زیروبم یک «جبهه» تازه‌تأسیس / محوریت جامعتین را قبول‌داریم
عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری می‌گوید: تشکل‌های اصولگرا کار خود را می‌کنند اما درباره یک موضوع خاصی که باید اصولگراها به وحدت برسند از راهبرد جبهه مردمی نیروهای انقلاب تبعیت خواهند کرد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، اصولگرایان و انتخابات ریاست جمهوری معادله ای که هرچه زمان می گذرد پیچیده تر می شود. نمونه اش مکانیزم همگرایی است که تحت نام جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی روز 5 دی با رویکردی فراجناحی اعلام موجودیت کرد و گفت «در نخستین گام به تشکیل مجمع مردمی نیروهای انقلاب همت خواهد گماشت و این مجمع برخاسته از متن نیروهای مؤمن و انقلابی سراسر کشور است»
محمد ناظمی اردکانی که تاکید دارد تکثر در جریان اصولگرایی باعث شکسته شدن آرا می شود، اظهار کرد: «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی همان سازوکار وحدت اصولگرایان در انتخابات سال 96 است، همچنین بعد از انتخابات جنبه راهبردی خواهد داشت تا این حرکت نویی که ایجاد شده تداوم پیدا کند.»
اینکه چقدر این سازوکار مورد پذیرش و اقبال گروه های اصولگرا قرار می گیرد موضوعی است محمد ناظمی اردکانی عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری درباره آن گفت: هر تشکلی کار خودش را می کند اما درباره یک موضوع خاصی که باید اصولگراها به وحدت برسند و به مصلحت است که به وحدت نظر برسند آنجا است که از راهبرد جبهه مردمی تبعیت خواهند کرد چون به نفع جریان های اصولگرا است که تبعیت کنند.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.
روند وحدت و مکانیزمی که اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری دنبال می کنند به کجا رسید؟
تأسیس جبهه مردمی انقلاب اسلامی یکی از سازوکارهاست هم جنبه تاکتیکی و هم جنبه راهبردی دارد یعنی تصمیم آن است که در کوتاه مدت به سازوکارهایی برای وحدت در انتخابات سال 96 برسند و هم جنبه راهبردی خواهد داشت تا این حرکت نویی که ایجاد شده تداوم پیدا کند.
شما می گویید جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی سازوکار وحدت اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 را تعریف می کند اما خود این جبهه اعلام کرده می خواهد حرکتی فراجناحی انجام دهد، این دو تعریف چه طور با هم قابل جمع است؟
این جبهه که در حال پیگیری مراحل شکل گیری اش است فراتر از تشکل های اصولگرایی است که در حال حاضر موجودیت پیدا کردند و فعالیت می کنند. در واقع هم تشکل هایی که جنبه قشری دارند و در لایه های مختلف اجتماعی فعالند و هم تشکل هایی که فراتر از آن هستند این جبهه فراتر از آن ها است. یعنی شامل تشکل ها است ولی اینگونه نیست که تبعیت کند از یک تشکیلات خاص سیاسی اصولگرا. همین اعضایی که حمایت کردند یا حمایت می کنند یا بیانیه را امضا کردند از همه سلایق سیاسی جریانات اصولگرا هستند.
یعنی اگر مثلا این جبهه به نتیجه برسد که نامزدش در انتخابات ریاست جمهوری آقای عارف است آیا اصولگرایان این نظر را می پذیرند؟
جبهه مردمی نیروهای انقلاب هنوز وارد این مرحله نشده که کمیته هایی را داشته باشد برای بررسی موضوعاتی که در زمینه های مختلف باید صورت بگیرد. قطعا در آتیه نزدیک با توجه به اینکه یک فراخوانی از استان ها و شهرستان ها نیز خواهد بود مجمع یا مجلس اصولگرایان شکل می گیرد آن وقت است که مجمع، افرادی را انتخاب می کند آن جمع منتخب هر تصمیم گرفتند همه جریان ها و تشکل های سیاسی اصولگرا تبعیت خواهند کرد. 10 نفری که روز 5 دی موجودیت جبهه را اعلام کردند هیأت موسس هستند. نکته دیگر آنکه جبهه مردمی رویکرد انقلابی دارد یعنی می خواهد به جامعه اعلام کند ما می خواهیم ارزش های انقلابی که فراموش شده را احیا و گفتمان انقلاب را دنبال کنیم. آقای رحیمیان یکی از چهره های برجسته در این زمینه است که همواره از نظر شخصیت حقیقی و حقوقی در زندگی شخصی و جمعی خود در پی آن بود که ارزش های مدنظر امام (ره) را زنده نگه دارد بنابراین نه برچسب اصلاح طلبی و نه برچسب اصولگرایی می توان به او زد.
جبهه مردمی نیروهای انقلاب حالت تشکیلاتی ندارد بلکه افراد کنار هم قرار گرفتند، درست است؟
به نوعی می شود گفت برایند همه تشکل های اصولگرا است.
یعنی وقتی آقای ابوترابی فرد و سالک از جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی حمایت کردند، به مثابه آن است که جامعه روحانیت مبارز تهران این حمایت را انجام داده است؟ به عبارت دیگر وقتی شما در جمع حامیان جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی هستید یعنی جبهه پیروان خط امام و رهبری از حامیان جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی است؟
اشخاص هم بعضا شخصیت حقیقی شان است بعضا شخصیت حقوقی شان اما الان افرادی که امضا کردند شخصیت حقیقی شان بوده است مگر اینکه یک تشکلی اعلام حمایت کند این می شود شخصیت حقوقی آن فرد.
210 نفری که از جبهه مردمی نیروهای انقلاب حمایت کردند نماینده تشکل که نبودند همه افراد حقیقی هستند؟
بله، همه افراد بودند بعضا در تشکل های سیاسی عضو یا دبیر یا از اعضای موثر هستند. البته کسانی به نام هم حضور دارند که عضو هیچ کدام از تشکل های سیاسی نیستند.
تا پیش از اعلام موجودیت جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، اصولگرایان در حال تلاش برای تعریف یک مکانیزم انتخاباتی مورد توافق میان خود بودند، شما نیز گفتید که جبهه مردمی یکی از سازوکارهای همگرایی اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری است، یعنی این دو خط تلاش به موازات هم پیش می روند تا بعد به هم بپیوندند؟
الان این جبهه برآیند سلایق سیاسی، فکری، نظری و اجرایی اصولگرایان است. یعنی اصولگرایانی که هم در قالب تشکل و هم در قالب افراد حقیقی دارند حمایت می کنند بنابراین در انتخابات آینده یا فعالیت های دیگری که خواهند داشت یک نوع همراهی و همچنین تبعیت خواهد بود.
یعنی خط تلاش گذشته اصولگرایان متوقف خواهد شد و از این به بعد روند همگرایی در قالب جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی پیش می رود؟
کدام قبلی؟
همان روند وحدتی که جبهه پیروان خط امام و رهبری، ایثارگران، رهپویان و پایداری با محوریت جامعه روحانیت مبارز دنبال می کردند.
آن هم در قالب جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی می آید. البته به آن معنا نیست که فعالیت شان تعطیل شود فعالیت هیچ کدام از تشکل های یادشده تعطیل نمی شود اما وقتی در یک موضوعی تصمیم راهبردی می خواهد گرفته شود این جبهه تصمیم می گیرد.
اما جبهه پیروان گفته فقط از مکانیزمی که محوریت جامعه روحانیت مبارز را دارد تبعیت می کند. جبهه مردمی نیروهای انقلاب نسبت خود را با جامعه روحانیت مبارز چگونه تعریف کرده است؟ آیا از جامعه روحانیت مبارز تهران اذن فعالیت گرفته است؟
تا آنجا که اطلاع دارم همه تشکل هایی که محوریت جامعتین را در عرصه های سیاسی پذیرفته بودند به ویژه انتخابات که باید حرف آخر زده شود این جبهه هم محوریت جامعتین را به نوعی قبول دارد و بدون فاصله و زاویه تصمیم می گیرد.
عین عبارت سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری این است که " شورای مرکزی اصولگرایان باید درباره جبهه‌هایی که این روزها اعلام موجودیت می‌کنند تصمیم بگیرد." یعنی آقای سجادی می گوید باید بشینند و بررسی کنند تا ببینند جبهه مردمی نیروهای انقلاب را می پذیرند یا خیر اما شما می گویید همه فعالیت انتخاباتی تشکل های اصولگرا ذیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب تعریف می شود، این دو چه طور با هم قابل جمع است؟
پیشنهاد و نظرات شان را به این جبهه می دهند.
اما آقای سجادی می گوید باید بنشینیم ببینیم چطور با این جبهه طرف ارتباط بشویم. یعنی هنوز برای جبهه پیروان این مسئله جای ابهام است؟
تا آنجا که من اطلاع دارم جبهه پیروان هم موید این جبهه است و از تصمیماتی که این جبهه می گیرد حمایت می کند. حالا نمی دانم جبهه پیروان از جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی اعلام حمایت داشته است یا خیر، اگر نداشتند قطعا در روزهای آتی اعلام می کنند.
جبهه مردمی نیروهای انقلاب اگر در انتخابات ریاست جمهوری به فرض اعلام کند که از نامزدی آقای قالیباف حمایت خواهد کرد همه تشکل های اصولگرا می پذیرند یا هر تشکل می تواند برود نامزد جداگانه معرفی کند؟
بحث مصداق الان مطرح نیست. اصولگرایان با توجه به تجربیات سیاسی و همچنین حضور در عرصه های مختلف ظرفیت های زیادی دارند که بتوانند در انتخابات نقش موثری را ایفا کنند. همان طور که می بینیم از این جریان نامزدهایی در حوزه های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی وجود دارد بنابراین اینکه اصولگرایان بخواهند با تکثر وارد انتخابات 96 شوند این را صحیح نمی دانند چون قطعا رأی شان شکسته می شود و یک تهدیدی برای شان است بنابراین ارزش را این می دانند که به وحدت برسند یعنی تکثر زمانی ارزش می شود که به وحدت برسند. این جبهه همه تلاشش را می کند تا این تکثر را به وحدت برساند. این اتفاق که بیفتد جریان های حاضر در مرکز یا استان ها و شهرستان ها تبعیت خواهند کرد.
از جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی توصیف های زیادی شده است، آبادگران 2، جریان سوم، مکانیزم همگرایی نوشده و متفاوت از گذشته و... نظر شما چیست؟
این یک حرکت فراتر از همه تشکل های اصولگرا است یا برآیند رفتار سیاسی همه تشکل های اصولگرا خواهد بود. از طرفی راهی جدید پیش روی نیروهای انقلابی محسوب می شود یعنی همه آنهایی که دل در گروی ارزش های انقلاب دارند امیدشان بر این است که این جبهه بتواند این مسیر را طی کند بنابراین نه می شود گفت یک تشکل جدید اصولگرایی است و نه راه سوم محسوب می شود.
آقای مصباحی مقدم اعلام کرد "مکانیزم وحدت مدنظر جامعه روحانیت تا آخر دی ماه اعلام می شود" از این حرف بر می آید که جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی را به عنوان یک مکانیزم وحدت برای اصولگرایان درنظر ندارند.
بله، این راه جدیدی که پیش راه نیروهای انقلاب گشوده شده را قطعا ایشان هم تأیید می کند.
آقای مصباحی مقدم هم جبهه مردمی را تأیید کرد اما مثل شما گفت "یکی از سازوکارهای همگرایی اصولگرایان است و ما سازوکار مدنظر خودمان را آخر دی اعلام می کنیم".
تشکل های اصولگرا، جامعه روحانیت را در همه عرصه های انتخاباتی محور می دانستند پیشنهادها و سازوکارهای خودشان را برای رسیدن به وحدت و اینکه مصداق واحدی را معرفی کنند به جامعه روحانیت می دهند و به جبهه مردمی نیروهای انقلاب نیز این پیشنهادها را خواهند داد. به هر جهت با خرد جمعی که دارد شکل می گیرد این خرد جمعی به نفر واحد می رسد. در واقع جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی فرایند اصلاح شده ای از مکانیزمی است که اصولگرایان در انتخابات مجلس دهم تجربه کردند.
آقای رئوفیان شکل اعلام موجودیت و نوع مواضع جبهه مردمی نیروهای انقلاب را به مشابه جبهه پایداری دانستند آیا این تشابه را قبول دارید؟
خیر اصلا این طوری نیست. پایداری هم در همین راستا عمل خواهد کرد بعید می دانم جبهه پایداری بخواهد سازوکار جداگانه ای داشته باشد.
منظور آقای رئوفیان این بود که نوع به وجود آمدن جبهه مردمی نیروهای انقلاب و ادعاهایی که دارد مشابه جبهه پایداری است چون جبهه پایداری هم وقتی اعلام موجودیت کرد می گفت ما خالص ترین اصولگراها هستیم بقیه باید به ما پیوندند، نظر شما چیست؟
خیر اصلا اینگونه نیست. همه چهره های انقلابی را ما در این فراینده تأسیس جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی می بینیم. من کمتر در محفل های سیاسی حضور چنین چهره هایی را دیده ام. چهره هایی که کمترین نقطه ضعفی در زندگی شخصی، اجتماعی و اداری شان وجود ندارد. این انتظار و امیدواری وجود دارد که راه جدیدی برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی باشد. چه بسا این جبهه در انتخابات سال آینده به صورت مقطعی حضور نداشته باشد اما اگر ببیند موضوع انقلاب و تداوم ارزش های انقلاب مطرح است حضور پررنگی خواهد داشت. این جبهه جنبه های راهبردی را دنبال می کند اما اجرای هر راهبردی آن نیست که در کوتاه مدت هم تصمیماتی که باید اتخاذ شود اتخاذ نکند. جبهه مردمی نیروهای انقلاب جبنه تاکتیکی ندارد اما آنجا که لازم است تاکتیکی عمل کند، عمل خواهد کرد.
یعنی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی برای کل جریان اصولگرا راهبرد تعریف می کند؟
برایند افکار و اندیشه های آنها هم خواهد بود.
یعنی هم راهبرد تعریف می کند و هم برآیند افکار و اندیشه های آنها خواهد بود؟
نه اینکه بیاید برای آنها راهبرد تعیین کند. خیلی متفاوت است کار و فعالیت جبهه مردمی نیروهای انقلاب جنبه راهبردی خواهد داشت. یک جبهه است و تشکل های اصولگرا هم حمایت کردند.
راهبردهایی که جبهه مردمی تعیین می کند تشکل های اصولگرا ملزم به تبعیت هستند یا اختیار در تبعیت دارند؟
هر تشکلی کار خودش را می کند اما درباره یک موضوع خاصی که باید اصولگراها به وحدت برسند و به مصلحت است که به وحدت نظر برسند آنجا است که تبعیت خواهند کرد چون به نفع جریان های اصولگرا است که تبعیت کنند.
تشکل های اصولگرا ملزم به تبعیت هستند یا به نفع شان است که از راهبرد جبهه مردمی را تعبیت کنند؟
این نیست که ملزم باشند. یک تشکلی که از جبهه مردمی حمایت می کند حمایتش معنا دارد ژرف معناش تبعیت را می آورد. یک وقتی تشکلی سطحی حمایت می کند اما زمانی با عمق تحلیلی که دارد اعلام حمایت می کند، پس به همان اندازه نیز تبعیت خواهد داشت.
در مجموع تشکل های اصولگرا تعهدنامه ای را به نفع جبهه مردمی نیروهای انقلاب امضا نکردند؟
خیر اصلا این موضوع وجود نداشته است.
منبع:خبرآنلاین
انتهای پیام/
