توانافزایی سگهای زندهیاب ایران با استانداردهای بینالمللی
سگها و مربیان نوک پیکان امداد در مواقع بحران هستند و نخستین تیمی که باید بعد از بروز هر حادثهای سر صحنه حاضر شود، تیم آنست است. تیم سگهای وفادار و مربیان دلسوزی که زندگی خود را وقف نجات جان انسانها کردهاند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، صدای پارس سگهای زندهیاب لابهلای صخرهها میپیچد. با فرمان مربیها میدوند و میایستند. از روی موانع میپرند. گاهی به هم پارس میکنند و قدرتشان را به رخ میکشند، شاید هم نوعی شیطنت باشد. مربیها آرام و خونسرد کارشان را دنبال میکنند و هر از گاه جایزهای از جیب در میآورند تا تشویقشان کرده باشند. اینجا در مرکز بینالمللی آموزشهای تخصصی امداد و نجات اصفهان مربیها و سگهای واحد «آنست» که مخفف «آموزش و نگهداری سگهای تجسس» است، از تمام استانهای کشور برای گذراندن دوره توانافزایی جمع شدهاند.
مربیان و سگهایشان دور میدانی خاکی در دامنه کوه جمع شدهاند. بیش از 70 سگ و مربیانی از همه استانهای کشور. وسط میدان دو سرمربی آلمانی به دقت مشغول بررسی هستند. با فرمانی که از میانه میدان صادر میشود سگها و مربیان به راه میافتند تا تستهای هشتگانه را آغاز کنند. یک نفر روی بشکه حلبی میکوبد و دیگری مشغول تکان دادن پارچه سیاهی توی هواست و دیگری مشغول آتش زدن. سگها آرام و بدون کنجکاوی از کنار سر و صدای طبل حلبی میگذرند و از بشکهای شبیه تونل عبور میکنند و به پارچه سیاهی که روی سرشان تکان میخورد نگاه میکنند. این نخستین مرحله برای تست یک سگ مناسب زندهیاب و مربی پرورش دهنده سگ است. در این مرحله سگ اگر نسبت به همه محرکها بیتفاوت باشد، نشان میدهد که در زمان بحران که همه این اتفاقات از آتش سوزی و خرابی گرفته تا سر و صدا، عصبی نمیشود و اصطلاحاً «سگی اجتماعی» است.
هر مربی به گویش استان و محل خودش به سگش فرمان میدهد. یکی از قابلیتهای سگها این است که از هر زبانی که در کودکی با آنها صحبت شده فرمان ببرند و در نهایت مگر نه اینکه در همان محل قرار است مأموریت خود را انجام دهند؟ در اینجا از همه استانهای ایران تقریباً دوقلاده سگ به همراه مربیها شرکت کردهاند. اکثر سگها ازنژاد «ژرمنشپرد» هستند و سنهای مختلفی دارند. «گورا» سگ تیم تهران است که حسابی جاافتاده و کاربلد مینماید. مربی او میگوید تا حالا در چند حادثه، توانسته جان چند نفر را نجات دهد. گورا دو پسر دیگر هم دارد که در همین تیم هستند. «تورا» و «سنتو» که هر دو بازیگوش و جوان هستند و مانند پدر، رنگ پوست مشکی و قهوهای دارند.
مرحله بعدی گذشتن از موانع است؛ در سوله بزرگی، انواع و اقسام حلقهها و موانع و پله گذاشته شده تا سگها با فرمان مربی از آنها بپرند و عبور کنند. اکثر مربیها طنابها را باز کردهاند تا میزان گوش به فرمانی سگ به خودشان را نشان دهند. «رکس» یکی از بهترین هنرنماییها را از خودش نشان میدهد و از حلقه بلندی میپرد و بعد صدای تشویقی که فضا را پر میکند. در واقع این تست برای وقتی است که در زمان حادثه سگها بتوانند بدرستی از آوار و سنگهای بزرگ عبور کنند. اگرچه سگها اینجا در مرکز توجه هستند. اما همه چیز به مربیهای آموزش دهنده آنها مربوط میشود. آنها هستند که تمام روز را با سگها میگذرانند و به آنها آموزش میدهند. مردانی که فرشتههای نجات هستند اما آنقدری که باید مورد توجه قرار نمیگیرند و به خاطر شغلشان گاهی نیز بیمهری میبینند. یکی از مربیها میگوید: «شغل سخت و پردردسری است. گاهی برای بعضی خانوادهها تماس با سگ خوشایند نیست.
مثلاً بعضی از بچهها که به خواستگاری میروند به خاطر شغلشان برخورد خوبی با آنها نمیشود. مربیگری و ایجاد یک رابطه عاطفی درست با سگ احتیاج به ذهنی آرام و بیدغدغه دارد. چیزی که در مربیهای ما به خاطر مشکلات مالی کمتر دیده میشود.» مربیهایی که با توجه به همه مشکلات مالی و فرهنگی عاشق اینکار هستند و خوب میدانند چه نقش مهم و حیاتی در مواقع بحرانی به عهده آنان است.
تشکیل واحد «آنست» در ایران به سال 1376 برمیگردد. آن زمان این واحد تنها با 6 سگ و 6 مربی تشکیل شد. اما در زلزله بم حضور واحدهای آنست از آلمان و اتریش بود که توانست نگاه مسئولان را تغییر دهد و بعد از سال 1378 بود که این واحد به صورت حرفهای و با کمک صلیب سرخ آلمان در ایران شروع به کار کرد.
اسماعیل حیدری رئیس اداره سگهای زندهیاب کشور از سختیها و بیمهریهایی که در شروع کار این واحد وجود داشته میگوید و خوشحال است که بالاخره این واحد جای خودش را در ایران باز کرده. او درباره این اردوی آموزشی میگوید:
«برنامه توانافزایی زیر نظر دو مربی آلمانی به نامهای «مایکل هافمن» سرمربی و نماینده صلیب سرخ در ایران و خانم «سیگی هوفر» سرمربی سگهای زنده یاب از صلیب سرخ آلمان تشکیل شده. ما در این اردو هم مشغول تست کردن نیروهای خود هستیم و هم در حال آموزش یازده مربی ایرانی زیر نظر مربیهای آلمانی. ما در نظر داریم این مربیها را در آینده برای آموزش به کشورهای منطقه که هنوز این واحد را راهاندازی نکردهاند بفرستیم.
ایران در قیاس با کشورهای جهان در واحد آنست جایگاه خوبی دارد و ما تقریباً به استانداردهای جهانی نزدیک شدهایم اما هنوز کمبودهایی داریم.»
آپارتمانی متروک و نیمه ویران، خرابههای کوتاه بتنی به شکل وی و یو در محوطهای خاکی اطراف محل آموزش شبیه شهری زلزله زده است. سگها برای نجات شخص زیر آوار مانده دائم در حال پارس کردن هستند. اینجا مهمترین بخش تست است؛ مرحله جستوجو. در این مرحله مصدوم را زیر اتاقکی پنهان میکنند و یک مفر نیز برای دسترسی سگ به مصدوم در نظر میگیرند. سگ را رها میکنند تا بقیه کار را خودش انجام بدهد. از روی ویرانهها جست بزند، بو بکشد و نگاه کند. بدون لحظهای درنگ. سگ بالاخره حادثه دیده را پیدا میکند و شروع میکند به پارس کردن تا نشان دهد جان کسی را نجات داده.
صدای پارس سگها لحظهای هم قطع نمیشود. روی ساختمان نیمه کاره چند نفر مشغول پایین آمدن از سیمهایی هستند که از بالای ساختمان تا پایین کشیده شده(راپل). مربیها سگها را روی پا مینشانند و با هم از سیم پایین میآیند.
تعدادی از مربیها هم مشغول پایین آمدن از پلههای اضطراری آپارتمانی نیمه کاره هستند. بعد از تمام شدن تستهای عملی، مربیها به کلاسهای تئوری که در محل کمپ برگزار میشود میروند و سگها استراحت میکنند.
از یکی از مربیها میپرسم سگها از کی کار را شروع میکنند و کی بازنشسته میشوند؟ میگوید: «ما این سگها را از زمان کودکی تحویل میگیریم و تا یک سالگی آموزشهای اولیه را به آنها میدهیم.
تقریباً 9 تا 10 سال عمر کاری آنهاست ولی در مجموع اگر از این سگها خوب مراقبت شود تا 15 سال عمر میکنند. بعد از سن بازنشستگی هم چون تمام این سالها با ما بودهاند و نوعی رابطه عاطفی بین ما شکل گرفته جدا شدن از آنها برای ما و آنها سخت است. سعی میکنیم آنها را در پیری به باغ یا جایی که مناسب است ببریم تا آخر عمرشان کمی استراحت کنند!»
مایکل هافمن همه جا هست؛ دائم در حال خندیدن و روحیه دادن به تیمهاست. هافمن از سال 2007 که صلیب سرخ آلمان در این پروژه با هلال احمر ایران شروع به همکاری کرده به عنوان سرمربی و نماینده صلیب سرخ جهانی به ایران آمده. از او راجع به سطح تیم آنست ایران میپرسم: «تیم ایران در این چند سال آنقدر قوی شده که بتواند این توانمندی را به رخ همه بکشد و مأموریتهایی در سطح جهان انجام دهد.»
او همکاری و تبادل تجربیات تیمهای آلمان و ایران را هم برای طرف ایرانی و هم آلمانی مفید میداند: «ما علاقهمند به ادامه این همکاری هستیم و من امیدوارم در آینده نزدیک سرمربیهای ایرانی به کشورهای اطراف بروند تا در همه جای منطقه شاهد تیمهای آنست باشیم. کمبود امکانات تنها خاص ایران نیست و در بیشتر کشورها وجود دارد. ما درآلمان تنها 10 کارمند در این بخش داریم و بیشتر از نیروهای داوطلب در این کار استفاده میکنیم تا بودجه کمتری مصرف شود اما در ایران این کار مقدور نیست.»
سگها و مربیان نوک پیکان امداد در مواقع بحران هستند و نخستین تیمی که باید بعد از بروز هر حادثهای سر صحنه حاضر شود، تیم آنست است. تیم سگهای وفادار و مربیان دلسوزی که زندگی خود را وقف نجات جان انسانها کردهاند.
منبع: ایران
انتهای پیام/