از یوتیوب تا آپارات؛ دوگانۀ رفتار با سرمایههای رسانهای
این توهم بسیار کوته بینانه ای است که که اگر امثال آپارات در داخل کشور با هویت معلوم وجود نداشته باشند، نیاز به آنها نیز وجود نخواهد داشت.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، شبکه جهانی اینترنت برای اولین بار در تاریخ بشریت، این امکان را به همه جهانیان داده است که بتوانند محتواهای مطلوب خود را به دیگران عرضه کنند.
تا پیش از رویداد، جریان اطلاعات و فرهنگسازی، جاده ای یک طرفه بود که از سوی قدرت های بزرگ و مشخصاً آمریکا و چند کشور اروپایی (و پیشتر شوروی) به سمت سایر ملل می آمد و بقیه دنیا، صرفاً مصرف کننده تولیدات محتوایی آنان بودند. شبکه های رادیویی، سینما، ماهواره ای و برخی مجلات فراگیر، ابزارهای اختصاصی این قدرت ها بودند و عموم ملت ها، هیچ وسیله ای برای انتقال مفاهیم شان نداشتند.
محصول انقلاب بزرگ اینترنت و شبکه های اجتماعی، تبدیل آن جاده یک طرفه، به یک اتوبان دو طرفه است.
اگر تا دیروز، صحنه به این شکل بود که یک عده می گفتند و بقیه فقط گوش می کردند، اینک فضای گفت و گوی متقابل شکل گرفته است.
بدیهی است که در چنین فضایی، هر کسی که بهتر بتواند از فضای اینترنت استفاده کند، پیشرو تر از بقیه خواهد بود.
در همین راستاست که عرضه اینترنتی محتواهای تولید شده در ایران، راهبردی است که نمی توان در درستی آن ، تردید داشت.سایت ها و شبکه های اجتماعی ایرانی، از این منظر رسالتی تاریخ ساز بر دوش دارند. قطعاً در ایران نیز همانند سایر نقاط دنیا، بخش بزرگی از تولیدات را محتواهای نه چندان ارزشمند و ای بسا بی ارزش و حتی گاه ضد ارزش، تشکیل می دهند ولی قطعاً باز بودن فضای فعالیت اینترنتی است که زمینه ساز تولید محتواهای ارزشمند و قدرتمند است.اگر گفته می شود که غرب، در صدد مسلط کردن گفتمان خود با استفاده از فضای مجازی است، علت آن فراهم کردن زمینه فعالیت آزاد برای همه تولید کنندگان محتواست. بدیهی است که در این فضای آزاد، بسیاری از محتواها، خنثی و بی ارزش هستند ولی از بطن این آزادی گسترده و با حداقل محدودیت، استعدادها و محتواهایی بیرون می آید که می توانند در اثرگذاری بر مخاطب پیشرو باشند و در کنار تولیدات رسمی و هدفمند قرار گیرند و گاه از آنها نیز پیشی بگیرند.
به عنوان مثال، هم اکنون در سایت یوتیوب، کانال هایی وجود دارد که توسط شهروندان عادی در سراسر جهان راه اندازی شده اند و برخی از آنها از بسیاری از شبکه های تلویزیونی هم بازدید و اثرگذاری بیشتری دارند. این است که در غرب از این گونه رسانه ها، به شدن حمایت می شود و هرگز به این سبب که مثلاً مسلمانان و دارندگان افکار ضدغربی نیز از آنها بهره می برند، کل سایت را نمی بندند یا هر روز آن را محدود تر و بی اثر تر نمی کنند.
در واقع، هر چه بیشتر بر شهروندان ایرانی جهت تولید محتوای فارسی ( و سایر زبان های محلی) اعمال محدودیت شود، به همان اندازه زمین بازی را به دیگران واگذار کرده ایم.
برغم این که چنین گزاره ای آنچنان شفاف است که هر عقل سلیمی در دنیا بر آن صحه می گذارد، ولی برخی کج اندیشی ها و تنگ نظری ها، فعالان داخلی فضای مجازی را تحت فشار قرار می دهند، به عنوان مثال صدا و سیمای جمهوری اسلامی به جای ان که در قامت یک رسانه ملی و مانند برادری بزرگ و دلسوز، از هر گونه فعالیت شناسنامه دار در جهت تولید و نشر محتوای تصویری در داخل حمایت کند، علیه رسانه ای چون "آپارات" که می کوشد ایرانی ها را از یوتیوب و امثال آن بی نیاز کند، شکایت می کند و عده ای نیز "به دلایل خاص" دوست دارند تعطیلی این برند ایرانی را به نظاره بنشینند!
این توهم بسیار کوته بینانه ای است که که اگر امثال آپارات در داخل کشور با هویت معلوم وجود نداشته باشند، نیاز به آنها نیز وجود نخواهد داشت یا اگر سایت های خبری شناسنامه دار در کشور محدود شوند، کسی نیاز خبری نیز نخواهد داشت چه آن که در چنان وضعی، نیازها به سمت رسانه های مجهول الهویه و نیز خارجی سوق داده خواهند شد. آیا مسوولانی که مدام از رسانه ها شکایت می کنند و مشخصاً مقامات صدا و سیما که مدتی است علیه سایت ایرانی آپارات فعالیت می کنند، عواقب راندن مردم به سمت رسانه های خارجی را می پذیرند؟ آیا اگر صدا و سیما ضعیف کار می کند، باید دیگران را هم پایین بکشد یا آن که در صدد تقویت خود و رفع صعف هایش باشد؟!
فراموش نکنیم که رسانه های با هویت معلوم، اعم از خبری، تصویری، صوتی و ... بخشی از سرمایه و قدرت ملی هستند و در هیچ کشوری، با سرمایه و قدرت ملی، این گونه رفتار نمی کنند. این اصل مسلمی است که غربی ها و مقامات شان آن را خوب فهمیده اند ولی در ایران، هنوز که هنوز است باید این امر بدیهی را به مسؤولان گوشزد کنیم!
منبع:عصر ایران
انتهای پیام/