افراد با یک ساعت کار در هفته هنوز شاغل محسوب می شوند و کسی انتقاد نمی کند
دولت یازدهم به روزهای پایانی حیات خود نزدیک می شود اما انگار همین دیروز بود که روحانی در اولین نشست خبری خود در بیست و هفتم خرداد در پاسخ به سوال خبرنگاری که پرسید شما در سخنان انتخاباتی گفته بودید که ...
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم،دولت یازدهم به روزهای پایانی حیات خود نزدیک می شود اما انگار همین دیروز بود که روحانی در اولین نشست خبری خود در بیست و هفتم خرداد در پاسخ به سوال خبرنگاری که پرسید شما در سخنان انتخاباتی گفته بودید که جشن پیروزی را زمانی میگیریم که جوانان کشور شاغل شده باشند و بیکاری از کشور رخت بر بسته باشد و اکنون برنامه اقتصادی شما برای اشتغال جوان چیست،؛ گفت: « مشکلات را قدم به قدم رفع کنیم و امیدوارم شاهد آن باشیم که در همان سال اول اولین آثار این مسئله را ببینیم و هر روزی که رقم بیکاری تکرقمی شد جشن کوچکی خواهیمگرفت و وقتی به حد جهانی رسیدیم، جشن ملی خواهیم گرفت.»
یکی از مهمترین وعده های روحانی تک رقمی شدن نرخ بیکاری در کشور و افزایش اشتغال بود تا جایی که روحانی در شعارهای انتخاباتی خود شعار باز کردن قفل بیکاری با کلید طلایی را مطرح کرد و با این ترفند بسیاری از جوانان جویای کار را امیدوار و خود را راهی پاستور کرد. این در حالی است که حالا دولت یازدهمی ها با نزدیک تر شدن زمان انتخابات سعی دارند برای کاهش نرخ بیکاری از همان ترفندی استفاده کنند که محمود احمدی نژاد نیز استفاده می کرد یعنی استفاده از قدرت خود برای تعریف فرد بیکار!
اکنون امیدها به ناامیدی پیوسته و کلید تدبیر و امید نیز نتوانست قفل اشتغال و بیکاری جوانان را باز کند و شاید قفل دیگری بر آن خورده باشد؛ چراکه یکی از مهمترین وعده های روحانی تک رقمی شدن نرخ بیکاری در کشور و افزایش اشتغال بود تا جایی که روحانی در شعارهای انتخاباتی خود شعار باز کردن قفل بیکاری با کلید طلایی را مطرح کرد و با این ترفند بسیاری از جوانان جویای کار را امیدوار و خود را راهی پاستور کرد. این در حالی است که حالا دولت یازدهمی ها با نزدیک تر شدن زمان انتخابات سعی دارند برای کاهش نرخ بیکاری از همان ترفندی استفاده کنند که محمود احمدی نژاد نیز استفاده می کرد یعنی استفاده از قدرت خود برای تعریف فرد بیکار!
هنوز از یادها نرفته است که دولتهای نهم و دهم در کارنامه اقتصادی خود، با معیار یک ساعت کار در هفته مدعی ایجاد هفت میلیون شغل بودند و این مساله چه در مناظرات انتخاباتی و چه بعد از به رسیاست رسیدن روحانی بارها و بارها مورد انتقاد دولتی ها قرار گرفت. به عنوان مثال علی ربیعی که امروز در مقام وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت روحانی قرار دارد، با انتقاد از این رویه خواستار تعیین دقیق مبانی آماری در حوزه اشتغال شده و پرسیده بود: یک ساعت کار در هفته را شغل میدانید؟
همان روزها ربیعی گفته بود: «به دلیل منفی شدن نرخ رشد اقتصادی، امکان ایجاد شغل جدید وجود ندارد، اما پایههای آماری به نحوی تغییر کرده که هر کس لحاف تشک خود را تغییر میداد، شاغل محسوب میشود. » علی ربیعی گفته بود: «این تعریف از سوی جامعه ما پذیرفته نمیشود. باید برای اشتغال تعریف بومی ارایه داد. لازمنیست ما تعریف اشتغال و بیکاری را بومی کنیم. فقط باید مشخص کنیم آمار و اطلاعاتی که ارایه دادهایم بر چه اساسی است؛ یعنی باید مبنای تعریفها مشخص شود. به عنوان مثال بگوییم گزارش اشتغال براساس تعریف پنج روز کار در هفته ارایه میشود یا دو روز در هفته.»
سوال اینجاست که چطور زمانی که دولت احمدینژاد یک ساعت کار در هفته را به عنوان شغل در نظر میگرفت، صدای انتقادها بلند بود اما امروز نقدها شنیده نمیشود یا اگر شنیده میشود، نادیده گرفته میشود ؟ این مساله مصداق ضرب المثل معروفی است که می گوید: مرگ خوب است اما برای همسایه! چرا که دولت یازدهم تنها در این خصوص به دولت احمدی نژاد اعتراض کرده اما هرگز این رویه را که در حال حاضر به نفع خودش هست تغییر نداده است.
حالا اما حداقل با نزدیک شدن روزهای آخر ریاست جمهوری حسن روحانی، انتظار می رفت که طبق شعارها این رویه نادرست اصلاح شود، اما در کمال تعجب نه تنها این اتفاق نیافتاده بلکه رییس مرکز آمار هم چندی پیش از چنین روندی دفاع کرده است! هرچند پرسشهای شفاف و دقیقی در مورد مقیاس یک ساعت در هفته به عنوان شغل مطرح است، اما علی پارسا، قوانین سازمان جهانی کار را به شهادت گرفته تا این روند را توجیه کند. سوال اینجاست که چطور زمانی که دولت احمدینژاد یک ساعت کار در هفته را به عنوان شغل در نظر میگرفت، صدای انتقادها بلند بود اما امروز نقدها شنیده نمیشود یا اگر شنیده میشود، نادیده گرفته میشود ؟ این مساله مصداق ضرب المثل معروفی است که می گوید: مرگ خوب است اما برای همسایه! چرا که دولت یازدهم تنها در این خصوص به دولت احمدی نژاد اعتراض کرده اما هرگز این رویه را که در حال حاضر به نفع خودش هست تغییر نداده است.
در هر حال نکته مهم اینجاست که نحوه آمارگیری را به شرایط قبل از سال 83 بازگردانده شود، نرخ بیکاری جهشی عجیب خواهد داشت و عددهایی که به دست خواهد آمد که جامعه توان پذیرش آنها را نخواهد داشت و به همین علت است که می توان گفت وجود تنها 5 میلیون بیکار مطابق آمار رسمی بسیار خوشبینانه است.
منبع:راه نو
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.