نگاه ملیتی در رسانهها مهمترین عامل دوری ایرانیها و افغانستانیهاست/یکبار سفر به افغانستان نگاهتان را عوض میکند
نویسنده کتاب دلقکان سرهنگ که با موضوع کودکان مهاجر افغانستانی انتشار یافته است از نفوذ نگاه ملیتی در رسانههای ایران و چرایی دوری ایرانیها و افغانستانیها به واسطه همین نگاه سخن میگوید.
دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم:
سلمان نظافت یزدی، معتقد است در جهان شلوغ و بی در و پیکر امروز کودکان بیگناهتریناند و این مسئله نه مرز میشناسد و نه ملیت، فقط ذرهای باید انسان بود تا فهمید این کودکان برای تاوان پس دادن در این دنیا به جرم زندگی، مظلوم و معصومتر از آنند که فکرش را بکنید؛ به قول خودش سختیهای معمولی زندگی که هیچ... اما این جنگها و آوارگیها سهم هیچ یک از کودکان جهان نیست.
«سلمان نظافت یزدی» شاعر جوانی است که چهارمین مجموعه شعرش را سال گذشته با عنوان «دلقکان سرهنگ» با همین نگاه و با شعار «این کتاب میخواهد برای کودکان لباس بخرد» منتشر کرد.
نظافت مجموعههای شعر دیگری چون «کافور عطر خوبیست»، «سرزمین هزار خورشید» و «حلزونی در آستانه دنیا» را در سال 89 به چاپ رساند و با عنوان یکی از جوانان موفق حوزه شعر و ادب حائز رتبههای برتر جشنوارههای مختلف ادبی شد.
پس از نخستین سفر خود به افغانستان فعالیتهای جدی خود را در حوزه مهاجرین افغانستانی آغاز کرد، وقتی علتش را میپرسم میگوید چطور ممکن است چنین مرز طولانی ایران با افغانستان داشته باشد و به تعداد انگشتان دست برسند کسانی که افغانستان واقعی را شناخته باشند.
در یکی از شعرهایش در مجموعه دلقکان سرهنگ آمده:
جهان در کابل جمع شده
مردانی خشمگین پشتو حرف میزنند
گلوله لاتین شلیک میشود
آزادی پشت دیوار سفارتها پنهان شده
و مادران فارسی مویه میکنند
اما بابُر غرق عطر گُل است
چراغ خانهها روی کوه، شب را روشن میکند
شاعران به خیابان میآیند
و زنانِ آبیپوش
زخمهای شهر را میبندند
بخواب کابلجان!
فردا خورشید برای تو بر میخیزد
خبرگزاری بینالمللی تسنیم گفتوگویی صمیمانه با سلمان نظافت پیرامون موضوع مهاجرت و بررسی روابط فرهنگی میان دو کشور ایران و افغانستان انجام داده که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
تسنیم: ضمن عرض ادب و احترام، جناب نظافت در ابتدا بفرمایید چطور ایده انتشار چهارمین مجموعه شعرتان به نفع کودکان افغانستانی به ذهنتان رسید؟ پیش از آن موضوع خاصی رخ داده بود که شما تحت تأثیر آن قرار گرفتید؟
نظافت: با سلام و احترام، دلقکان سرهنگ را با همان هدف خرید لباس برای کودکان افغانستانی منتشر کردیم و راستش تنها ایده و هدف همین بود یعنی وقتی طرح آن به ذهنم رسید اصلا به اینکه چه بازتابی خواهد داشت و چه اتفاقی قرار است بیفتد فکر نکردم فقط از یک بعد نگران بودم آن هم اینکه بخشی از مردم افغانستان نسبت به این حرکت واکنش منفی نشان بدهند، با ابوطالب مظفری که مشورت کردم گفت جای نگرانی نیست و خدا را شکر اتفاقی هم نیفتاد.
یک روز در مسیر مشهد به گلبهار کاملا اتفاقی این ایده برای انتشار کتاب به ذهنم رسید و بلافاصله با تعدادی دوستان در میان گذاشتم، ابتدای زمستان سال گذشته به همت دوستانم یک سایت مختص دانلود کتاب طراحی کردیم و فایل پی دی اف کتاب را برای دانلود در دسترس همگان قرار دادیم، البته دانلود کتاب دلقکان سرهنگ رایگان بود اما در کنار آن همه میتوانستند از سه هزار تومان تا سه هزار میلیارد برای خرید لباس شب عید کودکان افغانستانی کمک کنند.
حلقه واسط این ماجرا محمد کاظم کاظمی بود و کمکهای مردمی به شماره حساب وی واریز میشد و در نهایت حدود هشت میلیون تومان به نفع کودکان افغانستان جمعآوری شد که در نوع خود برای یک کتاب با نسخه پی دی اف رقم قابل قبولی بود.
این کتاب مضمونی اجتماعی و عاشقانه دارد و در میان آن چند شعر هم با موضوع مهاجرت و برای مردم افغانستان سروده شده است.
تسنیم: آیا برای کمک به کودکان و دانلود کتاب تبلیغات گستردهای انجام داده بودید؟
نظافت: تبلیغات انجام شد اما نه آنقدر گسترده، البته در جاهایی هم برخی با ما همکاری نکردند، برای مثال ما از چند خواننده و شخصیت مشهور خواسته بودیم که فراخوان این کار را در صفحات شبکههای اجتماعی خود منتشر کنند و آنها هم به ما قول همکاری دادند اما در نهایت از سوی آنها این کار انجام نشد.
با تمام این بیمِهریها باز هم دلقکان سرهنگ با هدف اصلی خود توانست کمکهای خوبی را جمع کند هر چند عمده کسانی که به یاری کودکان افغانستانی شتافتند مهاجران افغان مقیم در کشورهای اروپایی و تعداد اندکی از ایرانیان بودند.
کتاب در حوزه هنری خراسان رضوی رونمایی شد و بازتاب رسانهای خوبی هم داشت و نهایتا هزار و 500 بار کتاب دانلود و حدود هشت میلیون تومان هم جمع آوری شد.
تسنیم: آقای نظافت چرا اصلا به موضوع مهاجرت و بهویژه مردم افغانستان ورود کردید و ارتباط شما با مردم افغانستان پیش از انتشار دلقکان سرهنگ و سفر به افغانستان چطور بود؟
نظافت: ببینید بیشتر مردم مشهد بهویژه کسانی که در مرکز و یا قسمتهای پایینتر شهر زندگی میکنند با مهاجران افغانستانی ارتباط و یا دوست مهاجر داشتهاند، من هم در دوران مدرسه دوست و رفقای افغانستانی زیادی داشتم و حتی چای سبز را نخستین بار در خانه یکی از آنها تجربه کردم.
بعدها از طریق جلسات شعر با شاعران مهاجر آشنا شدم، امان میرزایی، عباس رضایی، ابوطالب مظفری و محمدکاظم کاظمی هم که از دوستان قدیمی پدرم مجید نظافت از شاعران مشهد بوده و ما از کودکی با خانواده آنها ارتباط داشتیم.
راستش خیلی برای من ایرانی و افغانستانی تفاوتی نداشت چرا که با مهاجران افغانستانی همیشه در ارتباط بودهام، جالب است که همیشه فکر میکردم دیگران هم مثل من فکر میکنند اما متاسفانه وارد این حوزه که شدم فهمیدم دیگران مثل من فکر نمیکنند و صد تأسف اینکه آن نگاه بالا به پایین نسبت به مردم افغانستان در میان هموطنان من وجود دارد.
تسنیم: علت این نگاه را چه میدانید؟
نظافت: واقعیت این است که رسانه بر افکار عمومی تأثیر بسیاری دارد، باید به نوع نگاه پرداختن رسانههای ایرانی به موضوع مهاجران افغانستانی بپردازیم و به این سؤال پاسخ دهیم که آیا واقعا این تبلیغات ضد افغانستانی عامدانه است یا از روی جهل و ناآگاهی؟
حقیقتا بعضی از تبلیغات از روی ناآگاهی و جهل است، برای مثال وقتی یک قتل صورت میگیرد هیچوقت تیتر نمیزنیم قاتل مثلا سبزواری یا نیشابوری یا مشهدی اما نگاهی در برخی رسانهها وجود دارد که لازم است رگهای از افغانستانی بودن در یک قاتل باشد تا بدترین و پراهانتترین تیترها را با چاشنی ملیت منتشر کنند.
من نمیدانم سیاست آنها چیست اما به عقیده من انسانیت باید بر ملیت رجحان داشته باشد.
هنوز نتوانستهام واژه «افغانستانی» را در روزنامهها جایگزین «افغانی» کنم. حتی در مقیاس کوچکتر، ما ادبیات استفاده از بعضی واژگان برای احترام به مردم افغانستان را نداریم، من اگر خودم بتوانم در روزنامهای که کار میکنم واژه «افغانستانی» را جایگزین «افغانی» کنم هنر بزرگی کردهام.
تسنیم: یعنی به نظر شما ارتباط میان دو ملت ایران و افغانستان مطلوب بوده و این رسانهها و ایجاد موجهای تبلیغاتی منفی سبب ایجاد شکافها و اختلاف افکنیهایی نسبت به مردم افغانستان میشود؟
نظافت: برای شخص من همیشه این سؤال مطرح بوده که چرا رسانههای ما اصرار دارند تا حتما این نگاه بالا به پایین وجود داشته باشد، مردم معمولی که دارند زندگی میکنند افغانستانی و ایرانی کنار هم بوده و مشکلی با هم ندارند البته به شرط توقف تبلیغات منفی، من موارد بسیاری دیدهام که همسایههای افغانستانی و ایرانی رابطه خانوادگی دارند، برای حل مشکلات یکدیگر راه حل پیدا میکنند، به همان زبان فارسی دردودل میکنند و هیچ مشکلی هم ندارند.
این مسائل فقط کمی فکر و تأمل میخواهد. چرا باید کلمه «افغانی» در میان برخی فحش محسوب شود؟ آیا بخاطر این نیست که در اغلب سریالها و فیلمهای ما پایینترین شخصیت از نظر اقتصادی، اجتماعی، شخصیتی و هوشی یک افغانستانی است؟
البته از ذکر این نکته نباید غافل شد که وضعیت فعلی در قیاس با سالهای گذشته بهتر است و نگاههای باز بر برخی تنگنظریها غلبه کرده، تبلیغات منفی روزبهروز کمتر میشود و نقاط روشنی از ارتباط مردم ایران و افغانستان قابل دید است اما همچنان برخی نگاههای نژادپرستی و از بالا به پایینی در میان هموطنان من نسبت به مردم افغانستان وجود دارد.
تسنیم: جناب نظافت آنچه مسلم بوده این است که در موضوع بهبود روابط میان افغانستان و ایران نسبت به گذشته باید همه بخشها پای کار بیایند و فعالان حوزه فرهنگ از مهمترین این بخشها هستند، به نظر شما در حوزه فرهنگی تاکنون چه اقداماتی صورت گرفته و چه کارهای زمین ماندهای وجود دارد؟
نظافت: مشخصا باید ارتباطات گستردهتر شود، ببینید جدای از ارتباطات انسانی مشکل اینجاست که تعداد زیادی از قشر فرهنگی ایرانی هیچ تصوری نسبت به خود افغانستان ندارد.
این حرف من یعنی رفتن به افغانستان راحتتر شود تا هم افغانستانیها و هم ایرانیها میان دو کشور رفت و آمد بیشتری کنند، مطمئنم همان عده از هموطنان ایرانی من که با نگاههای افراطی به قضاوت نادرست در مورد افغانستانیها مینشینند اگر یک بار افغانستان بروند نظرشان تغییر خواهد کرد.
باید این کار از همین فعالان فرهنگی شروع شود تا افغانستان را با همه زیباییهایش ببینند، اگر این زمینه فراهم شود مطمئن باشید در تعمیق روابط و حل نگاه بالا به پایینی برخی افراد و اقشار بسیار تأثیرگذار خواهد بود.
در تمام سالهای پس از انقلاب فقط یک یا دو بار شاعران یک سفر رسمی به افغانستان داشتهاند که در افغانستان بازخورد خوبی نداشته است، در یکی از این سفرها پدرم مجید نظافت حضور داشت که میگفت به علت برگزار شدن تمامی جلسات در سفارت ایران خیلی مردم افغانستان نگاه خوبی به ما نداشتند.
این نگاههای افراطی و رادیکالی متأسفانه هم در برخی ایرانیان نسبت به مردم افغانستان وجود دارد و هم در برخی مردم افغانستان نسبت به ایران، به همین دلیل میگویم اگر ارتباط مستقیم شکل بگیرد ما هویت این سرزمین را بیشتر خواهیم شناخت و حتما نگاهمان تغییر خواهد کرد.
این ماجرا دو طرفه است اما باید اولین گام در اصلاح روابط را ما برداریم و طرف ایرانی خودش را نشان دهد، ما سی سال میزبان مردم افغانستان بودیم، حالا اینکه میزبان خوبی بودیم یا نه را، آنها قضاوت میکنند، اما باید افکار عمومی جامعه را در وهله نخست اصلاح کنیم، همان افکاری که با تبلیغات و موج منفی رسانهها شکل گرفته، در حال حاضر برنامههای خوبی با هدف تقویت روابط و خنثیسازی توطئههای کسانی که به دنبال شکاف میان این دو ملت هستند ساخته شده که «وطندار» یکی از آنها است، ما نیاز به این برنامهها داریم هر چند پیشنهاد من به دست اندرکاران وطندار این است که شما بیایید وطن این مردم افغانستان را هم بیشتر نشان دهید، نقطه آغاز درد اینجا است که مردم ایران تصور خوبی نسبت به افغانستان ندارند و در ذهنشان همان مزارع تریاک و چند خرابه است در صورتیکه افغانستان پُر است از زیبایی.
تاحدودی خندوانه هم تلاشهایی در این راه انجام داده اما کافی نیست و این جریان باید پرقوتتر ادامه یابد.
حتی به عقیده من جریانی وجود دارد که نه افغانستانی طرفدار آن است و نه ایرانی و این جریان به دنبال ایجاد شکاف و کدورت میان دو ملت است.
از یک نگاه دیگر خواسته من از مهاجران افغانستانی هم این است که قبول کنند ایران هم یک کشور جهان سومی است، بسیاری از مشکلات نظیر وام، مشکلات بانکی و چه و چه برای شهروندان ایرانی هم هست، تقریبا همه این را میدانند که من ایرانی در کشور خودم برای گرفتن یک وام باید هفتخوان رستم را بگذرانم.
در حال حاضر تا حدودی ایران توانسته حسن نیت خود را نشان دهد اما در کنار این حسننیت ما باید یک تصمیم بزرگ بگیریم و آن اینکه باید در مورد مهاجران افغانستانی در ایران یک فکر اساسی شود، میخواهیم چکار کنیم؟ برای نسل دوم و سوم مهاجران چه برنامهای داریم؟ نسلی که عمده آنها در همین خاک بدنیا آمدهاند، به هر حال شرایط باید سنجیده شود اگر میشود باید این مهاجران نسل دوم و سومی از بلاتکلیفی دربیایند و یک مدرک اقامتی درست به آنها داده شود.
تسنیم: این بهبود وضعیت از کجا شروع شد؟
نظافت:در موضوع مهاجرین من فکر میکنم برای نخستین بار تشکلهای فرهنگی و فعالان این حوزه توانستند چیزی را با عنوان هویت مهاجران افغانستانی و انسانیت مهاجران به دولت بقبولانند و تمامی این اشتراکات و استمرار فعالیت فعالان فرهنگی دو طرف تأثیرگذار خواهد بود.
یک موضوع دیگر که سبب بهبود وضعیت مهاجران افغانستانی نسبت به سالیان گذشته شده این است که مهاجرت در ایران ریشهدار شده، مثلا رفاقت من با امان میرزایی شاعر افغانستانی ده ساله شده و حالا نسل دوم و سوم میبینند تفاوتی نیست و رفاقتها و قرابتها ناخودآگاه بیشتر میشود.
در هر حال امیدوارم یک اتفاق خوب برای نسل دوم و سومیهای مهاجران افغانستانی بیفتد، مشخص شود که آیا مهاجر باز هم میپذیریم یا خیر؟ و با مهاجران فعلی چه میخواهیم بکنیم؟ آیا واقعا امکان شناسنامهدار شدن جوانان افغانستانی که در خاک ایران بدنیا آمدهاند وجود ندارد؟
حرف من این است؛ ما که سرآمد کشورهای مسلمان و فارسی زبان هستیم باید نگاهمان نسبت به مهاجران افغانستانی بازتر باشد که متأسفانه ما در همین جوامع نخبگانی و فرهنگی هم شاهد برخوردهای تند و واکنشهای غیرانسانی در ارتباط با این مهاجرین بودهایم.
باید این نگاه انسانی را برجسته کرد و اثبات کرد افغانستان زیباست و افغانستانی زیباتر...
ادامه دارد. . .
...........................
گفتوگو: ف.حمزهای
عکس: رضا حیدری شاهبیدک
انتهای پیام/.