بدعهدی امریکا را در سازمان ملل فریاد بزنید/ بایسته‌های آخرین سفر رئیس‌جمهور در سفر به نیویورک


سفر چندروزه رئیس جمهور کشورمان به امریکای‌لاتین به نیویورک ختم شده و حسن روحانی مانند سه سال گذشته در مجمع عمومی سازمان ملل به سخنرانی خواهد پرداخت.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در صورتی که در دور دوازدهم انتخابات ریاست جمهوری سال آینده حائز اکثریت آرای مردمی نشود، این آخرین سفر وی به کشور ایالات متحده خواهد بود و در مهر سال96 باید منتظر سخنرانی رئیس‌جمهور جدید کشورمان در این مجمع باشیم.

سه سال حضور در مجمع عمومی سازمان ملل توسط حسن روحانی در سال‌ها‌ی92، 93و94 با افت و خیزها و واکنش‌های متفاوتی همراه شد؛ برخی از حامیان متعصب دولتی به بهانه سخنان هر ساله رئیس‌جمهور در نیویورک از رویکرد رئیس‌جمهور گذشته کشورمان به شدت انتقاد می‌کردند و آن سخنان را زمینه تشدید تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی به ایران می‌دانستند و گروهی دیگر ادبیات و محتوای سخنان روحانی را فاقد مؤلفه‌‌هایی نظیر استکبارستیزی دانسته و از بی‌خاصیت بودن آن گلایه می‌کردند.

امسال که آخرین سخنرانی حسن روحانی در دوره چهار ساله ریاست‌جمهوری وی بر کشورمان بوده است. بسیاری معتقدند سخنرانی وی باید تفاوت‌های جدی با آنچه در سه‌سال گذشته عنوان شده است، داشته باشد چراکه فضای متفاوت‌تری نسبت به 40ماه گذشته بر رابطه تهران ـ  واشنگتن حاکم بوده است. بی‌اعتمادی مشخصه اصلی این فضا همانند 34سال قبل از دولت یازدهم بوده و همین مشخصه سفر چهارم حسن روحانی به امریکا را تبدیل به یکی از کم‌حاشیه‌ترین و خنثی‌ترین سفرهای رؤسای جمهور کشورمان به ایالات‌متحده کرده است.


 
چرایی عدم‌توجه به سفر روحانی


انگار نه انگار که رئیس‌جمهور دولت یازدهم که طی ماه‌های گذشته مورد حمایت‌های گسترده جماعت تجدیدنظرطلب بود و روزها قبل از سفر به نیویورک تمام روزنامه‌های زنجیره‌ای وابسته به این جریان با درج مطالب متعدد تلاش می‌کردند سفر روحانی به امریکا را حاوی اتفاقات مهم و راهبردی بدانند، وی این بار هم به این کشور سفر کرده و قرار است یکی از سخنرانان سالانه مجمع عمومی سازمان ملل باشد.


عملاً سفر روحانی به نیویورک دیگر جذابیتی برای تجدیدنظرطلبان و رسانه‌های پرشمار آنها ندارد به چند دلیل اساسی:

* ترغیب و تحریض حسن روحانی برای دیدار مستقیم با باراک اوباما طراوت خود را از دست داده است.
* توافق هسته‌ای ایران و امریکا که در سه‌ سال گذشته مهم‌ترین پرونده مورد بحث و نظر فی‌مابین بود و بهانه‌ای جهت قبح‌شکنی‌های دیدارهای مستقیم بود با سرنوشت تأسف‌برانگیزش فضای سردی را میان سیاستمداران دو کشور برانگیخته است.
* نقض برجام و تلاش همه‌جانبه امریکایی‌ها جهت ادامه تهدید و تحریم علیه کشورمان، بهانه برای رایزنی‌های دوجانبه بر سر موضوعات مورد مناقشه دیگر طی این سفر را گرفته و فضای ناامیدی را بر تیم ایرانی حاکم کرده است.
* تجدیدنظرطلبان انسجام و وحدت آرا را برای حمایت از روحانی در انتخابات96 به‌دست نیاورده و شاید به همین دلیل سفر رئیس‌جمهور به نیویورک جذابیت جناحی و حزبی گذشته را برای آنها نداشته باشد.
* جماعت مورد اشاره به خوبی می‌دانند که مردم علاقه و اشتیاق سابق را نسبت به این سفر ندارند چراکه برجام هزینه‌زا شده، تحریم‌ها افزایش پیدا کرده، بیکاری و رکود و تورم همچنان ادامه‌دار بوده و بی‌نتیجه بودن شعار«تعامل فزاینده با امریکا گشایش‌گر مشکلات داخلی»محرز شده است، پس نباید روی چنین محور بی‌نتیجه‌ای رویکرد سابق را لحاظ کرد.
* شعارهای حسن روحانی در مجمع عمومی«جهان عاری از خشونت» نتوانست آنگونه که انتظار می‌رفت مورد اقبال داخلی و بین‌المللی قرار بگیرد و یکی از دلایل دیگر عدم توجه به سفر وی نیز همین مسئله است.
بنابراین شایسته است روحانی این نکات را در سخنرانی مجمع عمومی لحاظ کند.
بدون تردید رفتار امروز تجدیدنظرطلبان نباید رویکرد مناسبی جهت احقاق حقوق جامعه ایرانی باشد، چراکه مطرح کردن انتظارات مناسب عمومی و انتقال آن به رئیس‌جمهور کشورمان می‌توانست به این بینجامد که وی در سفر آخر خود بر موضوعات و مسائلی تأکید کند که افکار عمومی انتظار دارد و در سه‌دوره گذشته کمتر به آن پرداخته شده است، از بدعهدی امریکا و نقض برجام توسط این کشور گرفته تا دخالت مقامات این کشور در تحولات منطقه و امور داخلی کشورها که نهایتاً به گسترده‌تر شدن اوضاع نگران‌کننده مردم مسلمان کشورهای منطقه ختم شده است.
  
دروغ امریکا را افشا کنید‌


محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی در اظهارنظری با اشاره به اینکه رئیس‌جمهور خوب است که بدعهدی امریکا را در مجمع عمومی سازمان ملل با صراحت کامل بیان کند، اظهار کرد: امریکا برای چندمین بار اثبات کرده است به عهد خود وفادار نیست، امریکایی‌ها با ادعای برقراری امنیت به منطقه خاورمیانه و خلیج‌فارس آمدند و این دروغ بزرگ را مطرح کردند. درحالی که آنها عامل اصلی ناامنی در منطقه ما هستند اما با مطرح‌کردن این دروغ سابقه‌دار می‌خواهند حضور خود را در منطقه توجیه کنند، رئیس‌جمهور در سازمان ملل باید افشاگری کاملی در این زمینه انجام داده و دروغ بزرگ امریکا را برملا کند.

این فعال سیاسی تصریح کرد: در امریکا دانشکده‌های مختلفی برای تربیت تروریست با هدف ناامن کردن کشورهایی که مقابل زورگویی امریکا مقاومت می‌کنند، ایجاد شده است. در ذات امریکا تجاوز، درنده‌خویی و سرکوب هر صدای استقلال‌طلبانه به بهانه تروریسم است. رئیس‌جمهور باید در مجمع عمومی سازمان ملل صدای ملت ایران را از طریق تریبون به جامعه جهانی منتقل کند و در برابر اقدامات امریکا دچار خودسانسوری نشود.


همانطور که اشاره شد مهم‌ترین پرونده دولت یازدهم در40ماه گذشته مذاکرات هسته‌ای بوده که هزینه‌های فراوانی را برای کشور به همراه داشته است و انتظارات حداقلی دولتمردان و جریان خوشبین به غرب در داخل را هم محقق نساخته است؛ انتظاراتی که به‌واسطه آن سفر سه دوره گذشته حسن روحانی با عباراتی پرطمطراق نظیر«دیدار مستقیم رئیس‌جمهور ایران –امریکا بعد از انقلاب57» همراه شد و به گونه‌ای انتظارات جامعه را از برجام و مذاکرات مستقیم افزایش داد که بخشی از جامعه تصور می‌کرد پس از روز اجرای برجام همه مشکلات اقتصادی و معیشتی حل خواهد شد و دوران سخت گذشته تکرار نخواهد شد.


اگر چه حامیان دیروز توافق باامریکایی‌ها و برخی از تصمیم‌سازان دولتی طی روزهای اخیر تأکید می‌کنند که نباید انتظارات جامعه را از مذاکره با امریکایی‌ها و برجام بالا می‌بردیم و این رویکرد اشتباهی تاریخی بود اما هزینه‌های خیره‌کننده ناشی از توافق هسته‌ای قطعاً نگاه خوشبینانه این افراد و گروه‌ها را به امریکایی‌ها آنطور که باید و شاید تغییر نداده است چراکه همین جماعت تأکید می‌کنند باید بر سر موارد مورد مناقشه با غرب بار دیگر دور یک میز جمع شد و امتیازاتی به امریکایی‌ها داد.

 

به هر روی آنچه مهم است توقعات دولتمردان از برجام به واسطه نوع نگارش متن توافق و همچنین بدعهدی امریکا محقق نشده و کنگره و دولت این کشور با تصویب قوانین جایگزین دیگر گستره تحریم‌ها را افزایش داده و همچنان جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک خطر بین‌المللی معرفی و در تریبون‌های مختلف کشورمان را تهدید به حمله نظامی می‌کنند؛ رفتارهایی که با متن و روح برجام سازگار نیست و تمام این رفتارها باید در تریبون سازمان ملل به چالش کشیده شود، آن هم توسط رئیس‌جمهوری که طراح مذاکرات مستقیم باامریکایی‌ها بوده و جامعه هزینه‌های ناشی از توافق را بر عهده وی می‌داند.


حسن روحانی برای خارج‌شدن از زیر بار انتقادات جامعه و همچنین عمل به وظایفی که طبق قانون اساسی کشور برعهده وی است باید از نقض برجام با استناد به رفتار امریکایی‌ها شکایت کند و از شورای امنیت سازمان ملل به عنوان مرجع نهایی حل اختلافات میان ایران وامریکا در متن برجام بخواهد تا به این مسئله ورود پیدا کند، هر چند تیم مذاکره‌کننده کشورمان نیز آنگونه که در متن برجام گنجانده شده باید مراحل پیش‌بینی شده را طی کند و در ادامه خواهان ورود شورای امنیت به پرونده شود.

مطرح کردن این مسئله در تریبون سازمان ملل می‌تواند بار دیگر فرصتی باشد که افکار عمومی جهان رفتار و مواضع امریکایی‌ها را مورد بررسی قرار دهند و در ادامه به جوسازی‌های مقامات این کشور و همپیمانان منطقه‌ای آن علیه کشورمان توجهی نکنند که در نهایت می‌تواند به خنثی شدن ایران‌هراسی نیز کمک کند.


حمایت امریکا از تروریسم در منطقه غرب آسیا و به‌وجودآوردن داعش و جبهه النصره و سایر گروه‌های تروریستی ظلم ناشی از آن به مردم سوریه، عراق و لبنان و کمک به عربستان برای بمباران یمن و تجاوز به آب‌های سرزمینی کشورمان توسط کشتی‌های امریکایی‌ها در تنگه هرمز از جمله موضوعاتی است که کمتر در دیپلماسی سه ساله دولت یازدهم مورد توجه قرار گرفته است و می‌تواند فراتر از برجام، در تریبون عمومی سازمان ملل به آن پرداخته شود تا حداقل کم‌کاری‌های صورت‌گرفته در وزارت امورخارجه حداقل به این شکل محدود پاسخ داده شود.

 

منبع: جوان

انتهای پیام/

بازگشت به سایر رسانه‎ها