سقوط ۱۷میلیارد دلاری مصرف ارزی در سال ۹۴
صرف نظر از گرانی مصنوعی و دستوری دلار طی هفتههای اخیر که نماد اتحاد و رسوخ بخش خصوصی در دفتر ریاست جمهوری است، باید مشخص شود سود گرانی دلار به کجا میرود زیرا هزینهاش مشخص است که در سبد مردم اعمال میشود.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، افزایش صادرات نفتی و غیرنفتی و سقوط 17 میلیارددلاری واردات رسمی و غیررسمی کالا (قاچاق) در سال 94 که این روند نیز در سال 95 تکرار شده است، از منظر اقتصادی نویددهنده کاهش بهای ارز در کشور است، حال جا دارد مجلس شورای اسلامی، وزیر اقتصاد، رئیس کل بانک مرکزی و رئیس اتاق بازرگانی ایران را به مجلس دعوت کند تا ببینند چطور میشود که به رغم کاهش مصارف ارزی و افزایش منابع ارزی کشور، بهای دلار به 4040 تومان میرسد.
طی هفتههای گذشته شاهد افزایش بیدلیل بهای دلار و عبور آن از منطقه 4هزار تومان بودیم و نکته خندهدار این است که این اتفاق در حالی رخ میدهد که حداقل در سال 94 مصارف ارزی ایران (واردات و قاچاق کالا) حدود 17میلیارد دلار کاهش یافته و در مقابل منابع ارزی ایران از محل صادرات نفت و غیرنفتی افزایش داشته است.
افت واردات و قاچاق
طبق آمار رسمی گمرک در سال 1394، در مجموع 41میلیارد و 499 میلیون دلار کالا وارد کشور شد. این در حالی است که در سال 1394 به میزان 12میلیارد و 70میلیون دلار ارز کمتری نسبت به سال1393 صرف واردات شده و این روند (افت واردات) در سال جاری نیز ادامه یافته است زیرا مطابق آمار گمرک، میزان واردات در نیمه ابتدایی سال 95 نیز 20 میلیارد و 308 میلیون دلار گزارش شده که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته با افت 61/ 2 درصدی مواجه بوده است.
از سوی دیگر به گواه ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز در سال 94، قاچاق کالا و ارز از محدوده 20 میلیارد دلار به محدوده 15میلیارد دلار رسیده است و ادعا شده در سال جاری نیز کاهش قاچاق کالا و ارز ادامهدار باشد. واردات رسمی و غیررسمی به عنوان مهمترین مصارف ارزی ایران است، فقط در سال 94، حدود 17میلیارد دلار کاهش یافته و این روند در نیمه ابتدای سال نیز ادامه یافته است.
همچنین، آمار منتشر شده از سوی گمرک ایران نشان میدهد در نیمه نخست سال جاری، میزان صادرات 21 میلیارد و 706 میلیون دلار گزارش شده که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته 6 درصدی داشته است، این در حالی است که محصولات پتروشیمی به ارزش 9 میلیارددلار و میعانات گازی به ارزش 3 میلیارد و 496 میلیون دلار جزو عمده اقلام صادراتی کشور در نیمه ابتدایی سال جاری به شمار میرود. بدین ترتیب منابع ارزی ایران نیز از محل صادرات کالاهای غیرنفتی در حال رشد است.
ازسوی دیگر طی سالهای اخیر در جریان مذاکرات هستهای بسیاری از منابع ارزی ایران که در خارج از کشور بلوک بود آزاد شد و دولت یازدهم به این ارزها دست یافت و در کنار این مورد شاهد رشد تولید نفت نیز بودیم، بدین ترتیب رشد بهای ارز این بار خیلی مضحک و غیرواقعی بود و پذیرشش اصلاً امکانپذیر نیست، در همین راستا باید دولت یازدهم گزارش عملکرد ارزی خود را پیش از تحویل دولت به دولت آتی به مردم ارائه دهد.
مجلس حداقل سؤال کند
در شرایط کنونی حداقل مجلس شورای اسلامی باید از وزیر اقتصاد، رئیس کل بانک مرکزی و رئیس اتاق بازرگانی دعوت به عمل آورد تا در رابطه با رشد بهای دلار واقعیتها را با 80 میلیون ایرانی در میان بگذارند و در همین ارتباط مرکز پژوهشهای مجلس باید یک گزارش مبسوط تهیه ببیند.
بورس ارز راهاندازی شود
وقتی بانک مرکزی و دولت در تنظیم بازار ارز صداقت ندارند باید بورس ارز در کشور راهاندازی شود تا مردم بدانند فروشنده و خریدار ارز درکشور چه اشخاص حقیقی و حقوقی هستند، این در حالی است که این شائبه نیز در کشور شکل گرفته که صادرکنندگان کالا، اصلاً ارزهای خود را وارد کشور نمیکنند و در خارج از کشور سرمایهگذاری میکنند، این در حالی است که با راهاندازی بورس ارز تمامی مشخصات عرضه کننده و تقاضاکننده ارز در سامانههای بورس ثبت و ضبط میشود.
سود دلار 4هزار تومانی کجا میرود؟
از دیگرسو، صرف نظر از گرانی مصنوعی و دستوری دلار طی هفتههای اخیر که نماد اتحاد و رسوخ بخش خصوصی در دفتر ریاست جمهوری است، باید مشخص شود سود گرانی دلار به کجا میرود زیرا هزینهاش مشخص است که در سبد مردم اعمال میشود.
در حالی اختلاف بهای دلار دولتی و آزاد به محدوده 700تومان رسیده که باید دید منابع ارزی نفتی که متعلق به ملت ایران است با چه نرخی به فروش میرسد، به نظر میرسد بانک مرکزی ایران به عنوان متولی تنظیم بازار ارز و همچنین تکتک صادرکنندگان عمده کالا همچون پتروشیمیها، میعانات گازی و... باید گزارش شفاف هفتگی به ملت ایران دهند و بگویند در این مدت چه مقدار ارز و با چه نرخی به بازار ارز تزریق و چه میزان سود کسب کردهاند. همانطور که عنوان شد امروز در کشور ایران بیش از هر زمان دیگری نیاز به یک بازار شفاف ارزی داریم تا بدانیم بانک مرکزی و صادرکنندگان با چه نرخی ارزهایشان را در بازار تزریق میکنند و خریداران ارز چه کسانی هستند.
اگر خریداران عمده ارز واردکنندگان و قاچاقچیان هستند، باید بدانیم که این افراد فقط در سال 94، 17میلیارد دلار ارز کمتری صرف تجارت قانونی و غیرقانونی خود کردهاند و اگر مردم خریدار ارز هستند، اصلاً مردم چنین نقدینگیای ندارند که بخواهند به یکباره چند میلیارد دلار ارز از بازار خریده و بازار را متلاطم کنند. به هر ترتیب هزینه عدم شفافیت در بازار ارز را اقشار متوسط و ضعیف جامعه ایران میدهند زیرا گرانی ارز به تورم تبدیل شده و بیش از پیش در سبد هزینه آنها فشار میآورد و باید بساط گرانی و حاشیه سود و کسب درآمدها از تسعیر نرخ ارز برای همیشه برچیده شود.
منبع: جوان
انتهای پیام/