پوران درخشنده، بدون شعار
آخرین ساخته پوران درخشنده، کارگردان دغدغهمند سینمای ایران در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد که طلاق عاطفی، به عنوان یکی از مسایل اجتماعی جامعه امروز کشور در این فیلم مطرح شد.
خبرگزاری تسنیم- هادی کافی:
داستان «زیر سقف دودی» روایت سادهای از خانواده ای متمول است که پدر خانواده صاحب یک کارخانه است و به دلیل روابط کمرنگ درون خانوادهاش، به همسر موقت پناه برده و برای خود یک زندگی موازی ساخته است. زن خانواده بعد از بچهدار شدن هم خودش را فراموش کرده و هم همسرش را و بیشتر درگیر فرزندداری شده اما همین فرزند از او ناراضی است و روابط خوبی نه با پدرش دارد و نه با مادرش. تک فرزند این خانواده تحصیلات دانشگاهی اش را نتوانسته تمام کند و به همین دلیل نمی تواند به خواستگاری دختر مورد علاقه اش برود. زن تلاش میکند بنای خانواده را بازسازی کند و از ظاهر خود با رنگ کردن مو آغاز میکند و مشاوره با یک روانشناس را راه حلی برای نجات خانوادهاش میداند اما در نهایت مرد خانواده که تنها نقش تأمین کننده مالی همسر و پسرش را بازی میکند و در کار خود هم شکست خورده است، خانواده را رها میکند اما اتفاق ناگواری که برای پسرش میافتد باعث میشود تا دوباره به زندگی بازگردد.
خانم درخشنده در آخرین اثر خود مسئلهای اجتماعی و مهم را مطرح کرده اما در این فیلم نه داستان جذابی را روایت میکند تا مخاطب درک بهتری از داستان داشته باشد و نه میتواند با این اثر، مخاطب را همراه خود کند.
«زیر سقف دودی» فیلمی ساده و به دور از بازیهای درست و هنرمندانه است و خانم درخشنده در مقام کارگردان نتوانسته محصولی با زوایای هنری بسازد. اما چند مؤلفه مهم در فیلم او دیده می شود که لازم به اشاره است:
- طلاق عاطفی در این فیلم مربوط به طبقه مرفه جامعه است که این خود آدرس درستی از معظلات جامعه است و طبقه مرفه بیشتر مورد خطاب این فیلم هستند.
- خانواده در دنیای امروز از یک خانواده گسترده به یک خانواده هسته ای تبدیل شده است یعنی تعریف امروزی خانواده تنها زن، شوهر و فرزند است در حالیکه خانواده سنتی در بسیاری از جوامع متشکل از پدربزرگ، مادر بزرگ، عموها و... است و از حمایت و پشتیبانی همه اعضاء برخوردار بود. این نکته مهمی است که در لایههای پنهان فیلم نشان داده می شود. پدر و مادر شوهر که اصلا در فیلم دیده نمیشوند و پدر و مادر زن خانواده، هیچ وقت به خانه دخترشان نمی آیند و نمی توانند دخالت و یا حمایتی از خانواده دخترشان داشته باشند. حتی این خانواده تک فرزند است و تنها فرزند آن از فضای خالی و سرد خانواده اش گریزان است.
- همسر موقت در این فیلم، درست است که در یک زندگی موازی قرار گرفته اما مانند بسیاری از آثار پیشین سینمایی متهم نمیشود. همسر موقت هم خودش محصول یک بحران بزرگتر است که متهم نیست بلکه یک قربانی است و خانم درخشنده، آگاهانه و به درستی جایگاه و وضعیت این زنان را به تصویر کشیده است.
- به نظر میرسد مخاطب اصلی خانم درخشنده در آخرین اثر سینمایی اش، نه فقط زنان بلکه مردان جامعه هستند که بالاخره یک پای طلاق عاطفی هستند و بهترین کار این کارگردان دوری از شعارهای کلیشه ای فیمنیستی است. پیش از این نیز فیلم های متفاوتی درباره بحرانهای خانواده در ایران ساخته شده اما آنقدر از شعارهای فمینیستی استفاده کرده اند که خودشان به یک بحران برای خانواده ایرانی تبدیل شدند. نگاه واقع گرایانه این کارگردان زن سینمای ایران، شاید به تأثیر بیشتر این فیلم کمک کند و واقعیت زندگی را به درستی نشان دهد. در این فیلم کسی به تنهایی متهم نمی شود و همه اعضای خانواده سهمی در بحران خانواده دارند.
- در ابتدای فیلم چند بار صدای مناجات شنیده می شود که زن در تنهایی خود به آن پناه برده اما در ادامه فیلم، برای رهایی از بحران و توجه بیشتر به همسر و فرزند، این صدا دیگر شنیده نمیشود و انگار مسئله دین باید کمرنگتر شود و اعضای خانواده جای آن را بگیرد. هرچند این مسئله به عنوان یک نسخه درمان مطرح نمیشود اما می تواند مورد توجه مخاطب تیزبین قرار بگیرد. به گفته بسیاری از روانشناسان و کارشناسان خانواده، رجوع به دین و رفتار دینی یکی از اساسیترین درمان های یک خانواده بحرانزده است که به عنوان یک نسخه میتوانست در این فیلم مطرح شود.
انتهای پیام/