وقتی یک زن شعله ور می شود!

وقتی یک زن شعله ور می شود!

یکی از ضعف های اساسی اثر این است که چالش میان طاهر و صحرا روال درست و منطقی ندارد.

خبرگزاری تسنیم- حیدر جوادی

 سال گذشته جایزه بهترین فیلم سزار ( اسکار فرانسه)  به فیلمی با عنوان «فاطمیا» تعلق گرفت. داستان فیلم درباره زن جوان مهاجری است که از یکی از کشورهای عرب در شمال آفریقا راهی فرانسه می شود و تلاش می‌کند که خودش را با شرایط زیستی در سرزمینی دیگر وفق دهد و جایگاه شایسته‌ای با عنوان شهروند فرانسوی برای خودش کسب کند. از این جهت قصه «شنل» (حسین کندری) به فیلم فاطیما (زیتا هنروت) شباهت فراوانی دارد.

روایت فیلم شنل درباره «صحرا»، مادر مهاجری است که سعی می‌کند جایگاه بهتری برای خود و فرزندش، باران، فراهم کند. فیلمی وقتی آغاز می‌شود، ابهامات فراوانی در قصه وجود دارد و افشای تدریجی اطلاعات با حرکت موتور محرکه قصه، تعلیق گیرایی را چاشنی فیلم می‌کند. تعلیقی که به شناخت عمیقی از شخصیت ها منجر می شود. از این جهت فیلمنامه شنل از بسیاری از فیلم های حاضر در بخش مسابقه سرآمدتر است. «شنل»  بیهوده مخاطب را به بازی نمی‌گیرد،  با اینکه شخصیت‌ها به نوعی رذلی و خباثت دچارند اما این خباثت به شکل تحقیر آمیزی در بطن درام از کاراکترها به سوی مخاطب ساطع نمی شود. کارگردان حتی طاهر را به صورتی جلوی دوربین می‌آورد که هیچ احساس تحقیر آمیز و توام با نفرت به مخاطب دست نمی دهد.  حتی خباثت طاهر کاملا توجیه پذیر است و این توجیه پذیری به شناخت کارگردان از میزانسن باز می گردد.

 در بخشی از بده بستان های دراماتیک فیلم میان طاهر و صحرا، مرد نشان می دهد که طینت بدی ندارد و به دلیل یک موقعیت بحرانی پیش آمده در گذشته اش نوعی حس انتقام در وجودش در حال شعله ور شدن است. او می خواهد به هر شکل ممکن از یک زن انتقام بگیرد و صحرا گزینه بسیار خوبی برای این انتقام جویی است.

روایت شنل با همه کرختی که پس از افشای گذشته صحرا در فیلم و جود دارد اما نسبت به فیلمنامه هایی که در جشنواره وجود دارد، اثر قابل اعتنایی است. اگر موقعیت صحرا را در این فیلم و موقعیت زن را در فیلم فاطمیما مقایسه کنیم درخواهیم یافت که فیلم چه چیزی کم دارد. یکی از ضعف های اساسی اثر این است که چالش میان طاهر و صحرا روال درست و منطقی ندارد. نویسنده فیلمنامه میان دو گزاره مردد است اگر زن به دلیل موقعیت مهاجرتی‌اش مستقیم به نبرد با طاهر می رفت قطعا جذابیت‌های فیلم چند برابر می شد.

قصه شنل قصه ای لبریز از تعلیق است. تعلیق فیلم تا نیمه فیلم فوق العاده است اما از نیمه فیلم تقابل مستقیم صحرا و طاهر باید بار فیلم دراماتیک فیلم را بر دوش بکشد که نقصان اصلی فیلم به همین جدل باز می گردد. عیب ظریفی که در این قصه وجود دارد این است که نویسنده فیلمنامه نتوانسته این موقعیت تقابلی را گسترش دهد. در صورتی که خشونت خیلی کنشمندی در وجود صحرا به دلیل گذشته‌اش وجود دارد و در مقاطعی از فیلم این خشونت را بروز می دهد اما بروز خشونت از جانب صحرا پرداخت ساده انگارانه ای در فیلم دارد.

فیلم می‌توانست نبردهای کلامی این دو شخصیت را به تقابلی جدی بدل کند و در مختصات دراماتیک فیلم، وجوه مختلفی از صحرا نشان دهد. صحرا یک هاجر است . مهاجری که قبل از مهاجر بودن ساکنین همین دیار بوده است. پدر صحرا  افغان بوده و او صحرا درایران به مدرسه رفته است اما پس از اخذ مدرک دیپلم او را به پسر عموی افغانش می فروشند و پس از این ازدواج اجباری صحرا راهی افغانستان می‌شود. ضمن اینکه والدین صحرا زمانی که در ایران بودند او را وادار به دستفروشی می کردند. به همین دلیل صحرا در یک شرایط معلقی زندگی می کند و پس از مرگ شوهرش این فضای ملق و معلق، سست تر از گذشته می شود. ازدواجش جایی ثبت نشده است. او با یک شناسنامه تقبلی ازدواج کرده و پس از نپذیرفتن پیشنهاد هامون باید خودش اینبار را بر دوش بکشد. تنهایی مفرط زنانه و نداشتن هویت ، جهان صحرا  را به صحرایی دهشتناک بدل ساخته و انزوای اجتماعی خاص صحرا، از این پرسوناژ ، شخصیت ویژه ای ساخته است. باران کوثری بشدت این نقش را عالی ایفا می‌کند و اگر فیلم در بخش مسابقه حضور می داشت به موفقیت های بیشتری دست پیدا می‌کرد.    
 در میان فیلم‌هایی که با طعم مهاجرت ساخته شده‌اند، شنل روایت تلخ‌تری دارد. موضوع مهاجرت مولفه روایی برای ساختن فیلم های متعدد است و این گزاره روایی بشدت از جانب جشنواره های جهانی مورد تقدیر و ستایش قرار می گیرد اما پر واضح است که کارگردان فیلم را برای دوره گردی جشنواره ای نساخته است.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
triboon
گوشتیران