مرزهای دوستی در سیره امام صادق علیه السلام

مرزهای دوستی در سیره امام صادق علیه السلام

ما ایرانیان به دوستی اهل بیت افتخار می کنیم. فرزندان و جلسات و گروه های خود را با نام اهل بیت تزیین می دهیم و از پیوستگی با ایشان احساس شکفتگی داریم؛ با این حال دوستی اهل بیت یک کاری پیچیده است.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، چه کسی سزاوارتر از خود اهل بیت که درباره شیعیان و دوستان خود نظر دهند؟ امام صادق علیه السلام به معرفی انواع مختلف مردمی که همه ادعای دوستی اهل بیت را دارند پرداخته اند.
از آن حضرت می آموزیم که اگر کسی خیلی حسابی و همه جانبه دوستدار اهل بیت باشد، دچار آزمایشها و بلاهای سخت الهی می شود و در عین حال به حدی مقرب خدا می شود که به حرمت وجود او باران نازل می شود و بیماران شفا می یابند. بنابراین باید مراقب باشیم که ادعای مرتبه بالای دوستی را نکنیم که ممکن است ادعایی دروغین باشد.
من از دوستان شمایم!

شخصی به محضر امام صادق وارد شد و گفت: از دوستان و موالیان شمایم. حضرت صادق به او فرمود: خداوند بنده اى را دوست ندارد تا او را به خود راه دهد و او را به خود راه ندهد تا اینکه بهشت را بر او واجب نماید.
سپس فرمود: از کدامیک از دوستان ما هستی؟
سکوت مجلس را فرا گرفت زیرا آن مرد نمی دانست چه جوابی بدهد؛ تا اینکه سدیر که در آنجا بود پرسید: ای فرزند رسول خدا، دوستانتان چند گروه هستند؟
امام فرمود: بر سه طبقه
گروهی از ایشان ما را آشکارا دوست دارند ولی در باطن به ما محبت ندارند؛
و گروهی در باطن ما را دوست دارند و در ظاهر به ما محبت ندارند؛
و گروهی در ظاهر و باطن به ما محبت دارند.
ما ایرانیان به دوستی اهل بیت افتخار می کنیم. فرزندان و جلسات و گروه های خود را با نام اهل بیت تزیین می دهیم و از پیوستگی با ایشان احساس شکفتگی داریم؛ با این حال دوستی اهل بیت یک کاری پیچیده است.

اینان عالی ترین گروه مردمند، از آبی شیرین و گوارا نوشیده اند ... فقر و نیازمندی و انواع بلا سریع تر از تاختن اسب بر سرشان روان است، به آنان سختی و رنج و آسیب رسیده و چنان پریشان و گرفتار شده اند که دسته ای از ایشان زخمی و گروهی کشته شدند و در شهرهای دور افتاده پراکنده شدند. به برکت ایشان است که خداوند بیمار را شفا می بخشد و فقیر را توانگر می کند و به حرمت آنان است که شما یاری می شوید و باران بر سرتان می بارد و روزی داده می شوید. آنانند که هر چند تعدادشان کم و اندک است ولی در پیشگاه خداوند دارای قدر و منزلتی عظیم و بزرگ می باشند. (1)
مشخصات گروه های دیگر

پائین ترین گروه آنانند که در حالت آشکارا ما را دوست می دارند، و رفتارشان بمانند پادشاهان است، اینان زبانشان با ما و شمشیرهایشان علیه ما است،
و به جانم سوگند که اگر در باطن دوستمان می داشتند و دوستی را آشکار نمی کردند، روزه داران روز و عابدان شب می شدند، و اثر رهبانیت (پرهیز و گوشه گیری) را در چهره شان می یافتی، آنان اهل تسلیم و اطاعتند.

باید احادیث را خوب بفهمیم

در اینجا به شکل ضروری باید توجه کنیم که شرایط زندگی ما با این حدیث سازگاری کاملی ندارد با این حال با تفکر در این گفت و شنودها به این مطالب پی می بریم:
یک: دوستی اهل بیت دارای طبقات و مراحل مختلفی است.
دو:ممکن است در شناسایی دوستان و شیعیان اهل بیت دچار اشتباه شویم. نباید زود قضاوت کنیم.
سه: باید همواره مراقب باشیم که ادعای دوستی شدید اهل بیت به معنای دارا بودن کمالات فردی و اجتماعی بالاست. به معنای ادعاهای خود توجه کنیم.
چهار - دوستی اهل بیت اگر واقعی و درست باشد باید ما را از درون خود به رعایت احکام و اخلاق الهی بکشاند و در بیرون باعث اصلاح گری اطرافیان شود.
پنج : در مراتب بالای دوستی اهل بیت، انسان دچار آزمایشهای مخصوصی می شود که در نظر مردم بسیار سخت است؛ زیرا همیشه باید خود را از مواهب حرام ولی عمومی مردم دور نگه داریم و وظایفی را که عموم مردم نسبت به یکدیگر رها کرده اند، عهده دار شویم.
از امام صادق علیه السلام می آموزیم که اگر کسی خیلی حسابی و همه جانبه دوستدار اهل بیت باشد، دچار آزمایشها و بلاهای سخت الهی می شود و در عین حال به حدی مقرب خدا می شود که به حرمت وجود او باران نازل می شود و بیماران شفا می یابند.

شش : اگر دوستی اهل بیت فقط لقلقه زبانی باشد وسیله ای برای سوءاستفاده از مردم است.
هفتم : حداقل کاری که برای دوستی اهل بیت می توانیم انجام دهیم آن است که سال به سال به میزان عبادت و خلوص و کیفیت اخلاق خود بیفزاییم. شب زنده داری و روزه و نیت خیر را از یاد نبریم.
هشتم :رهبانیت کامل و قطع رابطه با مردم مسلما مطلوب نیست؛ منظور حضرت صادق آن است که دوستداران واقعی اهل بیت باشیم سهم بزرگی از نیروها و فکرها و همتهایشان را صرف کارهای عبادی می کنند.(2)
ادامه سخن مرد با حضرت صادق علیه السلام

با اینکه امام صادق شیعیان و دوستان را به سه گروه تقسیم نمود، آن مرد متوجه جایگاه خطیر دسته اول نشد و خودش را جزو آنها به حساب آورد و گفت:
در این صورت من از دوستان آشکار و نهان شمایم!
حضرت صادق به ملایمت به جایگاه والای گروه اول اشاره نمود تا آن مرد خود را بشناسد و حساب خود را از آنان جدا کند و سپس معارف والای توحیدی و اعتقادی را بیان نمود(3) که مطالعه آن را در کتاب تحف العقول به علاقمندان پیشنهاد می کنیم.

پی نوشت ها
(1).تحف العقول، ص325
(2).کافى ج2، ص640
(3).تحف العقول، ص325
منبع: تبیان

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
خانه خودرو شمال
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
triboon