دکترین نظامی جدید آمریکا؛ حفظ هژمون با گروگان گرفتن امنیت منطقه
مرتضی خوانساری: آمریکا میداند که ظرفیت لازم برای مهار حوزه نفوذ ایران در منطقه را ندارد بنابراین به دنبال متحدسازی است و هژمون خود را از طریق کشتار مردم بیدفاع حفظ میکند.
به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، سفر مایک پنس معاون رئیس جمهور آمریکا به ژاپن و کره و در ادامه آن دیدار ماتیس، وزیر دفاع آمریکا از کشورهای خاورمیانه حاوی این نکته است که سیاست خارجی آمریکا از شعارهای کارزار انتخاباتی ترامپ خارج شده و از این پس دکترین نظامی تعیین کننده اهداف سیاست خارجی و امنیتی خواهند شد.
* ترامپ خود را برای چالش بیشتر با روسیه در منطقه خاورمیانه آماده کرده است
از سوی دیگر توافقات جدید در روابط چین و آمریکا که در راس آن موضوع کره شمالی برجسته شده، حکایت از آن دارد که ترامپ آسیا را محور تحقق دکترین نظامی قرار داده و با نمایش مضحک حمله به فرودگاه سوریه و آزمایش بزرگترین بمب غیر اتمی تاریخ بشر در افغانستان و تهدید کره شمالی، خود را برای رویاروییهای جدید نظامی در آسیا، خاورمیانه و به ویژه چالش بیشتر با روسیه در خاورمیانه آماده کرده است.
* دکترین نظامی جدید آمریکا: حفظ هژمون با کشتار مردم بیدفاع جهان
دکترین نظامی جدید که مبتنی بر ادامه و احیای روند اجرای طرح "محور شرارت" با هدف حفظ هژمون آمریکا در جهان است، بیشترین تمرکز خود را در خاورمیانه و شرق آسیا دارد و در لایههای پنهان آن این نکته نهفته است که "حفظ هژمون و تامین امنیت آمریکا تنها با حمله نظامی به کشورهای دیگر و کشتار مردم بی دفاع امکان پذیر است" و از نگاه مقامات آمریکا این یگانه راهبردی است که چون گذشته کارآمدی خود را اثبات کرده و میتواند افکار عمومی آمریکا و جامعه جهانی را به سمت حفظ موقعیت برتر آمریکا به عنوان تنها قدرت جهانی هدایت کند.
انجام مذاکرات و دیدارهای مایک پنس معاون رئیس جمهور آمریکا و ماتیس وزیر دفاع این کشور که در پایگاههای نظامی کره جنوبی و ژاپن صورت گرفت، تاکید بر این استراتژی دارد و نمایش زنده این تفکر است که آدم کشی و ذبح انسانها و دامن زدن به جنگ و جنایت برای حفظ منافع آمریکا، هنوز در دستور کار واشنگتن قرار دارد.
* ترامپ امنیت شرق آسیا و خاورمیانه را به گروگان میگیرد
ترامپ با اعزام مایک پنس و ماتیس به شرق آسیا و خاورمیانه رویای تحقق همان نسخه قدیمی امنیتی آمریکا برای اروپای بعد از جنگ جهانی دوم را برای ژاپن، کره جنوبی و کشورهای خاورمیانه دنبال میکند. کاری که آمریکا بعد از جنگ با اروپا انجام داد و این قاره را خط مقدم رویاروییهای نظامی خود در جنگ سرد با شوروی سابق قرارداد و با گروگان گرفتن امنیت شان به آنها تفهیم کرد که حفظ امنیت اروپا در گرو تقویت امنیت آمریکا میباشد و زمانی کشورهای اروپایی امنیت خواهند داشت که امنیتشان، امنیت آمریکا را تقویت کند.
بهانه دیگر سفر وزیر دفاع آمریکا به منطقه نیز برجسته کردن این عبارت نخ نما شده است: جلوگیری از تقویت نگرانی رو به رشد از توسعه نفوذ ایران در منطقه.
* ماتیس میداند که آمریکا ظرفیت لازم برای مهار حوزه نفوذ ایران را ندارد
ماتیس خوب میداند که آمریکا ظرفیت لازم برای مهار حوزه نفوذ ایران و توانایی ایفای چنین نقشی را در منطقه ندارد، بنابراین آمریکا مجبور است برای جبران ضعف خود به یارگیری به اصطلاح متحدین استراتژیک در خاورمیانه روی آورد.
بنابراین ماتیس در سفر خود به عربستان در پی تفهیم این موضوع است که اکنون نوبت شرکای استراتژیک آمریکا است که دست در دست ایالات متحده به ثبات منطقهای و جهانی و ممانعت از نفوذ ایران کمک کنند. او در این سفر تلاش میکند در اجرای سیاست جلب حمایت کشورهای خاورمیانه، به شیطنت و نیات منطقهای آمریکا در خاورمیانه و در قبال ایران مشروعیت بخشد و برای جبران فقدان ظرفیتهای لازم جهت مقابله با ایران و جلوگیری از نفوذ روسیه و چین در منطقه، بحرانها را با این هدف به سمت و سوی جهانی و بینالمللی شدن سوق دهد، تا همه کشورها شریک سیاستهای تجاوزکارانه آمریکا شوند. درست به مانند جنگ اول آمریکا علیه صدام.
هدف دیگر ماتیس از این سفر، تقویت پایگاههای آمریکا در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای مقابله با نفوذ چین و روسیه در آسیا و آفریقا میباشد و این عبارت به اصطلاح "شرکای راهبردی" که مقامات آمریکا مرتب بکار میگیرند، تنها قرار است این کشورها را جایگزین خسارتهای مادی و انسانی ایالات متحده در آینده کند.
ماتیس خوب میداند که اولویتها و سیاست آمریکا در رقابت با روسیه به خاورمیانه کشیده شده و هر دو قدرت نیز حضور نظامیشان نسبت به گذشته شدیدتر و انباشتهتر شده و روسیه برای اولین بار بعد از جنگ جهانی دوم با حضور نظامی در خاورمیانه و مدیترانه، ترتیبات امنیتی سنتی مبتنی بر هژمون آمریکا را به چالش کشیده است. از این رو ماتیس در این سفر سعی میکند با پنهان نگه داشتن تشدید رقابتهای منطقهایاش با روسیه و چین در خاورمیانه و آفریقا، با ایران هراسی کشورهای ثروتمند نفت خیز عربی را مجبور سازد تا در خط مقدم چالش آفرینیهای منطقهای آتی خود با روسیه و چین قرار بگیرند.
* آیا کشورهای حوزه خلیج فارس از صدام، قذافی و مبارک برای آمریکا عزیزترند؟
کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس فراموش نکنند که ماتیس وزیر دفاع آمریکا پس از صرف خسارتهای سنگین انسانی و صدها میلیارد دلار هزینه بینتیجه در حمله به عراق، افغانستان و سوریه سراغ آنها آمده و حداکثر همان رفتاری را با آنها خواهد داشت که با رهبران منطقهای داشته است و باید مطمئن باشند که از مبارک، صدام و قذافی برای آمریکا عزیزتر نیستند. بنابراین کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بدانند که علیرغم مشارکت در جنگ نیابتی صدام علیه ایران، جمهوری اسلامی ایران چون گذشته خیرخواه آنهاست و مانند دوران جنگ صدام علیه کشورشان که از آنها حمایت کرد، همسایه خوب باقی خواهند ماند و آمریکا رفتنی است.
یادداشت: مرتضی خوانساری، دیپلمات سابق و تحلیگر مسائل بینالملل
انتهای پیام/