پیامدهای انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس
بعد از اعلام تصمیم دولت جدید آمریکا مبنی بر انتقال سفارت این کشور از تلآویو به قدس اشغالی این تصمیم میتواند در سه سطح داخلی، منطقهای و بین المللی رژیم صهیونیستی را با چالشهایی مواجه کند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، طی چند روز اخیر با روی کار آمدن دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا شاهد تغییراتی در سیاست خارجی آمریکا هستیم. یکی از موضوعات جنجالی که ترامپ مطرح کرده انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به شهر قدس است. موضوعی که در سال 1995 کنگره آمریکا آن را تصویب کرد، اگرچه کلینتون و بوش در شعارهای انتخاباتی خود وعده چنین کاری را دادند ولی هیچ کدام از روسای جمهور آمریکا تاکنون اقدام عملی برای این موضوع انجام نداده است.
با توجه به اینکه قدس از نظر تاریخی و دینی دارای جایگاه ویژهای در بین مسلمانان، مسیحیان و یهودیان است حال این سوال مطرح میشود که انتقال سفارتخانه آمریکا که به عنوان خاک آن کشور محسوب میشود به قدس چه پیامدها و تاثیراتی دارد؟ چرا تاکنون روسای جمهور آمریکا دست به چنین اقدامی نزدهاند؟ چرا شخصیتهای سیاسی و امنیتی صهیونیست و سایر افراد مانند اوباما ،جان کری، موگرینی، پادشاه اردن، ابومازن و ... نسبت به این موضوع هشدار دادهاند؟ برای درک بهتر پیامدهای این موضوع باید اشاره کرد که انتقال سفارت خانه آمریکا به قدس به منزله به رسمیت شناختن پایتختی قدس برای اسرائیل است. این موضوع به معنای نادیده گرفتن حقوق فلسطینیان و مسلمانان است. از سوی دیگر این موضوع مغایر با قوانین بین المللی است و بسیاری از طرح های انجام شده برای رسیدن به صلح در منطقه غرب آسیا را با چالش جدی مواجه خواهد کرد. در ادامه به بررسی دقیقتر پیامدهای این موضوع می پردازیم :
در سطح داخلی
1 ـ باعث بالا گرفتن اختلافات بین راست گرایان افراطی و احزاب چپ مخالف دولت صهیونیست فعلی خواهد شد؛ چرا که احزاب چپ به رهبری اسحاق هرتزوگ و لیونی راهحل دستیابی به صلح با فلسطینیان را پذیرش طرح تشکیل دو دولت فلسطینی و یهودی میدانند. با این اقدام عملا این طرح با شکست مواجه میشود؛ چرا که باعث مشروع بودن موضوع شهرکسازی شده و موضوع شهرک سازی بزرگترین مانع در راه اجرای طرح حل دو دولت است.در طرف مقابل باعث تقویت احزاب راست افراطی شده که افزایش افراط گرایی در سرزمینهای اشغالی و افزایش درگیریها در سرزمین های اشغالی بخصوص قدس از پیامدهای آن است.
2 ـ عمیقتر شدن شکاف بین یهودیان و عربها در سرزمینهای 1948 از دیگر پیامدهای این موضوع است؛ چرا که تاریخ نشان داده است افزایش افراطیگری صهیونیستها ، اقداماتی مانند آتش زدن خانواده دوابشه را در پی داشته است که این موضوع شدیدتر شدن دو قطبی یهودی-عربی را در پی خواهد داشت.
3 ـ در بین فلسطینیان هم جایگاه احزاب و شخصیتهایی که طرفدار مذاکرات صلح و راه حل دو دولت هستند تضعیف خواهد شد. جنبش فتح و شخص ابومازن دچار انفعال خواهند شد و به همین دلیل است که بیشترین تحرکات دیپلماتیک را انجام میدهند تا مانع این کار شوند. در طرف مقابل جایگاه گروههای مقاومت و شخصیتهایی که طرح مذاکره با اسرائیل و راه حل دو دولت را رد کرده بودند و گزینههای دیگری مانند مقاومت را به عنوان ابزار احقاق حق فلسطینیان مطرح میکردند تقویت خواهد شد که حماس و جهاد اسلامی از اصلی ترین گروهها هستند.
4 ـ افزایش عملیاتهای ضد صهیونیستی فلسطینیان، به گونهای که باعث تشکیل انتفاضه گسترده در کرانه باختری شود. این موضوع رژیم صهیونیستی را با چالشهای جدی مواجه خواهد کرد؛ از نشانههای آن میتوان مخالفت تعدادی از شخصیتهای برجسته نظامی- امنیتی صهیونیست با این موضوع را مشاهده کرد؛ چرا که نگرانی شدید آنها از نوع و شدت عکس العمل فلسطینیان است بگونهای که ممکن است چالش ماهیتی برای صهیونیستها ایجاد کند.
5 ـ در سطح بالاتر امکان شروع جنگ جدید بین گروههای مقاومت و صهیونیستها در داخل سرزمینهای اشغالی هم بسیار زیاد است. با توجه به اینکه حساسیت افکار عمومی در جهان اسلام نسبت به یهودیسازی قدس، ممکن است دامنه این جنگ تا سطح منطقهای نیز گسترش یابد بطوریکه گروههای مقاومت خارج از سرزمینهای اشغالی هم دست به اقدام سخت علیه صهیونیستها بزنند که از اصلی ترین آنها حزب الله لبنان است.
منطقهای
انتقال سفارت امریکا اعلان جنگ علیه مقدسات اسلامی و اعتراف به پایتخت بودن قدس برای اسرائیل است و در سطح منطقه ای هم حمایت مردم کشورهای اسلامی از قدس و مخالفت آنها با یهودی سازی را در پی خواهد داشت که این موضوع می تواند باعث انفعال برخی از دولتمردان کشورهای اسلامی شود بخصوص کسانی که از طرح صلح با صهیونیست ها و گفتگو با آنها حمایت کردند.کشورهایی مانند اردن،مصر،عربستان وکشورهای حوزه خلیج فارس که اخیرا تلاش هایی برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی داشته اند با این چالش مواجه خواهند شد.در مقابل آن جایگاه کشورهای محور مقاومت و حامیان آن ها در سطح منطقه و بین المللی تقویت خواهد شد.
بین المللی
1 ـ نقض صریح قوانین بین المللی است. سازمان ملل، شورای امنیت، شورای حقوق بشر، سازمان یونسکو و دیگر سازمانها و نهادهای بین المللی زیر مجموعه سازمان ملل هم حضور اسرائیل در قدس شرقی را اشغال گری میدانند. بر اساس قطعنامه 181 قدس تحت شرایط خاص اداره میشود و متعلق به صهیونیستها نیست. حتی پس از اشغال قسمت غربی شهر در سال 1948 و تکمیل اشغال آن در سال 1967 هیچ کشوری موضوع یهودی بودن آن را تایید نکرد. از طرف دیگر زمانی که در سال 1980 کنیسه اسرائیل موضوع انضمام قدس به اسرائیل را تصویب کرد عکس العمل شورای امنیت را در پی داشت و باعث تصویب قطعنامه 478 شد که انضمام قدس را غیر قانونی میداند. همین موضوع باعث شد که 13 کشور سفارت خانههای خود را از قدس به تل آویو انتقال دهند و هم اکنون از بین 86 سفارت خانه موجود در اسرائیل هیچ سفارت خانهای در قدس نمیباشد. از سوی دیگر مخالف قطعنامه اخیر 2334 سازمان ملل میباشد که شهرک سازی صهیونیست ها در قدس شرقی را محکوم کرد.
2 ـ علاوه بر سازمان ملل اتحادیه اروپا هم با این موضوع مخالف است؛ چرا که موضع این اتحادیه بر راه حل دو دولت تاکید دارد و این موضوع باعث اختلاف بین آمریکا و اتحادیه اروپا خواهد شد.
3 ـ همچنین بر اساس توافق اسلو بین فلسطینیان و اسرائیل هم موضوع یهودی بودن قدس رد شد و قطعنامههای سازمان ملل و توافق چهارم ژنو هم این بر این موضوع تاکید کرده اند.از طرفی سایر اعضای کمیته چهار جانبه هم با این موضوع مخالف هستند.
4 ـ این موضوع میتواند باعث ناامنی و انجام عملیاتهای ترورریستی در غرب و آمریکا شود؛ چرا که گروهای افراطی مانند داعش از این موضوع به عنوان فرصتی برای بازیابی جایگاه خود در بین مسلمانان استفاده خواهد کرد و با این بهانه عملیاتهای خود را افزایش میدهد.
5 ـ افزایش افراد، گروهها و سازمانهای حامی جنبش تحریم کالاهای شهرکهای صهیونیست (BDS) از دیگر پیامدهای این موضوع است که زیانهای سنگین اقتصادی برای صهیونیستها به همراه خواهد داشت.
برای جلوگیری از چنین اقدامی ضروری است که مردم و کشورهای مسلمان عکس العمل مناسب نسبت به این موضوع داشته باشند. از طرف دیگر در سطح منطقهای و بین المللی موضع گیری واحد و قاطع کشورهای اسلامی نسبت به این موضوع و پیگیری آن در سطح بین المللی و همراه کردن سازمان های بین المللی مانند سازمان ملل و همچنین اتحادیه اروپا جهت محکومیت این اقدام را می طلبد.
انتهای پیام/