چگونه گام‌های کاروان حسینی در دشت کربلا استوار ماند

چگونه گام‌های کاروان حسینی در دشت کربلا استوار ماند

آن حضرت تا نام کربلا را شنید، فرمود: اللهم انی اعوذ بک من الکرب و البلاء. این، موضع کرب و بلا و محل محنت و عنا است، فرود آیید که اینجا منزل و محل خیمه‏ هاى ماست و این زمین، جاى ریختن خون ماست و در این مکان قبرهاى ما واقع خواهد شد. جدم رسول خدا مرا به

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم،چگونه گام‌های کاروان حسینی در دشت کربلا استوار ماندهریک از شب های محرم به نام یکی از شهدا یا شخصیت ها یا وقایعی مرتبط با جریان کربلا خوانده شده است. نام گذاری این شب ها با گذشت زمان صورت گرفته و واضع خاصی ندارد. این کار از طرف مداحان و ذاکران اهل بیت و بر اساس جایگاه شهیدان کربلا، نزدیکی هر یک از آنها به نقطه وحدت بخش کربلا یعنی امام حسین(ع) و هم آهنگی شور و التهاب مراسم و روضة آنان با مرکز شورآفرین شب عاشورا صورت گرفته است. با این حال در روز دوم محرم اتفاق مهمی رخ می‌دهد و آن هم رسیدن امام حسین به سرزمین کربلاست؛ به همین مناسب شب و روز دوم محرم به این واقعه اختصاص دارد.

امام حسین در روز ترویه یعنى هشتم ذیحجه سال 60 قمرى از مکه معظمه به سوى عراق مهاجرت فرمود و پس از چند روز، لشکریان عبیدالله بن زیاد به فرماندهى حر بن یزید ریاحى با آن حضرت مواجه و مانع حرکت آن حضرت به سوى کوفه شدند؛ هرچند حر بن یزید، مأموریت داشت با امام حسین برخورد شدید کند، ولیکن رفتار وى با آن حضرت بر رفق و مدارا بود. به همین جهت‏ حر و لشکریانش در نماز جماعت امام حسین(ع) شرکت مى ‏کردند و به خطبه ‏هاى دلنشین وى گوش جان مى‏ سپردند و این دو سپاه، چند روز بدون هیچ‏گونه مشکلى در کنار هم بودند.چگونه گام‌های کاروان حسینی در دشت کربلا استوار ماند
اما عبیدالله بن زیاد که عطش فراوان براى جنگ با اباعبدالله الحسین داشت، نامه ‏اى به حر بن یزید نوشت و وى را مأمور سخت‏گیرى بر امام حسین (ع) نمود. حر بن یزید نیز طبق فرمان، راه را بر امام حسین و یارانش مسدود و آنان را به سوى منطقه خشک و بى حاصل به نام کربلا هدایت کرد و در آنجا آنان را در محاصره خویش درآورد.

روز پنجشنبه دوم ماه محرم  سال 61 هجرى امام حسین ـ علیه السلام ـ در یکى از نواحى نینوا به نام کربلا فرود آمد. قافله امام حسین چون به سرزمین کربلا رسیدند، آن حضرت پرسید: این زمین چه نام دارد؟ عرض کردند: کربلا.

آن حضرت تا نام کربلا را شنید، فرمود: اللهم انی اعوذ بک من الکرب و البلاء. این، موضع کرب و بلا و محل محنت و عنا است، فرود آیید که اینجا منزل و محل خیمه‏ هاى ماست و این زمین، جاى ریختن خون ماست و در این مکان قبرهاى ما واقع خواهد شد. جدم رسول خدا مرا به این امور خبر داد.

خیمه و خرگاه خود را با جمعیتی حدود هفتاد و دو نفر به پا کرد. از آن طرف، لشکر دشمن با هزار نفر در نقطه مقابل چادر زد. پیکهای دشمن دائما در رفت و آمد بودند. روزهای بعد برای دشمن مدد آمد. مددها هزار نفر، سه هزار نفر و پنج هزار نفر بود تا روز ششم که نوشته اند «حتی کملت ثلاثین» تا اینکه سی هزار نفر کامل شدند.

فقط روز بعد عمر بن سعد بن ابى وقاص زهرى با چهار هزار نفر از کوفه رسید و در مقابل امام جاى گرفت. عمر بن سعد از قریش و از طایفه بنى زهره بن کلاب و خویش نزدیک حضرت آمنه مادر بزرگوار رسول خدا (ص) بود. پدرش سعد بن ابى وقاص از پنج نفرى است که در آغاز بعثت رسول خدا ـ صلى الله علیه و آله ـ بوسیله آشنایى با ابى ابکر به دین اسلام درآمدند و نام او در تاریخ اسلام و فتوحات اسلامى پر آوازه است.

پسر زیاد تصمیم گرفت آن کسی که به او حکومت و امارت می دهد، فرماندهی این لشکر را می دهد، پسر سعد باشد. در این جهت به اصطلاح یک ملاحظه روانی کرد، چون او پسر سعد وقاص بود و سعد وقاص گذشته از نقطه ضعفی که از نظر تشیع دارد به خاطر اینکه در دوره خلافت امیر المؤمنین عزلت اختیار کرد، نه این طرف آمد و نه آن طرف، در دوران غزوات اسلامی و در دوره پیغمبر اکرم افتخارات زیادی برای خود کسب کرده و قهرا در میان مردم شهرت و معروفیت و محبوبیتی داشت.

او در نظر مردم، آن سردار قهرمانی بود که در غزوات اسلام فتوحات زیادی کرده است. پسر زیاد، پسر او را انتخاب کرد تا از نظر روانی استفاده کند یعنی این طور به مردم بفهماند که این هم جنگی است در ردیف آن جنگها، همان طور که سعد وقاص با کفار می جنگید، پسر سعد هم - العیاذ بالله - با فرقه ای که از اسلام خارجند می جنگد.

این مرد طماع که خودش طمع خودش را بروز داد، مردی که فهمیده بود و به هیچ وجه نمی خواست زیر این بار برود، شروع کرد به التماس کردن از ابن زیاد که مرا معاف کن. او هم نقطه ضعف این را می دانست. قبلا فرمانی برای او صادر کرده بود برای حکومت ری و گرگان. گفت: فرمان مرا پس بده، می خواهی نروی نرو. او هم که اسیر این حکومت بود و آرزوی چنین ملکی را داشت، گفت: اجازه بده من بروم تأمل کنم. با هر کس از کسان خود که مشورت کرد ملامتش کرد، گفت مبادا چنین کاری بکنی، ولی در آخر، طمع غالب شد و این مرد قبولی خودش را اعلام کرد.

در کربلا کوشش می کرد خدا و خرما را با همدیگر جمع کند، کوشش می کرد بلکه بتواند به شکلی به اصطلاح صلح بر قرار کند، یعنی خودش را از کشتن حسین بن علی معاف کند، لا اقل خودش را نجات بدهد، بعد هر چه شد شد. دو سه جلسه با ابا عبد الله مذاکره کرد. به قول طبری چون در این مذاکرات فقط این دو نفر شرکت کرده اند، از متن مذاکرات اطلاع درستی در دست نیست، فقط آن مقداری در دست است که بعدها خود عمر سعد نقل کرده است یا ما از زبان ائمه اطهار اطلاعاتی در این زمینه داریم، والا اطلاع دیگری در دست نیست.

خیلی کوشش می کرد کاری بکند - و حتی نوشته اند گاهی هم دروغه ایی جعل می کرد - که غائله بخوابد. آخرین نامه اش که برای عبید الله زیاد آمد، عده ای دور و بر مجلس نشسته بودند. عبید الله اندکی به فکر فرو رفت، گفت: شاید بشود این قضیه را با مسالمت حل کرد. ولی آن بادنجان دور قاب چین ها، کاسه های داغتر از آش که همیشه هستند، مانع شدند.

یکی از آنها شمر بن ذی الجوشن بود. از جا بلند شد و گفت: امیر! بسیار داری اشتباه می کنی. امروز حسین در چنگال تو گرفتار است، اگر از این غائله نجات پیدا کند[دیگر بر او دست نخواهی یافت. ]مگر نمی دانی شیعیان پدرش در این کشور اسلامی کم نیستند، زیادند، منحصر به مردم کوفه نیستند. از کجا که شیعیان، از اطراف و اکناف جمع نشوند؟ و اگر جمع شدند، تو از عهده حسین بر نمی آیی. نوشته اند مثل آدمی که خواب باشد، یک دفعه بیدار شد، گفت: راست گفتی. بعد این شعر را خواند:

الان قد علقت مخالبنا به
یرجوا النجاة و لات حین مناص(11)

و متقابلا بر عمر سعد خشم گرفت. گفت: چه نزدیک بود که او ما را اغفال کند. فورا نامه ای به عمر سعد نوشت که ما تو را نفرستاده بودیم بروی آنجا نصایح پدرانه برای ما بنویسی. تو ماموری، سربازی، باید انضباط داشته باشی، هر چه من به تو فرمان می دهم، باید بی چون و چرا اجرا کنی. اگر نمی خواهی برو کنار، ما کس دیگری را مأمور این کار خواهیم کرد.

نامه را به شمر بن ذی الجوشن داد و گفت: این را به دستش بده. ضمنا نامه فرمان محرمانه ای نوشت و به دست شمر داد و گفت: اگر عمر سعد از جنگیدن با حسین امتناع کرد، به موجب این فرمان و ابلاغ گردنش را می زنی، سرش را برای من می فرستی و امارت لشکر با خودت باشد... .

منبع:تابناک

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

بازگشت به صفحه سایر رسانه ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
طبیعت
گوشتیران
رایتل
triboon