تجلیل از آیتالله هاشمى رفسنجانى(ره)
درگذشت ناگهانى رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام در هفتهاى که گذشت، خبرى تکاندهنده و غافلگیرکننده براى همگان بود و باعث ناراحتى جمع بسیارى از خانوادهها و دوستان و همرزمان سابق و همکاران بعد از انقلاب ایشان گردید.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، درگذشت ناگهانى ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام، حجتالاسلام و المسلمین آقاى حاج شیخ اکبر هاشمى رفسنجانى که رهبرى معظم انقلاب اسلامى او را رفیق دیرین و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامى و همکار دوران طولانى پس از انقلاب اسلامى خواندند، یکى از حوادث مهم و نیازمند توجه هفته گذشته است.رهبر معظم انقلاب این مصیبت را سخت و جانکاه نامیده و در پیام خود بیان داشتند: «با دریغ و تأسف، خبر درگذشت ناگهانى رفیق دیرین و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامى و همکار نزدیک سالهاى متمادى در عهد جمهورى اسلامى، جناب حجتالاسلام والمسلمین آقاى حاج شیخ اکبر هاشمى رفسنجانى را دریافت کردم. فقدان همرزم و همگامى که سابقهى همکارى و آغاز همدلى و همکارى با وى به پنجاه و نه سال تمام مىرسد، سخت و جانکاه است.»
در این میان چند نکته مهم و قابل توجه است:
1. ضرورت توجه به محتواى پیام رهبر معظم انقلاب اسلامى.
2. ضرورت توجه به جایگاه مهمى که آقاى هاشمى در نظام اسلامى خصوصا تا قبل از چند سال اخیر داشتند.
3. اهمیت خدمات و تلاشهاى آقاى هاشمى رفسنجانى در طول سالهاى قبل و بعد از انقلاب اسلامى.
4. ضرورت مقابله با تلاشهاى دشمن و خناسان در جدا کردن آقاى هاشمى رفسنجانى از انقلاب و رهبرى که البته دشمنان در این تلاش بهطور کلى ناموفق بودند و نتوانستند رابطه میان آقاى هاشمى را با انقلاب و نظام اسلامى بگسلند.
5. از این پس نیز نباید اجازه داد گروهى منحرف و خناس اسم و جایگاه و یاد و خاطره آقاى هاشمى را به خود اختصاص دهند و در برابر نظام اسلامى مصادره کنند.
* درگذشت ناگهانى ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام
درگذشت ناگهانى رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام در هفتهاى که گذشت، خبرى تکاندهنده و غافلگیرکننده براى همگان بود و باعث ناراحتى جمع بسیارى از خانوادهها و دوستان و همرزمان سابق و همکاران بعد از انقلاب ایشان گردید. البته کهولت سن ایشان که بالغ بر 82 سال سن داشتند و نیز برخى بیمارىهاى سابق مطرح بوده و هست و مرگ این قاصد الهى است که همگان با آن مواجه خواهند شد؛ اما خبر ناگهانى درگذشت ایشان باعث بهت و اندوه بسیارى گردید.
در این میان رهبر معظم انقلاب که ازجمله نزدیکترین افراد بهلحاظ فردى و شخصى به آقاى هاشمى رفسنجانى بودند و به تعبیر صریح خودشان 59 سال بر رفاقت و دوستى ایشان مىگذشت، همانند خانواده و اطرافیان نزدیک آقاى هاشمى از این مسأله متأثر و ناراحت شدند تا حدى که خود این خبر را جانکاه و سخت خواندند.
* نگاهى به فرازهاى مهم پیام رهبر معظم انقلاب
پیام رهبر معظم انقلاب اسلامى در مورد آقاى هاشمى رفسنجانى و درگذشت ناگهانى این رفیق دیرین و همرزم و همگام سابق، داراى فرازهاى مهمى است که شایسته است به آن توجه شود. این فرازها را مىتوان در بخشهاى زیر خلاصه کرد:
1. دریغ و تأسف از این خبر ناگهانى سخت و جانکاه.
2. هاشمى رفیق دیرین و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامى و همکار نزدیک سالهاى متمادى در عهد جمهورى اسلامى.
3. سابقهى طولانى دشواریها و تنگناهایى که در این دهها سال، هاشمى و رهبرى بهصورت مشترک داشتهاند.
4. هوش وافر و صمیمیت کمنظیر هاشمى در آن سالها، تکیهگاه مطمئنى براى همه بهویژه رهبرى معظم بوده است.
5. اختلافنظرها و اجتهادهاى متفاوت هاشمى در برهههائى از این دوران طولانى، هرگز نتوانست پیوند رفاقت هاشمى را با رهبرى بهکلى بگسلد.
6. وسوسهى خناسانى که در سالهاى اخیر با شدّت و جدیت در پى بهرهبردارى از این تفاوتهاى نظرى بودند، نتوانست در محبت شخصى عمیق هاشمى نسبت به رهبرى خلل وارد آورد.
7. هاشمى نمونهى کمنظیرى از نسل اوّل مبارزان ضد ستمشاهى و از رنجدیدگان اینراه پرخطر و پرافتخار بود.
8. هاشمى سالها زندان و شکنجه و نیز سالها خدمات مهم در دوران جنگ و ریاست مجلس و مجلس خبرگان و غیره به همراه دارد.
9. با فقدان هاشمى، اینجانب هیچ شخصیت دیگرى را نمىشناسم که تجربهاى مشترک و چنین درازمدت را با او در نشیب و فرازهاى این دوران تاریخساز به یاد داشته باشم.
این نه محور، برخى از اصلىترین محورهاى موجود در پیام رهبر معظم انقلاب در درگذشت دوست دیرین و همکار صمیمى بعد از انقلاب است. از این جهت علاوه بر توجه به فرازهاى مهم پیام رهبر معظم انقلاب، شایسته است که به محورهاى زیر و نکاتى که طرح مىشود، توجه کافى صورت گیرد.
ضرورت توجه به جایگاه مهمى که آقاى هاشمى در نظام اسلامى خصوصا تا قبل از چند سال اخیر داشتند.
مسلما ریاست فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، در سالهاى طولانى پس از انقلاب اسلامى ازجمله شخصیتهاى برجسته انقلاب و نظام بوده است که تا همین چند سال اخیر از برجستهترین افراد و بهنوعى جزو اصلىترین سران نظام اسلامى محسوب مىگشتند. هرگونه اقدام و برنامهاى در بزرگداشت ایشان و یا مراسمات مربوط به درگذشت ایشان باید با توجه به این سابقه و این جایگاه صورت گیرد.
* اهمیت خدمات و تلاشهاى آقاى هاشمى رفسنجانى در طول سالهاى قبل و بعد از انقلاب اسلامى
علاوه بر جایگاه مهمى که ریاست فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام در طول سالهاى پس از انقلاب داشتند، باید خدمات و اقدامات مهمى که ایشان در ریاست مجلس شوراى اسلامى و در جنگ تحمیلى و در دوران پس از جنگ در مسؤولیتهاى مختلف داشتند، مورد توجه قرار گیرد. آقاى هاشمى رفسنجانى ازجمله کسانى است که در طول سالهاى انقلاب و بعد از انقلاب خدمات فراوانى داشته و مسؤولیتهاى مهم و خطیرى را در نظام اسلامى به انجام رسانده و در نهایت نیز در پست مهم ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام که بازوى مشورتى رهبرى معظم انقلاب است، فعالیت مىکرد.
ضرورت مقابله با تلاشهاى دشمن و خناسان در جدا کردن آقاى هاشمى رفسنجانى از انقلاب و رهبرى که البته دشمنان در این تلاش بهطورکلى ناموفق بودند و نتوانستند رابطه میان آقاى هاشمى را با انقلاب و نظام اسلامى بگسلند.
نکتهى مهم دیگرى که باید به آن توجه داشت این است که در طول سالهاى اخیر و بهواسطه برخى تحولات سیاسى، شرایطى پیش آمد که خناسانى در جدا کردن آقاى هاشمى از نظام اسلامى و ایجاد نقار میان او و سایر مسؤولان کشور ازجمله رهبر معظم انقلاب طمع کردند. این خناسان تلاش مىکردند تا آقاى هاشمى را بهنوعى مخالف نظام جلوه دهند و تلاش مىکردند که با دمیدن بر برخى اختلافات، زمینهى جداشدن آقاى هاشمى را از نظام اسلامى فراهم سازند. این در حالى بود که هاشمى از نیروهاى اصلى نظام اسلامى بوده و از یاران اصلى امام خمینى و رهبرى معظم انقلاب در ایجاد و تثبیت نظام اسلامى بوده است. تبلیغات رسانههاى بیگانه و برخى از عناصر ضد انقلاب در سالهاى اخیر به گونهاى بود که گویى هاشمى از انقلاب جدا شده است و جزو اپوزیسیون نظام اسلامى است! حال آنکه هاشمى در جایگاهى مهم در درون نظام بود و در انتخاباتهاى مهمى در سالهاى اخیر گاه از سوى مردم انتخاب شده و راى آورده بود و گاه مردم به دیگران و گروههاى دیگرى میل و رغبت نشان داده بودند. در هر صورت تلاش دشمنان نظام براى جدا کردن هاشمى از نظام و انقلاب به ثمر ننشست.
از این پس نیز نباید اجازه داد گروهى منحرف و خناس اسم و جایگاه و یاد و خاطره آقاى هاشمى را به خود اختصاص دهدند و در برابر نظام اسلامى مصادره کنند.
در نهایت باید توجه داشت که از این پس نیز نباید گذاشت این خناسان پشت اسم و جایگاه ریاست فقید مجمع تشخیص مصلحت، مخفى شده و به گونهاى جلوه دهند که این شخصیت برجستهى تاریخ انقلاب به مخالفان نظام تعلق داشته است. حقیقت آن است که ریاست فقید مجمع تشخیص مصلحت، غالب عمر خود را در دفاع از نظام و انقلاب گذرانده بود و خود را فدایى انقلاب اسلامى و اسلام مىدانست و اجازه دادن به گروهى منحرف و خناس براى مصادره کردن اسم و جایگاه و یاد و خاطره آقاى هاشمى کار درستى نیست و از اینجهت باید از چنین حرکتهاى خلافى جلوگیرى بهعمل آید.
نیمنگاهی به زندگینامه و شخصیت یار سفرکرده انقلاب
بدونشک کسیکه مقام معظم رهبرى در پیام تسلیت فوتش در عین اشاره به اختلافاتش با ایشان، این اختلافات را اجتهادى و متوجه مباحث نظرى مطرح مىفرماید و از او با تعابیرى همچون رفیق دیرین و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامى و همکار نزدیک سالهاى متمادى در عهد جمهورى اسلامى، همرزم و همگامى که سابقهى همکارى و آغاز همدلى و همکارى با وى به پنجاه و نه سال تمام مىرسد، شخصى داراى هوش وافر و صمیمیت کمنظیر، نمونهى کمنظیرى از نسل اوّل مبارزان ضد ستمشاهى و از رنجدیدگان اینراه پرخطر و پرافتخار یاد میکند و فقدان او را سخت جانکاه عنوان و مىفرمایند هیچ شخصیت دیگرى را نمىشناسم که تجربهاى مشترک و چنین درازمدت را با او در نشیب و فرازهاى این دوران تاریخساز به یاد داشته باشم، شخصیتى با عظمت دارد که البته خناسانى در سالهاى اخیر با شدّت و جدیت در پى بهرهبردارى از این تفاوتهاى نظرى بودند.
* خلاصهاى از حیات سیاسى - اجتماعى هاشمى
در سال 1313 در رفسنجان متولد شد. در سال 1327 براى تحصیل علوم دینى به قم رفت و حدود سالهاى 36 و 1335، در درسهاى امام شرکت داشت. در همان زمان، با جمعى از همفکران خود ازجمله دکتر باهنر، نشریه «مکتب تشیع» را منتشر مىساخت. پس از واقعه حمله به مدرسه فیضیه در سال 1342، دستگیر شد و براى انجام خدمت سربازى به ارتش فرستاده شد، اما پس از دو ماه بهدلیل فعالیتهاى سیاسى تحت تعقیب قرار گرفت و از پادگان باغشاه فرار کرد. وى در زمان زندگى نیمه مخفى، موفق به ترجمه و نشر کتاب «سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار» شد.
در سال 1343، بهدلیل ارتباط با «هیأتهاى مؤتلفه اسلامى» و نشر عقاید انقلابى و اسلامى دستگیر و به مدت 4 ماه در زندان قزلقلعه زندانى شد. پس از آزادى، کتاب «امیرکبیر قهرمان مبارزه با استعمار» را تألیف و منتشر کرد. در سال 1345 در پى دستگیرى عدهاى از فقها و مراجع، از قم گریخت و در تهران بهصورت مخفیانه زندگى کرد تا اینکه بار دیگر در سال 1346 به اتهام فعالیت براى بر هم زدن مراسم تاجگذارى و نیز ارتباط با امام(ره) در نجف، بازداشت و به مدت سه ماه زندانى شد. او تا سال 1354 چندین بار به اتهام فعالیتهاى سیاسى دستگیر و مجموعا چهار سال و پنج ماه زندان شد تا اینکه در آستانه پیروزى انقلاب به همراه عدهاى از دیگر زندانیان، بر اثر فشار مردم آزاد شد.
چند روز پس از آزادى، به همراه هیئتى که از سوى امام(ره) مأمور حل مشکل تأمین سوخت داخلى بودند، به خوزستان رفت تا برنامهاى براى اعتصاب کارگران و میزان تولید نفت به اندازه مصرف داخلى تهیه کند، سپس به فرمان امام(ره) به عضویت شوراى انقلاب درآمد.
او با همکارى تنى چند از مبارزان ازجمله آیتالله مطهرى، هماهنگى برنامههاى گوناگون مرکز رهبرى انقلاب یعنى منزل امام(س) را بر عهده داشت. او از سوى امام(ره) براى قرائت فرمان تاریخى تشکیل دولت موقت انتخاب شد. پس از پیروزى انقلاب به نمایندگى از سوى مردم تهران در مجلس اول و دوم و شوراى اسلامى حضور یافت و به ریاست مجلس برگزیده شد. پس از رحلت حضرت امام خمینى(ره) و انتخاب آیتالله خامنهاى براى رهبرى، وى در پنجمین دوره انتخابات ریاستجمهورى شرکت کرد و براى دو دوره پیاپى با رأى مردم به مقام ریاستجمهورى رسید و پس از جنگ تحمیلى وظیفهى دشوار سازندگى کشور را بر عهده گرفت. پس از پایان دوره دوم ریاست جمهورى، از سوى رهبر انقلاب اسلامى به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد.
هاشمى سیاستمدار ایرانى بود که بهعنوان یکى از پرنفوذترین شخصیتهاى سیاسى جمهورى اسلامى شناختهشد. او از 12 مرداد 1368 تا 12 مرداد 1376 چهارمین رئیس جمهور ایران بود. پیش از آن وى اولین رئیس مجلس شوراى اسلامى از سال 1359 تا 1368 بود. در طول جنگ ایران و عراق رفسنجانى بهعنوان نماینده رهبر در شوراى عالى دفاع عملاً فرماندهى نیروهاى مسلح را برعهده داشت. رفسنجانى از ابتداى ایجاد مجمع تشخیص مصلحت نظام تا زمان مرگ ریاست این نهاد را برعهده داشت. او در همه ادوار مجلس خبرگان رهبرى نمایندگى استان تهران در آنرا بر عهده داشت و از 1386 تا 1390، دومین رئیس این مجلس بود. آقاى رفسنجانى رئیس هیأت مؤسس و هیأت امناى دانشگاه آزاد اسلامى بود.
او یکى از تعیینکنندهترین سیاستمداران ایران، دوست نزدیک آیتالله خامنهاى و شاگرد و از صاحبان اسرار امام خمینى و رازدار اسرار جمهورى اسلامى ایران بود.
قبل از پیروزى انقلاب او یکى از اعضاى شوراى انقلاب اسلامى شد. او از بدو تشکیل این شورا، یکى از قدرتمندترین چهرههاى آن بود. همچنین او مدتى معاونت و سپس سرپرستى وزارت کشور را بر عهده گرفت.
او یکى از 28 عضو اولیه و مؤسس جامعه روحانیت مبارز (یک تشکل راستگراى سنتى) و همچنین یکى از اعضاى مؤسس حزب جمهورى اسلامى در سال اول پس از انقلاب بود.سالها بعد، باز او بود که در کنار رهبرى معظم درخواست انحلال این حزب را به امام عرضه کرد.
در میان اسامى تصمیمگیرندگان و صاحبان فکر و ایدههاى اثرگذار در دفاع مقدس، نام یکى از فرماندهان همواره خودنمایى مىکند. این فرمانده بر اساس لیاقت و تدبیر بالاى خود توانست نظر امام راحل را به خود جلب کند و بر اساس حکم بنیانگذار انقلاب اسلامى فرماندهى جنگ را در دست بگیرد.
هاشمى در دوره جنگ، علاوه بر ریاست مجلس، یکى از ائمه جمعه موقت تهران (تا سى سال بعد)، نماینده امام در شوراى عالى دفاع (بعد از شهادت مصطفى چمران در سال 1360)، و جانشین فرمانده کل قوا در ماههاى پایانى جنگ ایران و عراق بود.
بدونتردید، هاشمى نقش اساسى براى هدایت به موضوع رهبرى رهبر معظم در خبرگان ایفا کرد. او در مجلس خبرگان دو خاطره تعریف کرد که بر اساس آن امام در زمان حیات خود جانشینى آیتالله خامنهاى بر منصب رهبرى را تأیید کرده بود.
* جایگاه و شخصیت سیاسى
ازآن زمان که انقلاب اسلامى در سرزمین ایران روى دادوچهره خودرا نمایان ساخت،بانام خاطرهانگیزونقش آفرین هاشمى رفسنجانى پیوندوگره ناگسستنى خوردودراذهان جامعه نقش جاودانه بست در هرصحنه ازانقلاب وموجهاى توفنده آن،نقش هاشمى کم بدیل بودوجایگاه اوکم نظیر.
ویژگیهاى هاشمى و تیزبینى وهوشیارى ودرک اواززمانه وروزگار،ازاوچهرهاى ممتاز ساخته بودوهم اوبودکهتوانست درهنگامهها وخطرات وتنگناها ودوران صعب چارهگر و گرهگشا باشد.
این چهره روحانى در سیاست و تدبیر کم بدیل، در بردبارى و خویشتندارى کمنظیر، در صلابت و وقار مثالزدنى، در دقت نظر و سنجیده گویى درخور تحسین، در استوارى بر عزم و اعتدال و استقلال شخصیت کممانند، در جامعیت دانش دینى و اجتماعى و سیاسى درخورستایش، در روشن بینى و بلند نظرى نادر، در جامع نگرى و جهانبینى متناسب با روح زمانه و شرایط روز، کم نظیر بود و کمتر انسانى را مىتوان سراغ گرفت که در وى این همه صفات نادرو پسندیده و ستودنى با هم جمع شده باشد.
هاشمى یک روحانى و سیاستمدار چند بعدى و روشنبین بود و در قالب گروه و جریان خاصى نمىگنجیدوظرفیتى فراترداشت.
بلکه گروهها و افراد با ایدهها و گرایشها و اندیشهها و سلیقههاى متفاوت مىتوانستند در سایه منش وروش او بیاسایند و براى سازندگى و پیشرفت کشور تلاش کنند.
هاشمى دربرابر طوفانها و حوادث و موانع، صبر و صلابت و آزادمنشى و اعتدال پیشه کرد و عزت نفس و بلندهمتى و استقلال شخصیت را از دست نداد و همین ویژگىها و برجستگىها از او یک چهره دینى، ملى و سیاسى کم نظیر ساخت.
هاشمى مولود اسلام و انقلاب و مردم وآزمونهاى سترگ بود و خدمات گرانبها و فداکارىهاى او هرگز گم نخواهد شد و از یادها نخواهد رفت و مردم حقشناس هیچگاه منزلت و عظمت او را از یاد نخواهند برد.
* نظر دو مبارز جهانى در مورد هاشمى
نلسون ماندلا کهنه مبارز انقلابى قاره آفریقا در سال 1378 به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اسلامى نوشت: «ما مثل شما نداریم و در تاریخ فراموش نخواهید شد. شما هم، مانند من، براى پیروزى ملتتان در زندان بودید و زیر شکنجه قرار داشتید.
عالىجناب بهخوبى مىدانند که من چه مىگویم که یک روز در زندان برابر با 30 سال است و خیلى خوشحالم که یک مبارز موفق شده تا جمهورى اسلامى ایران را از لحاظ پیشرفت به جایى برساند که درهاى آن بر روى جهان باز است.»
همچنین فیدل کاسترو اسطوره انقلابهاى معاصر آمریکاى لاتین نیز درسال 1380 به آیتالله هاشمى رفسنجانى نوشت: جنابعالى داراى ارزش و تجربیات ارزندهاى هستید که با توافق و هماهنگى همه کار مىکنید و همیشه حمایت مردم را پشت سر خود دارید.
امام خمینى(ره) انقلاب را در سال 1979 پیروز کرد و تا الان حکومت مىکنید؛ چون با اخلاقیات رهبرى مىکنید.
شما انقلابىاى جوان و براى ما و بسیارى از کشورهاى دنیا شخصیت ایدهآلى هستید و ملت کوبا خیلى علاقهمند هستند تا شما را در کوبا زیارت کنند.
شما از قدیمىترین و کارکشتهترین انقلابیون نسل اول هستید و با نفوذ و تجربهاى که دارید خواهید توانست با اقتدار خواستههاى برآمده از جامعه را جامه عمل بپوشانید. هنوز هم موفقیت نسلهاى جوان انقلاب نیازمند تجربه مدیریتى نسلهاى اول انقلابیونى مانند جنابعالى است.»
* نگاهى به برخى آثار قلمى هاشمى
شاید برخى از آثار این شخصیت تأثیرگذار در تاریخ ایران در قرن اخیر بتواند مهمترین آرا و عقاید او را در دورهاى که هنوز با قدرت و حکومت میانهاى نداشت بازنمایى کند.
1- ازجمله این کتابها، نخستین کتابى است که او در سال 1342 ترجمه و منتشر کرد. او ترجمه این کتاب را مهرماه سال 1342 در رفسنجان و زادگاهش «نوق» به پایان برد. رفسنجانى پیش از این و در آخرین شماره نشریه «مکتب تشیع» مقالهاى درباره فلسطین نوشته بود. یکى از کتابهایى که براى نوشتن آن مقاله خوانده بود، کتاب عربى «القضیه الفلسطینیه» نوشتهى اکرم زعیتر، سفیر اردن در ایران بود. این کتاب پس از انتشار به سرعت معروف شد و مخاطبان زیادى پیدا کرد. رفسنجانى نیز این کتاب را بدون گرفتن مجوز از سوى اداره فرهنگ وقت منتشر کرد و باعث ایجاد سروصداى زیادى در برخى از محافل سیاسى و مذهبى شد. او نام این کتاب را «سرگذشت فلسطین» گذاشت و مقدمهاى هم برایش نوشت.
خود هاشمى رفسنجانى درباره این کتاب و مقدمهاش گفته است: «مقدمه را خودم نوشتم که خیلى تند بود؛ چون آن موقع مسأله استعمار جزو مهمترین مسأله مبارزین بود. براى مجوز دچار مشکلى نشد. هرچند در آن زمان گرفتن مجوز هم چندان رسم نبود و سخت نمىگرفتند.»
او همچنین افزوده است: «به اداره فرهنگ رفتم. رییس اداره آدم خوبى بود، کتاب را که دید خوشحال شد، فکرکرد که سیاسى مىشود. هرچند که بعدها بیشتر حساسیت ساواک بهخاطر مقدمه ساواک بود. نویسنده کتاب اکرم زعیتر، سفیر اردن در ایران بود و دانشمندى مورد احترام شناخته مىشد. از اکرم زعیتر در اسناد ساواک با احترام یادشده و گاه با لفظ استاد.»
هاشمى سپس درباره پرفروش شدن این کتاب آورده است: «چاپ اول آن فورا تمام شد. البته چون نشریه «مکتب تشیع» را منتشر مىکردم در سراسر کشور نماینده داشتم. براى این کار بودجه نداشتم. قبض پیشفروش تهیه کردم که قیمت آن 5 تومان بود و براى سراسر کشور هم فرستادم. مقدارى از قبضها فروخته شد و پولش براى ما آمد. بعد از پیشفروش با دو تومان تفاوت قیمت 7 تومان مىفروختیم. خوشبختانه در تیراژهاى آن روز مقدار زیادى فروش رفت و ما توانستیم هزینه آنرا جبران کنیم. فورى به چاپ دوم رسیدیم. این دفعه پیشفروش نداشتیم. کتابفروشىها هم فورى به ما پول نمىدادند. مشکل پیدا کردم در همین زمان با آقاى اکرم زعیتر آشنا شده بودم. حاج مصطفى رهنما 300 نسخه از این کتاب را فروخت. حاج مصطفى قبل از من به قضیه فلسطین پرداخته بود؛ منتها در حوزه نبود؛ در تهران بود. آن 300 نسخه را به سفارتخانهها و افرادى که به ایشان مراجعه مىکردند مىداد. فکر مىکردم پولش را از اتحادیه عرب گرفت. اتحادیه عرب آن موقع ملجا مبارزات فلسطین بود. واقعا فعال بودند و بین آنها تفرقه نبود. هنوز مصر و دیگر کشورها در میدان بودند. آقاى اکرم زعیتر در قبال پول کتاب از من رسید گرفت. البته همین که بین سفارتخانههاى عربى توزیع شد براى ما مشکلساز بود. کشورهاى عربى آن موقع مخالف سیاست ضد فلسطینى شاه بودند. در مقابل ترویج آنان رژیم حساستر شد یعنى جزو عواملى بود که آنها براى برخورد با کتاب تحریک شدند.»
2- هاشمى رفسنجانى در سال 1346 کتاب دیگرى را با نام «امیرکبیر قهرمان مبارزه با استعمار» منتشر کرد. خود او در این زمینه گفته است: «پس از خواندن کتاب «میراثخوار استعمار» نوشته دکتر مهدى بهار مصمم شدم در زمینه زندگى امیرکبیر کارى انجام دهم. مطالعاتى کردم و یادداشتهایى برداشتم، اما قسمت عمده و اصلى کار را در همین فرصت انجام دادم. مىخواستم مسأله مبارزه با استعمار را بنویسم. طرف ما آمریکا و انگلیس بودند. مىخواستم نمونه خوبى از سابقه مبارزه با استعمار را آن هم بر محور شخصیتى که قبول داشتند معرفى کنم. در ایران بهخاطر ضدیتى که رژیم پهلوى با قاجاریه داشت - چون قاجاریه امیرکبیر را کشته بود - امیرکبیر را خیلى بزرگ کرده بودند، یعنى همه امیرکبیر را بهخوبى مىشناختند. مىخواستم بگویم خصیصه اصلى امیرکبیر که مبارزه با استعمار بوده با این وضع حکومت خاندان پهلوى ساگار نیست. در کتاب بر بعد ضد استعمارى امیرکبیر بیشتر تکیه کردم. تاریخ ایران را هم گفتم ولى هدف اصلى آن بوده است. هدف دوم من آن بود که آن موقع متجددها یعنى غربزدگان بیشتر دنبال امیرکبیر رفته بودند. اینهایى که مىنوشتند نوعا حالت غربزدگى داشتند و حالت اسلامى نداشتند. در تاریخ امیرکبیر را بهعنوان یک متجدد مخالف دین یا بىتفاوت یا لائیک یا سکولار معرفى کرده بودند. مىخواستم بگویم امیرکبیر با خصوصیتهاى مهم ملى و روحیه ضد استعمارى که در همه زندگى او بود، مذهبى بود و لامذهب نبود. نمونههایى از مذهبى بودنش را گفتم بهخاطر اینکه وقتى حوزه مىخواست مبارزه را شروع کند طلبهها تاریخ امیرکبیر و سابقه مبارزه با استعمار را بدانند و این شخصیت را از قشر مذهبى جامعه جدا ندانند. این دو هدف اصلى من بود.»
3- یکى دیگر از کتابهاى معروف آیتالله هاشمى رفسنجانى، کتاب «انقلاب یا بعثت جدید» است که در سال61 منتشر شد. هاشمى در بخشى از این کتاب، تمامى اتفاقات از لحظه آشنایى و همکارى خود با سازمان مجاهدین خلق تا مقطع جدا شدن از آنها را تشریح کرده است که با مرور آن مىتوان انحراف برخى روحانیون از شیوه صحیح مبارزه اسلامى را مشاهده کرد. او در بخشى از این کتاب آورده: «ما در سال49 با دوستان همفکرمان تصمیم گرفتیم که یک حزب مخفى اسلامى تأسیس کنیم. براى توسعه مقدمات کار را انجام دادیم و هسته مرکزى را درست کردیم، کار شعبهها و تشکیلات فرعى را داشتیم آغاز مىکردیم که مبارزه مسلحانه علیه رژیم محمدرضا پهلوى آغاز شد....»
4- ازجمله آثارى که هاشمى رفسنجانى مبدع و پیشنهاددهنده آن بوده، مجموعه آثار فرهنگ قرآن، بهعنوان یک معجم معنایى معارف و مفاهیم قرآن کریم است. این معجم بهصورت الفبایى - موضوعى شکلگرفته و هزاران موضوع قرآنرا داخل خودش دارد. این مجموعه علاوه بر راهنماى موضوعى، یک نوع تفسیر موضوعى قرآن کریم هم محسوبشود. این مجموعه به همت و قلم آیتالله هاشمى رفسنجانى و نیز کمک جمعى دیگر از پژوهشگران این حوزه، به رشته تحریر درآمده و در اختیار علاقمندان قرار گرفته است. این مجموعه آثار موضوعى قرآن کریم، تا جلد سى وسوم نیز توسعه پیدا کرده است.
انتهای پیام/