انتخاب ترامپ در راستاى جنبش والاستریت آمریکا است
به اعتقاد کارشناس مسائل بینالملل، حضور جمهوریخواهان بر سریر قدرت در راستاى جنبش والاستریت آمریکا است که در متن خود اعتراض به در اختیار داشتن ثروت این کشور در دست یک درصد افراد را اعلام میکند.
«مهدى لکزى» کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری تسنیم، در خصوص چگونگی پیروزی پوپولیسم در آمریکا، با اشاره به عدم تغییر بنیادین در دوره آتی ریاست جمهوری این کشور گفت: انتخابات ریاست جمهورى در آمریکا چنان است که گویى آمریکاییها، رئیسجمهور جهان را انتخاب میکنند! با این حال کسانی فکر میکنند دنیا با آمدن ترامپ قرار است زیرو رو شود و این مرد «نژادپرست» و «بی پرنسیپ» همهچیز را به هم بریزد؛ اما این امر همه قضیه نیست.
وی با توجه به رفتار پوپولیستی دونالد ترامپ بیان داشت: ترامپ 70 ساله بیش از آنکه سیاستمدار باشد، یک تاجر حرفهای است که به مدد سرمایه زیاد و البته گفتمان پوپولیستى توانست ریاست جمهورى آمریکا را از آن خود کند. جالبتوجه است که او مدتى (2001-2009) هم از اعضاى حزب دموکرات بود.
کارشناس مسائل بینالملل با تأکید بر عدم تغییر بنیادین در دوره ترامپ گفت: رئیسجمهور در جایی مثل ایالاتمتحده که از سیستم ریاستی پیروی میکند، از توان اجرایی بالایی برخوردار است؛ اما نظام کنترلها و تعادلهای منتسکیو که قانون اساسى آمریکا بر اساس آن بنا شده است و سازوکارهای نظارتى (مانند نظارتهای کنگره و حق تجدیدنظر قضایی دیوان عالی) پیشبینیشده باعث میشود هیچ رئیسجمهوری نتواند تغییر بنیادین در روابط سیاسی به وجود آورد. کشوری با سیستم فدرال و تنوع نژادی، مذهبی و جغرافیایی فراوان که ترس تاریخی از «دولت» و نهادهای مدنی ریشهدار دارد، پیشبینی به وجود آمدن آلمان دوران «رایش» شوخی است!
وی ترامپ را محصول نظام روشنفکرى آمریکایی خواند که بر پایه لیبرالیسم و حکومت اکثریت بر اقلیت بنا شده و بیان داشت: قیام، انقلاب و یا کودتاى مردم پاسخ چرایى این انتخاب نیست! تغییر همیشه با اقبال مواجه میشود و تکرار محکوم به شکست است. کلینتون نماینده تکرار و ترامپ نماینده تغییر به شمار میرود. کلینتون نماینده تغییر ظاهرى (جنسیت وى) و الیگارشى موجود بود؛ اما ترامپ هوشمندانه خود را نماینده تغییر گفتمان و خارج از ساختار موجود نمایش داد. همان چیزى که در سال 2008 به پیروزی اوباماى سیاهپوست منجر شد.
لکزى با نگاهی از جنبه روانشناسی سیاسی نیز اضافه کرد: ترامپ اهل مذاکره، بده بستان و تحلیل هزینه فایده است؛ اما به قول خودش با نزاکت سیاسی میانهای ندارد و شاید همین امر باعث جلب تودههای مردم به وی شده است. وی تجربه سیاسی ندارد؛ اما چندان غریب نیست که در صحنه عمل منطقیتر عمل کند. مگر سیاست ورزی چیزی جز مذاکره و چانهزنی با گروههای ذینفع متعدد و رسیدن به یک راهکار میانه است؟ این کاری است که وی از سالها پیش انجام داده است.
وی با بیان اینکه سیاست خارجى عرصه واقعگرایی است، تأکید کرد: تجربه تاریخى اثبات کرده دموکراتها در مواجهه با ایران سیاستمدارانهتر، زیرکانهتر و حرفهایتر عمل میکنند و اصطلاحاً «با پنبه سر میبرند». عمده مشکلات سیاست خارجى ایران (سواى دورههای کوتاهى همچون بوش که آن هم در انتها به نفع ایران بود) در دوره حاکمیت دموکراتها رخ داد.
پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه حضور جمهوریخواهان آمریکایی بر سریر قدرت را در راستاى جنبش والاستریت آمریکا دانست و یادآوری کرد: این انتخاب در متن خود اعتراض به در اختیار داشتن ثروت آمریکا در دست یک درصد افراد این کشور را اعلام میکند؛ اما ماجرای کمدى همینجا است که یکى از نمایندگان این 1% توانست رئیسجمهور شود!
وی با تأکید بر عدم پذیرش رادیکالیسم در دنیا خاطرنشان کرد: جهان گرچه داعش را تجربه میکند؛ اما همزمان برجام را هم تجربه کرده است. این تجربه از بروز رادیکالیسم و تهدید سخت جلوگیرى خواهد کرد. پاره کردن برجام از سوی ترامپ رخ نخواهد داد؛ چراکه اگر چنین اتفاقی رخ دهد، طرفهای دیگر 1+5 نخستین و جدیترین مخالفان آن خواهند بود. آنها یک تجربه همراهى در جنگ افغانستان و عراق را داشتهاند و بعید است دیگر خواستار ورود به جنگ جدیدى باشند؛ بنابراین آمریکا باوجود ترامپ تنها خواهد ماند.
لکزی با اشاره به عدم عمیق بودن روشنفکرى در آمریکا ارزیابی کرد: چنین است که انتخاب ترامپ براى کثیرى از آمریکاییها و مردم دنیا شگفت آور و غیرمنتظره جلوهگر شد؛ اما این انتخاب میتواند به تعمیق روشنفکرى در آن کشور کمک کند.
انتهای پیام/