وقتی دانشجویان غیرایرانی به "داد" دانشجوی بورسیه ایران میرسند/ "دکترای ما گروگان وزارت علوم است"
یکی از دانشجویان بورسیه روایتی تلخ از وضعیت معیشتی دانشجویان بورسیه کشور در خارج از کشور بازگو کرد.
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم، با گذشت بیش از سه سال از مطرح شدن پرونده دانشجویان بورسیه و فراز و فرود این پرونده مسئولان وزارت علوم از حل پرونده دانشجویان بورسیه خبر میدهند اما دانشجویان بورسیه معتقدند، مشکلاتشان همچنان پابرجاست و زندگی روزانه این دانشجویان نخبه با سختیهای جدی مواجه است. به طوریکه برخی دانشجویان برای امرار معاش خود مجبورند به فعالیتهای غیرحرفهای خود و بسیار کم ارزش رو بیاورند.
دو تن از نمایندگان این دانشجویان به نامهای سیدمهدی جوکار و اسدالله حسینی با حضور در خبرگزاری تسنیم در گفتوگویی مشکلات امروزی این دانشجویان را تشریح کردند.
سید مهدی جوکار دانشجوی کارشناسی ارشد رشته فقه و حقوق الهیات دانشگاه قم است که در سال 89 حکم بورس خود را برای خدمت در همین رشته در دانشگاه یاسوج دریافت میکند. با وجود داشتن رزومه موفق و با گذراندن واحدهای درسی خود در سال 94 با عدم جایابی خود در دانشگاه یاسوج مواجه میشود و این در حالی است که طبق حکم بورس و تعهد محضری به وزارت علوم باید در این دانشگاه به خدمت بپردازد. اعلام عدم نیاز دانشگاه یاسوج به وی در حالی است که این دانشگاه در فراخوان بعدی خود برای جذب هیئت علمی در همین رشته تحصیلی اعلام نیاز اعلام کرده است. وی در این این گفتوگو ناگفتههایی را از وضعیت فعلی دانشجویان بورسیه داخل و خارج کشور بیان میکند.
جوکار با اشاره به فرایند بورسیه شدن دانشجویان و سابقه این فرایند در کشور میگوید: پیش از انقلاب پدیده بورسیه دانشجویان مطرح بود. در آن ایام وزارت فرهنگ و آموزش عالی با توجه به نظر شورای مرکزی بورس از فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد دانشگاهها برای تامین نیاز خود به اعضای هیئت علمی استفاده میکرد.
وی افزود: بعد از انقلاب نیز بورسیه شدن دانشجویان در همه دولتها اجرا میشد شاید در دورهای تعداد این دانشجویان کمتر و در دورهای تعداد آنها بیشتر بود.در فراخوانهایی که اعلام میشد، دانشجویان با توجه به صلاحیت عمومی و علمی خود در بازده زمانی خاصی به وزارت علوم مراجعه میکردند و پس از طی روند بورس با تشخیص وزارت علوم و شاخصهای مد نظر بورسیه میشد.
این دانشجویان بورسیه افزود: براساس قانون، دانشجوی بورسیه نباید شاغل باشد همچنین باید از یکی از دانشگاههای کشور اعلام نیاز دریافت کرده تا بعد از فراغت از تحصیل در همان دانشگاه شاغل شود.این روند در همه دولتها وجود داشته و با حضور دولت جدید اتفاقی رخ نمیداد.
جوکار تصریح کرد: در دولت قبل شورایعالی انقلاب فرهنگی مصوب کرد دانشجویان بورسیه و همه متقاضیان عضویت هیئت علمی در دانشگاهها باید فرایند جذب را در هیئتهای اجرایی جذب طی کنند تا از اقدامات سلیقهای در بورسیهها جلوگیری شود و همه در یک سیستم متمرکز شوند؛ بنابراین در هر دانشگاهی هیئت اجرایی تشکیل شد و آییننامه هم مورد تصویب قرار گرفت.
جوکار با بیان اینکه دانشجوی بورس باید این مسیر را طی میکرد، افزود: همه کسانی که دارای حکم بورس هستند این فرایند را طی کردند. در فراخوان شرکت کردند و دانشگاه مورد نظر درخواست آنها را وارد هیئت اجرایی کرده است. این هیئت صلاحیت علمی و عمومی دانشجویان را در کارگروههایی تایید کرده است. اگر دانشجویی موفق به گذراندن صلاحیت علمی و عمومی میشد و از دانشگاهی اعلام نیاز دریافت میکرد یعنی محل خدمت خود را دریافت میکرد و روال بورس را پشت سر گذاشته بود. اقای دکتر ملاباشی در دولت قبل در نامهای به تمام دانشگاهها ابلاغ کرده اعلام نیاز دانشگاهها به منزله جایابی و تعیین محل خدمت آتی آنهاست.
وی ادامه داد: دانشجویی که موفق به دریافت مصوبه هیئت اجرایی میشد به وزارت علوم معرفی شده و وزارت علوم مصوبه را در شورای مرکزی بورس مطرح کرده و حکم بورس را صادر میکرد. در حکم بورس محل خدمت فرد مشخص شده است برای بنده دانشگاه یاسوج قید شده است. در حکم بورس مقرری ماهیانه که به همه دانشجویان دکتری پرداخت میشد، قید شده است که معادل حقوق پایه مربی اول همان دانشگاه است. البته در حکم بورس آمده است مقرری دانشجو به شرط رضایت بخش بودن تحصیلات دانشجو در مقطع دکتری است لذا دانشجو موظف است ترم به ترم پیشرفت تحصیل خود را به وزرات علوم اعلام کند تا وزارت علوم مطمئن شود دانشجوی بورسیه فعالیت غیردرسی ندارد. این رقم برای من 830 هزار تومان بود این عدد برای دانشگاههای محروم بیشتر است.
این دانشجوی بورسیه افزود: دانشجوی بورسیه بعد از دریافت حکم بورس باید تعهد محضری به وزارت علوم میداد به این معنی که متعهد میشد بعد از پایان تحصیل در محل خدمت اعلام شده خدمت کند، یعنی هیچ فعالیت غیردرسی نداشته باشد.لذا در حین بورس دانشجو نباید شاغل باشد و همه دانشجویان بورس از شغل قبلی خود نیز استعفا دادند.دولت فعلی بدون کار کارشناسی در قضیه بورسیهها "سه هزار دانشجوی بورسیه غیرقانونی" را مطرح کرد. بعد از پررنگ شدن تب و تاب رسانهای و فشار روحی زیاد به بورسیهها و خانوادههایشان وزرات علوم از تعهدات خود شانه خالی کرد و مقرریها کلا حذف شد.
جوکار خاطرنشان کرد: بعد از تغییر دولت، وزارت علوم در یک اقدام عجیب، شتاب زده و کاملا سیاسی بورسیههایی را که از مسیر قانون عبور کرده بودند را غیر قانونی خواند در حالیکه دانشجویان بورسیه از موسسات خارج از کشور یا دانشگاه غیر انتفاعی بورس نگرفتیم از طرف وزارت علوم که خود متولی آموزش عالی است، بورسیه گرفتیم.
وی یاداور شد: من در سال 89 بورسیه شدم، دانشجوی دانشگاه قم بودم و درسم را سال 94 تمام کردم و مشکلی در معدل نداشتم اما بعد از تحصیل و با مراجعه به دانشگاه یاسوج که اعلام نیاز آن را دریافت کرده بودم با عدم نیاز دانشگاه روبرو شدم. رئیس دانشگاه یاسوج که تغییر کرد دو ساعت بعد از معارفه دستور داد بورسیهها متوقف شوند و بعد اسامی ما در سایتهای حتی استانی قرار گرفت.
جوکار افزود: همه دانشجویان بورسیه معتقدند این روند کاملا سیاسی است؛خیلی از دوستان ما متاهل شدند. مقرری بسیاری از دوستان ما در خارج از کشور قطع و باعث آبروریزی نظام شد.یکی از دوستان دانشجوی بورس خارج در این شرایط مجبور شد به دلیل عدم پرداخت مقرری، لپتاپ خود را بفروشد تا هزینه یک ماه خود را تامین کند و از لپتاب دانشجوی خارجی دیگر مثل پاکستان استفاده کند. از امکانات دانشجویان خارجی حتی سرویسهای غذایی آنها برای ادامه حیات استفاده کند. اینکه دانشجوی بورسیه خارجی ما با داشتن زن و فرزند در گرسنگی به سر برد باعث سیاهنمایی نظام شد اینکه ایران به دانشجویان نخبه خود بیاهمیت است. دانشجویان خارجی و هم اتاقی به دانشجوی نخبه ایرانی کمک میکردند و حتی برخی از دانشجویان ما در خارج در رستورانها کار کردند.
وی با اشاره به افت و خیز پرونده بورسیهها و سخنان رهبری در این زمینه گفت: پس از نظر رهبری قوه قضائیه به پرونده ورود کرد و پرونده برخی از دانشجویان در دیوان عدالت در حال رسیدگی است که شاید یکسال طول کشد. چندین بار وزارت علوم و معاونان آن اعلام کردند مشکل دانشجویان بورسیه حل شده است اما توپ بورسیهها را به زمین دانشگاهها انداختند و دانشگاهها بعد از فراغت از تحصیل بورسیهها، جایابیها را لغو کردند.
جوکار در تشریح این مسئله گفت: در حالیکه دانشگاه یاسوج به بنده اعلام نیاز کرد و بنده متعهد به خدمت در این دانشگاه شدم و حکم بورسم به اسم این دانشگاه زده شد اما دانشگاه زیر بار این مسئله نمیرود. در حال حاضر هیچ دانشجوی بورسیهای نیست که در دانشگاهی مشغول به تحصیل باشد.
این دانشجوی بورسیه با اشاره به وضعیت فعلی خود تصریح کرد: بنده یکسال است که درسم تمام شده و بیکار و بلاتکلیف هستم. از طریق تدریس به صورت استاد مدعو در دانشگاه آزاد یا علمی کاربردی یا کارهای تحقیقاتی با ارائه روزمه موفق امرار معاش میکنم. همه دوستان بورسیه صاحب تالیفات و مقالات و رزومه خوب هستند اما به دلیل مسائل سیاسی از کاری در شان خود محروم هستند.
وی با اشاره به وضعیت فعلی برخی دانشجویان بورسیه گفت: با داشتن دو یا سه فرزند امرار معاش در این شرایط برای دانشجویان بورسیه بسیار سخت است، سنمان در حال بالا رفتن است و خانوادههای ما سرکوب شدند.تعهدات ما آزاد نشده است و البته نمیخواهیم برداشته شود چون متعهد به خدمت هستیم و حقوق مکتسبی برای ما ایجاد شده، از کارمان استعفا دادیم، فرصتهای شغلی و سرمایه جوانی ما از دست رفته و مدرک ما در گرو وزارت علوم است. تا در دانشگاهی مشغول به تحصیل نشویم، حتی مدرک موقت هم به ما نمیدهند. فارغ التحصیل دکتری کشور هستیم بدون هیچ مدرکی؛ مدرک ما در گرو وزارت علوم است و ما را به کار نمیگیرد. ما را همچنان بلاتکلیف نگه داشتهاند.صراحتا به برخی دوستان میگویند، شکایت نکنید.دولت تدبیر و امید ما را در وانفسایی نگه داشته است نه تدبیری به کار میبرند و نه امیدی میبخشند.
وی افزود: برای بورسیهها از محل عمومی بیتالمال هزینه شده است، اکثر آنها متاهل هستند و در خانههای استیجاری زندگی میکنند، قسطهای عقب افتاده و مشکلات مالی آنها را در بلا تکلیفی عجیبی قرار داده است.خانوادههای ما مرتب از بیعدالتیها میگویند. برخی دوستان می خواهند برای ادامه تحصیل به خارج بروند، برخی دوستان خارج از کشور قصد برگشت به ایران را ندارند یکی از دوستان در آزمایشگاهی در یک کشور خارجی مشغول است استاد خارجیاش میگوید همین جا بمان مگر نه اینکه دوستان شما در ایران شما را نمیخواهند. در دانمارک، سوئیس از این دست مسائل هست. این رفتارها در شان نظام و جوان نخبه و انقلابی نیست.
وی با اشاره به اینکه در بین مسئولان فعلی برخی هستند که بورس تحصیلیشان غیرقانونی بوده است، گفت: دانشجویی که به خارج از کشور اعزام میشود اولا نباید شغل داشته باشد و دیگر اینکه باید 27 ماه در آن کشور حضور مدام داشته باشد. بعضی از مسئولان رده بالا شاید قریب 17 و 18 ماه در کشوری حضور نداشتند، همزمان در ایران نیز کار میکردند و الان دکتری آن کشور را دارند. حتی برخی در دولتهای قبل غیرقانونی بورس، الان پناهنده شدند و دیگر به کشور برنگشتند، وزارت علوم نیز وثیقههایشان را به اجرا نگذاشت، برخی ضد نظام شدند و در شبکههای خبری خارج از کشور علیه نظام کار میکنند اما جوان انقلابی، تحصیلکرده و دلسوز وطن به جای اینکه عمرش را در آزمایشگاه و کارهای تحقیقاتی تلقف کند در آژانسها، دادگستری و دیوان عدالت وقت میگذارند.
انتهای پیام/