«چهار گفتار» رهبر انقلاب در نماز جمعه معرفی شد
به مناسبت ایام عزای سالار شهیدان حضرت امام حسین(علیهالسلام)، کتاب «چهار گفتار» در نماز جمعههای کشور معرفی شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا» یکی از مباحثی که بارها و همیشه میان افراد مختلف در گرفته و خودمان نیز گاهی در کانون آن مباحث بودهایم، چراییِ قیام سیدالشهداء(ع) است، قیامی که پس از 14 قرن نه تنها رو به خاموشی نگرویده بلکه روز به روز منشأ برکات بسیاری برای نوع بشر، و زمینهساز قیامهای بسیاری علیه ظلم و ظالم در جهان بوده است. علاوه بر این، باید به مسائلی که زمینهساز این حرکت تاریخی شدهاند نیز توجه داشت و برای تحلیل واقعۀ عاشورا آنها را نیز شناخت، زیرا ندانستن زمینهها و عوامل مؤثر بر شکلگیری آن واقعۀ عظیم میتواند تحلیل قیام اباعبدالله الحسین(ع) را از مسیر درست خارج کند و نمایی غیرواقعی از انقلاب حسینی در ذهن مخاطب ایجاد کند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها و بارها به بهانههای مختلفی از قیام عاشورا و علل آن سخن گفتهاند، اما در بعضی از سخنرانیهایشان بهصورت مفصل و کامل به مسئلۀ عاشورا اشاره داشتهاند. چهار گفتار ایشان در سالهای 71، 74، 75 و 77 از منظر فراگیر بودن و همهجانبه بودن گفتارها، سبب شده که مؤسسۀ پژوهشی انقلاب اسلامی، آنها را در قالب یک کتاب با عنوان «چهار گفتار» منتشر کند، گفتارهایی که به دلیل اهمیّت خاص موضوع و محتوای آنها، در مجموعهای مستقل منتشر شدهاند که خواندن آن میتواند خواننده را در رسیدن به تحلیلی درست از قیام حسینی رهنمون کند. از مطالب مطرح شده در کتاب «چهار گفتار» تأکید مقام معظم رهبری بر لزوم کسب بصیرت نسبت به علل و زمینههای بروز حادثۀ عاشورا است، همچنین موضوع مهم و خواندنی دیگر در این «چهار گفتار» موضوع خواص و نقش ویژۀ آنان در انحراف یا اصلاح جامعه است که این کتاب را متمایز کرده است.
این کتاب شامل چهار سخنرانی حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی است که با توجه به موضوع مشترک تمامی آنها یعنی تبیین و تحلیل زمینهها و عوامل مؤثر در بروز حادثهی عاشورای سال شصت و یک هجری قمری در کربلا اینک به صورت مجموعه منتشر میگردد.
در تمامی گفتارهای چهارگانه هدف از این مباحث توجه دادن جامعهی اسلامی به عوامل بروز انحراف جامعهی صدر اسلام به منظور جلوگیری از تکرار فاجعهی عاشورا در دوران معاصر است.
کتاب «چهار گفتار» علیرغم صفحات اندکش، علاوه بر مباحث عبرتآموزی که اشاره شد، مطالب خواندنی دیگری را هم در پیش روی خوانندگانش قرار میدهد، مباحثی همچون: زندگی پُرفضیلت امام حسین(ع) و صفات برجستۀ ایشان، اهمیت مقام شهادت، اهمیت نقش ارزشمند حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) در حفظ و گسترش پیام عاشورا، تحلیل تاریخ اسلام از بعثت تا عاشورا، ویژگیهای لازم برای مجالس عزاداری محرم و صفر، و بسیاری مطالب خوب و مفید دیگر دربارۀ قیام حسینی.
کتاب «چهار گفتار»، از انتشارات انقلاب اسلامی، در طرح ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی در نماز جمعههای کشور که بههمت مجمع ناشران انقلاب اسلامی و با همکاری شورای سیاستگذاری ائمۀ جمعۀ سراسر کشور در حال اجرا است، معرفی شد.
علیرضا مختارپور قهرودی نویسنده و کارشناس فرهنگی در یادداشتی با عنوان «چهار نکته دربارهی چهار گفتار» در معرفی این کتاب نوشته است:
کتاب «چهار گفتار» مجموعهی چهار سخنرانی حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب است که بین سالهای 1371 تا 1377 هجری شمسی ایراد شده است.
معظمله در طول سالهای مبارزه در دوران پهلوی و از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، در بسیاری از مقاطع به بیان نکات مورد نظر خود دربارهی زندگی، شرایط دوران و قیام سیدالشهدا علیهالسلام پرداختهاند؛ خصوصاً در ایام ماه شعبان که سالروز ولادت آن حضرت است و ایام محرم و صفر که ماههای عزاداری و بزرگداشت شهدای کربلا است. در میان بیانات متعدد و فراوانی که بدان ذکر شد و هر یک از جنبهای خاص به موضوع پرداخته شده است، چهار سخنرانیای که اینک در کتاب چهارگفتار جمعآوری و منتشر شده است را میتوان محور اصلی یا خطوط کلی و اساسی تبیین حادثهی عاشورا از نگاه حضرت آیتالله خامنهای دانست. مروری بر فهرست مطالب این چهار گفتار نشاندهندهی اهمیت موضوع است. یکی از دلایل اصلی این اهمیت تأکید مکرر صاحب گفتارها بر لزوم توجه و اهتمام محققین و پژوهشگران در موضوعات مطرح شده و تحقیق در عمق و ابعاد دیگر حادثهی عاشورا است.
اول
یکی از موضوعات مهم و حتی جنجالی در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، موضوع هدف امام حسین علیهالسلام از قیام و نهضت بود. اگرچه این موضوع در قرون گذشته نیز مورد توجه صاحبنظران و متفکران بوده است اما در دوران اختناق رژیم ستمشاهی پهلوی، به دلیل اهمیت الگوگیری از قیام سیدالشهدا علیهالسلام و تأکیدات مکرر رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی رضواناللهعلیه بر زنده نگه داشتن عاشورا، تحلیل زمینهها و علل قیام حسینی مورد توجه نویسندگان و محققان آن روزگار قرار گرفت. از آنجا که شهادت عاشورائیان حسینی تأثیر عمیق و عظیمی بر مبارزات و روحیهی انقلابیون داشت برخی از متفکران بر جنبهی شهادتطلبی آن حضرت تأکید کرده و چنین تحلیل میکردند که آن حضرت میدانست قیام بر ضد رژیم مرتجع اموی سرانجامی جز شهادت ندارد اما ایشان با اعتقاد به اینکه شهادت تنها راه باقیمانده برای ایشان و مؤمنین است و خون به ناحق ریختهی اصحاب عاشورا سرانجام در طول تاریخ موجب افشای طاغوت و طاغوتیان میشود، آگاهانه راه شهادت را برگزید تا سیل خون او و یاران با وفایش در طول تاریخ، بنیان کاخهای ظلم و ستم را سست کند و فرو ریزد.
در مقابل گروهی دیگر با این تمایل که انتخاب راه شهادت در زمانی که امکان پیروزی در آن متصور نیست نوعی انتحار و مورد نفی مکتب اسلام است به برخی از اقدامات آن حضرت از جمله اعزام مسلم بنعقیل به کوفه درپی ارسال هزاران نامه سران قبایل و مردم کوفه برای دعوت از آن حضرت اشاره کرده و تشکیل حکومت علوی در کوفه را هدف امام حسین علیهالسلام دانستند. در فضای ملتهب آن روزگار و خصوصاً نقشآفرینی برخی جریانات مشکوک سیاسی از طرفی و بهرهبرداری سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک) از طرف دیگر، این موضوع به بحثی جنجالی و اختلافافکن تبدیل شد. البته هوشیاری امام رضواناللهعلیه نسبت به آثار و تبعات این جدالها و توصیهی اکید ایشان به پرهیز از اختلاف دربارهی این مسئله باعث شد تا جنجالها نسبتاً آرام گیرد اما جنبهی علمی موضوع مورد توجه متفکران اسلامی بود.
یکی از مهمترین بحثهای کتاب چهار گفتار تبیین دیدگاه حضرت آیتالله خامنهای در این موضوع است. خواننده با مطالعهی این کتاب علاوه بر آشنایی با دیدگاههای ذکر شده، با تحلیل معظمله از هدف قیام امام حسین علیهالسلام روبرو خواهد شد. در نظر ایشان ایجاد فضای دوقطبی شهادت-حکومت به عنوان هدف آن حضرت ناشی از خلط میان هدف و نتیجه بوده است. از نظر ایشان هدف آن حضرت نه حکومت و نه شهادت بلکه انجام تکلیف واجب بازگرداندن جامعهی اسلامی منحرف شده به خط صحیح اسلام بوده است؛ تکلیفی که تعالیم اسلام برعهدهی هر مسلمان و مخصوصاً رهبران الهی گذاشته شده است و اگر قرار باشد که با بصیرت کامل به تکلیف عمل شود دیگر فرقی نمیکند که نتیجه ی ظاهری شهادت باشد یا حکومت. کسی که به تکلیف الهی عمل کند و هیچ چیز دیگری را غیر از خداوند در نظر نگیرد به عالیترین مراتب توحید میرسد و در چنین مقامی در پرتوی مرتبهی «من کان لله کان الله معه» به حیات ابدی دست مییابد و جاودانه میشود. آری این است رمز جاودانگی امام حسین سیدالشهدا علیهالسلام در طول تاریخ.
در این تحلیل نقاط مثبت هر دو تحلیل ذکر شده حفظ و نکات منفی آنها کنار گذاشته میشود. این تحلیل به خوبی نشان میدهد که چرا حضرت امام خمینی رضواناللهعلیه که رهبری انقلاب اسلامی و بنیانگذاری نظام جمهوری اسلامی را برعهده داشت و همچنین حضرت آیتالله خامنهای که پس از ارتحال امام خمینی رضواناللهعلیه رهبری انقلاب اسلامی و تحکیم نظام را برعهده گرفتهاند همزمان که بر استقرار و استمرار نظام جمهوری اسلامی اهتمام داشته و دارند بر حفظ مجالس عزاداری و سوگواری اصحاب عاشورا نیز تأکید کرده و خود نیز در همان حال که رهبری مقتدرترین نظام الهی جهان را برعهده گرفتهاند به سوگواری سیدالشهدا و یاران وفادارش مینشینند و بانی مجالس عزا میشوند. آری حفظ این سوگواریها و عزاداریها هم تکلیف است همانطور که بصیرت نسبت به نهضت عاشورا نیز تکلیف دیگری است.
دوم
از دیگر مطالب مطرح شده در این چهار گفتار، تأکید معظمله بر لزوم بصیرتیابی نسبت به علل و زمینههای بروز حادثه عاشورا است. اینجاست که صاحب چهار گفتار به مسئلهی درسها و عبرتهای عاشورا میپردازد. ایشان به وجود صدها بلکه هزاران درس از در تاریخ عاشورا اشاره کرده و سپس مهمترین درسها و عبرتهای عاشورا را برمیشمارند اما قبل از اشاره به درسها و عبرتها، توجه شنوندگان و مخاطبان این بیانات را به این نکته جلب میکنند که اگر به درسها و مخصوصاً عبرتهای عاشورا توجه نشود، آن وقت امکان تکرار این فاجعهی عظیم در تاریخ معاصر و آینده نیز وجود خواهد داشت و در یک کلام باز هم حسین بنعلیها به مذبح برده خواهند شد. در موضوع درسها معظمله با فداکاری اعتقاد به آسیبپذیری جبههی دشمن، لزوم کسب بصیرت برای دفاع صحیح و به موقع از دین را به عنوان مهمترین درسها و پیامهای عاشورا بیان کردهاند. اما روح اصلی و هستهی مرکزی این مباحث همانا عبرتهای عاشوراست که صاحب چهار گفتار درک این بخش را برای جامعهی امروز فوریتر و لازمتر میدانند.
سوم
موضوع مهم و خواندنی دیگر در چهار گفتار موضوع خواص و نقش خاص و ویژهی آنان در انحراف یا اصلاح جامعه است و طی آن نقش بسیار مخرب و مهلک خواصی که با بیبصیرتی و عدم شناخت صحیح و عدم انجام به موقع تکلیف، عملاً زمینهساز شهادت سیدالشهداء و یاران بینظیرش شدند با مستندات تاریخی متعدد و متقن مورد بحث قرار گرفته و دنیاطلبی، بیبصیرتی، ترجیح مادیات بر معنویات، گسترش افراد افزونخواه، پیروی از شهوتها، دور شدن از ذکر و دعا و مناجات به عنوان ویژگیهای خواص آن روزگار و بهطور کلی عوامل انحطاط جامعهی اسلامی در طول پنجاه سال پس از بعثت پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم ذکر شده و مورد تبیین قرار گرفتهاند.
چهارم
کتاب «چهار گفتار» با وجود صفحات اندکش، مطالب متعدد خواندنی و عبرتآموز از حادثهی عاشورا را در پیش روی خوانندگانش میگذارد. لذا خوانندگان علاوه بر نکات فوقالاشاره، میتوانند مباحثی همچون موارد زیر را در این کتاب بیابند:
- زندگی پُرفضیلت امام حسین علیهالسلام و صفات برجستهی ایشان
- اهمیت مقام شهادت
-عنصر حیاتبخش امر به معروف و نهی از منکر
-اهمیت نقش ارزشمند حضرت زینب سلاماللهعلیها و امام سجاد علیهالسلام در حفظ و گسترش پیام عاشورا
-ویژگیهای لازم برای مجالس عزاداری محرم و صفر
-تحلیل تاریخ اسلام از بعثت تا عاشورا
-ابعاد نهضت حسینی و احساس عزت و افتخار در آن نهضت
-منطق، حماسه، عاطفه، سه عنصر اصلی قیام امام حسین علیهالسلام
صفحاتی از کتاب
اوّلین عبرتى که در قضیّهی عاشورا ما را به خود متوجّه مىکند، این است که ببینیم چه شد که پنجاه سال بعد از درگذشت پیغمبر (صلواتاللهوسلامهعلیه)، جامعهی اسلامى به آن حدّى رسید که کسى مثل امام حسین(علیهالسّلام)، ناچار شد براى نجات جامعهی اسلامى، چنین فداکارىاى بکند؟ این فداکارى حسین بن على(علیهالسّلام)، یک وقت بعد از هزار سال از صدر اسلام است؛ یک وقت در قلب کشورها و ملّتهاى مخالف و معاند با اسلام است؛ این یک حرفى است. امّا حسین بن على(علیهالسّلام)، در مرکز اسلام، در مدینه و مکّه ـ مرکز وحى نبوى ـ وضعیّتى دید که هرچه نگاه کرد چارهاى جز فداکارى نداشت؛ آن هم چنین فداکارى خونینِ با عظمتى! مگر چه وضعى بود که حسین بن علی(علیهالسّلام)، احساس کرد که اسلام فقط با فداکارى او زنده خواهد ماند، والّا از دست رفته است؟! عبرت اینجاست. روزگارى رهبر و پیغمبر جامعهی اسلامى، از همان مکّه و مدینه پرچمها را مىبست، به دست مسلمانها مى داد و آنها تا اقصى نقاط جزیرةالعرب و تا مرزهاى شام مىرفتند؛ امپراتورى روم را تهدید مىکردند؛ آنها از مقابلشان مىگریختند و لشکریان اسلام پیروزمندانه برمىگشتند؛ که در این خصوص مىتوان به ماجراى «تبوک» اشاره کرد. روزگارى در مسجد و معبر جامعهی اسلامى، صوت و تلاوت قرآن بلند بود و پیغمبر با آن لحن و آن نَفَس، آیات خدا را بر مردم مىخواند و مردم را موعظه مىکرد و آنها را در جادّهی هدایت باسرعت پیش مىبرد. ولى چه شد که همین جامعه، همین کشور و همین شهرها، کارشان به جایى رسید و آن قدر از اسلام دور شدند که کسى مثل یزید بر آنها حکومت مىکرد؟! وضعى پیش آمد که کسى مثل حسین بن على(علیه السّلام)، دید که چارهاى جز این فداکارى عظیم ندارد! این فداکارى، در تاریخ بىنظیر است. چه شد که به چنین مرحلهاى رسیدند؟ این، آن عبرت است. ما باید این را امروز مورد توجّه دقیق قرار دهیم.
انتهای پیام/