بی‌ربط به جنگ همراه با کمی آهنگران و آوینی


بی‌ربط به جنگ همراه با کمی آهنگران و آوینی

ساخته علیمردانی اگرچه در ابتدا سریعا با کلیشه هایی چون نوحه آهنگران و صدای شهید آوینی سعی می کند فضای جنگ را تداعی کند اما تا پایان چندان چیزی از آن نمی بینیم. جنگی که البته آن قدر در فیلم، بی هویت است که به آن حتی لقب «ضد جنگ» را هم نمی‌شود داد.

خبرگزاری تسنیم-مهدی مافی:

هاتف علیمردانی یکی از پر کار ترین فیلمسازان دوره های اخیر جشنواره فیلم فجر بوده است. فیلمسازی که دیگر عادت کرده ایم به صورت سنتی، هر سال فیلمی از او را ببینیم و چندان نپسندیم. او اواخر دهه 80 با «راز دشت تاران» فعالیت کارگردانی خودش را آغاز کرد و از آن سال تا امروز، 6 فیلم دیگر را هم کارگردانی کرده. آثاری چون «یک فراری از بگبو»، «به خاطر پونه»، «مردن به وقت شهریور»، «کوچه بی نام» و «هفت ماهگی». «آباجان» جدیدترین ساخته هاتف علیمردانی است.

«آباجان» داستان بخشی از زندگی زنی به نام اقدس سادات و خانواده اش در زنجان زمان جنگ را روایت می کند. ساخته علیمردانی اگرچه در ابتدا سریعا با کلیشه هایی چون نوحه آهنگران و صدای شهید آوینی سعی می کند فضای جنگ را تداعی کند اما تا پایان چندان چیزی از آن نمی بینیم. جنگی که البته آن قدر در فیلم، بی هویت است که به ساخته علیمردانی حتی لقب «ضد جنگ» را هم نمی شود داد. اساسا جنگ، مثل یک زمین خوردن ساده تصویر شده است.  شما ممکن است در خیابان زمین بخورید و بعد لباستان را بتکانید و بروید سر زندگیتان. در این فیلم هم در حد چند سکانس محدود رگه هایی از جنگ را می بینید و بعد می رویم سراغ ادامه داستان. داستانی که البته خود، وجود چندانی ندارد. کارگردان دوست داشته یک فیلم لایه لایه و مینیاتوری بسازد که در هر لایه اش زوایای پنهان و جذابیت های نهفته و داستان های گفته نشده بسیاری مثل گنج مدفون باشد. اما نتیجه اثری شده کاملا سطحی با داستان های به هم ریخته ای که بعضا حتی از میانه با آن همراه شده ایم و بدون هیچ جمع بندی درستی هم تمام می شود.

«آباجان» برای علمیردانی، بیشتر یک تجربه برای ساخت فیلم با بازیگران پر تعداد و هم تراز است که البته اصلا نتیجه مثبتی با خودش به همراه نیاورده است. احتمالا حتی اگر دو بار فیلم را کامل ببینید هم باز نتوانید به راحتی بگویید که نسبت افراد با هم چگونه است. افرادی که شخصیت پردازی درستی هم از آنها نشده است. حتی خود «آباجان» به عنوان نقش اول فیلم هم بدون شخصیت پردازی رها می شود. از طرف دیگر با تعداد قابل توجهی از شخصیت های کاملا اضافی برای درام فیلم مواجه هستیم که بود و نبودشان عملا هیچ تغییری به وجود نمی آورد. کاراکتری مثل مش سلیمون اساسا در فیلم وجود هم ندارد و هر از چندی به صورت کاملا تصادفی در بک گراند بازیگران دیده می شود!

علیمردانی برای این که باز کمتر شخصیت پردازی کند، سراغ قالب های از قبل تعریف شده سینما برای نمایش زنان و مردان خانواده های سطح پایین جامعه رفته است. مردان در «آباجان» همه مشکل دارند و اساسا ما یک مرد درست و حسابی واقعی نمی بینیم. یک جنازه، یک کفتر باز و یک آقا معلم معتاد و فرصت طلب که مثل تناردیه برای خودش سابقه جنگ هم ساخته، در کنار شمایل پسری که در حال خیانت به مملکت خودش است تمام آن چیزیست که از مرد در «آباجان» می بینیم. تنها مردی که کمی می شود روی او حساب کرد، خلیل پسر –تا میانه داستان- مفقود خانواده است که هیچ اثری از او تا پایان نیست.

از میان این مردان، آن که از همه متظاهرتر است، به مدیریت جامعه ای به نام مدرسه رسیده که در آن قرار است آقازادگی و پسر مدیر نداشته باشیم. زنان فیلم علیمردانی هم البته چندان اوضاع بهتری ندارند. آنها زیر دست مردانی بی منطق و از صدام بدتری که فقط زبان کتک را می دانند، در حال زندگی‌اند و به جز «آباجان» کسی نیست که کمی کمکشان کند. در این شرایط، صدا و سیمای رسمی کشور، داستان رزمنده ای را می گوید که به خاطر بی حجابی خبرنگار خارجی در کمپ اسرا، حاضر به مصاحبه نشده است. زنانی که در نهایت تصمیم می گیرند به جای زندگی در خانه، با برادر شیری خائنشان فرار کنند تا زیر دست وطن پرستان کفتر باز و داعش صفت ادامه زندگی ندهند.

بد نیست در مقام مقایسه، شخصیت های این اثر را با دیگر فیلم زنانه و دفاع مقدسی این روزهای جشنواره، «ویلایی ها» مقایسه کنیم. تصویر مقاومت زنان عزتمندی که بزرگ ترین پشتیبانان مردانشان در جبهه ها هستند در برابر تصویر های نکبت باری که از زندگی در زمان جنگ «آباجان» می بینیم. به عنوان یک مخاطب دوست داریم، کدام تصویر از جنگ ما، در آرشیو سینما برای نسل های بعدی بماند؟

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار ویژه نامه‌ها
اخبار روز ویژه نامه‌ها
آخرین خبرهای روز
مدیران