«ترامپ سنجی» بارزانی با تأکید دوباره بر موضوع استقلال کردستان
به اعتقاد پژوهشگر مسائل کردها در غرب آسیا، یک باور عمومی در بین کردها وجود دارد که هر زمانی که جمهوری خواهان قدرت را به دست میگیرند، اقدامات آنها به طور مستقیم یا غیرمستقیم در روند جنبش کردها تأثیر داشته است.
«اردشیر پشنگ»، پژوهشگر مسائل غرب آسیا و تحولات مربوط به کردها در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری تسنیم، در خصوص اظهارات مسعود بارزانی، رئیس منطقه کردستان عراق در حاشیه اجلاس جهانی اقتصاد در داووس سوئیس مبنی بر عدم عقبنشینی از مسئله استقلال این منطقه، با اشاره به اعلام شدن اظهارات استقلال طلبانه برای آزمایش واکنش ترامپ بیان داشت: مسئله استقلالطلبی کردها در عراق مربوط به نظام و دولت کنونی نیست، بلکه نخستین حرکتهای جداییطلبانه در عراق دو سال پیش از تأسیس این کشور یعنی در سال 1919 شروع شده است.
وی با بیان نادیده گرفته شدن حقوق کردها از سوی بریتانیا و فرانسه خاطرنشان کرد: زمانی که کردها متوجه شدند که توافقنامه سایکس- پیکو بین بریتانیا و فرانسه بر اساس منافع این کشورها امضاء شده و این توافقنامه مرزهای سیاسی را به گونهای ترسیم کرده که هیچ سهمی را برای کردهای عثمانی در نظر نگرفته است، اعتراضات و جنبشهای مسلحانه و سیاسی کردی از همان موقع آغاز شد.
پژوهشگر مسائل غرب آسیا با توجه به سابقه اعتراضات کردی اشاره داشت: استقلال طلبی از جانب کردها در دورههای مختلف از جمله در حکومتهای پادشاهی و به خصوص پس از 1958 که نظام پادشاهی سقوط کرد و به طور ویژهتر از سال 1968 که حزب بعث روی کار آمد و شدت عملی را در سرکوب جنبشهای مدنی و سیاسی به طور فراگیر در عراق پیش گرفت، مطرح بوده است. مشاهده میشود که در همین راستا در فاصله سالهای 1961 تا 1975 پنج جنگ بزرگ را بر ضد دولت مرکزی به راه انداختند و دولت پهلوی نیز با چراغ سبز آمریکا در دو جنگ آخر در کنار کردها حضور داشت و مؤثر بود.
وی با اشاره به اینکه این وضعیت گریز از مرکز که در بین کردهای عراق وجود دارد و از سوی بارزانی در سه سال اخیر بهطورجدی¬تر مطرح شده است، دارای یک خواست تاریخی و پیشزمینه بسیار جدی است، گفت: این موضوع از یکسو در کنار شکست فرایند دولت- ملتسازی و وضعیت حاکم در عراق نتوانسته یک نظام سیاسی برآمده از اراده مشترک، اتحاد ملی و عدالت عمومی ایجاد کند و از طرف دیگر حقیقتی تحت عنوان عراق سیاسی و تاریخی مانند ایران یا ترکیه وجود ندارد. عراق از نظر تاریخی بخشی از امپراتوری ایرانی یا عثمانی بوده است. این موضوع باعث میشود تا خواست¬های گریز از مرکز به لحاظ ذهنی، سیاسی و عملی در عراق زیاد باشد و کردها نیز پرچمدار این خواست هستند.
تحلیلگر مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه با توجه به اینکه تحولات زیادی در سالهای اخیر رخ داده که مهمترین آنها حمله آمریکا به عراق در 2003 است، یادآوری کرد: وضعیت حقوقی کردها از نظر بینالمللی بر اثر این حمله به رسمیت شناخته شد و یک دولت فدرال محلی با دامنه اختیارات بسیار قابلتوجه و بعضاً مستقل از دولت مرکزی به نام «حکومت اقلیم کردستان» تشکیل شد.
وی با بیان اینکه بهطورکلی هر بحران یا اتفاقی که در عراق صورت گرفته، بهعنوان یک فرصت برای تغییر وضعیت موجود باعث بهبود موقعیت کردها در عراق شده است، مطرح کرد: بهعنوان نمونه در دهه 80 میلادی که جنگ تحمیلی علیه ایران رخ داد، فرصتی برای کردها به وجود آمد که خود را احیا کنند. بارزانی و طالبانی در این سالها جزء رهبران متحد استراتژیک ایران محسوب میشدند و البته این روابط حسنه با فرازوفرودهای بسیار تا به امروز برقرار باقیمانده است، هرچند روابط حزب اتحادیه میهنی با ایران بسیار نزدیکتر بوده و است.
پشنگ با اشاره به حمله عراق به کویت در دهه 90 میلادی خاطرنشان کرد: این اقدام با واکنش ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا با ناکامی همراه شد و تحریمهای فلجکننده و سپس صدور قطعنامه 688 شورای امنیت علیه عراق را به دنبال داشت؛ بنابر این به دنبال این موضوع مجال گستردهتری نسبت به گذشته برای کردها ایجاد شد تا دولت نیمه رسمی را در شمال عراق ایجاد کنند.
وی با تأکید بر اینکه همچنین پدیده داعش و جنگ ائتلاف بینالمللی و منطقهای با این گروه رادیکال باعث ایجاد یک فرصت تاریخی و بیبدیل دیگر برای کردها شده است، بیان داشت: این موضوع موجب شد تا کردها به آرزوی دیرینهای که دارند نزدیکتر شوند؛ چون هم موقعیت قابلتوجهی به عنوان یک گروه مبارز نظامی و سیاسی علیه داعش در نزد جامعه بینالمللی و منطقهای به دست آوردهاند و هم در سایه این جنگها بیش از 97 درصد مناطق مورد مناقشه از جمله کرکوک را تحت کنترل خود در آوردهاند. البته در این بین اختلافات داخلی کردها هم بر سر تقسیم قدرت تشدید شده است و در خصوص موضوع استقلالطلبی هم هرچند همه گروههای سیاسی خواهان آن هستند، اما بر سر اینکه چه فرد و حزبی محور این حرکت باشد اختلافات بسیار جدی با یکدیگر دارند.
پژوهشگر مسائل کردها در غرب آسیا با یادآوری اینکه در دوران دولت اوباما کمکهایی به کردها برای جنگ با داعش صورت گرفت، گفت: البته این کمکها غالباً به دولت ملی عراق تحویل میشد و کردها به این مسئله اعتراض داشتند که چرا مستقیماً به آنها کمک نمیکند. در مواردی هم تسلیحات مورد نیاز پیش مرگها با تأخیر و حجم کمتری به دست آنها میرسید؛ اما اوباما اجازه نمیداد که این وضعیت کردها از اندازه خاصی جلوتر رود.
وی با تأکید بر اینکه اظهارات اخیر بارزانی در حاشیه اجلاس داووس تحت تأثیر به قدرت رسیدن ترامپ است، بیان داشت: یک باور عمومی در بین کردها وجود دارد که هر زمانی که جمهوری خواهان قدرت را به دست میگیرند، اقدامات آنها به طور مستقیم یا غیرمستقیم در روند جنبش کردها تأثیر داشته است. اوج این حمایتها در حملات 1991 و 2003 از سوی بوشهای پدر و پسر بود؛ بنابراین کردها پیشبینی میکنند که با توجه به سخنان تبلیغاتی ترامپ و برخی از جمهوری خواهان صاحب نفوذ مثل مک کین درباره لزوم حمایت از کردها، ممکن است موانع دیپلماتیک ایجاد شده از سوی دموکراتها در دوران ترامپ کمتر شود.
تحلیلگر مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه با اشاره به باور کردها از دولت جدید آمریکا مطرح کرد: کردها معتقد هستند که آمریکا به عنوان یک ابرقدرت و دولت تأثیرگذار میتواند نقش حمایتی موردنیاز برای استقلال کردها - مانند آنچه در سناریوی کوزوو یا بوسنی و هرزگوین رخ داد و برخلاف مخالفت کشورهای منطقهای مثل یوگسلاوی و روسیه، این دو منطقه به استقلال رسیدند- ایفا کند. کردها با این اظهارات به دنبال به آزمایش گذاشتن واکنشهای دولت ترامپ هستند.
انتهای پیام/