جنجالیترین سخنرانیهای تاریخ سازمان ملل
مجمع عمومی سازمان ملل در سالهای گذشته شاهد سخنرانیهای بیادماندنی بسیاری از رهبران کشورهای جهان بوده، از خروشچف گرفته تا کاسترو و از قذافی تا چاوز.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، هفتاد و یکمین مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک در حال برگزاری است و رهبران کشورهای جهان به مانند گذشته پشت تریبون قرار میگیرند تا مواضعشان را بیان کنند.
در یکی از بیادماندنیترین لحظات جنگ سرد، نیکیتا خروشچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی،در اعتراض به سخنرانی یکی از نمایندگان در نشست سال 1960 مجمع عمومی سازمان ملل کفش خود را در آورده و بر روی میز کوبید.
در زمان بحث درباره قطعنامه روسیه با موضوع الغای کامل استعمار، یکی از نمایندگان دولت فیلیپین با اشاره به استیلای اتحاد جماهیر شوروی بر اروپای شرقی، این کشور را متهم به استانداردهای دو گانه کرد.
در واکنش به این اظهارات، خروشچف یکی از کفشهای خود را درآورده و با عصبانیت شروع به کوبیدن آن بر روی میز هیأت نمایندگی شوروی کرد. فردریک بولاند، رئیس مجمع عمومی، مجبور به دخالت شده و از حضار درخواست کرد که آرامش جلسه را حفظ کنند.
اما سخنان بعدی وی بود که 12 کشور عضو ناتو و رژیم صهیونیستی را برانگیخت تا نشست را ترک کنند: «درباره دولتهای سرمایهداری، وجود یا عدم وجود ما به شما بستگی ندارد. اگر ما را دوست ندارید، دعوتهای ما را نپذیرید و ما را هم دعوت نکنید. چه بخواهید و چه نخواهید، تاریخ به نفع ما است. ما شما را دفن خواهیم کرد.»
خروشچف در 24 آگوست 1963، در یوگوسلاوی با اشاره به این اظهاراتش گفت: «یک بار گفتم که شما را دفن خواهیم کرد و دچار دردسر شدم. البته که ما شما را با بیل دفن نخواهیم کرد. طبقه کارگر خودتان شما را دفن میکنند.»
فیدل کاسترو، رهبر سابق کوبا، در سخنرانی مشهور و بسیار طولانی خود در نشست مجمع عمومی سازمان ملل در 26 سپتامبر 1960 شعار «از فلسفه غارت دوری جویید تا برای همیشه از فلسفه جنگ دور شوید!» را اعلام کرد. وی به مدت چهار ساعت و 29 دقیقه سخنرانی کرد که طولانیترین سخنرانی در تاریخ مجمع عمومی سازمان ملل است.
کاسترو در سخنرانیاش معنای حقیقی انقلاب کوبا، ماهیت اصلاحاتی که توسط دولتش اعلام شده و نیز هشدار به آمریکا درباره حمله به این کشور سخن گفت. وی همچنین موضوعاتی که منجر به تخریب روابط بین آمریکا و کوبا شده بودند را تشریح کرد.
کاسترو همچنین از این فرصت برای حمله به جان اف. کندی و ریچارد نیکسون، نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا استفاده کرد. وی گفت: «اگر کندی یک بیسواد و میلیونری مغرور نبود، میفهمید که نمیشود انقلابی با حمایت مالکین زمین علیه کشاورزان انجام داد.» همه به زودی فهمیدند که کاسترو طرفدار کاندیدای دیگر نیز نیست. «تا جایی که ما میدانیم هیچکدام از آنها مغز سیاسی ندارند.»
کندی برنده انتخابات شده، نیکسون نیز هشت سال بعد رئیسجمهور آمریکا گشت. کاسترو در سال 1976 به ریاستجمهوری دست یافته و تا سال 2008 که استعفاء داد، این پست را در اختیار داشت.
در 13 نوامبر 1974، یاسر عرفات برای اولین بار به درخواست جنبش عدم تعهد در مجمع عمومی سازمان ملل حاضر شد. وی در سخنرانیاش، صهیونیسم را نوعی نژادپرستی خواند. یک سال بعد، مجمع عمومی قطعنامه «حذف تمام اشکال تبعیض نژادی» را صادر کرد. در این سند، صهیونیسم به عنوان شکلی از نژادپرستی و تبعیض نژادی قید شده بود. قطعنامه به درخواست آمریکا و اسرائیل و پس از فروپاشی بلوک شرق در سال 1991 لغو گردید.
عرفات در بخش دیگری از سخنانش گفت: «تفاوت بین یک انقلابی و یک تروریست از هدفی که برایش میجنگند ناشی میشود. هر کسی را که در کنار یک نهضت عدالتخواهانه ایستاده و برای آزادی از مهاجمان و استعمارگران بجنگند، نمیتوان تروریست نامید. آنهایی که علیه کشورهای دیگر جنگ به راه میاندازند، مردمان دیگر را استعمار و سرکوب میکنند تروریست هستند.... مردم فلسطین زمانی که ایمان خود به جامعه بینالمللی، که حقوق آنها را نادیده گرفت، از دست دادند، و وقتی مشخص شد که نمیتوان حتی یک اینچ از خاک فلسطین را از طریق ابزار منحصرا سیاسی بازگرداند، مجبور به مبارزه مسلحانه شدند.»
نقطه عطف سخنرانی وی که تشویق اعضای سازمان ملل را در برداشت، اینگونه بود: «...من با یک شاخه زیتون [نماد صلح] و سلاح یک جنگجوی آزادی به اینجا آمدهام. نگذارید شاخه زیتون از دست من بیفتد.»
نگذارید شاخه زیتون از دستم بیفتد.
در چهل و دومین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در 21 سپتامبر 1987، رونالد ریگان، رئیس جمهور آمریکا، اعلام کرد که «تهدید بیگانگان» عامل مهمی است که کمک خواهد کرد مناقشات بین کشورها حل شود. وی این ایده را اولین بار در دیدار با میخائیل گورباچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی، در ژنو در سال 1985 مطرح کرد.
بعدها ریگان اعلام کرد که موضوعات مرتبط با بیگانگان جزو داستانهای علمی تخیلی محبوب وی هستند. رسانهها گزارش دادند که در آن زمان کالین پاول، مشاور وقت امنیت ملی رئیسجمهور، سعی کرده بود این قسمت را از سخنرانی حذف کند.
ریگان در سازمان ملل گفته بود: «در حالی که مشغول دشمنیهای کنونی شدهایم، اغلب فراموش میکنیم که چه چیز تمام اعضای بشریت را متحد میسازد. شاید به یک تهدید خارجی، جهانی نیاز داریم تا باعث شود پیوندهای مشترکمان را بیاد آوریم. برخی اوقات فکر می کنم اگر با یک تهدید بیگانه خارج از این جهان مواجه میشدیم، چقدر سریع اختلافاتمان را در سراسر جهان کنار میگذاشتیم.»
در 23 سپتامبر 2009، معمر قذافی، دیکتاور سابق لیبی، درباره «فئودالیسم سیاسی» هشدار داده و خواهان ارائه حق وتوی دائمی به تمام اعضای شورای امنیت سازمان ملل شد. وی همچنین اعلام کرد که لیبی خود را مقید به قطعنامههای منشور سازمان ملل نمیداند. رهبران کشورها معمولا در حدود 15 دقیقه سخن میگویند اما سخنرانی قذافی در حدود دو ساعت به طول انجامید.
وی همچنین خواهان محاکمه عاملین «کشتار جمعی» در عراق شده؛ از حق طالبان برای ایجاد یک امارت اسلامی دفاع کرده؛ اعلام داشت که شاید آنفلولانزای خوکی در آزمایشگاه به عنوان یک سلاح ایجاد شده و خواهان تحقیقات کامل درباره ترور جان اف. کندی و همچنین مارتین لوتر کینگ شد.
قذافی پیشنهاد کرد که مقر سازمان ملل به لیبی منتقل شود زیرا رهبران کشورها باید مدت زیادی در هواپیما باشند تا به آمریکا برسند و نیز به این دلیل که ممکن است القاعده بار دیگر نیویورک را هدف قرار دهد. وی بار دیگر پیشنهاد کرد که اسرائیل و فلسطین یک کشور جدید با نام اسراطین تشکیل دهند.
قذافی در بخش دیگری از سخنانش نسخهای از منشور سازمان ملل را تکان داده و چنین به نظر رسید که آن را پاره کرد. وی گفت که محتویات این سند را به رسمیت نمیشناسد.
انتهای پیام/