شمهای از سخنسرایی سعدی
استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه با اشاره به بخشی از ویژگیهای شعری سعدی، این شاعر را یکی از صمیمیترین و مؤثرترین شاعران ایرانی توصیف کرد و گفت: زیبایی کلمات سعدی ذاتی و منحصر به خود اوست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، کاووس حسن لی، پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی، در اردوی پایانی دوره پنجم آفتابگردان ها در شیراز با بیان اینکه سعدی یکی از صمیمیترین و مؤثرترین سخنسرایان ایرانی است، اظهار داشت: وسعت و گوناگونی سخن سعدی به اندازهای است که او را از دیگرانی که به نام شاعر برجسته در ادب خود میشناسیم، برجسته کرده است.
وی تصریح کرد: سعدی در شعر و نثر آثار درجه اول آفریده است. شاعری نداریم که نثرش اینقدر عالی باشد و نویسندهای نیز وجود ندارد که مانند سعدی شعرش قابل توجه باشد. شعر سعدی مثل شیشه است و شعر حافظ مثل آینه. شعر سعدی مانند ویترینی شفاف است که سعدی پشت آن نشسته است؛ ولی شعر حافظ آیینهای است که پیش از دیدن حافظ خود را در آن می بینیم.
این استاد ادبیات گفت: زیبایی کلمات سعدی ذاتی و منحصر به خود اوست و بی آنکه خود را نشان بدهد دل می برد. شعر سعدی دارای مراعاتهای بی نظیری است و روحی دیگر در آنها پنهان است. سادهسرایی همسایه دیوار به دیوار ابتذال است و بندبازی سعدی روی این نخ نامرئی به شکلی شگرف، بیهمانند است و اگر کسی به اندازه کافی با ماهیت زبان سعدی آشنا نباشد و زیر و بم ترکیبسازی را نشناسد، نمیتواند مثل سعدی شعر بگوید.
این استاد دانشگاه مطرح کرد: کار مهم سعدی این است که بخشی از زیباییهای سخن را در لایههای زیرین بیت برای آدمهای خاص پنهان میکند. مثلا در بیتِ «سرو از آن روی گرفته است به یک پای قرار/ که اگر با تو رود شرمش از آن ساق آید» معنی بیرونی بیت روشن است که دلیل یک پا ایستادن سرو روی زمین خجالت کشیدن از پای تو است، اما در مصرع اول اصطلاح روی گرفتن با وجود واژه شرم در مصرع دوم ایهام زیبایی ایجاد کرده است.
وی افزود: دوستان جوان شاعری که دوست دارند زبانآوری کنند، باید بدانند سعدی یکی از شاعرانی است که کارهای شگفتانگیزی در این حوزه کرده است؛ هرچند در این میان عدهای از اهالی ادبیات به سعدی ستیزی پرداختند.
همچنین دومین کارگاه نقد و بررسی شعر اردوی پایانی دوره پنجم آفتابگردانها با حضور حسن دلبری و هاشم کرونی نیز در شیراز برگزار شد. ابوالفضل طاهری اولین شاعر جوانی بود که شعرخوانی خود را با این بیت آغاز کرد:
«وقتی که از کنار دلش طرد می شوم
دلگیره و دل شکسته و دل سرد می شوم»...
حسن دلبری در نقد این شعر گفت: غزل نوکلاسیکی بود چنانکه اقبال شعر جوان امروز هم به آن است. غزل قالب لطیفی است و نظر شخصی من این است که در این غزل بعضی کلمات متناسب با زبان غزل نیست بنابراین در انتخاب کلمات باید دقت شود.
داود کفعمی نیز در ادامه نشست غزل خود با این مطلع را قرائت کرد:
«پیش ازآنی که بترکد در تو مردی انتحاری
ترک میگویی خودت را سر به کوچه میگذاری»...
هاشم کرونی در نقد این شعر اظهار کرد: این شعر در غزل هایی که در یک دهه اخیر یک سری کارهاست که ارجاعات خارج از متن دارد و برای تعدادی از افراد جامعه و عصر حاضر معنا پیدا میکند؛ بنابراین نباید دنیای شعر خود را محدود به مکان و زمان خاصی کرد. در بعضی جاها شاعر خواسته مراعات نظیر جدیدی استفاده کند، ولی نو نیست و مشابه آن در غزل های جوانان دیگر فراوان است.
در ادامه این نشست نیز تعدادی دیگر از شاعران، سرودههای خود را قرائت کردند که مورد نقد و بررسی کارشناسان حاضر قرار گرفت.
انتهای پیام/