم نیروی دریایی ایالات متحده در بحرین ملحق شده بود، اقدام به عملی غیر منطقی و تجاوزکارانه میکند و پس از اخطار به ناوچه کشورمان، وارد آبهای سرزمینی ایران میشود. متعاقب این امر، قایقهای تندرو سپاه آرایش جنگی گرفته و به سمت «وینسنس» حرکت میکنند و فرمانده ناو آمریکایی نیز که به ماجراجویی بیش از حد شهرت دارد، خواهان اجازه برای درگیری آنهم در داخل حریم ایران -نه آبهای بین المللی- میشود.
* ناو «یو.اس.اس وینسنس» چگونه شناوریست؟
این شناور در رده رزم ناوهای کلاس تایکاندروگا نیروی دریایی ایالات متحده با شناسه سی جی 49 طبقه بندی میشود که طولی معادل 173 متر و عرض 16 متر داشته و مجهز به پیشرفتهترین سامانه های راداری/کنترل فرماندهی، شناسایی، سونار و جنگ الکترونیک است که میتوانند تا 100 هدف را در فاصله 400 کیلومتری تشخیص داده و با آنها درگیر شود.
این ناوشکن همچنین برای دفاع از خود، مسلح به سامانه موشکی سطح به هوای SM-2 استاندارد، سطح به سطح RGM-84 هارپون، اژدرهای مارک 32 جهت درگیری با اهداف زیر سطحی، سامانه دفاع هوایی فالانکس و نهایتا توپخانه دریایی بود که توانایی حمل بالگردهای سی هاوک را داراست.
«یو.اس.اس وینسنس» در تاریخ 25 فروردین 1363 و سه سال پس از سفارش ساخت آن به آب انداخته میشود، سپس در تاریخ 5 اردیبهشت 1367 جهت اجرای ماموریت از کالیفرنیا به مقصد خلیج فارس اعزام و 8 خرداد 1367 وارد بحرین شده و ماموریت های تعیین شده برای آن از فردای همان روز آغاز و نهایتا در 2 آبان 1367 به پایگاه خود در سن دیه گو باز میگردد.
علاوه بر این ماموریت، حضور در عملیات اسکورت ناوشکن «یو.اس.اس ساموئل بی.رابرتز» که توسط مینهای دریایی در خلیج فارس آسیب دیده بود و همچنین عملیات گشتزنی در منطقه جنوب شرق آسیا حین تنشهای دهه 90 با چین، حضور در ژاپن و نهایتا عملیات حمله به عراق می توان اشاره کرد که در کارنامه آن قرار دارد و نهایتا در سال 2005 بازنشسته و در سال 2010 اوراق شد.
قلب «یو.اس.اس وینسنس» را سامانه هدایت و فرماندهی ایچنرمارک تشکیل میداده که توانایی شناسایی 100هدف سطحی، زیرسطحی و هوایی را با دقت بالا دارا بوده و سیستمهای شناسایی آن با بهرهگیری از سیگنالهای ارسالی از هریک از اهداف مورد نظر میتوانست به دقت نوع هر یک را مشخص کند.
در این سوی میدان اما، کشورمان پایگاه نهم شکاری بندرعباس را دارد که در آن زمان اسکادرانهای 91 و 92 شکاری F-4E ملقب به فانتوم 2 جهت انجام گشتزنی هوایی، رهگیری هوا به هوا و عملیاتهای ضدسطحی مورد استفاده قرار میگرفتند و به جهت شرایط ملتهب منطقه و انجام عملیاتهای پروازی برد بلند عراقیها به واسطه عبور از مرزهای هوایی عربستان و تحت پوشش ناوگان دریایی ایالات متحده که منجر به حضور در تنگه هرمز و همچنین آسیب به مراکز نفتی ایران حاضر در این منطقه منجمله جزیره لارک شده بود، تعدادی از جنگندههای رهگیر پیشرفته F-14A ملقب به تامکت از اسکادران ٢٧ شکاری شیراز به بندرعباس مامور شده بودند، اما در آن روز، هیچ یک از این جنگندهها یعنی نه فانتوم و نه تامکت، پروازی را به انجام نرساندند و همانطور که پیشتر گفته شد، تنها یک فروند هواپیمای گشتزنی اوریون نهاجا در حوالی تنگه هرمز حضور داشت که پس از بالا گرفتن تنش و به دنبال اخطار آمریکایی ها از ناحیه مورد نظر خارج شد.
اسکورت هواپیمای گشت دریایی P3F «اوریون» ایران توسط تامکت آمریکایی؛ اقدامی معمول که می توانست برای شناسایی ایرباس نیز انجام شود
در همین احوالات و درگیری ناو آمریکایی با قایقهای تندروی ایرانی، هواپیمای ایرباس ایران ایر وارد محدوده خلیج فارس شده و به سمت دبی ادامه مسیر میدهد در حالی که مرتب بر ارتفاع آن افزوده میشود.
رادارهای ناوگان آمریکا هواپیما را شناسایی کرده و به واسطه حضور در حریم هوایی خود اقدام به اخطار میکنند.
در این بین، ناو «یو.اس.اس وینسنس» 7 پیغام اخطار را در کانال نظامی برای هواپیمای ایرانی میفرستد که طبیعتا برای آن قابل دریافت نیست.
همزمان ناو «یو.اس.اس سایدز» نیز اقدام به ارسال 4 پیغام اخطار میکند که تنها یکی بر روی کانال نظامی و باقی بر روی کانال اضطراری ملقب به «گارد» است که شرکت هواپیمایی ایران ایر در آن زمان تمامی هواپیماهای خود را هنگام عبور از خلیج فارس ملزم به توجه به آن کرده بود. لذا خلبان با شنیدن این اخطارها شروع به گردش و دور شدن از منطقه میکند.
بر روی دریا نیز جدال لفظی بین خدمه ناوگان دریایی حاضر یعنی «وینسنس»، «سایدز» و «مونتگومری» سر میگیرد که هواپیمای در حال عبور یک فروند از هواگردهای تجاری ایران است نه جنگندهای نظامی و سیگنالهای آن نیز کاملا مشخص است.
از سوی دیگر، سامانههای شناسایی ناوگان و همچنین اثر یک ایرباس 60 متری بر روی صفحه رادار این موضوع را تایید میکرد اما فرمانده ناوشکن «وینسنس» و برخی افسران، بر روی این موضوع اصرار داشتند که با یک جنگنده ایرانی از نوع تامکت طرف هستند و در همین حین فرمانده ناو سایدز -دیوید کارلسون- درخصوص عملکرد ویلیام راجرز میگوید: «معلوم است آنها چه غلطی میکنند؟ این هواپیما ارتفاع 7000 پایی دارد و در حال صعود است!»
راجرز در حالی معتقد بود هواپیمای ایرانی آرایش حمله به آنها گرفته که چند دقیقه قبلتر، خلبان رضاییان درخواست افزایش ارتفاع داده و بعد از اخطارهای ناو «یو.اس.اس سایدز» نیز در حال دور شدن از منطقه بود.
سرانجام، علیرغم هشدارهای 2 ناو دیگر و همچنین امکان بهرهگیری از جنگندههای آماده پرواز (آلرت) تامکت از ناوهواپیمابر آمریکایی «یو.اس.اس فورتسال» جهت رهگیری چشمی هدف ایرانی که امری معمول بود، «راجرز» موشکها را به سمت ایرباس ایرانی شلیک میکند و پس از برخورد نخستین موشک با دم هواپیما، موشک دوم آن را از وسط دو نیم کرده و منهدم کرده و هواپیما در موقعیت 26 و 42 عرض شمالی و 56 و 3 طول شرقی سقوط میکند.
بر روی عرشه وینسنس، نخست کارکنان ناو آمریکایی فریاد شادی سر میدهند اما اندکی بعد پس از مشخص شدن اشتباه مهلک، ورق عوض میشود و حتی اقدام به شناسایی منطقه جهت نجات بازماندگان میکنند اما واقعیت امر آن است که آمریکاییها تا دقایقی در عملیات شناسایی نیروی دریایی کشورمان ایجاد اختلال کردند.
بلافاصله پس از هدف قرار گرفتن ایرباس و محو شدن آن از صفحه رادار مرکز کنترل فضای ایران پیش از ورود به فضای هوایی امارات، پیام اضطراری به مرکز مدیریت بحران استان هرمزگان ارسال و عملیات جستجو آغاز میشود اما نتیجه بسیار غمانگیز است. تمامی 290 نفر مسافر و خدمه در جا به شهادت رسیده و پیکرهای پاک برخی از شهدا نیز هرگز یافت نشده و همراه هواپیما به قعر خلیج فارس میرود.
* چگونه چنین حادثه مهلکی رخ داد؟
کارشناسان نظامی و هوانوردی هریک نظرات متفاوتی دارند و برخی از آنان از فشار بالای روانی بر روی افسران ناو آمریکایی سخن میگویند که منجر به این اتفاق غم انگیز شده است غافل از آنکه طبق گفته همکاران ویلیام راجرز، وی یک فرد به شدت ماجراجو و به نوعی دنبال دردسر بوده است و در حین اتفاق نیز در آبهای سرزمینی ایران قرار داشته است که خود یک تجاوز محسوب شده و طبیعتا واکنش ایران را نیز می طلبیده است لذا حضور قایقهای سپاه امری طبیعی قلمداد میشود پس این اتفاق صرفا یک اشتباه ساده نیست و میتواند یک واکنش عمدی قلمداد گردد.
از طرف دیگر سیستمهای پیشرفته ناوشکن با حضور چند هدف دریایی ساده و یک هدف پروازی غیرنظامی قطعا دچار اختلال نمیشد و اگر کاربران رادار ناو نیز اشتباه می کردند، این سامانهها بر اساس کدهای مشخص آن را گوشزد میکنند.
بحث دیگر در خصوص نوع هواپیما است.
بلافاصله پس از هدف گیری، خدمه ناو اعلام میکنند که هدف را یک فروند جنگنده F-14 تامکت نه یک هواپیمای مسافربری برداشت کرده اند اما این نیز ادعایی به شدت مضحک و خنده دار است چرا که اولا سامانههای پیشرفته این ناو و سایر ناوهای دیگر در منطقه خلیج فارس به خوبی توانایی شناسایی و رهگیری اهداف نظامی و غیر نظامی و تمیز دادن هریک از هم را داشته، دوما با فرض F-14 بودن هدف، جنگنده برای حمله به ناو میبایست به سمت آن شیرجه میرفت نه اینکه ارتفاع خود را افزایش میداد.
نهایتا با قبول تمام ادعاهای بی اساس آمریکاییها، یک جنگنده F-14 اگر عمل مهاجم قلمداد شود، چگونه میخواهد به ناو پیشرفته آمریکایی آسیب وارد کند؟
هرکسی در دنیا نداند قطعا سازندگان آمریکایی این هواپیمای پیشرفته بخوبی مطلعند که تامکتهای ایرانی نه تنها توان درگیری هوا به سطح را نداشتند، بلکه سیگنال های آنها واضح بوده و تنها برای عملیاتهای هوا به هوا استفاده میشدند مگر آنکه ایرانیها به آن حد از اشتباه میرسیدند که چنین سلاح پیشرفتهای را به صورت انتحاری در ناو آمریکایی بکوبند!
همین اظهارنظرهای متناقض، عدم عذرخواهی آمریکاییها، ایجاد اختلال در عملیات جستجو و نجات و نهایتا عدم همکاری در بازیابی جعبه سیاه منجر به شکایت رسمی کشورمان از ایالات متحده در دیوان بین المللی لاهه، سازمان بین المللی هوانوردی (ایکائو) و شورای امنیت میشود.
در تاریخ 25 تیر ماه 1367 شورای امنیت به درخواست ایران تشکیل جلسه میدهد که از سوی کشورمان علی اکبر ولایتی وزیر امور خارجه وقت و از سوی ایالات متحده جرج دبلیو بوش (پدر) معاون وقت رییس جمهور حضور دارد اما نتیجه جلسه تنها به ابراز تاسف عمیق، اعلام همدردی با قربانیان، تشکیل گروه تفحص با نظر شورای امنیت و لزوم اجرای فوری قطعنامه 598 جهت پایان جنگ از سوی ایران ختم میشود که نهایتا منجر به صدور قطعنامه 616 در این خصوص شد.
ناگفته نماند که همین جرج بوش پدر نیز بعدها گفت که فارغ از اینکه حقیقت ماجرا چه بوده، هرگز از طرف آمریکا عذرخواهی نخواهم کرد.
گروه حقیقتیاب سازمان بینالمللی هوانوردی ایکائو نیز با تشکیل جلسه فوری و با حضور نمایندگان ایران و آمریکا اقدام به بررسی موضوع میکند که آن هم به نتیجه مشخصی نمیانجامد و تنها شرایط رخ داده در آن زمان در گزارش نهایی اعلام شده و آمریکا نیز این اشتباه را نمیپذیرد و از هرگونه عذرخواهی سرباز میزند.
نهایتا دولت ایالات متحده مبلغ 40 میلیون دلار را به عنوان غرامت حادثه به مسافران و 55 میلیون دلار را به عنوان غرامت هواپیمای مسافربری به صورت بلاعوض پرداخت کرد.
برای هر یک از مسافران تنها مبلغ 200 هزار دلار در نظر گرفته شده بود که نسبت به این رخداد شنیع، کاملا بی ارزش است.
رسانههای آزاد جهان، سریعا اقدام به انعکاس این حادثه کردند و ضمن مقایسه با سانحه هدفگیری هواپیمای بوئینگ 747 کره توسط جنگنده های شوروی نوشتند که در این سانحه (انهدام هوپایمای ایرانی) این اتفاق را به سادگی به اشتباه و خطای انسانی ربط میدهند در حالی که در خصوص سانحه مشابه، آن را کاملا عمدی اعلام می کنند اما ناگفته پیداست که هر دو این موارد با علم و آگاهی صورت گرفته و ایالات متحده نسبت به رخداد مورد نظر باید مسئولیتپذیر بوده و عذرخواهی نماید.
همچنین علاوه بر سازمانهای مرتبط و رسانهها، افراد مستقل نیز در این خصوص نظرات متفاوتی دارند که عموما بر اشتباه محرز شخص فرمانده ناو آمریکایی صحه میگذارد و اینکه با ارسال سیگنالهای مشخص غیرنظامی و سامانههای راداری پیشرفته موجود، ایرباس ایرانی قربانی حماقت ویلیام راجرز شده است و اگر بر اساس دستورالعملهای مشخص عمل میشد و با علم به آنکه ایرباس در مسیر دقیق خود در حال پرواز بود هیچ گاه این اتفاق رخ نمیداد.
دولت ایالات متحده نه تنها بابت این حادثه غم انگیز عذرخواهی نکرد بلکه 2 سال بعد در مراسمی به ویلیام راجرز، فرمانده ناو آمریکایی نشان لژیون (لیاقت) اهدا و از اقدامات تمامی کارکنان آن نیز قدردانی کرد!
در این بین گزارش وزارت دفاع آمریکا در خصوص این سانحه همچنان محرمانه باقی مانده است ولی آنچه از این موضوع به بیرون درز کرده است محرز بودن تجاوز ناو آمریکایی به آب های سرزمینی ایران و هدف قرار دادن ایرباس در آن منطقه میباشد که خود، مصداق یک درگیری تمام عیار است حال آنکه ایران و آمریکا در آن زمان درگیریهای دریایی را تجربه کرده اما رسما با یکدیگر در حال جنگ نبودند.
گزارش سازمان هواپیمایی کشورمان نیز بر این موضوع دلالت دارد که آمریکایی ها مسئول مستقیم این رخداد بودهاند و نمیتوان آن را تنها یک اشتباه ساده در نظر گرفت، لذا در حال حاضر جای پیگیریهای بیشتری در این خصوص وجود دارد تا حق واقعی ملت ایران در مورد این سانحه و عذرخواهی رسمی دولتمردان آمریکایی عاقبت به نتیجه برسد.
امروزه با گذشت 28 سال از آن رخداد تلخ، همه ساله یاد و خاطره شهدای مظلوم ایرباس شرکت هواپیمایی ایران ایر در منطقه خلیج همیشه فارس گرامی داشته میشود و با گلباران محل شهادت آنان این خبر به تمام جهان مخابره میشود که هیچگاه این رخداد تلخ از خاطر ملت قهرمان کشورمان پاک نخواهد شد.
در پایان نیز یاد و خاطره شهدای گرانقدر این حادثه را گرامی داشته و برای خانواده محترم آنان صبر از درگاه خداوند متعال خواستاریم.
منبع:فارس
انتهای پیام/