موانع تبدیل اقتصاد مقاومتی به گفتمان ملی
اگر زمان ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی را مبنا قرار دهیم، حدود ۳ سال از آن می گذرد.۳ سال می گذرد و هیچ تغییر چشمگیری در نظام اقتصادی کشور رخ نداده است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، اگر زمان ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی را مبنا قرار دهیم، حدود 3 سال از آن می گذرد.3 سال می گذرد و هیچ تغییر چشمگیری در نظام اقتصادی کشور رخ نداده است.اگر زمان ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی را مبنا قرار دهیم، حدود 3 سال از آن می گذرد.3 سال می گذرد و هیچ تغییر چشمگیری در نظام اقتصادی کشور رخ نداده است. برخی دستگاه ها فعالیت های روزمره خود را در راستای اقتصاد مقاومتی تعریف می کنند. تا جایی که این موضوع سبب شد مقام معظم رهبری نسبت به این نکته تذکر بدهند:«بعضی از کار هایی که گزارش شده، مربوط به بند های اقتصاد مقاومتی نیست، اگرچه حالا ارتباط داده شده امّا کار های جاری دستگاه ها است؛ بالاخره دستگاه ها یک کار های جاری دارند و این ها را به شما گزارش کردند که این کار ها را ما کردیم؛ این ها آمده جزو کارنامه دستگاه ها در زمینه اقتصاد مقاومتی؛ درحالی که این نیست.»
با این حال، برخی معتقدند که یکی از دلایل فراگیر نشدن اقتصاد مقاومتی به خود سیاست ها و نحوه ارائه آن بر می گردد. این موضوعی است که در برنامه هفته گذشته زاویه مطرح شد.
این برنامه که از شبکه چهارم سیما روی آنتن می رود، سعی داشت به این سوال پاسخ دهد که چرا سیاست های اقتصاد مقاومتی به گفتمان عمومی تبدیل نشده است؟ مهمانان این برنامه دکتر ایروانی، وزیر اسبق اقتصاد و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، فرشاد مومنی استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و محسن رنانی، استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان بودند. در این مطلب سعی شده است تا نقطه نظرات اصلی این اساتید مطرح شود.
فرشاد مومنی: در اقتصاد مقاومتی، نمی دانیم از چه نگرانیم
فرشاد مومنی علت اصلی عدم تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی را در نحوه نگرش به موضوع دانست. او گفت: در زمان جنگ، ما رو به هدف حرکت می کردیم اما اکنون پشت به هدف ایستاده ایم و فشار بر روی مردم و تولیدکنندگان قرار دارد. مومنی علت موفقیت اقتصاد در زمان جنگ را، اصلاح الگوی مصرف دانست و گفت: با اصلاح الگوی مصرف برای طبقات فرودست و آحاد مردم رفاه ایجاد شد و در واقع ریاضت آن دوره مربوط به کالا های لوکس بود.
این اقتصاددان افزود: بر همین مبنا، در پیوست برنامه اول توسعه، تصریح شده است که الگوی مصرف دوره جنگ تحمیلی آرمانی ترین شرایط را برای توسعه کشور ایجاد کرد، زیرا بالاترین تخصیص منابع به نیاز های اساسی اختصاص داشت و کمترین سهم مربوط به کالا های لوکس می شد. این استاد دانشگاه ادامه داد: وقتی ندانیم به دنبال چه چیزی هستیم با وجود صرف انرژی زیاد به هدف نمی رسیم زیرا به جای تلاش آگاهانه، تنها تقلا می کنیم. وی اصلی ترین گرفتاری در این بین را برخورد سهل انگارانه با موضوع دانست و گفت: در کشور یک عدم شفافیت غیر متعارف وجود دارد و مشخص نیست چه نگرانی باعث شد به اقتصاد مقاومتی توجه شود. آیا شوک های برون زای اقتصاد مدنظر بود یا چیز دیگری مورد توجه قرار داشت. این اقتصاد دان مفهوم کلی اقتصاد مقاومتی را نارسا عنوان کرد و ادامه داد: اقتصاد مقاومتی ذهن را تنها به تهدید ها معطوف می کند و از آنجا که در دولت دهم مطرح شد این حس را بیشتر القا می کرد زیرا آن دولت از نظر بین المللی دولتی تنش آفرین بود و از همین رو مقابله با تهدیدات خارجی به عنوان اصلی ترین بخش اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار گرفت.
مومنی یکی از مشکلات را عدم جسارت دولت در بیان میراث دولت قبل عنوان کرد و گفت: به طور مثال در دولت دهم و تنها سه روز پس از ابلاغ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، یکی از مسئولان واردات کالا های لوکس را آزاد اعلام کرد و در پاسخ به انتقادات گفت: این کار در راستای سیاست اقتصاد مقاومتی انجام شده است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: زمانی که وجه اندیشه ای مسئله روشن نباشد، این تصور ایجاد می شود که حرکت از اقتصاد غیر مقاومتی به اقتصاد مقاومتی تنها با نگاه اقتصادی ممکن خواهد شد در حالی که وجه فرهنگی این قضیه به مراتب جدی تر و زیربنایی تر است.
وی با انتقاد از این که در تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی تمام انتظارات از قوه مجریه است، افزود: این موضوع به یک مطالبه از قوه مجریه تبدیل شده است در حالی که تمام ارکان جامعه در آن دخیل هستند. به طور مثال اکنون کشور با بحران نا امنی حقوق مالکیت روبه روست و در این زمینه نقش قوه قضاییه به مراتب مهم تر است. از سوی دیگر قانون گذاری در این زمینه نیز عزم جدی مجلس را می طلبد بنابراین نباید تمام انتظارات از دولت باشد.
مومنی با اشاره به این که هنوز مشخص نیست توان اقتصاد در مواجهه با چه مسائلی قرار است بالا برود، گفت: شوک های برون زا مانند سقوط قیمت نفت، شوک های مربوط به فقر، فساد و مواردی از این دست وجود دارد اما مشخص نیست کدام یک در اولویت اقتصاد مقاومتی است. از همین رو مشخص می شود که بنیان های اقتصاد مقاومتی و به اصطلاح مقاوم کردن اقتصاد، بلاتکلیف است.
محسن رنانی: اقتصاد مقاومتی با 25 سال تاخیر اجرا می شود
استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان نیز گفت: اقتصاد مقاومتی با 25 سال تاخیر در کشور اجرا می شود و در واقع باید بلافاصله بعد از جنگ، از دوره ریاضت اقتصادی به یک دوره 10 ساله اقتصاد مقاومتی منتقل می شدیم و پس از آن به سمت اقتصاد بازار حرکت می کردیم. رنانی با اشاره به این که تجربه اقتصاد مقاومتی پیش از این نیز در دنیا وجود داشت، افزود: در واقع شکل گیری اتحادیه اروپا بر اساس اقتصاد مقاومتی بود زیرا به منظور به حداقل رساندن ضربه ها و شوک های خارجی در مقابل اقتصاد های بزرگ دیگر دنیا، تصمیم بر آن شد تا توانمندی این کشور ها در یک اتحادیه جمع شود. وی ادامه داد: در این کشور ها، ابتدا اندیشه اقتصاد مقاومتی مطرح شد و به تدریج به مرحله اجرا در آمد. از سال 2003 اقتصاد مقاومتی به طور جدی مطرح شد.
این استاد دانشگاه گفت: در ایران هم طی دوره ملی شدن صنعت نفت در دوران دکتر مصدق، اقتصاد مقاومتی به شکل اولیه مطرح شد اما فرصت تکامل پیدا نکرد. رنانی افزود: اکنون نیز در ایران بر سر ضرورت اجرای اقتصاد مقاومتی انکاری وجود ندارد و حتی به دلیل تاخیر در اجرای آن فر صت ها و منافع نفتی را از دست داده ایم.
وی ادامه داد: حالا اگر می خواهیم این موضوع به یک دغدغه ملی تبدیل شود باید با مردم با صراحت صحبت کنیم و 5 وجهی که در خصوص رشد اقتصاد در سیاست های اقتصاد مقاومتی وجود دارد نیز مورد توجه قرار گیرد.
غفلت از 3 وجه تبدیل اقتصاد مقاومتی به گفتمان غالب
استاد دانشگاه اصفهان با اشاره به این که برای تبدیل شدن موضوعی به گفتمان غالب سه نشانه وجود دارد، گفت: اولین نشانه فراگیری موضوع است به این معنا که جامعه درباره آن موضوع به یک تصویر مشترک برسد اما در مورد اقتصاد مقاومتی این تصویر مشترک وجود ندارد. وی نشانه دوم را ایجاد رویکرد جدید در جامعه علمی و میان متخصصان دانست و افزود: در این مورد باید به طور طبیعی جامعه علمی نگاه جدید پیدا کند که اکنون وجود ندارد. رنانی سومین نشانه را تبدیل شدن آن موضوع به یک کنش جمعی عنوان کرد و ادامه داد: به صورت خودجوش حرکت های انفرادی به سمتی برود که اقتصاد مقاوم شود و در واقع مردم خودشان به این نتیجه رسیده باشند.
وی گفت: در مجموع، این 3 نشانه، مجموعه واژگانی را در گفتار جاری ایجاد می کند اما اکنون به جز واژه اقتصاد مقاومتی هیچ واژه جدیدی تولید نشده است. این اقتصاددان ادامه داد: با توجه به این که هیچ کدام از این نشانه ها در حال حاضر وجود ندارد بنابراین می توان نتیجه گرفت که اقتصاد مقاومتی به گفتمان غالب تبدیل نشده است.
در یک قدمی بحران های آب و سقوط درآمد نفتی هستیم
رنانی در ادامه صحبت های خود به مسئله همه گیر شدن اقتصاد مقاومتی پرداخت. او گفت: برای باور ملی باید دغدغه ملی ایجاد شود و برای شکل گیری دغدغه ملی باید صادقانه با مردم سخن گفت.به گمان ما قبل از ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی باید ماه ها در مورد مسائلی که ما به طور جد با آن ها روبه رو هستیم و قوای سه گانه به تنهایی توان حل آن ها را ندارند، اجماع صورت بگیرد. ما باید روی زمین راه برویم. قرار نیست در چشم انداز 20 ساله به قدرت اول منطقه تبدیل شویم. ما در یک قدمی بحران هستیم. بحران آب و سقوط و اتمام درآمد های نفتی. اگر نجنبیم کلاهمان پس معر که است.
پشت این حرکت باید یک یا دو سال اندیشه و تفکر صورت می گرفت. باید مستندات علمی، تجربه جهانی، راهکار ها و... همزمان تولید کرده و در اختیار جامعه می گذاشتیم و در کنار آن تقسیم وظیفه می کردیم و نمی گفتیم متولی دولت است یا فلان است. باید قواعد بازی را نیز اعلام می کردیم. این قواعد سلبی است و این قواعد ایجابی است. این نهاد ها حق ورود به اقتصاد مقاومتی را ندارند. این نهاد ها باید این وظایف را در اقتصاد مقاومتی انجام دهند. من نمی گویم که مطالعه انجام نشده است اما لااقل زمانی که سیاست های اقتصاد مقاومتی مطرح شد، هیچ سند علمی معتبری منتشر نشد. بعد ها به تدریج مقالات نوشته شد و همایش هایی برگزار شد.
ایروانی: سیاست های اقتصاد مقاومتی از مسیر علمی عبور کرده است
این صحبت های رنانی با واکنش دکتر ایروانی که در جریان تدوین سیاست های اقتصاد مقاومتی بوده است، روبه رو شد. او در پاسخ گفت: این سیاست ها از سال 87 مطرح شد و سپس دبیرخانه مجمع مسئول ارتباط گرفتن با نهاد های دانشگاهی می شود و یک پیش نویس تهیه می شود. این پیش نویس را رهبری ملاحظه کردند و به مجمع تشخیص برای بررسی بیشتر ارسال می شود تا با قوت بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.
فرشاد مومنی در پاسخ به ایروانی گفت: گفته می شود که یک زحمت هایی در نهاد های رسمی صورت گرفته است. هنوز هیچ کس نگفته است که توان مقاومت قرار است در مقابل چه چیزی بالا برود. آیا دربرابر کاهش درآمد های نفتی است؟
ایروانی بار دیگر بر دقت تنظیم این سیاست ها تاکید کرد و مثال هایی از این مسئله ارائه نمود. این استاد دانشگاه گفت: جنگ های تجاری در دنیا به راه است. آلمانی ها به فرانسوی ها رحم نمی کنند. آمریکایی ها هم به آلمانی ها. آمریکایی ها با قبول WTO جنگ تجاری راه می اندازند. آنچه که ما از اقتصاد مقاومتی می گوییم، مشخص است. یک برنامه پیش رو، آینده نگر و بلندمدت برای پایداری اقتصاد. این مسئله هم در ابلاغیه آمده است و هم در ادبیات.
فرشاد مومنی در واکنش به این صحبت ها گفت: ابلاغیه فقط جهت را نشان می دهد و آرزو ها را. بحث سر این است که وقتی یک ایده مطرح می شود، فراگیر می شود. بلافاصله باید از درون یک ایده چارچوب نظری خارج شود. به نظر من این مسئله بنیان ها بلاتکلیف است.
ایروانی صحبت های خود را ادامه داد: هر کسی نسبت خود را با اقتصاد مقاومتی می بیند. مثلا راجع به بند اول، عدالت بنیاد کردن کار سختی است. ترجمان این در سیستم بانکی چیست. بانک ها می گویند که به هرکس که ریسک پایین و سود بالاتر داشته باشد، وام می دهیم. به گفته ایروانی، مسائل مطرح شده در اقتصاد مقاومتی یک منظومه است و نمی توان یک بند آن را گرفت و بند دیگر را کنار گذاشت. مثلا سیاست گمرکی کار خود را انجام می دهد و سیاست پولی نیز کار خود را انجام می دهد.
وزیر اسبق اقتصادی گفت: شما خودتان را جای سرمایه گذاران بگذارید. وقتی هر لحظه با ریسک تغییر تعرفه مواجه هستید، نمی توانید به خوبی کار کنید. یک عده می گویند راه حل مساله قاچاق این است که تعرفه را پایین بیاورید. تعرفه ها را صفر کنید. دیگر هر چی خواست وارد شود. کجای دنیا چنین کاری کرده اند. آدام اسمیت هم وقتی مشاور گمرک بود، تعرفه ها را چهار برابر کرد، درست خلاف آموزه های اقتصاد بازار و نرخ بهره تعیین می کرد. آدام اسمیت می گفت که به ولخرج ها وام ندهید. نگاه اقتصاددانان کشور این است که با رها سازی مسائل حل می شود. ایروانی ادامه داد: دوستان قبول دارند که وجه ایجابی این است که تحریم ها رفع شود. نتیجه رفع تحریم ها این است که سیل واردات دوباره باید ایجاد شود.
منبع: خراسان
انتهای پیام/