پروژه حفاظت از یوز باید بتواند حق یوز را از حلقوم سازمان بیرون بکشد
اختلاف نظر میان مدیران گذشته و حال پروژه حفاظت از یوزپلنگ درباره آمار جمعیت اعلام شده در زمان مدیریتشان همچنان پابرجاست اما کمبود بودجه و امکانات در راه حفاظت از بازماندگان یوز، چالشی مشترک است که هر دو از آن به عنوان بزرگترین مشکل پروژه یاد میکنند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، به دنبال انتقادات گسترده فعالان محیط زیست نسبت به عملکرد پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی که در حال حاضر تنها متولی حفاظت از یوز شناخته میشود، چندی پیش نشستی با حضورمهدی کامیاب رئیس بخش محیطزیست و انرژی و سوانح دفتر عمران سازمان ملل متحد (UNDP) ، هومن جوکار، مدیر پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، علیرضا جورابچیان نخستین مدیر پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و محمدعلی اللهقلی، فعال محیط زیست و مدیر انجمن محیطبان توسط خبرگزاری تسنیم برگزار شد تا به بخشی از چالشهای پیش رو و راهکارهای پیشنهادی در راستای حفاظت از بازماندگان یوز پلنگ آسیایی پاسخ داده شود که مشروح بخش نخست این نشست هفته گذشته منتشر شد.
مشروح قسمت دوم این نشست را در ادامه می خوانید:
تسنیم: آقایان جوکار و جورابچیان، پیرو اظهارات آقای اللهقلی نظر خودتان در این باره که چرا پروژه نمیتواند جمعیت یوزپلنگ را در سطح کشور تخمین بزند چه توضیحی دارید؟
جوکار: در پاسخ به اظهارات آقای اللهقلی مبنی بر اینکه پروژه نتوانسته اطلاعات کاملی از قبیل مدلسازی زیستگاهها یا نتایج قلاده گذاری روی یوزپلنگ که با همکاری WCS انجام گرفته بود ارائه کند باید بگویم این تحقیقات و مدلسازیها انجام گرفته و اطلاعات مربوط به آن موجود است اما طبیعتاً، همانطور که دیگر نهادها یا وزارتخانهها اطلاعات فنی به دست آمده از تحقیقاتشان را به طور عمومی منتشر نمیکنند، پروژه نیز ملزم به انتشار پژوهشهای انجام گرفته نیست. در صورتی که اگر کسی بخواهد از این تحقیقات اطلاع یابد یا از نتایج آنها استفاده کند میتواند به دفتر پروژه مراجعه کند.
قطعا مدلسازی مطلوبیت زیستگاه انجام گرفته نه با یک روش ابتدایی بلکه با روشهایی چون مکسنت و کرنل که امروز در تمام دانشگاههای کشور مورد استفاده قرار میگیرد. حتی پس از دکتر شمس بعد از مدل سازی زیستگاه، پژوهش دیگری روی مدل سازی کریدورهای یوزپلنگ انجام گرفت که ترکیبی بود از مدل سازی زیستگاه، الگوهای مهاجرت و آنچه با بررسی که دوربینهای تلهای به آن رسیده بودیم. این ترکیب به ما کمک کرد بهترین و مطلوبترین کریدورها را انتخاب کنیم که البته همه میدانیم نتایج حاصله از ورود این دادهها به نرمافزار، به صورت صد درصد قابل اطمینان نیست تا بتوان قاطعانه اعلام کرد یوزپلنگ قطعاً از کجا عبور خواهد کرد و کدام منطقه کریدور یوزپلنگ است. با این اطلاعات، به یک پیشبینی دست خواهیم یافت تا منطقهای را برای حفاظت انتخاب کنیم که احتمال میدهیم، یوزپلنگ بیشتری از آن عبور میکند. این پژوهش در سه جلد راجع به این مدل سازی انجام شده.
برآورد جمعیت، بزرگترین چالش پروژه حفاظت از یوز است
در پاسخ به این پرسش اللهقلی که چرا پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی حتی نمیتواند، آماری از تعداد یوزهای باقی مانده در سطح کشور ارائه کند لازم است توضیح بدهم که بر خلاف آنچه که تصور میشود، تخمین جمعیت خصوصاً در زمینه گونههای گوشتخوار با تراکم جمعیت کم، از بزرگترین چالشها در جهان است.
این چالش در مناطق کویری به مراتب دشواریهای بیشتری را به همراه خواهد داشت چرا که وسعت این مناطق بسیار زیاد است. برعکس، شانس برآورد جمعیت در مساحتهای کم و گونههایی با تراکم جمعیت زیاد به مراتب بیشتر است به عنوان مثال، برآورد جمعیت 21 ببر در پارک رانتانبورگ هندوستان که وسعت کمی دارد، کار نسبتاً سادهتری بود اما برای برآورد جمعیت یوزپلنگ در پهنهای شش میلیون هکتاری از زمان مدیریت آقای جورابچیان تا به امروز سعی شده روشهای مورد استفاده اصلاح شود. با نگاهی به همین گزارشی که در دست آقای جورابچیان است تعداد یوزهایی تصویربرداری شده در مقایسه با زمان حال تفاوت بسیاری دارد چرا که مناطق عکسبرداری و روشهایمان اصلاح شده است. به عنوان مثال در جدولی که آقای جورابچیان به آن اشاره میکنند، در سال 2004 طی سه مرحله دوربینگذاری پی در پی در نایبندان، با 34 دوربین بار اول 19 تصویر یوز و بار دوم 4 تصویر یوز سرشماری شده است. آیا این یوزها به فاصله دو ماه نا پدید شدهاند؟ شاید با تغییر فصل پراکنده شدهاند. اما آنچه تعداد یوزهای برآورد شده را در گزارش آقای جورابچیان (بین 70 تا 122 یوز) را با تعداد یوزهای اعلام شده توسط پروژه در حال حاضر (43 یوز) تا این حد متفاوت می سازد، لزوما به معنای کاهش چشمگیر جمعیت یوز نیست چرا که روشهای برآورد جمعیت اصلاح شده و آمار اعلام شده در حال حاضر به مراتب دقیقتر است. به عبارت دیگر، اعلام وجود 43 یوز در حال حاضر بدان معنی که پروژه توانسته از 43 یوز به وسیله دوربینهای تلهای تصویربرداری کند اما برآورد جمعیت انجام شده توسط پروژه در سالهای قبل (70 تا 122 یوز) به معنای شناسایی این تعداد یوز نبوده و صرفاً برآوردی کلی بر اساس ترکیبی تصاویر دریافت شده از دوربینهای تلهای، طعمههای موجود و شرایط زیستگاهها بوده است.
جورابچیان: در گزارش فاز اول پروژه همانطور که مشاهده میکنید، راجع به جمعیت کاملاً به صورت فنی و تخصصی بحث کردهایم و جمعیتی که به عنوان حداقل اعلام کردهایم (70 یوز) با دقت صد درصد برآورد شده است.
با استفاده از تصاویر به دست آمده و بر اساس خالهای یوزپلنگها که مانند اثر انگشت در انسان منحصر به فرد هستند، پروژه تا سال 1381 تا 90، 115 فرد یوز را شناسایی کرد. روش کار در این گزارش کاملاً مشخص است و تاریخ تمام شبها و روزهای دوربینگذاری هم درج شده است. جمعیت اعلام شده باید حداقل و حداکثر داشته باشد. چرا که در هیچ جای دنیا برآورد جمعیت دقیق گوشتخواران مقدور نیست مگر در محوطهای محصور. امیدوارم علاقمندان وقت بگذارند و این گزارش را مطالعه کنند چرا که گزارشهای تحقیقاتی مهمترین فعالیت فاز اول پروژه یوز محسوب میشود. من نسبت به عملکرد پنج سال اخیر پروژه شدیداً انتقاد دارم چرا که از سال 1380 که پروژه رسماً آغاز به کار کرد تا سال 1390 جمعیتهای یوز به طور مرتب اعلام و تصاویر منتشر میشد. گزارش حاوی خبرهای خوش بود و به تعداد زیستگاهها اضافه میشد. یعنی پنج سال اول 5 زیستگاه شناسایی شده و بعد از هفت سال شد 8 زیستگاه بعد از 10 سال شد 11 زیستگاه. که تا یعنی زمانی که من از پروژه بیرون آمدم آخرین زیستگاهی که اضافه شد خوش ییلاق بود. این زیستگاهها با مشاهده و تصویربرداری از یوز شناسایی شدند. مثلاً در خوش ییلاق دو یوز مشاهده شد کردیم نتیجه گرفتیم که یوزپلنگ آنجا حضور دارد و آنجا زیستگاه یوز است. سوال بیجواب امروز پروژه این است که چرا از سال 1380 تا 1390 جمعیت قابل قبولی از یوز مشاهده شد اما مشاهدات طی 5 سال گذشته کاهش یافته؟
به نظر من علت اصلی کاهش جمعیت شناسایی شده یوز، تغییر اولویتهای پروژه است. اولویت از پایش و حفاظت به سمت فرهنگسازی و آموزش تغییر پیدا کرده است. یکی از مهمترین شاخصهای جمعیت طعمه یوز است که باید هر سال افزایش یاید. در غیر این صورت باید علت را جویا شویم. این شاخص را تا سال 90 به طور جدی مورد پیگیری قرار دادیم. ضمناً اینکه گفته شود تنها دو ماده یوز شناسایی شده غیرمنطقی است چرا که بر اساس اصول علمی، در صورت کم شدن جمعیت یک گونه زادآوری مادهها به مراتب بیشتر از نرها خواهد شد. بنابراین نمیتوانیم وقتی 43 یوز را در عکسها شناسایی کردیم بگوییم تنها دو قلاده از آنها ماده هستند. این یعنی یک جای کار ایراد دارد.
تسنیم: آقای جوکار، پروژه برای حل معضل کاهش طعمه یوزپلنگ چه اقداماتی در دست اجرا دارد؟
جوکار: همانطور که پیش از این هم توضیح دادم، عددی که آقای جورابچیان به جمعیت یوز در سال 90 نسبت میدهند از دقت و کیفیت عددی که در حال حاضر پروژه به جمعیت یوز نسبت میدهد برخوردار نیست.
درباره مبحث طعمه هم با مقایسه آمار موجودی که توسط سازمان حفاظت محیط زیست از جمعیت طعمه در زیستگاههای یوز ارائه شده، باید بگویم طی سالهای اخیر با افزایش طعمه در زیستگاههای یوز روبهرو هستیم نه کاهش آن.
تسنیم: آیا روش برآورد جمعیت کارآمد است؟
اللهقلی: ما نه تنها تخمین قابل قبولی از جمعیت یوز نداریم بلکه حتی نمیدانیم کدام زیستگاه در اولویت حفاظتی بیشتری قرار دارد و کدام زیستگاه در اولویت حفاظتی کمتر؟ این مشکلات موجود برای پایش یوزپلنگها چرا باید ادامه پیدا کند؟ بحث این است که یک گروه خارجی وارد کشور میشود و در همه امور دخالت میکند. آیا وقت آن نرسیده که اگر روش آنها کارآمد نیست این باور را که آنها به حفاظت از یوز کمک میکنند از ذهن خود دور کنیم؟ اگر استفاده از دوربین تلهای با توجه به وسعت زیستگاهها برای برآورد جمعیت یوز کارآمد نیست، چه روشهای جدید و دقیقتری مد نظر پروژه و UNDP است؟
نصب دوربین تلهای تنها روش عملی برآورد جمعیت یوز
جوکار: در حال حاضر برای برآورد جمعیت به جز نصب دوربین تلهای، روش دیگری وجود ندارد. در سراسر دنیا هم از همین روش استفاده میشود. البته اخیراً یک مطالعه ژنتیکی تحت عنوان Genetic Footprinting هم انجام میشود که برای انجام آن باید از سرگین یوزها DNA گرفته شود. این روش در سال 2012 این روش ابداع شد. و هنوز در ایران مورد استفاده قرار نگرفته است. هر چند که این روش برای برآورد جمعیت یوز در ایران غیرعملی است.
جورابچیان: اتفاقاً همان سال 2012 با انجمن حفاظت از یوزپلنگ آفریقایی قرارداری بستیم تا به هزینه خودشان این روش را برای برآورد جمعیت در ایران اعمال کنند که بعد از جدا شدن من از پروژه دیگر پیگیری نشد. هر چند که بعد از آن، طی تحقیقاتی که درباره این روش انجام دادم به این نتیجه رسیدم که برای برآورد جمعیت یوز، بهترین روش همان نصب دوربین تلهای بوده و روش Genetic Footprinting برای برآورد جمعیت یوز عملی نخواهد بود.
کامیاب: اما به نظر من ما باید حتماً از روش Genetic Footprinting استفاده و آن را با نصب دوربین تلهای ترکیب کنیم.
لازم است نکتهای را یادآور شوم. باید تلاش کنیم که برای صرف انرژی و منابع مالی، تعادل را میان پایش و حفاظت برقرار کنیم. وقتی اطمینان حاصل کردیم که یک منطقه، زیستگاه قطعی یوز است، دیگر باید بیشتر روی حفاظت از آن زیستگاه تمرکز کنیم. این را هم باید در نظر بگیریم که وضعیت و تهدیدهای زیستگاهها سیال هستند. مثلاً در سال 2000 جاده عباسآباد برای یوز خطری نداشت در واقعاً یوزها کمتر از این منطقه عبور میکردند. کلاً تعداد جادههایی که در زیستگاههای یوز وجود داشت کمتر بود اما با گذشت زمان، تهدیدها و تغییرات زیستگاهها بیشتر شد.
کمبود بودجه و امکانات، زیربنای مشکلات حفاظت از یوز
نکته حائز اهمیت دیگر که باید هنگام قضاوت درباره نحوه عملکرد پروژه در نظر بگیریم کاهش بودجه و امکانات است. در دولت احمدینژاد منابع مالی به مراتب بیشتری در خزانه ما وجود داشت هر چند که باز فیضش به سازمان نمیرسید اما در حال حاضر وضعیت تفاوت بسیاری دارد. الآن محیط بانها در مضیقه هستند.
جوکار: یک توضیح میخواهم اضافه کنم درباره کمبود بودجه و امکانات. سال 2012 که آقای جورابچیان رفتند و من پروژه را با تنها 29 هزار دلار گذراندم، سال 2013 را با 36 هزاردلار. من 10 زیستگاه دارم و مسائل حفظ زیستگاهها از یک سو در اولویت است و از سوی دیگر بسیار هزینه بر. برای کمک به تأمین بنزین محیط بانان به تنهایی سالانه 36 هزار دلار لازم است. یعنی کل بودجهای که من در سال 2013 در اختیار داشتم.
جورابچیان: دقیقا همینطور است. کمبود بودجه و امکانات، زیربنای همه مشکلات حفاظت از یوز است. دومین بار که مدیریت پروژه به من سپرده شد پروژه بدهکار بود و به که به سختی توانستیم بودجه بگیریم. من ریالی برای مطالعه و تحقیقات به تشکلها نپرداختم. از تشکلها مفت و مجانی کار کشیدم. یکی از آنها همین آقای اللهقلی بود و یکی خود آقای جوکار که کار تحقیقاتی کردند اما پولی به آنها ندادم چون پروژه بودجهای نداشت و هنوز هم شرمنده هستم.
اما آنچه مهم است این است که من آن زمان یقه سازمان را میگرفتم و حق پروژه را از حلقوم سازمان در میآوردم. خانم ابتکار را برای بازدید از زیستگاه یوز به نایبندان میبردم. از آقای خاتمی که رییسجمهور بودند دستور گرفتم که 4 وزارتخانه برای حفاظت از یوز کمک کنند. از ایشان دستور گرفتم که خانم ابتکار هر 6 ماه یک بار گزارش عملکرد پروژه را ارائه دهد. پاسگاه محیط بانی ساختم و 51 محیط بان استخدام کردم. همین آقای کامیاب را مجبور کردم از UNDP بودجه بگیرد برای ساخت یک پاسگاه در دره انجیر اما بعد از من نه یک پاسگاه به زیستگاهها اضافه شد و نه یک محیط بان.
باید قبول کنیم که همه مشکلات حفاظت از یوز مربوط به سازمان حفاظت محیط زیست است. آقای جوکار ممکن است از مسئولان سازمان دفاع کنند اما من دربرابر سازمان قاطعانه ایستادگی میکنم.
انتهای پیام/