هاشمی طرفدار اقتصاد اشرافی و تحت تاثیر فرزندانش است/ هاشمی به سران فتنه میدان میداد
سخنگوی جمعیت ایثارگران گفت: آقای هاشمی دیدگاههایی خاص خود را دارد ولی بیشتر تحت تاثیر فرزندان و مشاوران خود است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، هفته نامه پنجره در شماره جدید خود گفتگویی با لطف الله فروزنده سخنگوی جمعیت ایثارگران درباره مواضع هاشمی رفسنجانی داشته است که در ادامه این گفتگو منتشر می شود.
نظر شما در مورد رفتارها و موضعگیریهای حاشیهساز آقای هاشمی چیست؟
مواضع آقای هاشمی با تیمی که در اطرافش فعالیت میکند، یعنی کارگزاران، شکافی بین وی و مواضع انقلابی و اصیل امام (ره) و انقلاب اسلامی بهوجود آورده است؛ لذا میبینیم که آقای هاشمی جریان اصلاحطلب را مدیریت میکند و مخصوصا بعد از جریان فتنه، وی مواضع قابل تاملی داشته است و اگر خود آقای هاشمی در این رابطه یک بررسی داشته باشد خواهد دید که چقدر با مواضع امام (ره) و انقلاب فاصله دارد.
علاوه بر این، در مسئله اقتصادی، وی طرفدار اقتصاد اشرافی است و مواضعی که اتخاذ میکند باعث بهرهبرداری دشمن میشود که این مسائل واقعا قابل قبول نیست و آقای هاشمی باید یک تامل در رفتار خود داشته باشد. همچنین فضایی را که آقای هاشمی برای فرزندانش فراهم کرده بهشدت زیر سوال است؛ چراکه کسی که انقلابی است باید باور داشته باشد که خود و فرزندانش در برابر قانون مانند سایر مردم هستند ولی در مورد آقای هاشمی این امر وجود ندارد و به هر حال بنده فکر میکنم حرکتهایی که آقای هاشمی بعد از رحلت امام (ره) بهعنوان رئیسجمهور داشتند باعث شد که اقتصاد لیبرالی گسترش و فرهنگ تساهل و تسامح گسترش پیدا کند و نتیحه آن هم دوم خرداد شد و امروز هم میبینیم که مواضع وی مورد بهرهبرداری دشمنان قرار میگیرد و بهنظر من آقای هاشمی با وجود انتظاراتی که از وی میرود مواضع انقلابی ندارد و با مواضع اساسی امام (ره) دچار شکاف شده است.
بهنظر شما ریشه و منشأ تفکرات آقای هاشمی از کجاست؟
بهنظر من آقای هاشمی دیدگاههایی خاص خود را دارد ولی بیشتر تحت تاثیر فرزندان و مشاوران خود است که وی را مدیریت میکنند.
جماعت کارگزاران هم جماعتی است که مواضع خود را شفاف بیان کرده است؛ این افراد هم از نظر سیاسی انقلابی نیستند و هم اینکه از نظر اقتصادی لیبرال هستند و در بحث فرهنگی هم نگاه تساهل و تسامح دارند که همه این مسائل روی آقای هاشمی تاثیرگذاشته است و البته بهنظر من خود وی هم زمینه لازم را دارد چراکه خود انسان باید دقت داشته باشد و در حال حاضر هم آقای هاشمی خیلی با این مواضع چالش ندارد.
فکر میکنید اصلیترین محورهای تغییر در نگاه آقای هاشمی کدام موارد بوده است؟
آقای هاشمی نگاه ضداستکباری ندارد و معتقد است که آمریکا قدرت بزرگی است و باید با او تعامل کرد. همچنین در حوزه اقتصادی وی معتقد است که اقتصاد توسعهمحور میتواند اقتصاد کشور را نجات دهد؛ یعنی آقای هاشمی و تیمش معتقدند که با قدرتهای بزرگ باید ارتباط برقرار کرد تا مشکلات اقتصادی حل شود. همچنین آقای هاشمی مواضع انقلابی را که باید در صحنههای مختلف علیه فتنهگران اتخاذ میکرد نه تنها اتخاذ نکرد بلکه از جریان فتنه حمایت هم کرد و امروز هم این حمایت را ادامه میدهد. ما واقعا در اسلام بحث عدالتمحوری و استکبارستیزی و سادهزیستی و جلوگیری از اشرافیگری را بهعنوان اصول مسلم میشناسیم که آقای هاشمی با همه این موارد فاصله دارد و حتی نقطه مقابل این موارد است. بحث اشرافیگری، توسعه بدون عدالت، تعامل با قدرتهای بزرگ و روحیه استکبارستیزی نداشتن، بزرگترین مشخصههایی است که نشان میدهد آقای هاشمی تفکرش با تفکر انقلابی فاصله دارد.
بهنظر شما نگاه آقای هاشمی به موضوع ولایت فقیه چگونه است؟
همه افراد باید خودشان را با ولایت تطبیق دهند و بهنظر من آقای هاشمی اینگونه نیست و نه تنها خود را با ولایت تنظیم نکرده بلکه در بعضی مواقع شکاف مواضع هم در او وجود دارد.
بهنظر شما نگاه آقای هاشمی به شورای نگهبان چگونه است؟
بهنظرم آقای هاشمی با این مسئله زاویه دارد؛ شورای نگهبان حافظ قانون اساسی است ولی آقای هاشمی این را نپذیرفته است و بعضا هم نسبت به این شورا مواضعی داشته است که با مواضع یک فرد انقلابی همخوانی ندارد.
یعنی شما آقای هاشمی را فرد انقلابی نمیدانید؟
بله؛ به اعتقاد بنده آقای هاشمی باید تغییر موضع دهد و بهعنوان کسی که سابقه انقلابی دارد، انتظار میرود در تببیین مواضع مقام معظم رهبری پیشقراول باشد و از مکتب و شخصیت امام (ره) دفاع کند. شما دیدید که در همین قضیه فایل صوتی آقای منتظری، آقای هاشمی دفاع لازم را انجام ندادند و در موضوع فتنه هم که مقام معظم رهبری محکم موضع گرفتند آقای هاشمی نه تنها موضعی نگرفت بلکه بعضا به این افراد میدان هم داد که این نشان میدهد ما نمیتوانیم آقای هاشمی را با وجود سوابقی که دارد انقلابی بدانیم؛ به هر حال ما امیدواریم آقای هاشمی حاصل تلاشها و کوششهایش را از بین نبرد و موضع خود را تغییر دهد و در راستای انقلاب و ولایت حرکت کند.
بهنظر شما آقای هاشمی چه طرح و اندیشهای را برای آینده سیاسی نظام در ذهن دارد؟
به اعتقاد من آقای هاشمی و گروهش قائل به این نیستند که نظام جمهوری اسلامی، توسعه و رشدش بر پایه مقابله با استکبار جهانی است بلکه معتقدند که باید آمریکا را قدرت بزرگ دانست و معتقدند که باید با این قدرت تعامل کرد که این بزرگترین اشتباه تحلیلی آقای هاشمی و تیمش است.
بهنظر شما آقای هاشمی در مجموعه حاکمیت چه نقشی را برای خود قائل است؟
آقای هاشمی فکر میکند که موضع و تحلیل خودش درست است و فکر میکند که راه نجات انقلاب چیزی است که او پیشنهاد میدهد؛ درحالیکه این موضع نه تنها کمکی به پیشرفت انقلاب نمیکند بلکه به آن آسیب میزند.
امروز ببینید که مواضع انقلاب در دنیا به چه دلیلی جلوه کرده است؛ آیا بهخاطر همراهی با آمریکا بوده یا اینکه حمایت از جریان مقاومت و فلسطین بوده است و مقاومت در برابر زیادهخواهی آمریکا ما را به دنیا شناسانده است. قطعا امروز اگر ایران عزتی دارد بهخاطر مواضع انقلابی است و آقای هاشمی هم باید بپذیرد که بعد از امام (ره) مواضع انقلابی مقام معظم رهبری بود که باعث دوام و بقای انقلاب شد. آقای هاشمی و همه جریانها باید بپذیرند که فصل الخطاب نظام ولی فقیه است و مواضع وی را دنبال کنند؛ ایرادی که به آقای هاشمی و جریانش وجود دارد این است که در مقابل ولایت برای خود تحلیل جداگانهای دارند و این باعث میشود که به مواضع مقام معظم رهبری آسیب برسد و آنطور که باید و شاید مواضع رهبری دنبال نشود. مجمع تشخیص مصلحت نظام که به مقام معظم رهبری در مورد سیاستهای نظام مشورت میدهد و از طرف مقام معظم رهبری مسئول نظارت بر سیاستهاست، باید همان چیزی را که رهبری دنبال میکند، دنبال کند. در حال حاضر بزرگترین مشخصه سیاستهای مقام معظم رهبری هم استکبارستیزی و عدالتخواهی و مردمی بودن و سادهزیستی است و اینها مواردی است که آقای هاشمی باید دنبال کند.
به اعتقاد من امروز که جریان دگراندیش و لیبرال و واداده غربگرا به آقای هاشمی امید دارد، نشان میدهد که مواضع وی مواضعی نیست که انقلابیون انتظار دارند، بر همین اساس باید در جهت تغییر این مواضع هرچه زودتر اقدام کند.
منبع:پنجره
انتهای پیام/