تئوری عدالت در پاکستان: «یک سیلی به ظالم» و «سیلی محکم‌تر به مظلوم»

به گزارش خبرنگار دفتر منطقه‌ای خبرگزاری تسنیم در اسلام‌آباد، حکومت پاکستان در اقدامی نادر و مثال زدنی! «تابعیت عالم شیعی، آیت الله محسن علی نجفی را لغو کرد»! براستی جرم این عالم دینی چیست؟ اقدام به مبارزه مسلحانه علیه دولت کرده است؟ یا دسیسه قتل نخست وزیر و دیگر اشخاص عالیرتبه سیاسی را در سر داشته است؟ آیا در حوزه‌های علمیه تحت اشرافش درس تروریسم و عقاید تکفیری داده است؟  مشغول جاسوسی برای هندوستان بوده است؟ آیا ماشینش چراغ قرمزی را رد کرده است؟ ...

متأسفانه هیچ یک از این موارد فوق دلیل سلب تابعیت «آیت الله محسن نجفی» نیست.

خبرنگار تسنیم از اسلام آباد می‌گوید: جمعیت فراوانی از شاگردان این عالم شیعی که افتخارش همیشه این بود که قلم به دست گرفته و به نگارش کتابهای علمی و قرآنی اهتمام داشته در خیابان‌های اسلام آباد دست به تظاهرات واعتراض زدند و از دولت پاکستان خواستند تا به حقوق شهروندی این عالم دینی احترام بگزارند، آنان همچنان تهدید کردند، در صورتی که دولت به خواسته قانونی آنها احترام نگذارد؛ علمای دیگر شهرها نیز به خیابان‌ها آمده‌ و اعتراضات بیشتری در این شرایط نابسمان دولت نواز شریف رخ خواهد داد.

علت سلب تابعیت آیت الله نجفی که مدت‌ها نگفته باقی مانده بود، عاقبت بیان شد: «ایجاد تعادل!» به این معنا که اگر به گروههای تروریستی چون سپاه صحابه که دست در خون صدها بی‌گناه دارند سخت گرفته شد، برای ایجاد تعادل، ظلمی به شیعیان مظلوم می‌کنیم تا گروههای تروریستی دلجویی شوند.

معادله اصلا سخت نیست. به اصطلاح حکومت پاکستان «باگرگ دنبه می‌خورد و با چوپان اشک می ریزد!».

به تیتر این اخبار که تمام آنها قابل جستجو است دقت کنید، «دولت پاکستان دهها عالم شیعه را بی‌دلیل دستگیر کرد!»، «دولت پاکستان برای ابراز همدردی به منزل عالم عزادار شیعی رفت!»، «دولت پاکستان تابعیت عالم شیعی را لغو کرد»، «دولت پاکستان شیعه را جزو بهترین و معتدل ترین مذاهب  می‌داند»، «دولت پاکستان سناتور شیعه پاکستانی را به زندان انداخت»، «دولت پاکستان برای امنیت زائران برنامه‌ریزی می‌کند»،«دولت پاکستان چند گروه تکفیری را ممنوع الفعالیت کرد»، «دولت پاکستان با گروههای ممنوع الفعالیت دیدار و به آنها مجوز فعالیت داد!» « دولت پاکستان یکی به میخ زد!!» « دولت پاکستان یکی به نعل کوبید!!».

کاش شخصی دلسوز پیدا می‌شد که دوستانه به دولت پاکستان می‌گفت: «برادران این ره که شما تشریف می‌برید به ترکستان است».

انتهای پیام/.