شناسنامه آل سعود و چند روایت درباره ماهیت واقعی/مسیر پرفراز و نشیب «نوادگان کلاهسرخها»
«برخی ممکن است این خاندان(آل سعود) را به یهودیان بنیقریظه منتسب کنند که پیامبر اسلام آنها را از مدینه بیرون راند و آنها در الیمامه سکنی گزیدند و برخی معتقدند که نسب آنها به یهودیان یمن برمیگردد».
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، «افعی شنهای روان»، نام کتابی است که قاسم حسین الزین نویسنده عرب درباره چگونگی شکلگیری حکومت پادشاهی آل سعود به رشته تحریر درآورده است. نویسنده این کتاب، در ابتدای اثر خود به ارواح مطهر شهدای مقاومت و کرامت امت اسلام درود فرستاده است. وی نگاشتن این کتاب را افتخاری برای خود و خدمت به محور مقاومت بر ضد طرح صهیونیستی وهابی دانسته است که منطقه عربی را در امتداد جغرافیای کرامت از لبنان و سوریه تا عراق و یمن دربرگرفته است.
نظر به جذابیت این کتاب و با توجه به گذشت هشتاد و شش سال از اشغال تمام شبه جزیره و تشکیل پادشاهی عربستان سعودی، سه بخش نخست این کتاب ارزشمند ترجمه و تقدیم مخاطبان گرامی میشود، بخش مربوط به ماهیت واقعی آل سعود به صورت کامل از این کتاب ترجمه و تقدیم میشود:
آل سعود چه کسانی هستند؟(ماهیت واقعی آل سعود)
بر روی امواج گرما و خشکسالی، خورشید از اشعههای زردرنگش، اشعه طلایی داغی را ساطع کرد که آغشته به پخشکننده گرمای سوزناک است،بر صورتهای مخدوش و ریشهای پرپشت واقع میشود که در زیر پوست خود، شکمهای گرسنه را پنهان کرده است. مشتاق و علاقهمند به سفرههای لبریزاز خونهای ملتها.
کاروان آقای جان فیلیپی(مسئول سفر شاهزاده فیصل فرزند ملک عبدالعزیز به انگلیس در حدود یک قرن پیش) وارد شهر نجران شد که در این کاروان، دوست وی به نام محمد التمیمی هم همراهش بود، آن دو شروع به سئوال کردن درباره یک خانواده یهودی و رئیس آن یوسف بن مقرن الیاهو کردند تا امانت ارسالی از سوی ملک عبدالعزیز آل سعود را که پانصد ریال نقرهای به شکل سکهای که بر روی آن نام «ماری تریز» حک شده بود –واحد پولی که در یمن آن زمان رایج بود-آنها سلام گرم پادشاه را به وی رساندند و تا جایی که توانستند نیازهای وی را برآورده کردند.
یوسف الیهودی به گرمی از میهمانان خود پذیرایی و از لطف پادشاه، بزرگواری و محبت بسیارش تشکر کرد. وی آنگاه دستنوشته خود را به آقای جان فیلیپی داد که بخشی از آن به زبان عربی و بخشی دیگر به زبان عِبری با نام «سرچشمه جوشان نجران در میراث اولین ساکنان آن»، و او را مامور کرد تا به نیابت از وی، دستخطش را به اعلیحضرت سلطان عبدالعزیز آل سعود به منظور تقدیر و تشکر از احساسات و محبت سرشار و دعای مکرر با پیوندهای خویشاوندان یهود نجران تقدیم کند.
آقای جان فیلیپی پس از اطلاع از بخش از دست خط در کتاب خود با عنوان روزگاران عربی آورده است که در کتاب «سرچشمه جوشان نجران در میراث اولین ساکنان آن»،به این جمله برخورد کرده بود که نام واقعی خاندان آل سعود،آل مردخای است.
اغلب راویان بر یهودی بودن این واژه تاکید و اتفاق نظر دارند،نکته دیگر اینکه اعراب از هنگام آغاز تاریخشان، این نام را بر یکدیگر اطلاق نکردهاند، ولی اختلاف میان راویان درباره اصل این نام است، هر چند درباره یهودی بودن آن اجماع دارند.
آیا نسب آل سعود به یهودیان بنیقریظه برمیگردد؟/شگرد عجیب برای ادغام با مسلمانان ترک
برخی ممکن است این خاندان(آل سعود) را به یهودیان بنیقریظه منتسب کنند که حضرت محمد(ص) پیامبر اسلام آنها را از مدینه بیرون راند و آنها در الیمامه سکنی گزیدند و برخی معتقدند که نسب آنها به یهودیان یمن که برای امرار معاش و یافتن ارثیه اجدادشان به جزیره العرب مهاجرت کردند، برمیگردد.
اغلب راویان و مورخان درباره اینکه نسب این خانواده به یهودیان بصره برمیگردد، اجماع نظر دارند که این افراد شرایط زندگی و ماندن به سبب سیاستهای حکومت عثمانی بر آنها سخت شد، به بصره آمدند، این افراد در اصل ساکن الاستانه(استانبول) بودند که به سبب آنکه سیاست عثمانی شرایط ماندن را برای آنها سخت کرد، از این شهر آواره شدند و به بصره رفتند. به گفته اغلب مورخان، نسب این یهودیان به یک طایفه یهودی موسوم به یهودیان الدونمه برمیگردد که در پی برگزاری دادگاههای تفتیش عقاید در اسپانیا از این کشور گریختند و در ترکیه ساکن شدند و به صورت عجیب و مشکوکی با مسلمانان ترک ادغام شدند و عقیده سری مخصوص خود را ایجاد کردند و آن پنهان کردن یهودیت و ادغام در جوامع محلی از ترس سرکوب و تعقیب بود.
ویژگی این دسته از یهودیان این بود که کلاههای قرمز رنگ رو سر میگذاشتند و ریشهای آنها بلند بود و سرهایشان را میتراسیدند، به همین سبب اعراب در ایام قدیم به آل سعود، لقب «نوادگان کلاهسرخها» میدادند.
نسب آل سعود به یهودیان بنی قینقاع برمیگردد!/تغییر نام «ماک رن» به «مقرن»
آقای جان فیلیپی در ادامه بخشهایی از کتاب «سرچشمه جوشان نجران در میراث اولین ساکنان آن» را اینگونه روایت میکند: سعودیها اصالتا یهودی هستند و نسب آنها به یهودیان بنی القینقاع برمیگردد و پسرعموهای یهودی نجرانی به نام یوسف إلیاهو هستند که افتخار پیوند با ملک عبدالعزیز را پیدا کرده است که نسب وی در جد ششم با آل سعود یکی میشود و همگی از سلیمان اسلایم یهودی منشعب شده اند که دو پسر داشت که نام یکی از آنها،ماک رن بود که اسمش را به عربی تبدیل کرد تا «مقرن» شود، مقرن جد عبدالعزیز پسر سعود»
به گزارش تسنیم، در ادامه بخش مربوط به ماهیت واقعی آل سعود در این کتاب آمده است : یکی از مورخین به نام محمد التمیمی که در جریان سفر با جان فیلیپی از بخشهایی از کتاب مذکور مطلع شده، آورده است:«حلقههای مفقودهای را در این کتاب یافتم و دلایل سرگشتگی اجداد آل مردخای و دشواری ادغام آنها در قبایل عربی را پیدا کردم، اینکه، قبایل عربی تغییر نام خانواده مردخای را بپذیرند و هضم این مسئله برای آنها، آسان نبود، قبایل از واژه غریب و تلفظ آن اکراه داشتند،خاندان آل مردخای، اسامی عشایر معروفی را بررسی کردند و مطمئن شدند که هیچ قبیلهای که به خودش احترام میگذارد، نمیتواند به آنها اجازه ادغام و یکی شدن را بدهد. به همین سبب فکرشان به عشیرهای از عشایر گمنام و ناشناخته در منطقه متمایل شد تا ماهیتشان در مقابل ساکنان نجران و عشایر مجاور برملا نشود، در نهایت گزینه انتخابی آنها،عشیره المسالیخ بود که یکی از تیرههای قبیله عنزه بن وائل بود، این ایده یهودی به قدری محکم بود که خاندان آل مردخای توانست با المسالیخ همزیستی داشته باشد و تحت حمایت آنها نیز قرار بگیرد.
مامور ویژه سازمان اطلاعات انگلیس در خدمت آل مردخای(آل سعود)
نکته شایان ذکر برای خوانندگان این است که محمد التمیمی نویسنده شجرهنامه سعودی است که هزینه آن را ملک عبدالعزیز پرداخت کرد و پاداش وی، واگذاری مناصب مهمی در پادشاهی سعودی از جمله مدیریت کتابخانههای عمومی بود، التمیمی بدون اینکه قصد اهانت به آل سعود را داشته باشد، افشاگری میکند، چه بسا قصد تفاخر به انساب آنها و نشان دادن زیرکی آل سعود را داشته باشد که چنین زیرکی و هوشی به ندرت در عقول عربی یافت میشود. گواهی و شهادت دادن وی در حالی با صحبت کردن از سفرش آغاز میشود که وی این نکته را درک نکرد که شهادت و گواهی برای تاریخ است و این سفرش، همان سفری است که موسس اول تاج و تخت نوین سعودی، جان فیلیپی است که به شیوه اسلام سعودی، مسلمان شد و سازمان اطلاعات انگلیس، نام شیخ الحاج محمد عبدالله فیلبی را برای وی برگزید.
شیخ التمیمی آورده است:«یوسف الیهودی نمیخواهد حقیقت نسبی را افشا کند که او را به آل سعود مرتبط میکند و علاقهمند است که من از حقیقت آنچه در کتاب آمده، مطلع نشوم، ولی وی پس از آن کمی محتاطانه حرف زد و آن زمانی بود که فیلپی به وی اطلاع داد که من مولف شجرهنامه سعودی هستم، اطلاعاتی که از وی کسب کردم،این بود که حاکمان نخستین آل سعود، خویشاوندی با آنها را تا جد سومشان داود انکار نمیکردند، ولی بار دیگر به انکار آنها پرداخته و سعی کردند از آنها دوری کنند به سبب شرایطی که برای آل سعود پیش آمد تا آنکه عبدالعزیز روی کار آمد و پایههای خود را محکم کرد و از سرنوشت خود مطمئن شدند دوباره با آنها تماس گرفت و به آنها با مهربانی رفتار کرد.
ادامه دارد...
انتهای پیام/