چراپلاسکو را دیدیم، بلوچستان را ندیدیم؟
در شبکههای اجتماعی، یکی از پرسشها این است که چه تفاوتی میان حادثههای پلاسکو، انفجار قطار و سیل سیستان و بلوچستان هست؟
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در شبکههای اجتماعی، یکی از پرسشها این است که چه تفاوتی میان حادثههای پلاسکو، انفجار قطار و سیل سیستان و بلوچستان هست؟ چرا حادثه پلاسکو این قدر مورد توجه رسانهها (بهخصوص صدا و سیما) قرار گرفت، ولی هیچکس حتی بهصورت جدی خبردار نشد که سیلی خانمانبرانداز برای هموطنانمان در سیستان و بلوچستان چه دردسرهایی درست کرده؟
نخستین پاسخ این است که تاکنون چنین وضعیتی برای مقایسه حوادث یا فاجعههای «بزرگ» پیش نیامده بود. این 3حادثه شاید از نظر بزرگی یا دردناکی شبیه به هم باشند، اما یک تفاوت اساسی میان آنها از منظر «رسانهای» و البته از منظر مردم تهران وجود دارد؛ همه آن حوادث در «آن-جا» رخ داده بودند. منظورم از «آن-جا» وجود یک فاصله ادراکی میان آن حوادث و زندگی روزمره شهروندان پایتخت است. «آن-جا» یعنی جایی که فاجعهاش ما را از نظر ادراکی «متوجه» و حتی «ناراحت» میکند اما همیشه با یک «فاصله» از ما وجود دارد.
این فاصله سبب میشود که با خود بگوییم: «بد شد، ولی خب زندگی از این فاجعهها پر است... خدا به بازماندگانشان صبر بدهد...» ولی این ادراک ما را چندان درگیر خود نمیکند و همچنان جلوی تلویزیون هستیم تا فاجعه بعدی در کشوری دور یا در نقطهای دور از کشورمان رخ دهد. «دور» هر آن جایی است که «ما، نیستیم» و ما یعنی مردم پایتخت که تنها از طریق قاب تلویزیون به حوادث و فاجعهها مینگریم. به گفته کرکهگارد، فیلسوف دانمارکی ما همیشه با این استدلال قیاسی مواجه بودهایم که سقراط انسان است، انسان فانی است، پس سقراط فانی است، ولی همیشه با خود گفتهایم: «خب، این سقراط است که فانی است» و ربطی به ما ندارد! (مرگ برای همسایه است). به همین دلیل هیچگاه از مرگ سقراط شوکه نشدهایم. حوادث «آن-جا» هم برای ما همین حکم را دارند اما این بار فرق میکرد؛ حادثهای در «این- جا» رخ داد. «این-جا» همان جایی است که زندگی میکنیم؛ در دو قدمی ما. آنچنان که حتی به رسانهای برای انعکاس آن هم نیازی نبود.
زودتر از رسانه رسمی، این تلفنهای همراه بودند که کل ماجرا را به اشتراک گذاشتند؛ بنابراین، حادثه «این-جا» با بقیه حوادث کاملا فرق داشت. این مرگ همسایه نبود که فقط ما را «متوجه» یا «متاثر» کند. نه، این خود حادثه بود؛ خودِ خود حادثه که ما را «شوکه» کرد و به این ترتیب چون سیلی سختی بهصورت «ما» خورد؛ ما پایتختنشینان که فاجعهها را فقط در «آن-جا» آن هم با یک «فاصله اطمینان» تجربه کرده بودیم. فاجعه پلاسکو چون سیلی سخت «امر واقع» بهصورت ما خورد و گیجمان کرد و به این ترتیب خود تبدیل به یک تروما (آسیب روانی) برای مردم تهران شد. آثار این حادثه بدون شک تا سالها با مردم تهران خواهد ماند و درکی نزدیک از زندگی و فاجعه در «آن-جا» نصیبمان کرد؛ درکی که از سیلی سخت فاجعه بود.
انتهای پیام/