«نانگاپربت» سنگدل زیبا، حکایت چشم به راهی «سامان»

«نانگاپربت» سنگدل زیبا، حکایت چشم به راهی «سامان»

سامان ما هنوز منتظر است، شاید کسی آمد و مهمانش شد، اینجا نانگاپربت است، کوه قاتل، تجسم بی رحمی، سنگدلی و صد البته زیبایی.

به گزارش خبرنگار دفتر منطقه‌ای خبرگزاری تسنیم، در ادامه گشت و گزارمان در مناطق زیبای پاکستانی مسیری دیگر خواهیم پیمود.

سفرمان به راکاپوشی را بخاطر داری؟ زیبا و خاطره‌انگیز بود بدون هیچ خاطره‌ای تلخ. سوار خودرو خسته خود شویم که راهی سخت در پیش داریم.

به راستی این رشته کوه «قراقرم» چقدر مرموز انسان را نگاه می‌کند، از من می‌شنوی هرجا هستی قبل از غروب آفتاب حرکتت را متوقف کن. این جاده‌هایی که ساکت و آرام در دل این کوهستان مخوف پیچ می‌خورند ناگهان خطرناک می‌شوند، بیرحمانه مسیرت را عمودی می‌کنند، به عمق رود سند می‌روی!

عذرم را بپذیر سفر سیاحتی است ولی به دلم بد افتاده. هرچه از شهر گلگیت به سمت «چلاس» نزدیک می‌شویم نگرانی من بیشتر می‌شود.

حواست را خوب جمع کن وقتی در مسیر این تابلو را دیدی به مقصد رسیده‌ایم، شب را در شهر«چلاس» می‌مانیم این شهر به میوه و خشکبار شهرت دارد، البته برای شیعیان این شهر خطراتی نیز دارد.

طی سالهای اخیر گروههای افراطی حملاتی به کاروانهای شیعیان انجام داده‌اند و بسیاری را به خاک و خون کشیده‌اند. در سال 2014 این تروریست‌ها به کوهنوردانی که قصد صعود به «نانگاپربات» این 8 هزار متری بی‌رحم را داشتند آتش گشوده و چند کوهنورد خارجی را کشتند.

پس از آن ارتش پاکستان محافظت از مردم را مستقیما به عهده گرفته و حملات تروریستی را ناکام گذاشته است.

برای امروز دیگر کافیست کمی در دامان هیمالیا بیاساییم که این هوای پاک و سالم ارزش فراوانی دارد.

شب در این منطقه کوهستانی اگر آسمان بی‌‌ابر باشد فوق العاده تماشایی است.

صبح اگر قدری از شهر«چلاس» خارج شوید منظره کوهستانی عظیم و زیبا را می‌بینید، بگذارید این کوه را بهتر معرفی کنم.

اینجا«نانگاپربت» است. 8126متر ارتفاع دارد، قله آن نهمین مکان رفیع روی زمین است و برخلاف ظاهر زیبا وطبیعت بی‌نظیرش خطرناک است و خطرناک.

ریزش بهمن های عظیم روی دامنه آن امری عادی است، طوفان‌های وحشتناکش معروف است و جبهه های غول پیکر آن دارای سنگواره‌های عظیمی هستند که هر چشمی را محو خود می‌کنند.

صخره جنوبی آن‌که به نام«روپال» شناخته می شود، بزرگترین جبهه صخره‌ای جهان است! با ارتفاع یک پارچه 4500متر! یعنی یک سنگ عظیم به ارتفاع علم کوه! عمر نانگاپربات را حدود 400 هزار سال تخمین زده‌اند! بعلاوه قله این کوه سریعترین رشد را بین کوههای جهان داراست.

تلاش برای صعود به این کوهستان عظیم خیلی زودتر از بقیه 8هزار متری‌های آغاز شد و دلیل آن هم این بود که این کوه نزدیک به محل زندگی انسان‌هاست و رسیدن به دامنه آن‌کار سختی نیست.

سال 1895 اولین تلاش جدی از طریق جبهه «دیامیر» توسط «آلبرت مومرال» و دو سرباز نپالی صورت گرفت، تلاشی که 6100 متر صعود در پی‌داشت ولی کوهِ بی‌رحم، پاسخی سخت به آنان داد و جان هر سه را گرفت.

از آنجا که انگلیسی‌ها در تلاش جدی برای صعود به «اورست» بودند، آلمانی‌ها برای اینکه از صعود عقب نیفتند تمامی تلاش خود را برای صعود به نانگاپربت کردند. در سالهای 1932 و 1934 گروههای آلمانی به ارتفاع 7840 متری کوه رسیدند ولی این صعود به بهای جان 21 نفر تمام شد! ولی قله کوه کماکان قدم هیچ بشری را برخود ندیده بود.

در سال 1937 بازهم گروهی آلمانی اقدام به صعود کردند. شاید طلسم صعود به نانگاپربت را بشکنند ولی این بارهم حاصل چیزی جز کشته شدن هر 16 نفر صعود کننده نبود، آنها زیر چند ده تن بهمن دفن شدند.

تلاش بعدی در سال 1937 بود که صعود به نیمه نرسیده بدی آب و هوا آن را نیمه تمام گذاشت، از طرفی آغاز جنگ جهانی دوم موجب درگیر شدن هند (در آن زمان پاکستان بخشی از خاک هند بود) شد و تمامی کوهنوردان دستگیر شدند، حاصل این دستگیری کتابی شد به نام هفت سال در تبت!، کوهنوردان بی دفاع 7 سال زندانی شدند.

تلاش بعدی توسط یک تیم اتریشی و آلمانی صورت گرفت! اگر مایل باشید سفری به زمان کنیم؛ امروز 3 ژانویه سال 1953 است. روی ارتفاع 6800 متری کوه ایستاده‌ایم و جلسه تشکیل داده‌ایم که بخاطر سختی راه برگردیم! تنها کسی که مخالف است فردی به نام «بوهل» است.

او کوهنوردی اهل اتریش است، قوی و پر اراده ولی دیگران نظرش را رد می‌کنند و این کار را خودکشی می‌دانند. بوهل تنها می‌ماند ولی دست از هدفش برنمی‌دارد، به تنهایی به سمت قله پیش می‌تازد 1300 متر در ارتفاع 7000 متری شوخی بردار نیست، کوچکترین اشتباه به مرگ می‌انجامد، «بوهل» به آهستگی پیش می‌رود و با سختی فراوان به جایی قدم می‌گذارد که هیچ بشری قبل از او نرسیده است.

قله «نانگاپربات» صعود می‌شود و غرور کوه قاتل که 31 کوهنور را کشته است در هم می‌شکند. نوبت انتقام از «بوهل» است.

نانگاپربت وحشی، ابزارهای این کوهنورد را یکی یکی از  چنگش خارج می‌کند! شب شده، کوهنوردی تنها هنگام بازگشت در ارتفاع 7000 متری نانگاپربت اسیر شده است آن هم معلق! بین زمین وهوا، تنها به یک طناب وصل است. هر لحظه امکان دارد کوه با ریزش بهمنی کارش را تمام کند ولی «بوهل» کماکان می‌ایستد، او می‌داند کار بسیار بزرگی انجام داده است، روز بعد «بوهل» که از دره های نانگاپربت سقوط نکرد بر قله شهرت می‌ایستد، نانگاپربت توسط او صعود شد.

کوه در سالهای 1962 و 1970 از مسیرهای جدیدی بازهم صعود می‌شود. ولی نسبت مرگ و میر بالای آن نسبت به صعود هایش لقب شوم«کوه قاتل» را برایش همیشگی می‌کند.

از حدود 200 نفری که تاکنون موفق به صعود شده‌اند، حدود 60کوهنورد حرفه‌ای اسیر چنگال بی رحم «نانگاپربت» شده‌اند و جان خود را از دست داده‌اند.

تنها ایرانی که موفق به صعود شد و صعودش توسط فدراسیون نیز پذیرفته شده است؛ «عظیم قیچی ساز» است، کوهنوردان باشگاه دماوند نیز در سال 1387 هم اقدام به صعود کردند که در جریان صعود یکی از اعضای آنان به نام «سامان نعمتی»، کوهنورد جوان «قروه‌ای» در ارتفاع 7800 متری کوه ناپدید شد و تمامی تلاشها برای یافتنش ناکام ماند.

سفرمان به این کوه غمبار به اتمام رسید، شاید اکنون به پاسخ رسیده باشید که چرا این سفر شگرف با غم واندوه عجین شده است.

گویا هنوز هم سامانِ تنها مانده صدا می‌زند و هموطنانش را به کمک می‌خواند، نانگاپربت حکایت غم انگیز چشم به راهی سامان است.

گزارش از «خاتم کمیلی»

انتهای پیام/.

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
گوشتیران
triboon