بوی نعنا، بوی سیب و حاشیههای تلخ زایندهرود/ ذغال قلیانهایی که همچنان سرخ است
با اعتقاد به اینکه مصرف قلیان شاهراه اصلی ورود به سوءمصرف مواد مخدر صنعتی و سنتی است اما هنوز بوی نعنا و بوی سیب در حاشیه خشک زایندهرود به مشام میرسد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، از حاشیه رودخانه زایندهرود که گذر میکنید، شاهد اتفاقات متفاوتی هستید، عکاسان جوانی که خیسی از جریان آب چند روز گذشته زایندهرود را سوژه عکاسی خود قرار میدهند، پیرمردها و زنان سالخوردهای که چانه بر عصا به سیوسه پل خیره شدهاند، نوجوانان و جوانانی که با موبایل لحظههای خود را در کنار این مسیر ثبت میکنند.
اما این همه قصه نیست، از مسیر سیوسه پل که به پیادهروی حاشیه رودخانه قدم میگذارید، بوهای مختلفی مشام را تیز میکند، اگر با دقت که نگاه کنید، پسران و دختران جوان را میبینید که در جمعهای 2 نفره و 3 نفره مشغول استعمال قلیان هستند و به نگاه متعجب تو پاسخ لبخند میدهد.
در این زمان به این فکر میکنید که شاید این جوانان از سر خوشی یا بیدغدغگی اینطور قصد گذر عمر کردند و از طرفی این سوال نیز به ذهن خطور میکند که چرا باید دختران و پسران این شهر در حاشیه زایندهرود اینگونه حیات خود را به خطر بیندازند و از طرفی شاید امکانات و زیرساختهای فرهنگی و تفریحی شهر برای تخلیه انرژی جوانان کافی نیست.
طعم تلخ حقیقت
مرتضی جوان 24 ساله اصفهانی که همراه با دوست خود اشکان در زیر درختی نزدیک به پیادهروی حاشیه رودخانه مشغول به استعمال قلیان است، در پاسخ به سؤال خبرنگار تسنیم که چرا این تفریح را برای خود انتخاب کرده، میگوید: من و دوستم در اوقات فراغت خود معمولاً به قهوهخانه میرفتیم و از زمانی که آنجا بسته شد، گاهی در خانه بساط قلیان فراهم میکردیم و با توجه به مخالف مادرم، این تفریح به اینجا کشیده شد.
وی درباره علت استعمال قلیان گفت: البته استعمال قلیان تفریح اصلی ما نیست، ما ورزش هم میکنیم اما احساس خوب و سرگرمی که استعمال قلیان برای ما دارد، در چیز دیگری پیدا نکردیم، به همین دلیل در هفته 3 روز به حاشیه زایندهرود میآییم و در کنار هوای آزاد و فضای سبز این مکان، قلیان هم مصرف میکنیم.
از طرفی آرش جوانی که بساط درآمد خود را در حاشیه زایندهرود با یک منقل و 10 قلیان و یک پاکت انواع طعمهای آن کسب میکند، به عابران پیاده قلیان تعارف میکند و به خبرنگار تسنیم میگوید که من از ساعت 10 صبح که در این محل حضور پیدا میکند تا پاسی از شب، درآمد یک هفته خود را درمیآورم.
او میگوید که هر قلیان را 5 هزار تومان کرایه میدهد و زمانی را نیز برای پس گرفتن قلیان از مشتریان خود تعیین نمیکند و برایش فرقی ندارد که مشتری او دختر باشد یا پسر!
این حرف جوان 24 ساله اصفهانی و آرش شاید از روی سادگی باشد اما خود بیانگر دردی عمیق در جامعه است که جوان امروز علاوه بر دغدغههای مختلف مالی، کاری و تحصیلی، دغدغه گذر اوقات فراغت خود و در کنار آن آرش دغدغه درآمد هفتگی را دارد و شاید به دلیل کمبود و یا نبود امکانات تفریحی و یا قیمت بالای استفاده از این امکانات، سبب شده که امثال مرتضی و اشکان بیش از همه در معرض این خطر خاموش جامعه امروز قرار بگیرند و امثال آرش از آب گلآلود ماهی بگیرند.
تفریحی که باسواد و بیسواد نمیشناسد
سیاوش جوان 30 ساله دیگری است که اوقات فراغت خود را به قصد معاشرت با دوستانش در سفرهخانه میگذراند که به خبرنگار تسنیم درباره مصرف قلیان در سفرهخانه میگوید: منابتدا به قهوهخانه میرفتم اما زمانی که به رشد اجتماعی رسیدم این فضا را خیلی مناسب نمیدیدم و ترجیح دادم به سفرهخانه بروم زیرا در این مکان اقشار مختلفی از مردم حضور دارند و مکانی سهلالوصول برای معاشرت با دوستانم است و از طرفی دیگر در مواقعی که دچار دغدغهها و درگیریهای کاری هستیم به سفرهخانه میروند و به زبان سادهتر به قلیان پناه میبرم.
او با اعلام اینکه از سیگار یا مواد مخدر سنتی و صنعتی تنفر دارد اما با علم به اینکه قلیان هم دریچهای برای ورود به مواد مخدر است، همانند یک عالم بیعمل رفتار میکند، بیان کرد: در بسیاری از مواقع که به سفرهخانه میروم، قلیان بهانهای است برای معاشرت با دوستانم و شاید اگر اماکن ورزشی و فرهنگی با هزینه مناسبتر در نزدیک محل کار و خانهام باشد، مکان دیگری را مثل سالن سینما یا تئاتر با کیفیت در نزدیکیام وجود داشته باشد، با آنجا بروم.
سیاوش درباره اینکه چگونه میشود که مصرف قلیان را از دغدغههای جوان امروز کم کرد، میگوید: در حوزههای فرهنگی و موضوعات مرتبط با جوانان متولیان زیادی هستند، به همین دلیل مسئولان رفع این معضلات را به یکدیگر پاس میدهد و از طرفی من یک جوان تحصیلکرده هستم و وقتی با برخوردهای سلبی از طرف مسئولان مواجه میشوم، شاید در شان و جایگاه اجتماعی من نباشد که به پارک بروم اما ممکن است این اتفاق را در منزل و یا در سفرهخانهها تجربه کنم.
درد مشترک بدون درمان
پیش از این نیز خبرنگار تسنیم از مقامات انتظامی و کارشناسان علوم اجتماعی این مسئله را پیگیر شده بود اما ظاهراً این خواب خرگوشی همهجانبه است، نه اینکه مسئولان به فکر رفع این معضل نیستند – نه، بلکه هنوز راهکار تأثیرگذاری برای مقابله با این پدیده یافت نشده است و اگر زمانی پلمبکردن قهوهخانهها برای جلوگیری از سوق داده شدن جوانان به سمت اعتیاد که از همین قلیان ساده آغاز میشود، جواب میداد اما جوان امروز دیگر با راهکارهای منعکننده قانع نشده و راهی برای یا مبارزه با این منع و یا تفریحی مورد دلخواه خود پیدا میکند.
کارشناس علوم اجتماعی دراینباره به خبرنگار تسنیم میگوید: نسل امروز حوصله خواندن و توجه به محصولات تبلیغی فرهنگی در زمینه عدم مصرف قلیان را ندارند و اکنون تراکم جمعیتی جامعه ما جوانان هستند که همگی درد مشترک بیکاری را دارند و مصرف قلیان را از سر ناچاری انتخاب میکنند و اگر انتخاب دیگری از جمله اشتغال و فرصتهای فرهنگی مثبت برای آنها فراهم نشود، به مواد مخدر روی میآورند.
علیرضا قربانی با بیان اینکه برخورد حذفی با قلیان نتیجه عکس دارد و به رفع معضل قلیان کمکی نمیکند، اظهار داشت: قهوهخانهها فرصتی هستند که در قالب ویترین جوانان ما در پشت این ویترین به مصرف قلیان مشغول هستند و ما میبینیم که جوانان در چه مکانهایی مشغول به مصرف قلیان هستند، اگر این ویترین برداشته شود در واقع فضای روشن را برای جامعه بستهایم و احتمال گرایش جوانان به مصرف مواد مخدر صنعتی همانند شیشه افزایش مییابد.
وی با بیان اینکه مصرف قلیان را بههیچعنوان تائید نمیکنم چراکه عوارض آن وحشتناکتر از سیگار است، گفت: مصرف غیردائمی قلیان و مصرف جمعی آن یک مزیت محسوب میشود و اینکه قلیان همیشه مصرف نمیشود که این نکتهای است که باید در تصمیمات و برنامهریزیهای فرهنگی به آن توجه داشته باشیم.
کارشناس علوم اجتماعی بیان کرد: تا زمانی که جایگزین مناسب مانند ایجاد فرصتهای فرهنگی مثبت برای مصرف قلیان فراهم نشود، حذف قلیان از جامعه تنها عوارض و آسیبهای خاص خود را خواهد داشت و راهکار مناسب برای عملیاتی شدن این هدف این است که در وهله نخست با این موضوع برخورد اجتماعی داشته باشیم به این معنی که بپذیریم که جوانان ما نیاز به مشغله و یا دلبستگی فرهنگی دارند.
نگرش خطرناک یک جامعه سنتی
وی با بیان اینکه مصرف قلیان با مشکل جدیتری روبهرو است، افزود: قلیان در جامعه سنتی اصفهان با نگرش و دیدگاه مثبت روبهرو است و تا زمانی که این نگاه مثبت است، عدم مصرف آن برای جوانان قابلپذیرش نیست و تغییر این نگرش جامعه با کار فرهنگی رسانهای، اجتماعی، کار آموزشی همهجانبه و جایگزینی شغل و دلبستگیهای فرهنگی برای جوانان برای رفع این معضل ضروری است.
اما تمام این صحبتها تاکنون بارها توسط کارشناسان علوم اجتماعی و دغدغهمندان فرهنگی مطرح شده است اما چرا تنها به صحبت بسنده میشود و راهکارهای عملیاتی تأثیرگذار اجرایی نمیشود.
سرهنگ جهانگیر کریمی، معاون اجتماعی فرمانده انتظامی استان اصفهان در این زمینه به خبرنگار تسنیم میگوید: با وجود اطلاعرسانی و اقدامات آگاهیبخشی درباره مصرف قلیان متأسفانه شاهد مصرف این ماده سمی در خانوادهها و تفرجگاهها هستیم و قبح مصرف قلیان در خانوادهها شکسته شده است.
وی با اشاره به اقدامات فرهنگی نیروی انتظامی در این راستا بیان کرد: جلسات مختلفی را با نهادهای متولی ازجمله اداره بهداشت و آموزشوپرورش برگزار کردیم و با تولید محتواهای آموزشی با استفاده از نظرات متخصصان امر، کتاب، تیز تبلیغاتی و فیلم تهیه شده است و توسط مدرسان آموزش همگانی در مراکز آموزشی و کارگری آموزش داده شده است.
با اعتقاد به اینکه مصرف قلیان شاهراه اصلی ورود به سوءمصرف مواد مخدر صنعتی و سنتی است اما هنوز بوی نعنا و بوی سیب در حاشیه خشک زایندهرود به مشام میرسد و این آلارم هشداردهندهای است که تقریباً برای همگی به یک عادت تبدیل شده و کسی در عمل همتی برای رفع این معضل بزرگ اما فراموششده نمیکند.
بیتفاوتی همهجانبه به آلارمهای فرهنگی
البته مصرف قلیان در حاشیه زایندهرود و حتی در منازل خانوادههای اصفهانی تنها دغدغه فرهنگی نیست اما شاید مصرف قلیان یکی از علائم عدم آموزش صحیح، عدم فراهم بودن و توزیع همسان امکانات فرهنگی و تفریحی و هزار عدم دیگر باشد و متأسفانه در طول دهه گذشته هر روز بیش از گذشته نمود خارجی پیدا میکند و جامعه را بیش از پیش با چالشها و مشکلات مختلف درگیر میکند.
برخورد با هشدارهای فرهنگی که هر یک در بخشی از حاشیه زندگی روزمره امروز نمود خارجی پیدا میکند ابتدا نیاز به توجه همگانی دارد که این مهم نیازمند آسیبشناسی و در کنار آن ارائه راهکارهای مؤثر از سوی مردم و مجریان حوزه فرهنگی و اجتماعی است.
و شاید بتوان همانطور که برای ترویج یک فرهنگ صحیح، انجمنها و کمپینهای مختلفی از سوی اقشار تأثیرگذار تشکیل میشود، همتی کرد و کمپین "نه به قلیان" را با بسترسازی اجتماعی و جاذبههای فرهنگی ایجاد کرد و البته در کنار آن حمایتهای لازم را نیز انجام داد زیرا در گذشته نه چندان دور شاهد موج عظیم فرهنگی از سوی اقشار مختلف بودیم که کمپین "قلیانها را گلدان کنیم" به راه انداختند که متأسفانه به دلیل عدم حمایت همهجانبه، تنها به یک شعار تبدیل و در صفحات تاریخ سال 95 گم شد.
گزارش از زینب کلانتری
انتهای پیام/