استقبال ۱۰ هزار نفری از «رؤیای نیمه شب»/ به بالفعل کردن ظرفیتهای بالقوه نشر فکر نکردهایم/انتخاب کتاب نوجوان در دورههای آتی
مسئول دبیرخانه مسابقۀ «کتاب و زندگی» با بیان اینکه تاکنون ۱۰ هزار نفر در چهارمین دوره این مسابقه شرکت کردهاند، گفت: تجربه برگزاری چهار دوره مسابقه نشان داده که ظرفیت نشر کشور ظرفیتهای بالقوهای دارد که به بالفعل کردن آن فکر نکردهایم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هرچند وضعیت نشر و فروش کتاب در کشور، کما فی سابق با ضعفهای جدی همراه است، اما طی یکی دو سال اخیر برخی از تلاشها برای بهتر کردن وضعیت موجود، اتفاق مبارکی است که حوزه نشر به خود دیده است. از جمله این اتفاقات خوب، برگزاری مسابقه کتاب و زندگی است که تلاش دارد با محور قرار دادن یک کتاب در بازه زمانی مشخص، ضمن معرفی هرچه بیشتر آن، کمکی به اقتصاد نشر کند. مؤسسه شیرازه که مسئولیت اصلی برگزاری این مسابقه را دارد، در دوره نخست خود کتاب «من زندهام» اثر معصومه آباد را انتخاب کرد و پس از استقبال از کتاب، کار خود را با کتابهای «خانواده» و «دختر شینا» ادامه داد تا اینکه در نهایت در دوره چهارم، کتاب «رؤیای نیمه شب» را که یک رمان عاشقانه تاریخی محسوب میشود، به عنوان کتاب مسابقه انتخاب و معرفی کرد.
جدای از برگزاری مسابقه، اتفاقات خوبی پیرامون این مسابقه رخ داد که نمای جدیدی از ظرفیتهای دیده نشده در حوزه نشر را یادآوری کرد؛ از کاهش قیمت کتاب با استفاده از کاغذ تولید داخل تا تولید تیزر سینمایی.
چهارمین دوره از این مسابقه به روزهای پایانی خود نزدیک میشود. احمد ذوعلم، مسئول دبیرخانه مسابقه «کتاب و زندگی»، در گفتوگو با تسنیم به میزان استقبال از این اثر اشاره کرده است. به اعتقاد او؛ ظرفیت نشر کشور، با وجود شرایط فعلی، بیش از آن چیزی است که تاکنون مورد توجه قرار گرفته است. او از نهادها و نیروهای مردمی به عنوان یکی از بازوهای نشر یاد کرد. مشروح گفتوگوی او با تسنیم به این شرح است:
*تسنیم: آقای ذوعلم، چهارمین دوره مسابقه کتاب و زندگی با محوریت کتاب «رؤیای نیمه شب» طبق اعلام قبلی، به روزهای پایانی خود نزدیک میشود. آیا مسابقه پس از برگزاری چهار دوره باز هم همانند دورههای اولیه خود موفق بوده است؟ میزان استقبال از اثر به چه صورت بوده است؟
این دوره مسابقه از 15 فروردینماه کار خود را آغاز کرد. در ابتدا قرار بود که تا 15 تیرماه باشد، اما به دلیل استقبال مخاطبان از کتاب، تصمیم گرفتیم که تا پایان مردادماه تمدید کنیم.
از ابتدای مسابقه تاکنون تعداد 100 هزار نسخه از کتاب توزیع شده و قرار است که 25 هزار نسخه دیگر از کتاب نیز در فاصله زمانی که به پایان مسابقه باقیمانده در سراسر کشور توزیع شود. تاکنون نیز 10 هزار نفر در مسابقه شرکت کردهاند. در حال حاضر که مسابقه در هفته نوزدهم خود است، به 153 نفر نیز جایزه اهدا شده است.
تولید تیزر سینمایی هم برای کتاب «دختر شینا» و هم برای «رؤیای نیمه شب» اتفاق خوبی بود و توانست در میان مخاطبان تأثیرگذار باشد. وقتی تیزر هر دو کتاب از طریق رسانه ملی پخش شد، بسیاری از طریق این تیزرها با کتابها آشنا شدند و برای مطالعه آنها مشتاق شدند. تولید تیزر سینمایی از کتابها در کنار توزیع آثار توسط شرکتهای توزیع و کتابفروشان به صورت همزمان توانست که اتفاق خوبی را رقم بزند.
*تسنیم: من فکر میکنم یکی از ویژگیهای مثبت این مسابقه، استفاده از نیروهای مردمی و در نظر گرفتن ظرفیتهایی است که تاکنون به آنها یا توجه نشده یا مورد کمتوجهی قرار گرفتهاند. درباره این موضوع و تجربه خودتان از برگزاری چهار دوره مسابقه بفرمایید. ظرفیت نشر کشور را چطور دیدید در این رابطه؟
یکی از اهداف مسابقه این بوده که از همه فعالان جبهه فرهنگی انقلاب استفاده کند. به نظرم، ما در حوزه کتاب ظرفیتهای خوبی داریم که هنوز از آنها برای معرفی و توزیع کتاب استفاده نکردهایم. به عنوان نمونه، ما هنوز 10 استان داریم که یا هیچ برندهای نداشتند یا ضعیف عمل کردند. جبهه فرهنگی انقلاب ظرفیت فعالیت بیش از اینها در حوزه کتاب هم در زمینه ترویج و هم توزیع آثار دارد. در واقع، این ظرفیتها بازوی اصلی ما در ترویج کتاب در طول برگزاری این مسابقه بودهاند.
ما در همه بخشهای مرتبط با صنعت نشر ظرفیتهای بالقوهای داریم که شاید به بالفعل کردن آن فکر نکردهایم، حتی در همین وضعیت فعلی که در زمینه تولید، ویترین، توزیع و ... ضعف داریم، با همین ظرفیت میتوانیم بهتر عمل کنیم. در این مسابقه تلاش کردیم تا تبلیغ را در کنار توزیع کتاب قرار دهیم و همه فعالان در این زمینه را فعالتر از پیش کنیم. میتوان با یک کار هماهنگ و متمرکز به سمت انجام یک کار بزرگ در حوزه کتاب پیش رفت. به عنوان نمونه، تجربه برگزاری همین مسابقه در چهار دوره نشان داد که میتوان با استفاده از ظرفیتهای فعلی میزان فروش یک کتاب را در بازه زمانی چهار یا پنج ماهه، به 100 هزار نسخه رساند؛ این در حالی است که پیش از این به مدت زمانی بیشتر مثلاً حدود چند سال نیاز داشتیم تا یک کتاب بتواند 200 هزار نسخه بفروشد.
من نمیخواهم بگویم که این نتیجه کار ما در دبیرخانه مسابقه کتاب و زندگی بوده است، زیرا خود کتابها نیز ظرفیت این کار را داشتهاند؛ یعنی انتخاب به درستی انجام شده است. اگر کتابی را انتخاب کنیم که با دوپینگ به صورت مقطعی بفروشد، موج اقبال به آن بعد از مدتی فروکش میکند؛ این در حالی است که کتابهای انتخاب شده در سه دوره گذشته مسابقه بعد از اتمام نیز جزو پرفروشهای نشر بودهاند. به عبارت دیگر، خود کتابها چنین قابلیتی داشتهاند، چه اینکه بسیاری از کسانی که این کتابها را تهیه کردند، عنوان کردهاند که از طریق دوستانشان با این کتاب آشنا شدهاند. یعنی افراد هم کتاب را خواندهاند و هم به دلیل ظرفیت و جذابیتی که اثر داشته، به دیگران توصیه کردهاند که این اثر را بخوانند.
*تسنیم: با توجه به اهمیت کتابخوانی در دوره کودکی و نوجوانی، مسابقه کتاب و زندگی قصد ندارد وارد حوزه کتاب نوجوان شود و فعالیتی در این زمینه انجام دهد؟
برای برگزاری مسابقه کتاب و زندگی و انتخاب اثر، ایدههای مختلفی مطرح بوده که ما با انتخاب چند اثر و معرفی آنها به عنوان محور اصلی در مسابقه، از محدودیت یک کتاب خارج شویم تا از این طریق بتوانیم کتابهای بیشتری را معرفی کنیم. در حال حاضر مشغول طراحی مدل آن هستیم تا بتوانیم تأثیرگذار در این زمینه وارد شویم. عنوان مسابقه «کتاب و زندگی» است و بخش قابل توجهی از کتابخوان شدن یک فرد، به دوران کودکی او بازمیگردد. در حال حاضر یکی از طرحهای جدیدی که در ذهن داریم همین موضوع انتخاب کتاب برای نوجوانان است.
*تسنیم: کتاب جدید برای دوره پنجم انتخاب شده است؟
حدود 50 تا 60 پیشنهاد از سوی مخاطبان در نظرسنجی برای دوره آتی مسابقه کتاب و زندگی(دوره پنجم) ارائه شده است، اما هنوز به جمعبندی خاصی در این زمینه نرسیدهایم. البته امکان دارد که این دوره مسابقه تا اواخر تابستان تمدید شود.
تا پیش از آغاز مسابقه، رمان «رؤیای نیمهشب» اثر مظفر سالاری به چاپ یازدهم رسیده بود و حدود 13 هزار نسخه از آن راهی بازار کتاب شده بود.
این رمان به شرح یک داستان عاشقانه پرداخته که خالی از مضامین دینی و معارفی نیست. هاشم جوانی است که عاشق دختری بهنام ریحانه شده ولی ریحانه باورها و مذهب هاشم را ندارد و به مذهب دیگری مقید است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«پدربزرگ از پشت قفسهها بیرون آمد و به گوشوارهای زیبا و گرانبها که من طراحی کرده بودم و ساخته بودم اشاره کرد. خوشحال شدم که آن را برای ریحانه انتخاب کرده بود؛ هرچند بعید میدیدم که مادرش زیر بار قیمت آن برود. گوشواره را بیرون آوردم و به پدربزرگ دادم.
ــ طراحی و ساخت این گوشواره، کار هاشم است. حرف ندارد!
مادر ریحانه گوشوارهها را گرفت و ورانداز کرد.
ــ قشنگند، ولی ما چیزی ارزانقیمت میخواهیم.
مادر ریحانه گوشوارهها را روی مخمل گذاشت. با نگاهش گوشوارههای قبلی را جستجو کرد. پدربزرگ گوشوارههای گرانبها را توی جعبه کوچکی گذاشت. جعبه را بهطرف مادر ریحانه سُراند.
ــ از قضا قیمت این گوشوارهها دو دینار است.
در دلم به پدربزرگ آفرین گفتم. از خدا میخواستم که ریحانه صاحب آن گوشوارهها شود. قیمت واقعیاش ده دینار بود. یک هفته روی آن زحمت کشیده بودم».
انتهای پیام/