اول ای دوست دفع شر موش کن؛ بعد از آن در جمع گندم جوش کن
بعضی از صاحبنظران ریشه فیشهای نجومی را حاکی از افکار نئولیبرالیستی حاکم بر نظام اجرایی کشور میدانند که از دولتهای سازندگی و اصلاحات شکل گرفته و در این دولت مجدداً مستقر شده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت محمد عباسی وزیر سابق ورزش و جوانان با عنوان «اول ای دوست دفع شر موش کن؛ بعد از آن در جمع گندم جوش کن» که برای درج در اختیار تسنیم قرار گرفته بهشرح ذیل است:
آخر هفته گذشته حسب روال معمول و همسان وظایف قانونی و عملی مسئولیت سابق (وزارت ورزش) و پرداختن به سنت حسنه کوهنوردی، از یکی از کوههای اطراف بالا میرفتیم . مرد میانسالی را که پایین میآمد ، سلام و خسته نباشید گفتم. از برخوردش معلوم شد که مرا نشناخته است. اما از همان بالا نگاهی به قیافهام که یک دست عصای کوهنوردی و تسبیح در دست دیگرم بود، کرده گفت:
آقا، من میتوانم یک سؤال از شما بپرسم؟
گفتم: بفرمایید.
گفت: شما یک فرد مذهبی هستید یا حزباللهی؟
گفتم: حالا فرق اینها از نظر شما چی هست؟
گفت: آها، یک فرد مذهبی یعنی مذهبی دیگه، اما فرد حزب اللهی یعنی مانند اونایی که حقوقهای بالا تا دویست سیصد میلیون میگیرند و مال مردم را میچاپند.
از این تعبیر نامناسب این برادرمان کمی دلخور شدم و واقعاً تعجب کردم. چون من را نشناخته بود نمیخواستم از موضع یکی از مسئولین پاسخی داده باشم. خواستم در پاسخ مواردی را بگویم اما خود او ادامه داد، گفت: "من روز گذشته با ماشین خودم که صادقانه بگویم تا حدی مدرن هست از منزل خارج میشدم. چند بچه خردسال را دیدم که مانند بچه گربههای کوچک از سطل آشغال بیرون پریدند. واقعاً از آن روز به هم ریختم، چرا این افراد اینقدر بیرحم هستند"، بعد هم رفت در مذمت این بانکیها که "اگر یک بنده خدا به 20 ــ 10 میلیون وام احتیاج داشته باشد آنقدر باید سگ دو بزنه و بیاد و بره؛ آخر هم انگار صدقه میگیرد. حالا خودشان را ببین چه میکنند".
من هم حدود 10 دقیقهای در حد لازم نظر خودم را گفتم. میخواستم بگویم که اولاً تعداد بسیار زیادی اینطور نیستند، من خودم سالها وزیر بودم متوسط حقوق ماهانه دریافتیام از طول سالهای وزارت حدود 3 میلیون تومان بوده است. همه همکارانم هم در دولت نهم و دهم همینطور بودند. یا اینکه همین الآن کسانی را میشناسم که در سمتهای مهمی مشغول به کار هستند اما مثل این افراد نیستند که ایشان متأسفانه به صفت حزب اللهی از آنها یاد کرده است. اینطور در مورد همه قضاوت نکنید ((این حرفهای دلم بود اما برای اینکه شناسایی نشوم به زبان نیاوردم، نمیتوانستم به این صراحت به این دوست کوهنوردمان بگویم)).
این آشنای جدید، در مجموع درددلهایی را مطرح کرد و حرفهای خوبی هم گفت و بخشی هم تحلیلهای شنیدهای را مطرح میکرد که حکایت از بیاطلاعی ایشان داشت. به هر حال تا ممکن بود توضیحاتی را خدمتشان بهعنوان کسی که شغلش معلمی هست (چون در حال حاضر کارم در دانشگاه هست) دادم او هم مرا بهعنوان فردی خوشبین به مسائل توصیف کرد و در نهایت خداحافظی کردیم.
* * * * * * * * * * * * * *
در مسیر کوهنوردی بهقول این دوستمان، من هم خیلی به هم ریختم، چون تحلیل این تخلف ظالمانه و غیرمنصفانه از نظر اینگونه افراد نشان میدهد:
1: چقدر نظام مقدس جمهوری اسلامی و رهبری مظلوم میباشند که هر کدام از ما (بلانسبت همه خوبان) هر غلطی میکنیم متأسفانه پای نظام نوشته میشود.
2: حالا باید غصه خورد که حزب اللهیها دیگر چقدر مظلومند، چون این واقعه در دولت یازدهم اتفاق افتاده، حسب مواضع سیاسی اکثریت حزب اللهیهای کشور(1) مخالف سیاستهای اجرایی و انتصابات دولت شکل گرفته توسط اصلاح طلبان و آقای روحانی هستند. و انتخابات اخیر مجلس هم نشان داد در مناطقی که تمرکز جمعیتی غیر حزباللهی تا حدی بالا هست، ولو اینکه رادیوی انگلیس هم به هر دلیل لیست امید را تبلیغ کند و رأی دهندگان هم اصلاً غالب کاندیداها را نشناسند مطابق گرایش و تبلیعاتی که شده است، موافقین سیاستهای این دولت در این حوزهها از جمله تهران اکثریت میشوند؛ یعنی حزب اللهیها لیستشان رأی نمیآورد، اما کتک این رفتارهای غیرمنصفانه بعضی از اعضای تیم دولت یازدهم را هم باید حزب اللهیها (یعنی همینهایی که این افراد مثلاً خوششان نمیآید) بخورند، یعنی بر اساس اینگونه تحلیلها، به نام حزب اللهیها و نظام مظلوم، و به کام دیگران.
در درمان این حادثه حقوقهای نجومی، آقای رییس جمهور ابتدا گفتند که این موضوع را به یک مسئله ملی تبدیل نکنیم، اما خودشان در دیدار عید فطر رهبری با مسئولین نظرشان را تغییر دادند که این موضوع حقوقهای نجومی یک مسئله ملی است. هرچه هست به نظر میرسد، باید بهطور جدی دنبال شود. پس از این بابت میتوان چند نکته را اشاره کرد:
1. همانطور که رهبری عزیز در خطبههای نماز عید فطر فرمودند: "اینجور نباشد که ما سروصدا بکنیم و بعد قضایا را تمام بکنیم و بهکلّی به دست فراموشی بسپریم؛ باید با جدّیت دنبال بشود؛ دریافتهای نامشروع باید برگردانده بشود، و اگر کسانی بیقانونی کردهاند مجازات بشوند، و اگر سوءاستفاده از قانون هم شده است بایستی اینها را از این کارها برکنار بکنند؛ اینها کسانی نیستند که لیاقت این را داشته باشند که در این مراکز قرار بگیرند."(2)
2: همه بخشهای اجرایی، مدیریتی و اقتصادی کشور بهویژه دولت محترم باید از این موضوع پیشآمده بهعنوان یک فرصت مدیریتی استفاده کنند. شاید خوشبینیها یا حتی غلبه فضای سیاسی و تنازعات حاصل از اختلافات موجود، موجب شده تا ضریب نظارتی متولیان اجرایی کاهش یافته و عدهای با وصل به اهرمهای قدرت در دولت جدید خود را از حیطه نظارتهای اجرایی و قانونی در امان بدانند، لذا به متولیان دولتی توصیه میشود بدون اینکه از اصل موضوع فرار کنند، یا با فرافکنی و... از قاعده ناپسند "کی بود کی بود" استفاده کنند؛ باید بپذیرند که این نوع پرداختهای نجومی ظالمانه، در زمان این دولت اتفاق افتاده است. بهتعبیر ابوعلی سینا اگر در توجیه یک خطا هزار دلیل آورده شود، میشود هزار و یک خطا، بنابراین منطقی است که مسئولین مرتبط این دریافتهای ظالمانه شرمسار باشند و اگر خودشان دخالت نداشتند، برخورد سریع و جدی کنند. مقام معظم رهبری فرمودند: "خوشبختانه رئیس جمهور محترم و رؤسای محترم دو قوّه دیگر، متعهّد شدهاند که این مسئله را دنبال کنند؛ باید با جدّیت دنبال بشود؛ دریافتهای نامشروع باید برگردانده بشود"، امید است مطابق انتظار ایشان و امت آگاه، رؤسای سه قوه مخصوصاً جناب آقای روحانی اقدام سریع و جدی نموده تا ریشه چنین رفتارهای غیرمنصفانه و نامشروع کنده شود.
3: در گزارش کمیته ویژه دولت که بیانیه 9مادهای آقای رییس جمهور بر اساس آن صادر شده است، از این حقوقهای نجومی در دولت بهعنوان استثناء ذکر شده است. گرچه بعضی از مفاد این گزارش، کارشناسانه و برای درمان مواردی از تخلفات احتمالی مفید خواهد بود، بااینحال اگر منظور از استثنای ذکرشده این است که در کشوری مانند ایران با حجم بالای اقتصادی و اجرایی، اکثریت مدیران، کارکنان و مردم شریف در بخشهای متعدد سالم و رعایت کننده اصول هستند حرف درستی است. بحمدالله در دورههای متعدد اکثریت مدیران و کارکنان پاکدست و سالم زحمت کشیدهاند. قطعاً نباید بیمبالاتی عدهای را به حساب همه گذاشت. بالاخره در این حجم کاری ممکن است افرادی هم، چه بهدلیل شکاف قانونی یا حیلههای دیگری منشأ سوء استفادههایی باشند، مخصوصاً نباید از این موضوع پیشآمده عدهای مدیران خادم را غرضورزانه متهم کنند، سلامت روانی فضای مدیریتی کشور باید رعایت شود.
اما اگر دولت میخواهد حجم بسیار زیادی از مدیرانی را که در این زمینه بهاصطلاح ترمزشان بریده است که بعضاً در رسانهها با تعداد بالایی ذکر میشود، بپوشاند نوعی فرار از واقعیت و سبک گرفتن کار است. نباید در حد چند نفری که تخلف آنها توسط کارکنانشان بر ملا شده، موضوع خلاصه شود، بلکه لازم است سازمانهای مربوطه بررسی جدیتر داشته باشند.
4: ریشهیابی علل و بروز چنین تخلفاتی برای عدم تکرار آن حتماً لازم است. تاکنون دو تحلیل متفاوت از دلایل بروز این واقعه و مشابه آن در رسانهها مطرح شده است. آنطور که آقای رییس جمهور در سخنانشان در محضر رهبری معظم در روز عید فطر در مورد واقعه حقوقهای نجومی اشاره کردند ریشه را در بعضی از قواعد و قوانین دانستند، بر این اساس درمان آن را ارائه لایحه به مجلس دانستند.
بعضی از صاحبنظران ریشه این نوع رفتارها را حاکی از افکار نئولیبرالیستی حاکم بر نظام اجرایی کشور میدانند که از دولتهای سازندگی و اصلاحات شکل گرفته و در این دولت مجدداً مستقر شدهاند. برای تحلیل دقیقتر آن، از نظر نگارنده اگر همه اقدام دولت به این حد ختم شود، راهکار آقای روحانی در پیگیری این موضوع مهم، راهکاری سطحیانگارانه یا سپردن به زمان در سپری شدن فرایند قانون در مجلس و... است.
اولاً اگر آقای رییس جمهور میخواهند مسئله را پیگیری کنند باید ضمن عذرخواهی از ملت بهخاطر بروز چنین رویدادی در بدنه نظام اجرایی که ملت را دلواپس و نگران کرده است، در حد اختیاراتشان ابتدا با متخلفین آن برخورد کنند و چگونگی برگرداندن آن را هرچه سریعتر به اطلاع مردم برسانند.
ثانیاً اگر گمان میکنند مشکل اصلی وجود قواعدی است که عدهای از آن سوء استفاده میکنند، یا باید این قواعد در زمان دولت فعلی وضع شده باشد، باید بررسی شود که چه نوع تفکری و با چه قصدی چنین اجازههایی را دادهاند، اما اگر مدعی هستند قبل از دولت ایشان هم بوده است، نتیجتاً باید کارگزاران قبل از ایشان هم همین حقوقهای نجومی را گرفته باشند، چون همه پرداختها دارای سند حسابداری هست و موجود، بدون تعارف لیست آن را منتشر کنند تا معلوم شود که مشکل از این جنس آدمها یا سیاست اجرایی این دولت نیست که اینگونه حقوقها و دریافتها از آن بیرون میآید، مثلاً برای اینکه معلوم شود این دولت و اعضای آن به سمتها، بهعنوان طعمه نگاه نمیکنند، در اولین فرصت لیست دریافتیهای وزیران و استانداران و مدیران عامل و... دولت قبل و فعلی را در جدولی متناظر منتشر کنند.
اثبات آن خیلی سخت نیست. اگر وزرا و مسئولین قبلی هم همینطور بودند پس نشان میدهد که اشکال در قوانین است. اما اگر اینطور نیست و همانطور که در برخی از رسانهها آمده است و تاکنون از جانب دولت مستنداً تکذیب نشده است، لیستها نشان میدهد که در این دولت فقط پرداختی ماهانه به رییس جمهور، وزیران، استانداران و... که مدیران ارشد اجرایی کشور، در فاصله کوتاه بعد از دولت قبل به پنج برابر و بالاتر از گذشته رسیده است، میتوان نتیجه گرفت که مشکل اصلی قواعد نیستند، بلکه بهتعبیر نظر دوم مشکل از حضور سیاستهای فکری معتقد به نگاه اقتصادی نئولیبرالیستهای حاکم بر دولت و بسترهای اجرایی است که به بیت المال و آنچه به آنها سپرده شده است، بهدید طعمه انبار سرمایه از جیب ملت نگریستهاند. اگر خدای نکرده اینطور باشد، وقتی متولیان اصلی به مسئولیتها اینگونه نگاه کنند بهقول شاعر ... برآرند غلامان درخت از ریشه.
در این شرایط باید به رییس جمهور گفته شود:
اول ای دوست دفع شر موش کن
بعد از آن در جمع گندم جوش کن
___________________________________
1. به نظر میرسد تعریف دستهبندی شده و بلامنازعی در ادبیات سیاسی برای حزب اللهیها ارایه نشده است اما اجمالاً منظور اکثریت افراد مذهبی و متدینی که به رعایت حدود شرعی و ارزشهای انقلاب اسلامی معتقد و مقید و مخالف سرسخت غربگرایی و واداگی به اجانب هستند و در نظر افرادی در جامعه به حزب اللهیها مشهورند، میباشند.
2. بخشی از فرمایشات مقام معظم رهبری در خطبههای نماز عید فطر (95.4.16)
*