"شلی ملی" و دور هم جمع شدن ایلامیان رسم کهن ویژه شب یلدا
مردم ایلام که به خونگرمی و میهمان نوازی معروف هستند در مراسم های مختلف رسوم و آداب مختلف و منحصر به فردی دارند که در آنها صفا و صمیمیت موج میزند و از آن جمله "شلی ملی" است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ایلام، باز هم پاییز قدم به قدم در حال دادن جای خود به زمستان است و مردم در نقاط مختلف استان ایلام همراه با سایر مردم کشور در حال تدارکات ویژه شب پایانی پاییز برای استقبال از زمستان با یک شب به یاد ماندنی به نام شب یلدا هستند.
مردم ایلام که به خونگرمی و میهمان نوازی معروف هستند در مراسم های مختلف رسوم و آداب مختلف و منحصر به فردی دارند که در آنها صفا و صمیمیت موج میزند.
یکی از شبهای دوست داشتنی سال، شب چله و یا یلدا است که اکنون با رسوم جدید و مدرن همراه شده است و حتی سبب شده تا رسوم کهنه و تاریخی که ارزش بسیار دارند نیز به فراموشی سپرده شود.
شب چله به شب از هر دری سخن گفتن معروف است که با خوردن خوراکیهای محلی، هندوانه، انار، لبو و شلغم همراه میشود و در این شب زنان کرد ایلامی هنر خود را در آشپزی نشان داده و شیرینیهای مخصوصی به نام بژی برساق، کله کنجی و گنمه شیره میپزند.
ایلامیان از قدیم شب یلدا را بیدار میماندند و در کنار اقوام و خانواده خود رسوم مختلفی داشتهاند و همراه با برآمدن خورشید که نشانه گرمی و محبت بوده است به رختخواب میرفتند.
در قدیم که تنوع میوهها در ایلام وجود نداشته است مردم از لبو و شلغم برای سفره شب چله خود استفاده میکردهاند و امروزه نیز ایلامیان به رسم بزرگان خود از لبو و شلغم نیز در شب یلدا استفاده میکنند.
رسوم ما با گذشت زمان به جای جان گرفتن در حال جان باختن و فراموش شدن هستند، در قدیم و تقریبا تا سی سال پیش مردم ایلام بازی و رسمی به نام شلی ملی را داشتهاند و اکنون در حال فراموش شدن است.
این رسم به گونهای بوده است که در آن تعدادی از جوانان و نوجوانان پسر که بیشتر در شهرستانهای شیروان و ایوان مرسوم بوده است، در ابتدای شب دور هم جمع شده و هر کدام یک چوب دستی برداشته و همگی به در منازل آبادی و روستا میرفتند.
افراد جلوتر سردسته بودهاند و چند چوب دستی بر درب منزل یا بر روی سیاه چادر نواخته و سپس یکصدا میگفتند «شلی مِلی» یعنی هرگز نمیروم تا چیزی ندهی، عدهای دیگر و یا همگی ادامه میدادند «خال دقولی» به معنی نشانهای روی پایش است.
در این رسم این گونه طلب مواد غذای و خوراکی میکردهاند و صاحب منزل مقداری آرد یا خرما و گاهی پول نقد به آنها میداد و آنها یک صدا میگفتند «أُسا خُویُو چکًوُ شِی، خُودا کُورد نًه کُوشِی» به معنی استاد (خدا) خودش با چکشش، خداوند پسرت را نکشد و آنگاه میرفتند و اگر صاحب منزل چیزی نمیداد آنگاه همه در این عبارت میگفتند که خداوند پسرت را بکُشد و اگر پسر نداشت مرد خانه را نفرین میکردند (چه بسا پسر خانواده درمیان جمع بود و جرأت مخالفت نداشت).
سپس چند چوب دستی محکم بر درب خانه یا روی سیاه چادر زده وسراغ منزل دیگری میرفتند و در آخر همه مواد غذایی را بین خود تقسیم و آردها را در دکان محل فروخته و در عوض مواد غذای خریده و بین خود تقسیم میکردند و در این میان هیچگاه به درب منزل کسانی که فقیر و بیبضاعت بودند نمیرفتند.
امروزه که روزگار تغییرات بسیار کرده و در کنار آن خلق و خوی مردم نیز عوض شده است و حتی بیماران بستری در بیمارستان ها نیز تعدادشان بیشتر شده است، برخی از مردم ایلام و به ویژه جوانان این شب را در کنار سالمندان و بیماران بستری می گذرانند تا برای آنها نیز شب چله خوبی رقم بخورد.
گزارش از محسن ربیزاده
انتهای پیام/