نقدی بر فیلم «دختر» ساخته رضا میرکریمی
شناخت دنیای نسل مقابل در فیلم «دختر»برایم بسیار اهمیت داشت و به همین دلیل دستم را به لحاظ فرم و اجرا باز گذاشتم. برخی دغدغههایم در دو سه فیلم اخیرم به سینمایی نسبتا آرام با کمترین پلان و اتفاق بیرونی منجرشده بود اما حالا که میخواستم...
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، رضا میرکریمی: شناخت دنیای نسل مقابل در فیلم «دختر»برایم بسیار اهمیت داشت و به همین دلیل دستم را به لحاظ فرم و اجرا باز گذاشتم. برخی دغدغههایم در دو سه فیلم اخیرم به سینمایی نسبتا آرام با کمترین پلان و اتفاق بیرونی منجرشده بود اما حالا که میخواستم وارد دنیای دیگری شوم که متعلق به نسلی دیگر است، مجبور بودم سبک و سیاق قبلیام را تا حدی کنار بگذارم و فرم جدیدی را تجربه کنم که تا جای ممکن به دنیای دختران نزدیک باشد. به نظر خودم «دختر» نسبت به دیگر فیلمهایم میتواند بیشترین ارتباط را با مخاطب برقرار کند.
احمدعزیزی( فرهاد اصلانی) که سرپرست بخش تعمیرات و نگهداری پالایشگاه آبادان است برای مراسم خواستگاری دخترش آماده میشود و ستاره (ماهور الوند) دختر دیگرش در همان روز قصد سفر به تهران برای شرکت در جشن خداحافظی یکی از دوستان همدانشگاهیاش را دارد. پدرش به دلایلی به این سفر مشکوک است و رویارویی ستاره با عمه اش فرزانه(مریلا زارعی) آغاز ماجراست...
* گره خوردن سرنوشت ستاره و فرزانه
رضا میرکریمی پس از ساخت آثار تحسینبرانگیزی همچون «زیر نور ماه»، «خیلی دور، خیلی نزدیک»، «به همین سادگی»، «یه حبه قند» و «امروز» به سبک و سیاق شخصی خود در فیلمسازی رسیده است. تجربهگرایی او در کنار دغدغههای اجتماعی و اهمیتی که به شیوههای مدرن داستانگویی با تکیه بر قهرمانان غیرکلیشهای در فیلمهایش میدهد، تماشای آثارش را تبدیل به تجربهای شیرین کرده است.وی در جدید ترین ساخته اش «دختر»سراغ دغدغه های مدرن جامعه معاصرمی رود وبه محدودیت های نسل جوان و تصویر کردن آزادی های پنهانی جوانان امروز می پردازد.«دختر» در مقایسه با «امروز» ساخته پیشین کارگردان ،به خاطر تمرکز بر روایت وگسترش خط داستانی و همچنین شخصیت های باور پذیر گامی به پیش در کارنامه اش به شمار می آید واز مناسبات جامعه امروزدور نیست. گره خوردن سرنوشت ستاره(ماهور الوند) و عمه اش فرزانه(مریلا زارعی) و ایجاد موقعیتی موازی این فرصت را برای تماشاگر فراهم می کندتا کنش ها و باور های احمد(فرهاد اصلانی) را ارزیابی کند و به رابطه پیچیده دختر و پدر بپردازد. اگر چه پایه های اخلاقی و سنتی خانواده همچنان در فیلم جاری است ولی تلاش میر کریمی برای نمایش گسست نسل ها تا حد زیادی به فرجام رسیده است. میر کریمی اگر چه در «دختر»ازتفاوت نسلها و نبود درک مشترک میان آدمهای جامعه امروزمی گوید اما فیلمش تلنگری است برای لحظهای درنگ.
* سکوتی سرشار از ناگفته ها
کارگردان درسکانس آغازین جمعی از دختران را در کافی شاپی گرد هم می آوردتااز هر دری سخن بگویند و سکانس پایانی نیز با ادامه همین دورهمی شکل می گیرد. کادربندی های چشم نواز، نماهای طولانی و حرکت آرامش بخش دوربین خضوعی ابیانه و موسیقی دلنشین محمدرضا علیقلی «دختر» رادرسینمای میرکریمی متمایز کرده و استفاده از فضاهای خارجی همچون پالایشگاه ،جاده ،شخصیتها و مکانها در لانگشاتهای متوالی و… به آن هویتی متفاوت داده است. فیلم به دور از پیچیدگی و اغراق، مخاطب را با خود همراه می کند. سکوت احمد(فرهاد اصلانی) برخلاف سکوت یونس(پرویز پرستویی) راننده تاکسی فیلم «امروز»، منطقی و توجیه پذیر و کنش مند و سرشار ازناگفته هاست. چرا که «ستاره»اش را گم کرده و اکنون در آستانه ویرانی، دختر و خواهرش را که در سالهایی دور گم کرده یک جا یافته است. سکانس صحبت های خواهر(فرزانه) و برادر(فرهاد اصلانی) در آشپزخانه که پس از چندین سال همدیگر را دیده اند، (با بازی تحسین بر انگیزمریلا زارعی و بازی درخشان فرهاد اصلانی) وسکانسی که احمدو فرزانه در کنار چراغ خوابی متعلق به خاطرات پدری شان، گذشته ها را مرور می کنند از سکانس های تاثیر گذار و به شدت باور پذیر فیلم است.
* انتظاری که برآورده نمی شود
فیلم «دختر»از همان دقایق ابتدایی مخاطب را با خود همراه میکندو ایده درگیرکنندهای دارد اما نمیتواند به انتظار مخاطبش پاسخ دهد. فیلمی که اساس درام و روایت خود را بر رابطه بین پدر و دختر قرار داده و از جایی ادامه کار را بر پایه رابطه پدر با خواهر می گذارد؛ و تلاش کارگردان در توجیه این دوپارگی و پیوند این دو خط داستانی برای بیان تنهایی به عنوان درد مشترک دخترش« ستاره» و خواهرش«فرزانه»به جایی نمی رسد. میر کریمی در جدید ترین ساخته اش دقت همیشگیاش را به کار نگرفته ومخاطب را بر سر این دو راهی قرار می دهد که آیا «دختر»در تقدیس و ستایش خانواده است یا قصد دارد الگوهای سنتی خانواده را نقد کند. فیلم آغازنسبتا خوبی دارد اما در ادامه به لکنت می افتد. «دختر» به سیاق بسیاری از آثار میرکریمی ریتمی کند دارد ودیالوگ ها به شعاری ترین شکل ممکن عنوان می شود. دیالوگ هایی چون:« تو تو زندگیت هیچ اشتباهی نکردی؟ از هیچی پشیمون نیستی؟»یا«هیچکی خونواده خود آدم نمیشه». فیلم برداری موزون و نماهای قاب گرفته به شدت زیبا و چشم نواز متاسفانه به هیچ عنوان در خدمت پیشبرد داستان نیست . سکانس آغازین با حضور دختران دور یک میز در کافی شاپ شلوغ، با چاشنی شوخی و شعار های گل درشت هیچ تناسبی با فیلم ندارد. سکانس پایانی نیزهمچون میز گردی مطبوعاتی با گفت و گو های مستقیم و به شدت شعاری دختران درباره مهاجرت وخانواده به فیلم سنجاق شده است. با وجود برخی امتیازات«دختر» از پایانبندی فیلم نمیتوان چشم پوشید. پایانبندی ضعیفی که به شکل میزگردهای تلویزیونی قرار است همه گفتههای تصویری فیلم را یکبار دیگر به صورت شفاهی و گلدرشت مرور کند.
منبع: خراسان
انتهای پیام/