ماجرای حرکت انقلابی مردم ورامین در سال ۴۲/زندان ساواک بسیار وحشتناک بود
حرکت انقلابی مردم ورامین از ۱۵ خرداد سال ۴۲ شروع شد، در آن واقعه مردم ورامین و پیشوا به طرفداری از حضرت امام(ره) به طرف تهران حرکت کردند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ورامین، تاریخ مبارزات مردم ایران پر از اتفاقات تلخ و شیرین بوده و با وجود تمام فراز و نشیبها در نهایت به شیرینی یک پیروزی منجر شده و همه مردم ایران یکدل و یکرنگ و یکصدا از هر نژاد و قومیتی، فارغ از تفکرات و نظرات شخصی برای رسیدن به این هدف تلاش کردند.
حال پس از گذشت سی و اندی سال از آن روزهای پرتلاطم هر کدام از جوانان انقلابی آن زمان به مانند صندوقچه اسراری هستند از خاطراتی که هر جمله از آن میتواند راهگشای جوانان انقلابی امروز باشد.
ما هم برای رمزگشایی از یکی از این صندوقچههای ارزشمند سراغ جوان انقلابی سالهای پیروزی انقلاب رفتیم، آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگو با سید حسین میری، مبارز سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی و رئیس دفتر کنونی شورای نگهبان در شهرستان ورامین است.
تسنیم: جرقه مبارزات انقلابی در ورامین از چه تاریخی زده شد؟
میری: حرکت انقلابی مردم ورامین از 15 خرداد سال 42 شروع شد، در آن واقعه مردم ورامین و پیشوا به طرفداری از حضرت امام(ره) به طرف تهران حرکت کردند و در بین راه با مأموران امنیتی ساواک و طاغوت برخورد کرده و برخی توانستند فرار کنند و تعدادی هم شهید شدند.
تسنیم: مرحله بعد از قیام 15 خرداد مبارزات چگونه شکل گرفت؟
میری: مرحله بعدی مبارزات در سالهای نزدیک به پیروزی انقلاب و توسط یک روحانی بزرگ به نام آقای قرنی در ورامین که امام جماعت مسجد صاحبالزمان(عج) بود صورت گرفت، آقای قرنی جلسات قرآن و کتابخانه مسجد را راه انداختند؛ اما در حقیقت در پوشش قرائت قرآن و کتابخانه، مبارزات سیاسی را شروع کرده و از افرادی که مطمئن بودند صد درصد انقلابی هستند و مشکلی ندارند دعوت میکردند و پیامهای امام خمینی (ره) را به آنها میرساندند و آنها هم اعلامیهها را در سطح ورامین به صورت نیمه گسترده پخش میکردند؛ زیرا فضایی که ساواک ایجاد کرده بود بسیار متشنج بود، از طرفی شهرستان هم کوچک بود و همه بومی بودند و یکدیگر را میشناختند، بنابراین اگر بچهها میخواستند اقدام کنند خیلی زود شناخته میشدند، و نیاز بود که کار با احتیاط انجام شود.
بعد از آقای قرنی، آیتالله سید مرتضی محمودی امامت مسجد صاحبالزمان(عج) را به عهده گرفت و مبارزه با طاغوت را ادامه داد که ایشان اکنون نماینده ولیفقیه در ورامین هستند، در آن زمان فضای سیاسی کشور کمی باز شده بود، و در سالهای 56 و 57 ایشان توانستند به جای آقای قرنی انقلاب را دنبال کنند و بچهها را سازماندهی کرده و جمعیت خوبی را تشکیل دهند.
تسنیم: چرا آقای قرنی حرکت را ادامه نداد؟
میری: آقای قرنی برای انجام مناسک حج به مکه عازم شده بودند که دیگر برنگشته و هیچ خبری هم از وی بدستمان نرسید، اینکه ساواک وی را به شهادت رسانده برای ما مسجل است، اما مشخص نیست پیکر مطهرشان در کجا دفن شده است.
تسنیم: مرکزیت مبارزات در این منطقه کجا بود؟
میری: ورامین مرکز تقوا و دارالمؤمنین محسوب میشد؛ چرا که مردم بومی بودند و مذهبی، و پیشوا هم همینطور بود و این دو شهر با هم حرکت میکردند، ولی چون ورامین هم جمعیت بیشتری داشت و هم اینکه به تهران و حضرت امام(ره) نزدیکتر بود، تحرک بیشتری داشت و مرکز ثقل انقلاب ورامین بود؛ منتها به جاهای دیگر هم کشیده شد.
تسنیم: اتفاقی که آن روزها بیشتر مردم را به جوش و خروش آورد چه بود؟
میری: شهید شدن سه نفر از افرادی که در تظاهرات شرکت کرده بودند، مانند شهید کریمی و شهید شیرازی، شهادت اینها سبب شد تظاهرات مردم بیشتر شود و خشم و نفرت آنها از رژیم بیش از پیش شود و مردم در تجمعات با گستردگی بیشتری شرکت کنند.
تسنیم: رهبری تظاهرات به عهده چه کسانی بود؟
میری: رهبری تظاهرات عمدتاً به عهده روحانیت بود چون که مردم روحانیت را به عنوان نمایندگان حضرت امام(ره) قبول داشتند و تعداد بسیاری از چهرههای بازاری، دانشجویان و دیگر اقشار مردم هم از بانوان و آقایان کارهای روحانیت را گسترش میدادند و یا اعلامیهها را توزیع میکردند و کارها بسیار خوب پیش میرفت.
تسنیم: شما از چه سنی مبارزات را آغاز کردید؟
میری: از 18 سالگی مبارزات را شروع کردم، و به همراه تعدادی از دوستان در کلیه برنامههای انقلاب از جمله مسائل فرهنگی و یا راهپیماییها شرکت میکردیم، دوبار هم دستگیر شدم، یک بار در قم و یک بار هم در ورامین.
ما از فعالان و متصدی تبلیغات مسجد صاحبالزمان(عج) بودیم و ساواک از قبل ما را میشناخت که با حاج آقای قرنی و بعد هم با حاج آقا محمودی بودیم و همانطور که گفتم چون ورامین در آن زمان بومیتر بود؛ لذا در راهپیماییهایی که شرکت میکردیم ما را شناسایی کرده بودند، البته مدّتی هم فراری بودم، در آن مدّت منزل ما را بازدید کرده بودند و تعدادی از کتابهای آیتالله مطهری و حضرت امام (ره) و دیگر انقلابیون و همچنین تعدادی عکس را با خود برده بودند.
یک روز در خیابانی به نام کمربندی به تنهایی حرکت میکردم که یکی از مأموران شهربانی ورامین که با هم دوست و همکلاس بودیم من را دید، در حالی که میدانست که من فراری هستم و ساواک به دنبال من است، با ترفندی من را صدا زد و دستگیر کرد و تحویل شهربانی ورامین داد و شهربانی هم من را تحویل ساواک داد.
یکبار هم در قم شب چهلم فرزند آیتالله گلپایگانی زندانی شدم، فرزند آیتالله گلپایگانی برای کمک به مردم طبس راهی آنجا شده بود که در راه تصادف کرد و میگفتند که این تصادف هم عمدی و از طریق ساواک انجام شده بوده و ایشان را به شهادت رساندند، آن روز (چهلم فرزند آیتالله گلپایگانی) ما هم برای مراسم به قم رفته بودیم که بعد ازظهر هم تظاهراتی شکل گرفت و در خیابان چهارمردان قم مأموران پلیس و گارد ما را محاصره و دستگیر کردند.
تسنیم: وضعیت زندانهای ساواک چگونه بود؟
میری: زندان ساواک بسیار وحشتناک بود و در آن زمان به عنوان کمیته مشترک ضدخرابکاری معروف بود؛ ولی الان موزه عبرت شده که خیلی از بزرگان از جمله مقام معظم رهبری در آنجا زندانی بودند و چندین بند دارد و هر بند تعدادی سلول انفرادی که ما را با چشم بسته به آنجا بردند و در سلول انفرادی زندانی کردند، البته تا مدتی نمیدانستیم در کجا هستیم، آنجا شرایط خوبی نداشت، از جمله غذای نامناسب و آلوده و خونی بودن سلولها که خواندن نماز را سخت کرده بود.
اینها از ترس پیروز شدن انقلاب، از شدّت شکنجه کم کرده بودند، البته خود سلول وحشتناک بود و ترساندن، شلاق زدن و فحاشی و ضرب و شتم زیاد بود؛ ولی آن شکنجههای معروف در این اواخر وجود نداشت، به دلیل اینکه خودشان میدیدند که انقلاب رفتهرفته گسترش پیدا میکند و ممکن بود آنها از هم بپاشند، که بعد از پیروزی انقلاب تعدادی از شکنجهگران معروف را هم دستگیر کردند، برخی را اعدام و تعدادی هم فرار کردند.
تسنیم: چه شد که شما را آزاد کردند؟
میری: نزدیک پیروزی انقلاب و زمانی که قرار بود حضرت امام تشریف بیاورند، پادگانها فروریخت و بسیاری را آزاد کردند که ما هم جزء همان عده بودیم.
تسنیم: اعلامیهها چگونه در بین مردم منتشر میشد؟
میری: اعلامیهها از طریق علما و افراد مؤمن و انقلابی که به قم یا سایر شهرها میرفتند، و در ابتدا به صورت نوارکاست دریافت و در همین جا تکثیر میشد و برخی هم اطلاعیههایی که تکثیر شده بود را به طرق مختلف به ورامین میرساندند و تعدادی از جوانان انقلابی هم آن را در شهرستانهای اطراف توزیع میکردند که عمدتاً تقسیم و توزیع اعلامیهها به عهده بچههای انقلابی بود، که تعداد آنها هم زیاد بود که تعدادی از آنها شهید و تعدادی نیز هم اکنون ریاست برخی وزراتخانهها را به عهده دارند و به انقلاب کمک میکنند.
تسنیم: وضعیت امنیتی که ساواک ایجاد کرده بود چگونه بود؟
میری: شهر به شدّت تحت کنترل ساواک بود به طوری که نمیدانم شاید یک دسته یا گروهان از گارد شاهنشاهی را آورده بودند و در اینجا متمرکز کرده بودند و به بهانههای مختلف شیشههای مغازهها را میشکستند و با باتوم مردم را میزدند و در سطح شهر پخش بودند و اگر هم به کسی شک میکردند بلافاصله او را دستگیر میکردند و خفقان شدیدی در شهر حاکم بود و چون ورامین سابقه قیام 15 خرداد را داشت میدانستند که بالاخره از ورامین، یک انقلابی شکل میگیرد و مردم قیام میکنند، به خاطر این مسئله جو سنگین ساواک بر ورامین حاکم شده بود و مدّتی گارد شاهنشاهی اینجا مستقر بودند تا زمانی که انقلاب شد و آنها هم فرار کردند و رفتند.
تسنیم: یکی از خاطرات زمان مبارزات را بیان بفرمایید؟
میری: ما برای تظاهرات و دریافت اعلامیه زیاد به قم میرفتیم؛ چرا که مرکز ثقل انقلاب قم بود، یک بار در روزهای نزدیک به پیروزی انقلاب با یکی از دوستان یک ماشین سواری گرفتیم و رفتیم قم، تا هم زیارت کنیم و هم ببینیم در آنجا چه میگذرد، وقتی وارد قم شدیم دیدیم تظاهرات است، ابتدا رفتیم محلی که یکی از دوستان آدرس داده بود و تعدادی اعلامیه گرفتیم و در صندوق عقب ماشین گذاشتیم، نزدیک غروب بود که گفتیم برویم حرم و زیارت کنیم، ماشین را جایی پارک کردیم و به سمت حرم رفتیم؛ اما دیدم که گارد شاهنشاهی آنجا را قرق کرده، یکی از این گاردیها از بچههای ورامین بود و من را هم به دلیل تیم ورزشی که داشتم میشناخت و با هم دوست شده بودیم، من را دید، گفت اینجا چه میکنی؟ گفتم آمدهام زیارت، گفت مگر نمیبینی ورود به اینجا ممنوع است و حرم را قرق کردهاند؟ گفت از کجا میآیید؟ به دروغ گفتیم از اراک میآییم، شازند اراک بودیم و سر راه آمدیم قم زیارت کنیم و برگردیم ورامین، او هم گفت حالا که آمدهاید شب را پیش ما بمانید و صبح برگردید ورامین، مانده بودیم چه کنیم، خب از طرفی اعلامیهها پشت ماشین بود و از طرفی هم اصرار زیادی داشت و نمیتوانستیم حرفی بزنیم، ما هم رفتیم در مقر آنها و در خوابگاه آنها خوابیدیم، و صبح زود هم از ما پذیرایی کردند و بعد راهی شدیم و چه بسا اگر آن دوستمان آنجا نبود ما را دستگیر میکردند، ولی خواست خدا این بود که کسی به ما شک نکند، و چون او به ما اطمینان داشت ماشین را هم بازرسی نکردند و در نهایت ما هم اعلامیهها را آوردیم و در ورامین توزیع کردیم.
تسنیم: همدلی و هماهنگی مردم از چه نشأت گرفته بود؟
میری: در آن زمان ظلم و جور رژیم و ارباب رعیتی در روستاها به صورت گسترده وجود داشت و مردم هیچ امکاناتی نداشتند و حتی راهها درست نبودند و در همین اوضاع بر سر آنها اربابی را قرار داده بودند که مردم باید رعیت این ارباب میبودند، مردم هم به ستوه آمده بودند و از طرفی هم مسائل اسلام رعایت نمیشد و مسائل ضداسلامی و غربی پیاده میشد و همینها سبب شد مردم به جوش و خروش بیایند و متوجه شوند که حرف حضرت امام(ره) حرف حقی است و اینها بر باطل هستند و عوامل آنها در سطح منطقه ظلم و حقوق مردم را پایمال میکنند.
تسنیم: چگونه میتوان در شرایط فعلی اتحاد را بین مردم و مسئولان بیشتر کرد؟
میری: مقام معظم رهبری بارها فرمودند که چگونه میتوان اتحاد و همدلی را بین مردم افزایش داد، انقلابی بودن و انقلابی ماندن، باعث وحدت می شود و دیگر اینکه همه خواستهها و اهداف انقلاب و امام (ره) را پیاده کنند نه خواستهها و نیات شخصی را، کسی که مسئولیتی را قبول میکند برای رضای خدا این کار را انجام دهد، و خود و نزدیکانش را نبیند و به این امید نیاید که مدیر و وزیر شود، مانند شهید رجایی که زمانی که امام آمد نان و خرما توزیع میکرد و بعد هم رئیسجمهور شد، مسئولان باید دستورات مقام معظم رهبری و امام راحل را اجرا کنند، نه اینکه فقط گوش کنند، مثل اقتصاد مقاومتی که بسیاری آن را شنیدند ولی اقدام نکردند.
اکنون هم وحدت وجود دارد ولی به دلیل اینکه احزاب مختلف تشکیل شده، آن وحدتی که باید باشد نیست، احزاب هم روی افکار خودشان عمل میکردند، نه برای انقلاب و اسلام، که همین مسئله باعث شد این وحدت کمی سست شود، که آن هم با تدابیر حکیمانه مقام معظم رهبری دوباره در حال شکلگیری است و به امید خدا با دستهبندی که ایشان انجام دادند این شکاف برداشته شد، ایشان اصولگرا و اصلاح طلب را برداشتند و گفتند انقلابی و ضد انقلاب و همین موجب شود که بچههای انقلابی دوباره دور هم جمع شوند و یک صف واحدی را شکل دهند.
انتهای پیام/