بزرگداشت شهید عملیات محرم با ذکر یاعلی یاعلی/ خوزستانیها یاد شهید فاطمیاطهر و سید ابراهیم را گرامی داشتند
آیین بزرگداشت شهید حمیدرضا فاطمیاطهر (حمید مُمبینی) از شهدای مدافع حرم خوزستان با حضور پرشور جوانان از سوی هیئت کریم اهلبیت علیهالسلام در فاطمیه اهواز برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اهواز، ولولهای درونم به پا شده و آرام و قرار ندارم، نمیدانم به محفلی که در فاطمیه اهواز به پا شده بروم یا نه، خودم راضی میکنم، به سمت چهارراه سلمان فارسی روانه میشوم و از آنجا به محل برگزاری مجلس هیئت کریم اهل بیت علیهالسلام میروم.
حرکت که میکنم تصویر شهید فاطمیاطهر در ذهنم تداعی میشود انگار کسی در دلم میگوید که این محفل به یاد این شهید گلگون کفن به پا شده و خود او نیز مرا برای حضور در این برنامه دعوت کرده است.
محفلی برای بزرگداشت شهدای مدافع حرم
به هر زحمتی است به فاطمیه اهواز در خیابان شهید عظیم نبش خیابان شهید ادهم میرسم، برپاکنندگان محفل نورانی با خوشرویی و لبخند همه را به شبستان و محل برگزاری مجلس، راهنمایی میکنند، کفشها را تحویل میدهیم و وارد میشویم.
شبستان فاطمیه حال و هوای خاصی دارد و روحیه شرکت کنندگان را تغییر میدهد به ویژه که از محرم سال گذشته همه محافل این مکان به یاد شهدای مدافع حرم برپا میشود، به یاد شهید سید حمید تقویفر، سردار شهید حسین همدانی، شهید حبیب جنتمکان، شهید نادر حمید دیلمی، شهید حجتالاسلام مصطفی خلیلی بلوطکی، شهید عباس کردانی (کردونی) و حالا هم به یاد شهید حمیدرضا فاطمیاطهر (حمید مُمبینی).
به مناسبت 25 شوال در و دیوار فاطمیه همه سیه پوش است و نام زیبای امام جعفر صادق علیهالسلام با هنرمندی خاص و متناسب با ایام شهادت آن امام همام طراحی، روی بنری چاپ و زینتبخش محفل میشود.
حضور خانواده شهید حمیدرضا فاطمیاطهر
این محفل همزمان با سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام رئیس مذهب جعفری بر پا میشود، سخنران برنامه به بیان فضائل ششمین اختر تابناک امامت و ولایت میپردازد و برخی از ویژگیهای آن حضرت را نیز بیان میکند.
چراغها خاموش میشوند و هر کس با خود خلوت میکند روحانی مجلس ذکر مصیتی میخواند و پس از آن مرثیه سرایی آغاز میشود.
جمعی از دوستان شهدای مدافع حرم خوزستان و اهواز در محفل حضور دارند و مادر، خواهرها، برادرها و فرزندان شهید حمیدرضا فاطمیاطهر (حمید مُمبینی) نیز این برنامه را با قدوم خود مزین میکنند و چند برابر بر معنویت آن میافزایند.
حمید فراموش شدنی نیست
همه جا یاد حمید (شهید حمیدرضا فاطمیاطهر) هستم و خاطراتش در ذهنم زنده میشود، هر مادر شهیدی میبینم، تشییع شهدای گمنام که میروم به یادش میافتم، استقبال از شهدا که شرکت میکنم، گلزار شهدا که میروم، جای جایش خاطره است، مزار سردار شهید حمید رمضانی را میبینم آخرین دیدارمان یادم میآید، زیارت مزار شهید بیژن ماسوریان میروم نخستین شب احیایی که در کنار شهدا بودیم برایم تداعی میشود و حالا هم که در مجلس سینه زنی و عزاداری هستم هیئت بسیجیان گمنام و شور همراه با شعورش یادم میآید.
حمید فراموش شدنی نیست و نباید هم فراموش شود زیرا نه تنها برای من بلکه برای همه اطرافیان و همه کسانی که او را میشناسند بهترین دوست است و رفیقی با مرام.
محفلی از سوی جوانان اهوازی و هیئت کریم اهل بیت علیه السلام در فاطمیه اهواز بر پا میشود و در آن یاد و خاطره عزیز دلمان شهید حمیدرضا فاطمیاطهر را گرامی میداریم.
وای از دل زهرا، وای از دل زینب
ذکرها پشت سر هم تکرار میشود تا همه برای سینهزنی آماده شوند و کوچه تشکیل دهند، نمی دانم شاید امشب حمید هم آمده و میاندار هیئت کریم اهل بیت علیه السلام شده زیرا علاقه زیادی به امام حسن مجتبی علیهالسلام دارد و هر ساله میلادش را جشن میگیرد.
یکی از مداحان میهمان است و با ذکر یا علی یا علی نوحه خوانی را در آیین بزرگداشت شهید حمیدرضا فاطمیاطهر (حمید مُمبینی) آغاز میکند و جوانان و نوجوانان اهوازی بر سر و سینه میزنند.
پس از آن سید محسن امام با نفس گرم خود نوحهای را آغاز میکند که مصیبتهای حضرت فاطمه زهرا (س)، حضرت علیهالسلام، امام حسن مجتبی علیهالسلام، امام حسین علیهالسلام و حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام را به هم پیوند میزند و با سر فصل «وای از دل زهرا، وای از دل زینب» شوری دگر به محفل شهدا میدهد.
یادی از رشادتهای شهید سید مصطفی صدرزاده
علاوه بر یاد شهید حمیدرضا فاطمیاطهر، سید محسن امام در هنگام نوحه خوانی از شهید سید مصطفی صدرزاده (سید ابراهیم) که زادگاهش خوزستان است و مدتی نیز در اهواز زندگی کرده یاد میکند و رشادتهایش را یادآور میشود.
سید سجاد امام دیگر مداح و نوحه خوان هیئت کریم اهل بیت علیهالسلام کلانشهر اهواز نیز با نوای خود نوحهای میخواند و با بیان مظلومیت ائمه اطهار به ویژه ششمین امام شیعیان بر معنویت محفل میافزاید.
شهید سید مصطفی صدرزاده (سید ابراهیم)
هنوز برنامه به پایان نرسیده که میخواهم شبستان فاطمیه را ترک کنم، در حال بیرون رفتن محمدمهدی پسر بزرگ شهید فاطمیاطهر را میبینم که به سمتم میآید و با متانت همیشگی سلام میکند، دیدنش روحیهام را عوض میکند.
دلتنگ خندههایش شدم
همراه محمدمهدی به شبستان فاطمیه بازمیگردم و در کنار برادران شهید فاطمیاطهر عزاداری میکنم، دلتنگش میشوم دلتنگ خندههایش، دلتنگ سلام و احوالپرسیهای گرمش، دلتنگ گریههایش در سوگ حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام، دلتنگ طلاییه رفتنهای دسته جمعی با او، دلتنگ استقبال از شهدا به سبک خودش، دلتنگ خلوتهای یواشکیاش در معراح شهدای اهواز، دلتنگ مناجات خواندش در کنار مزار شهید حمید رمضانی، دلتنگ دیدنش در کنار مزار سردار شهید علی هاشمی، دلتنگ دیدن روی ماهش، دلتنگ نخستین لبخندش بعد از دیدن من، میدانم که او هست و حضور دارد اما باز هم دلتنگش میشوم...
کم کم آیین بزرگداشت شهید حمیدرضا فاطمیاطهر (حمید مُمبینی) به پایان میرسد، باید فاطمیه ترک کنیم، باشد که رهروی خوبی برای آرمانهایش و مجری خوبی برای وصایایش باشیم.
گزارش از حسین یزدی
انتهای پیام/