پسر بعد از کشتن و سوزاندن مادر و خواهرش بخشیده شد
بعد از قتل مادرم، جسدش را به داخل حیاط کشاندم و به سمت حمام رفتم؛ در این لحظه خواهرم صحنه را از پشت پنجره دید و شروع به داد و فریاد کرد، من نیز با شنیدن صدای داد و فریاد او برای ساکت کردنش...
به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران پویا؛ در سال 95 شاهد حوادث و پروندههای جنایی مختلف در پایتخت بودیم، از قتلهایی که صرفاً به دلیل درگیری لفظی به وقوع پیوست تا پروندههای اسیدپاشی و قتلهای خانوادگی.
در اکثر پروندههای قتل پایتخت در سال 95 مقتولان با سلاح تیز و برنده به قتل رسیدند، در برخی از این جنایتها نیز قاتلان با استفاده از سلاح گرم مقتول را از پای درآورند.
در پروندههای جنایی سال گذشته، وقوع چند فقره اسیدپاشی نیز خبرساز شد، پروندههایی که عمده انگیزه متهمان، انتقامجویی بود البته در میان این پروندههای جنایی خبرساز چندین قاتل و اسیدپاش نیز از قصاص گریختند.
در ادامه به سراغ مهمترین پروندههای جنایی در سال گذشته رفتیم و به بازخوانی این پروندهها میپردازیم.
رهایی از قصاص پسر جنایتکار پس از کشتن مادر و خواهرش
ساعت 18 بیست و دوم دی ماه سال 82 خبر آتشسوزی یک خانه ویلایی در خیابان مسجد جامع شهرستان پاکدشت به سامانه 125 اعلام شد.
پس از رسیدن مأموران آتشنشانی به محل اعلام خبر و خاموش کردن آتش، آنها با جسد مادر و دختر نوجوانی داخل حمامی که در حیاط بود، مواجه شدند.
با کشف جسد سوخته مادر و دختر جوان تیمی از مأموران انتظامی به همراه اکیپ تشخیص هویت و بازپرس امور جنایی در صحنه وقوع جرم حاضر شدند، تحقیقات ابتدایی از اهالی محله حاکی از آن بود که آنها با شنیدن صدای انفجار از خانه ویلایی به کوچه آمدهاند و موفق شدند پسر خانواده را که با چاقو قصد خودکشی داشت، زمینگیر کنند.
تحقیقات تکمیلی حاکی از آن بود که عامل این جنایت، مادر و دختر جوان را پس از خفه کردن به داخل حمام کشانده است؛ همین سرنخ کافی بود که پسر جوان در مظان اتهام قرار بگیرد، وی پس از بازداشت توسط پلیس در همان ابتدا به قتل مادر و خواهرش اعتراف کرد.
بعد از صدور کیفرخواست برای پسر نوزده ساله و اتمام جلسات بازپرسی، وی برای محاکمه در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران حاضر شد؛ پسر جوان درباره انگیزه و علت قتل مادر و خواهرش در جلسه دادگاه گفت: ساعت 11:30 مادرم به منزل بازگشت، خواهرم نیز ساعتی بعد از مدرسه به خانه آمد؛ لحظاتی از آمدن خواهرم به خانه نگذشته بود که ناگهان مادر و خواهرم به دلایل نامعلومی با یکدیگر درگیر شدند، مادرم در این درگیری ضربه محکمی به سر خواهرم زد، من که عصبانی شده بودم به سمت مادرم رفتم تا وی را آرام کنم، اما او چاقویی از کابینت داخل آشپزخانه برداشت که من از ترس، مادرم را به عقب هل دادم و زمانی که روی زمین افتاد، به وسیله جوراب او را خفه کردم.
وی ادامه داد: بعد از قتل مادرم، جسدش را به داخل حیاط کشاندم و به سمت حمام رفتم؛ در این لحظه خواهرم صحنه را از پشت پنجره دید و شروع به داد و فریاد کرد، من نیز با شنیدن صدای داد و فریاد او برای ساکت کردنش به داخل خانه رفتم، او را نیز با روسری خفه کردم و جسدش را به داخل حمام بردم، پس از اینکه جسدها را به داخل حمام بردم، ظرف بنزینی تهیه کردم و بنزین روی جسدها ریختم، سپس کاغذی آتش زدم، داخل حمام انداختم و بعد صدای انفجار به گوشم رسید، در نهایت قصد داشتم خودکشی کنم که اهالی محل سر رسیدند و مانع خودکشیام شدند.
سرانجام قاضی این پرونده پس از شنیدن اظهارات پسر جوان با چهار قاضی مستشار وارد شور شد و پسر جوان را به قصاص نفس محکوم کرد.
پس از تأیید حکم قصاص عامل این جنایت، پرونده وی برای سیر مقدمات اجرایی به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد تا اینکه در مرداد ماه سال گذشته اولیای دم مقتولان با حضور در دادسرای امور جنایی تهران درخواست خود مبنی بر اعلام گذشت از قصاص پسر جوان را ارائه دادند و وی از قصاص رهایی یافت.
قاتل سرباز جوان 13 سال بعد قتل از قصاص گریخت
بعدازظهر 17 مرداد 82 خبر قتل پسر بیست و یک سالهای به نام فرهاد در یکی از محلههای شهریار به پلیس شهریار اعلام شد، با حضور مأموران انتظامی در صحنه وقوع جرم، نوید دوست مقتول در اظهاراتش به مأموران گفت: آموزشی سربازی فرهاد تازه به پایان رسیده بود و با او قرار گذاشته بودم،در حال قدم زدن در خیابان بودم که ناگهان یکی از دوستانش به ما نزدیک شد و با چاقو به سینه فرهاد زد؛ من قصد داشتم چاقو را از دستانش بگیرم که وی پهلویم را زخمی کرد و پس از وارد کردن یک ضربه چاقوی دیگر به سینه فرهاد از محل گریخت .
با به دست آمدن این سرنخ تلاش برای شناسایی ضارب فرهاد آغاز و مشخص شد وی توسط افراد حاضر در محل دستگیر شده و به کلانتری انتقال یافته است.
قاتل جوان در آغاز تحقیقات به قتل فرهاد اعتراف کرد و در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: من با مقتول آشنایی کمی و با او جدال لفظی داشتم، به دلیل غرور بیجایم تصمیم گرفتم با او درگیر شوم، زمانیکه فهمیدم از آموزشی سربازی برگشته برای این کار آماده شدم، زمان وقوع قتل، فرهاد را در خیابان دیدم و نزدیک او رفتم که متوجه شدم دوستش نیز همراه اوست، با چاقو ضربهای به سینه فرهاد زدم و چون دوستش قصد دفاع از وی را داشت، او را نیز زخمی کردم و بعد از آنجا گریختم اما در نهایت توسط مردم دستگیر شدم.
پس از اتمام جلسات بازپرسی قاتل فرهاد و صدور کیفرخواست برای او، وی برای محاکمه در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران حاضر شد، قاتل در جلسه دادگاه نیز به قتل فرهاد اعتراف و از کارش اظهار پشیمانی کرد.
سرانجام دادگاه، قاتل را به اتهام قتل فرهاد به یک بار قصاص نفس محکوم کرد و این حکم در شعبه 37 دیوان عالی کشور تأیید شد.
پس از تأیید حکم قصاص فرهاد، پرونده وی برای سیر مقدمات اجرایی به اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد تا اینکه شهریور ماه 95 اولیای دم مقتول با حضور در این دادسرا درخواست خود مبنی بر اعلام گذشت از قصاص قاتل را ارائه کردند و قاتل جوان بعد 13 سال از قصاص رهایی یافت.
خونبهای 600 میلیونی برای گریختن از چوبهدار
بعداز ظهر چهارم تیرماه سال 88 وقوع یک درگیری مرگبار در خیابان شهید مدنی به پلیس اعلام شد که با حضور ماموران انتظامی در صحنه جرم و طی بررسیهای اولیه مشخص شد مقتول پسر جوانی است که از سوی خانواده دختر مورد علاقهاش با ضربات چاقو به قتل رسیده است.
پس از انتقال جسد مقتول به پزشکی قانونی تلاش برای دستگیری متهمان این پرونده آغاز شد که یک روز بعد چهار نفر به اداره آگاهی رفتند و خود را در رابطه با این قتل به پلیس معرفی کردند.
متهمان این پرونده که از اعضای خانواده دختر جوان بودند در تحقیقات مدعی شدند مقتول زمانی که با جواب منفی دختر جوان روبرو شده برای وی ایجاد مزاحمت کرده و همین موضوع باعث درگیری بین خانواده دختر جوان و مقتول شده است.
با اتمام جلسات بازپرسی و صدور کیفرخواست برای چهار متهم این پرونده، آنها برای محاکمه در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران حاضر شدند و متهم اصلی این نزاع (برادر دختر جوان) در تشریح روز قتل گفت: مدتی بود که متوجه ایجاد مزاحمت مقتول برای خواهرم شدم به همین دلیل با یکی از برادرانم، دامادمان و برادرش برای حل اختلاف نزد خانه مقتول رفتیم زمانی که آنجا رسیدیم ابتدا با او صحبت کردیم که لحظاتی بعد مقتول با قمهای به سمت ما حملهور شد و شروع به داد و فریاد کرد. با آغاز درگیری برادرم و برادر دامادمان برای کمک دست به کار شدند و من چاقویی از زیر لباسم درآوردم و به مقتول زدم.
پس از درگیری نیز از آنجا فرار کردیم و فردای آن روز فهمیدیم مقتول جان باخته است. ما قصد کشتنش را نداشتیم و به همین خاطر خود را به پلیس معرفی کردیم.
سرانجام متهم اصلی پرونده با درخواست اولیای دم مقتول به قصاص محکوم شد و این حکم در شعبه 17 دیوان عالی کشور به تایید رسید.
پرونده این قتل برای سیر مقدمات اجرایی به اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد تا اینکه اولیای دم مقتول با حضور در سرپرستی اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران اعلام کردند حاضرند با دریافت 600 میلیون تومان از قصاص قاتل بگذرند.
سرانجام خانواده متهم پرونده توانستند با پرداخت این مبلغ رضایت اولیای دم مقتول را بگیرند و قاتل پرونده از قصاص گریخت.
انتهای پیام/