۲مدال را با بدشانسی از دست دادیم
رسول خادم پنج سال پیش در حالی کار خود را در فدراسیون کشتی به عنوان مدیر تیمهای ملی و امور فنی شروع کرد که بلافاصله تیم ملی کشتی آزاد را دستخوش تغییراتی جدی کرد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، او در فاصله کمتر از شش ماه مانده به بازیهای المپیک 2012، غلامرضا محمدی را از کسوت سرمربیگری کنار گذاشت تا خودش سکان همه امور را به دست گیرد. خواست خادم این بود که همتیمی قدیمیاش به عنوان دستیار ارشد، او را در کادر فنی همراهی کند که محمدی خواسته او را اجابت نکرد، چراکه با افتخاراتی که در آن دوران به دست آورده بود خود را در قامت یک دستیار نمیدید. نایبقهرمانی و سومی جهان، قهرمانی بازیهای آسیایی عناوین کمی نبودند که غلام بخواهد بهراحتی از کنار آنها عبور کند و دستیار شود. نایبقهرمان اسبق جهان اگرچه از این برخورد ضربتی خادم بهشدت ناراحت شد، اما ترجیح داد کنار برود و حاشیهای برای سرمربی جدید تیم آزاد درست نکند. منهای یکی، دو مصاحبه انتقادی که محمدی در این چند سال از فدراسیون کشتی داشته، کوچکترین نقد تخریبگرانهای از طرف این پیشکسوت کشتی متوجه رسول خادم نبوده است.
قهرمان اسبق آسیا با وجود اینکه در مدت حضور خادم در این فدراسیون تاکنون نپذیرفته با او و مجموعهاش همکاری کند، اما در این سالها در قالب تیم باشگاهی بیمه رازی حضور پررنگی در لیگ کشتی کشور داشته است. ضمن اینکه به واسطه حضور امثال او رقمهای درخورتوجهی به بدنه کشتی تزریق شده و اسپانسرهای خوبی جذب این رشته شده است. محمدی که بهتازگی تیم تحت هدایش در مرحله اول لیگ کشتی 95باشگاههای ایران عنوان قهرمانی را به دست آورده، نظرات جالبی را درباره عملکرد فدراسیون کشتی بهویژه در المپیک 2016ریو دارد. ضمن اینکه درباره زمزمههای بازگشت دوبارهاش به تیم ملی آزاد هم صحبت میکند. خواندن این گفتوگو خالی از لطف نیست.
از المپیک ریو شروع کنیم. ارزیابی شما از نتایج تیمهای ملی کشتی در این بازیها چیست؟ خیلیها میگویند خوب بوده چون طلسم نگرفتن مدال طلا در کشتی آزاد بعد از 16سال شکسته شده است. بعضیها هم انگشت روی نتایج فرنگی میگذارند و میگویند مطلوب نبوده.
اعتقاد شخصی من این است که ما در کشتی آزاد موفق بودیم؛ یعنی همین که بعد از المپیک 2000سیدنی دوباره طلا میگیریم، این خودش یک موفقیت است. واقعیتی هم که باید آن را صادقانه بگویم، این است که ما در دو وزن خیلی بد آوردیم؛ دو وزنی که شانس مدال بودیم. سیداحمد محمدی در وزن 65کیلوگرم رباط پایش پاره شد که قطعا شانس مدال بود. میثم نصیری، نفر دوم این وزن هم از قهرمانان خوب و بااخلاق کشور است که به المپیک رفت اما اگر این اتفاق برای سیداحمد نمیافتاد حتی شانس مدال طلا هم بود. رضا یزدانی در وزن 96کیلو هم پنج ماه قبل از المپیک آشیل پایش پاره شد.
درواقع با یک پا تمرین کرد تا خودش را به المپیک برساند که به نظر من، خوب هم رسید. اما متأسفانه در کشتی با نماینده جمهوری آذربایجان داوران در حقش ناداوری کردند تا بازنده شود. اگر داوران این کار را نمیکردند، او فینالیست بود. اگر فینالیست هم نمیشد، مدال برنزش حتمی بود. وقتی آن کار را با رضا کردند دیگر جمعکردنش خیلی سخت بود. رضا فکر نمیکرد اینطور به درِ بسته بخورد. درنهایت دیدید در کشتی با ازبکستان چطور باخت.
نکتهای هم که وجود دارد، این است وزنها نسبت به گذشته هم کم شده. زمانی ما در 10وزن نماینده داشتیم اما الان به شش وزن رسیده است.
بله، اینها واقعیتهایی است که وجود دارد. ما الان در شش وزن سه مدال گرفتیم. کمیل قاسمی خیلی خوب کشتی گرفت و فراتر از انتظار ظاهر شد؛ بهویژه کشتیاش با گرجستان. حسن رحیمی در کشتی با ژاپن خیلی بد غافلگیر شد. هیچکس این کشتیگیر ژاپنی را جایی ندیده بود. من وقتی این ژاپنی را دیدم با خودم گفتم حسن این را حتما میبرد. اصلا نمیدانستم او کیست. ولی دیدیم در عین جوانی چقدر خوب کشتی گرفت و رحیمی را شکست داد.
پس شما درکل از عملکرد تیم راضی بودید؟
بله، به نظر من، مثبت و پذیرفتنی بود، اما درباره تیم ملی فرنگی فکر میکنم ورزش روی بد خودش را به محمد بنا نشان داد. وقتی هم اتفاقی میافتد، همه میخواهند همدیگر را بکوبند. محمد بنا وقتی سه طلا در المپیک لندن گرفت همه او را ستایش میکردند. حتی یادم هست خودش هم گفته بود در این لحظه خوشحالترین مرد روی کره زمین هستم. من فکر میکنم حتما کارشان ایراد داشته که این نتیجه به دست آمده. نکتهای که خیلی خودش را در این رقابتها نشان داد، ضعف بدنی بچهها بود. من در جریان هستم برنامههای آمادگی جسمانی و تمرینی این تیم مشکل داشت.
حالا ما میگوییم نتیجه این تیم بد بوده. چرا بد بوده؟ چون المپیک ریو را با المپیک لندن مقایسه میکنیم. اگر ما بخواهیم نتایج این دوره را با کل تاریخ فرنگی مقایسه کنیم، میبینیم تا پیش از حضور بنا در رأس این تیم ما یک نقره و برنز بیشتر نداشتیم. اما بنا آمد، سه طلا و دو برنز برای این تیم به دست آورد. پس این مقایسه اصلا درست نیست. این خودش یک موفقیت است. من فکر میکنم باید آسیبشناسی شود. حالا اتفاقهایی در این مسیر افتاد. محمد بنا رفت و 10ماه مانده به المپیک برگشت. اینها ایرادهای کار است دیگر.
به نظر میرسد برنامههای خود آقای بنا هم ایراداتی داشته است؟
حتما همینطور بوده.
آقای خادم همزمان هم رئیس فدراسیون هستند هم سرمربی تیم ملی آزاد. پیش از المپیک گفته بودند بعد از المپیک ریو دیگر سرمربی نخواهند بود. صحبتی برای برگشت شما نشده است؟
فعلا نه.
اگر بخواهند، دوباره برمیگردید؟
من عاشق کشتی هستم و شکی در آن نیست. من حتی زمانی هم که کشتی میگرفتم مربی هم بودم. یعنی فکر میکنم جزء معدود کسانی بودم که این اتفاق در آن زمان برایش افتاده بود. من در باشگاه پاس هم مربیگری میکردم هم کشتی میگرفتم. یعنی اصلا بین دوران قهرمانی تا مربیگری من فاصلهای نیفتاده است. هر جایی که توانستم مثمرثمر باشم، آمدم. زمانی هم سرمربی تیم ملی نوجوانان بودم. مدتی هم کنار بودم، احساس میکردم آنطور که دلم میخواهد اثرگذار نیستم. ولی اگر شرایط فراهم باشد و بتوانم به کشتی کمک کنم، برمیگردم. اینجا هم نشود من همیشه در بخش باشگاهی و تیم ملی دانشجویان در کنار کشتی بودهام.
انصافا هم ایشان تیم خوبی را در این چند سال جمعوجور کرده است؟
بله، آقای خادم توانمندیهای خاص خودش را دارد و شکی در آن نیست. اما حتما جاهایی هم ایراد در کار هست. اینها باید برای شرایط بهتر برطرف شود. در کشتی آزاد هر چند سال یکبار چند تا جوان به تیم ملی اضافه میشوند. الان ما آن شرایط را داریم. در بعضی از وزنها هم اختلاف خیلی زیاد است. باید اینها را درست کنیم. چون فاصله خیلی زیاد است مثلا اینکه جایگزینی برای رضا یزدانی یا سیداحمد محمدی نبود که در نبودشان خلأ ایجاد شد؛ ولی در کنارش جوانهای خوبی هم داریم که میشود این خلأها را با آنها پر کرد.
چالشی که بین تیم ملی فرنگی و آزاد برای المپیک ریو وجود داشت، این بود که فدراسیون دوست داشت مسابقه انتخابی برای هر دو تیم جا بیفتد. ولی تیم ملی فرنگی به این قضیه تن نداد. نظرتان دراینباره چیست. اگر این فرهنگ جا انداخته شود به کشتی ما کمک میکند یا نه؟
خود ما زمانی که سر کار بودیم گفتیم مسابقات انتخابی باشد؛ ولی کادر فنی تصمیم نهایی را بگیرد. یک مثال میزنم. ما قبل از مسابقات جهانی 2011استانبول یک انتخابی در ساری برگزار کردیم. فکر میکنم جزء معدود انتخابیهایی بود که در دو دهه گذشته خیلی خوب برگزار شد. همه آمدند و کشتی گرفتند. رضا یزدانی آنجا باخت، اختلافش با نفری که به او باخت خیلی زیاد هم بود. بااینحال، برای جهانی روی یزدانی دست گذاشتیم. از قبل هم این موضوع را اعلام کرده بودم که کادر فنی رأی آخر را میدهد. رضا آمد استانبول و مدال طلا گرفت. کادر فنی باید این اختیار را داشته باشد. اما حضور در انتخابیها هم باید باشد تا همه بیایند کشتی بگیرند.
شما میگویید این ویژگی مثبت است که برای قهرمان جا بیفتد تافتهجدابافته نیست؟
دقیقا، چون در اینجا ما داریم هم به جوانها فرصت میدهیم تا انگیزه را از آنها نگیریم و هم اینکه رقابت ایجاد میشود. کسانی هم که احساس میکنند اختلافشان با نفرات اول زیاد است، نمیروند لای پتو بخوابند. کشتیگیر وقتی احساس میکند رقیب ندارد، دیگر فشار تمرینی را تحمل نمیکند.
این موضوع درباره قهرمانان فرنگی المپیک 2012لندن هم حس شد که این چند سال لای پتو بودند؟
ببینید محمد بنا چون با این طرز تفکر و برنامهها نتیجه گرفته بود قابل احترام بود. ولی باید آیندهنگری هم میشد. این نظر شخصی من است کمااینکه میگویم بنا باید همیشه قابل احترام باشد. چون یک آدم جاودانه در ورزش ماست. ما در فرنگی شاید بهنوعی آینده را هم از دست دادیم. یعنی دقیقا شش نفر اصلی این تیم عمرشان تمام شده و نفر جایگزینی ندارند. محمد بنا اعتقادش این بود که بعضی از نفرات را از درون تورنمنتهای بینالمللی انتخاب میکرد. ولی به اینکه همه بیایند در انتخابی کشتی بگیرند اعتقاد نداشت. نظر من این است که انتخابی باشد و در نهایت کادر فنی تصمیم بگیرد. همین تیم آزاد المپیک ریو بخشی از آن انتخابی بود و بخشی هم با نظر کادر فنی گزینش شدند.
تیم ملی آزاد ما چندسالی با افت قابلملاحظهای روبهرو شد اما هفت، هشتسالی است میبینیم وضعش خیلی بهتر شده. از نظر پشتوانه، وضعیت ما در این تیم چطور است؟
ما همیشه در کشتی پشتوانه داشتیم و خواهیم داشت. مهم این است که اینها را چطور نگه داریم و حمایت کنیم. بهویژه اینکه ارتباط بین تیمهای نوجوانان و جوانان و دوره گذار جوانان تا بزرگسالان را که خیلی مهم است، چگونه برقرار کنیم که این اتفاق مثال خیلی خوبش حسن یزدانی است. او آمد تیم ملی جوانان قهرمان جهان شد و بلافاصله به تیم ملی بزرگسالان آمد و قهرمان المپیک شد. خب، این اتفاق هم به خود کشتیگیر برمیگردد که استعداد دارد و هم به کادر فنی که توانسته خوب هدایت و حمایتش کند. بههمیندلیل است که میگویم باید رقابت وجود داشته باشد تا هم جوانان انگیزه پیدا کنند و هم بتوانیم بزرگسالانمان را حفظ کنیم.
ما دقیقا از بعد از المپیک 2008پکن روند روبهرشدی را در کشتی آزاد دیدیم. ما بعد از پکن تیمی را با یک تکمدال برنز مراد محمدی و عنوان یازدهمی تیمی تحویل گرفتیم و از مسابقات جهانی دانمارک با تعدادی بچه نوخاسته کار را شروع کردیم. حسن رحیمی آن موقع 17ساله بود. مهدی تقوی و صادق گودرزی20ساله بودند. مسعود اسماعیلپور 18ساله بود. میانگین سنی این تیم 20سال هم نبود. جهانی دانمارک، آسیایی تایلند، همینطور جلو آمدیم تا اوج کار به جهانی استانبول رسید که ما با حداقل امتیاز و عین بدشانسی نایبقهرمان جهان شدیم. این در حالی بود که به لحاظ رنگ مدال با دو طلا، یک نقره و یک برنز، یکی از بهترین نتایج تاریخ کشتی را گرفتیم. در المپیک لندن هم تیم ما لیاقتش را داشت که یک طلا بگیرد اما اتفاقاتی افتاد که نشد.
در المپیک لندن اتفاق بدی که برای ما افتاد این بود که ما همه گویها را میباختیم؟
بله، خیلی بد بود. قانون خوبی نبود. کشتی کمیل قاسمی با تایمازوف هم اینطور شد که عین دوتایش به او افتاد.
یکی از نکات مثبت در کشتی المپیک همین تغییر قوانین بود. دیگر از گوی و هلدادن خبری نبود. به نظر میرسید این تغییر قوانین مثبت بوده و کشتی آزاد در این المپیک خیلی نسبت به دورههای قبل چشمنوازتر شده بود.
بله، خیلی؛ هم از نظر تایمی و هم اینکه قانون کلینچ را حذف کردند. قبل از کلینچ هم سکه بود که مسئله مسخرهای بود. اما قبول دارم الان جذابتر شده و رقابتها به سمت کشتی سنتی رفته است.
به نظر میرسید این تغییر قوانین بیشتر در آزاد نمود پیدا کرده بود و در رقابتهای آزاد کشتیهای زیباتری نسبت به فرنگی میدیدیم... .
بله، آن جذابیتی که در آزاد هست، در فرنگی نیست. در کشتی آزاد هر لحظه امکان دارد اتفاقی بیفتد.
آقای خادم پیش از المپیک خیلی از دولت و مسئولان وزارت گلایه داشت که با این پولها نباید توقع داشت در المپیک نتیجه گرفت، اما با همه اینها، تیم نتیجه گرفت. با تمام این گلایهها، اما گفته میشود فدراسیون بودجه خیلی بالایی دارد.
یکی از کارهای مثبت رسول خادم این است؛ با ارتباطهایی که دارد خیلی خوب اسپانسر جذب میکند. من فکر میکنم این موضوع در فدراسیون کشتی بیسابقه است.
طبق آماری که اعلام کردند، بودجه امسال فدراسیون کشتی بالای صد میلیارد بوده این در حالی است که بودجه فدراسیون فوتبال 50میلیارد بوده. این اختلاف خیلی عجیب است. همه انتظار دارند فوتبال با توجه به تجاریبودنش بودجه بیشتری داشته باشد و این نشان میدهد فدراسیون کشتی در مسائل مالی چقدر پیشرفت داشته است.
وقتی میگویم این آدم یکسری تواناییهای خاص خودش را دارد، این است. آقای خادم از روز اولی که آمد صبر نکرد و منتظر وزارت ورزش ننشست. چون همه کارها زمین میماند. خیلی خوب اسپانسر جذب کرد تا فدراسیون روی پای خودش ایستاد. بانک پاسارگاد هم خیلی خوب دارد حمایت میکند و حمایتش مستمر بوده. درست است من با رسول چالشهایی هم داشتهام، اما باید بگویم یکی دیگر از فاکتورهایی که او دارد این است که در بحث مالی واقعا آدم سلامتی است؛ یعنی شما به سابقهاش در شورای شهر هم که رئیس کمیسیون بودجه بود برگردید، میبینید هیچ حرفی پشتِسرش نیست. البته عضویت ایشان با بالاترین رأی در هیأترئیسه فدراسیون جهانی کشتی هم اتفاق خوبی بود و جای تبریک دارد. با توانمندیهایی که آقای خادم دارد این پست حتما میتواند در هر زمینهای برای کشتی ایران اثرگذار باشد.
بهعنوان سؤال آخر درباره حضورتان در عرصه باشگاهی هم توضیح دهید. شما در عرصه باشگاهی یکی از پرافتخارترین مربیان ایران محسوب میشوید... .
سابقه مربیگری من در لیگ از سال 81است و با تیم صنام ورود پیدا کردم و همیشه روی سکو بودیم. تیمهایم هم جزء پرافتخارترین تیمهای باشگاهی کشور بودند. الان هم مدتی است با تیم بیمه رازی کار میکنم.
فصل اول لیگ تمام شده و ما هم در کشتی آزاد و هم فرنگی اول شدیم. بیمه رازی چندسالی است که خیلی خوب در کشتی سرمایهگذاری کرده است. در تاریخ کشتی ما چنین چیزی نبوده که مجموعهای بیاید در دو رشته کشتی آزاد و فرنگی تیمداری کند هم قهرمان ایران شود و هم قهرمان باشگاههای جهان. دو سال در رقابتهای باشگاههای جهان اول شدیم و امسال هم برای هتتریک آمادهایم. یکی از کارهای خوب و پسندیده فدراسیون کشتی در دو، سه سال اخیر این بود که مسابقات باشگاههای جهان را در تقویم فیلا قرار دادند.
منبع: شرق
انتهای پیام/