بان کی مون، گوترس و معادلات پیچیده قدرت

بان کی مون، گوترس و معادلات پیچیده قدرت

گوترس این شانس را پیدا کرد تا توسط اعضای شورای امنیت تائید شود و دبیر کل بعدی سازمان ملل متحد باشد. سازمانی که بعد از جنگ جهانی دوم، مأمور شد تا صلح و امنیت را برای جامعه جهانی به ارمغان بیاورد.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، گوترس این شانس را پیدا کرد تا توسط اعضای شورای امنیت تائید شود و دبیر کل بعدی سازمان ملل متحد باشد. سازمانی که بعد از جنگ جهانی دوم، مأمور شد تا صلح و امنیت را برای جامعه جهانی به ارمغان بیاورد. این‌که جایگاه دبیر کل و اهمیت آن در ادوار گذشته سازمان ملل چگونه بوده تا آینده این سازمان و دبیر کل آن را به‌خوبی درک کنیم، از اهمیت بسزایی برخوردار است. سازمان ملل موجودیتی است که بر اساس توافق قدرت‌های فاتح جنگ جهانی، شکل گرفت. انتظار این می‌رفت که همکاری میان این بازیگران بعد از خاتمه جنگ نیز ادامه داشته باشد که چنین نشد. اجلاس موجد سازمان ملل در سال 1945 برگزار شد، اما جامعه جهانی به‌صورت رسمی از سال 1949 به جنگ سرد فرورفت. سایه این شرایط بر فعالیت‌های دبیر کل افتاد و نقش‌آفرینی این عضو از سازمان ملل خود را نشان داد. تریگوه لی نخستین دبیر کل سازمان ملل بود که پس از ظهور جنگ سرد آزمون سختی روبه روی خود داشت. اتحاد جماهیر شوروی او را در طیف قدرت‌های سرمایه‌داری ارزیابی می‌کرد و چون او نتوانست از پس‌کار برآید، به‌ناچار کناره‌گیری کرد. امری که نشانگر فشاری است که دبیر کل با آن مواجه است و باید خود را برای آن آماده کند. داگ هامرشولد دبیر کل بعدی سازمان ملل از سوئد بود.   وی تلاش کرد تا موضع بی‌طرفانه از خود نشان دهد و نقش‌آفرینی مؤثری در بحران‌های بین‌المللی زمان خود داشته باشد، در قضیه خلیج کنگو به دلیل وظیفه‌ای که داشت تا توجه جامعه جهانی را به بحران‌های فرا روی آن جلب کند؛وقتی  اقداماتش  مورد وثوق شرق و غرب واقع نشد، هواپیمای او در مسیر کنگو دچار حادثه شد. حادثه‌ای که برخی آن را با پاک کردن صورت‌مسئله توسط قدرت‌های جهانی مساوی دانستند. این سرنوشت تلخ دبیر کل بعدی سازمان ملل که اوتانت از برمه بود را به «بی‌نظری» کشاند تا همانی که اعضاء دائم شورای امنیت می‌خواستند را پیگیر باشد. اگرچه با این روش او تنش‌ها را در زمان جنگ سرد کنترل کرد. دبیر کل بعدی سازمان ملل نیز کورت والدهایم بود که از اتریش، خط‌مشی بی‌طرفی را دنبال می‌کرد. البته والدهایم فعالیت‌هایی هم در چارچوب منشور برای ایجاد سازمان‌های بین‌المللی وابسته به سازمان ملل داشت. اما این در زمان او هم یک اصل بود که «در ارتباط با دبیر کل و عملکرد او در پیوند باقدرت‌ها، تنشی پیش نیاید». نباید فراموش کنیم که موضع دبیر کل در برابر اتفاقات عرصه بین‌المللی تاکنون را باید به دو مرحله کلی تقسیم کنیم، مرحله‌ای که وظیفه دبیر کل محدود بود به ایجاد محدودیت در برابر بلوک شرق و مرحله دیگر که به فراهم کردن شرایط برای همزیستی مسالمت‌آمیز قدرت‌ها همزمان با رقابت آن‌ها مربوط می‌شد. دبیر کل‌های بعدی سازمان ملل متحد نظیر خاویر پرز دکوئیار، پطرس غالی و کوفی عنان هر یک تلاش کردند تا در مسئله‌ای از عرصه بین‌المللی با در نظر گرفتن روابط قدرت میان اعضاء دائم شورای امنیت نقش‌آفرین باشند که در این میان، کوفی عنان «دستور کار» خوبی برای اصلاحات در سازمان ملل متحد از خود به نمایش گذاشت که البته تقریباً نتیجه‌ای درخور نداشت. آنچه از بررسی تاریخ گذشته دبیر کل‌های سازمان ملل متحد برمی‌آید، نقش مهم این جایگاه در سازمان ملل متحد و دبیرخانه این سازمان است که وظایف مهم اداری، سیاسی و اطلاعاتی داشته و برای مطرح کردن دستور کار سازمان و پیشنهاد‌های موجد صلح، مسئولیت یافته است. آنچه درگذشته سازمان ملل مشهود است، تلاش دبیر کل‌ها برای «بی‌طرفی» و «رعایت معادلات قدرت» در سازمان ملل متحد است.
گوترس و کارهای سخت در پیش
در انتخاب دبیر کل چون فضا کلاً تغییر کرده و همانند جنگ سرد نیست، دستیابی به اجماع میان اعضاء دائم شورای امنیت برای گزینش فرد دبیر کل، آسان‌تر شده است. اما وظایف گوترس برای صلح و امنیت بین‌المللی از انتخاب کردن او سخت‌تر است. وظیفه سازمان ملل متحد حفظ صلح و امنیت بین‌المللی است؛ کاری که بان کی مون به‌سختی به آن رسیدگی کرد. اینکه گوترس چقدر در انجام این وظیفه موفق خواهد بود، بستگی به دو عامل مهم دارد. نخست فرهنگ سیاسی کشوری است که گوترس از آن می‌آید و عامل دیگر نیز موضع‌گیری‌های شخصی او است. قطعاً دبیر کل معطوف به ساختار قدرتی است، که او و کشورش به آن متمایل‌تر هستند. اما نباید فراموش کنیم که معادلات قدرت در درون شورای امنیت و میان 5 عضو دائم تعیین‌کننده است. «ماهیت حوادث» تعیین‌کننده است و اینکه در عرصه بین‌المللی این حوادث میان چه کسانی است. قطعاً دبیر کل در برخی موارد می‌تواند از آزادی عمل بیشتری برخوردار باشد تا بر مبنای انصاف عمل کند اما در همه موارد این‌گونه نیست و این ماهیت پدیده‌ها در عرصه بین‌المللی و روابط قدرت پیرامون آن است که نقش تعیین‌کننده‌ای در عملکردهای دبیر کل خواهد داشت. دشوار خواهد بود تا دبیر کل در مواردی که اعضاء دائم شورای امنیت در آن مداخله دارند، نقش ایفا کند. چیزی که امروز در سوریه دیده می‌شود.
دبیر کل مطابق منشور سازمان ملل متحد برای حفظ صلح و امنیت بین‌المللی، پیشنهاد‌هایی را ارائه می‌کند. پیشنهاد‌هایی که «پشت پرده» مذاکراتی را به خود می‌بیند. بنابراین، پیشنهاد‌های دبیر کل نیز حاوی مذاکراتی پیچیده و پشت پرده است. انتخاب دبیر کل نیز خود بر اساس توافق پشت پرده 5 عضو دائم شورای امنیت صورت گرفته است و نباید هیچ‌یک از آن‌ها در انتخاب یک فرد به‌عنوان دبیر کل، از «حق تأسیسی وتو»ی خود استفاده کنند. مذاکرات پشت پرده، بحران‌ها و خواست 5 عضو است که دبیر کل را با خود همراه می‌کند و پیشنهاد‌های دبیر کل را جهت می‌دهد.
مردی بدون پیشنهاد‌های داغ
بان کی مون دبیر کل قبلی سازمان ملل متحد، مردی از کره جنوبی بود که ارتباطات خوبی نیز با غرب داشت. بان کی مون تلاش کرد تا موضع‌گیری مستقلی، آن‌چنان‌که بایدوشاید نداشته باشد و به‌صورت حاشیه‌ای اظهارنظرهایی داشت. او که در برابر مسائلی مثل یمن و ناقض حقوق کودکان دانستن ریاض، خیلی زود تحت‌فشارهای پیرامونی قرار می‌گرفت و پا پس می‌کشید، در گزارش‌های سالانه خود به مجمع عمومی پیشنهاد‌های آن‌چنان داغی نداشت. جانشین بان کی مون از پرتغال، از یکی از کشورهایی می‌آید که عضو ناتو است و مسئولیت‌های مهمی بر عهده داشته که باید دید از پس این مسئولیت جدید برمی‌آید یا خیر؟

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
طبیعت
گوشتیران
رایتل
triboon