دوباره ایران! دوباره تحریم!
دوباره تحریم شدیم! شرایط همانطور که در دولت باراک اوبامای دموکرات برنامهریزی شده بود در دولت دونالد ترامپ جمهوریخواه ادامه پیدا کرد و پسابرجام برکت نزایید! هیچ امتیاز قابل عرضی دشت نکردیم و در مقابل برنامه اعمال فشار دشمن نیز قدرت و سرعت یافت.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، دوباره تحریم شدیم! شرایط همانطور که در دولت باراک اوبامای دموکرات برنامهریزی شده بود در دولت دونالد ترامپ جمهوریخواه ادامه پیدا کرد و پسابرجام برکت نزایید! هیچ امتیاز قابل عرضی دشت نکردیم و در مقابل برنامه اعمال فشار دشمن نیز قدرت و سرعت بیشتری یافت. فیالواقع هم باید استقلال و پیشرفت و اقتصاد ملی را بایگانی کنیم و هم به برنامه برجام بهعلاوه تحریمهای جدید متعهد بمانیم!
تحریمهای نو در نقش اهرمهای فشار جدیدی که تحقیقات آن در اندیشکدههای وابسته به وزارت دفاع آمریکا همچون «رند» و «نایاک» و «امریکن اینترپرایز» در فاصله سالهای 2014 تا 2016 صورت گرفت اکنون در مجلس سنای آمریکا در «پسابرجام موعود» به تصویب رسیده است. برجام مکرر در مکرر نقض میشود و هیچ تحریم جدیای نیز به شکل ملموس ملغی نشده است اما دیپلماتهای ما کماکان متوسل به مسیرهای سرکاری تعبیه شده توسط دستگاه سیاست خارجی آمریکا برای «مقابله» با بدعهدیهای آمریکا هستند. مقابله که چه عرض کنیم...
تعامل با تحریم!
شاید باور نکنید اما در دوره پسابرجام حقیقتا برنامهای مشخص و مصوب به نام «سیاست خارجی» دستکم در دولت حسن روحانی وجود ندارد. یک زیرسازه تحلیلی هست که بنا بر آن «هرچه از دوست رسد نیکوست» و تعبیر به خیر میشود! یک زمان میگفتند ما با برجام میان «آمریکا و اسرائیل»، «جمهوریخواهان و دموکراتها» و «آمریکا و اعراب» اختلاف شدید انداختهایم و شکاف ایجادشده غیرقابل جبران است. امروز در انتقاد از ادامه رویه قدیمی آمریکا در تحکیم اتحاد با متحدان سابق، وزیر امور خارجه ایران در شبکه اجتماعی «توئیتر»، تکهپراکنی 140 کلمهای خطاب به دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا منتشر میکند. احتمالا هنوز «ابتکار عمل» اعمال فشار ایمیلی بر تیم سابق دموکراتها هم باقی است، چرا که «جان کری» اخیرا تذکر داده وضع تحریمهای جدید «ممکن است» به نقض برجام منجر شود.
از طرف دیگر محمدجواد ظریف در روزنامه آمریکایی وابسته به حزب بازنده دموکرات، یادداشتی منتشر کرده و کوشیده است با «دیپلماسی عمومی» مردم ایالات متحده را نسبت به سیاست خارجی ترامپ بدبین کند. این در حالی است که اکثریت جامعه آمریکایی از انعقاد قرارداد 500 میلیارد دلاری ترامپ با سعودیها راضی هستند و این رویه را منطبق بر قول «سیاست خارجی دلاری» وی در دوران رقابتهای انتخاباتی و مبتکرانه برمیشمارند. در فضای حقیقی، جز برخی سیاستمداران نئولیبرال شبهدموکرات، شهروندی نیست که از سیاست دوشیدن سعودیها چندان احساس نارضایتی کند اما ظریف و همکاران کماکان اصرار دارند در کنار همین اقلیت شکستخورده آمریکا بایستند و مرام بگذارند!
کدام سیاست خارجی؟!
اینها نشانههایی قابل تامل از فقدان استراتژی دیپلماتیک در سی و نهمین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران است. تعهدی بینالمللی را بدون پشتوانه حقوقی لازم پذیرفتهایم و امروز که «برژینسکی» پدرخوانده سیاست خارجی دموکراتها مرده است و کسی هم قولهای یواشکی پیش از انعقاد برجام را ضمانت نمیکند، بهجای در دست گرفتن ابتکار عمل در عرصه روابط بینالملل، پول میدهیم تا در روزنامه دموکراتهای بازنده «ترامپستیزی» کنیم! ترامپ رئیسجمهور آمریکاست و این اپوزیسیوننمایی نمایشی حزبی به هیچ عنوان تامینکننده منافع مردم ایران نیست. کما اینکه حتی اعضای دموکرات سنا نیز حاضر نشدند رای به عدم تصویب تحریمها بدهند و دلشان برای مشکلات اقتصادی دامنگیر دولت رفقای غربگرای خود در ایران نسوخت!
نام این بیمنطقی عملیاتی شاید همدردی و بقای یکطرفه بر رفاقت با دیپلماتهای قدیمی آمریکا باشد اما قطعا «سیاست خارجی» نیست! اگر سیاست را به معنای تدبیر امور مردم در عرصههای مختلف درنظر بگیریم «عزت و حکمت و مصلحت» کجای این ژانر طنز و غیرملی قرار میگیرد؟
گیرم توئیتهای ضد ترامپ جناب ظریف هزار بار هم میان ایرانیان به اشتراک گذاشته شد، چه تهدیدی متوجه سیاست خارجی ظالمانه آمریکاییها شده است؟ چه تدبیری برای حل مشکلات اقتصادی مردم در دوره ابقای تحریمهای قدیمی و تصویب تحریمهای جدید اجرایی شده است؟ ما به تعهد دولت اعتماد کردیم و اوباما را درک کردیم، نتیجه چه شد؟ آیا دموکراتها به برجام عمل کردند؟
رضایت اروپا
تا وقتی «نفت مفت» بفروشیم و هیچ مانیفست حقوقی در دفاع از حق مردم ایران در عرصه بینالملل نداشته باشیم اروپاییها هرگز در دفاع از ایران و برجام موضع نخواهند گرفت، چرا که قولهای اوباما برای جلب حمایت آنها از برجام صادقانه بوده و عملی شده است. امروز سران اروپایی و آسیایی به دلایل زیر از آمریکا و برجام راضی هستند:
1- نفت ارزان و بدون دغدغه به کشورشان میرسد و چرخ اقتصاد آنها را نسبتا از رکود 10 ساله خارج کرده است.
2- بازاری جدید و پرسود در خاورمیانه در اختیار آنها قرار گرفته که هر روز افق توسعه اقتصاد خارجیشان را روشنتر میکند.
3- مطابق چارچوب متعالی برجام، بابت خرید نفت از ایران نیازی به هزینهکرد ارزی ندارند و تسویهحساب با روش «کالا در برابر نفت» انجام میشود.
4- با حفظ تحریمهای بانکی امکان خروج داراییهای مسدود شده ایران از بانکهای اروپایی و آسیایی کنترل شده و سرمایه ما در اختیار اقتصاد غربیها و شرقیها- مثل دوران تحریم- باقی مانده است.
5- پروپاگاندای وحشتافزایی اعراب از ایران کماکان پابرجاست و بر بستر آن معاملات کلان خرید سلاح و ایجاد پایگاههای فراسرزمینی در خاک مسلمین شکل گرفته و انواع مناسبات مبتنی بر دوشیدن کشورهای اسلامی، با قدرت ادامه دارد.
ادعای نو، امتیاز نو
در چنین شرایطی سوال اینجاست که چرا اروپاییها یا حتی ژاپن و روسیه باید در دفاع از ایران به رویه فعلی اجرای برجام معترض باشند؟ کاملا طبیعی است که برای ادامه این مسیر برنامهریزی دقیقتری نیز صورت گیرد تا با تغییر کامل ایران، مثلا دیگر کسی به شکل معاملات غیرصیانتی وزارت نفت با شرکتهای چندملیتی یا قرارداد غیرسودآور با پژوی فرانسه ایراد نگیرد؛ شکل جدید قراردادهای نفتی بدون بلند شدن صدای اعتراض دانشجویان وطنپرست ایرانی به مرحله اجرا برسد و دیپلماسی اقتصادی برجام به صورت کامل ثمر دهد.
برای تحقق این مهم تمرکز بر موضوعات جدید اختلافی ضروری است. کما اینکه تریتا پارسی، مدیر نایاک و از نویسندگان متون برجام، پیشتر گفته بود بهترین موقعیت برای امتیازگیری از ایران فاصله میان اعمال تحریمهای قدیمی و ترس از وضع تحریمهای جدید است. «برنامه موشکی ایران»، «سرفصلهای اجتماعی حقوقبشر»، «تغییر مفاد آموزش عمومی» و در یک کلام «اعمال حاکمیت» به جای نظام ایران در زندگی خصوصی و مدنی ایرانیان مفاد مهمی هستند که بناست با اعمال فشار بر مبنای آنها زمینه برای تسلط بر ایران فراهم شود.
طبیعتا آنچه اکنون در حوزه دولتی مقابل روی غربیهاست از یک دهم درصد قدرت بازدارندگی نیز برخوردار نیست. دیپلماتهایی مسلط به توئیتر با قابلیت اعمال فشار ایمیلی، رئیس دولتی که حتی پس از انتخابات نیز به دنبال طرح سخنان اختلافافکن میان مردم است، وزرایی شبهسرمایهدار که بعضا خود از واردات سود میبرند... هیچ سیاستمداری در دنیا از حسن روحانی و تیمش نمیهراسد، چرا که چنین جا افتاده که سیاست غربگرایان منتظر شدن برای وضع تحریمها و محدودیتهای جدید علیه مردم و حاضر شدن بر سر میز مذاکره برای اعطای امتیازات بیشتر است. البته که بیگانه و دشمن بر چنین سازمانی که خود منابع قدرت نرم ملی را با دمیدن در اختلافات و کمک به عمیقتر شدن شکاف اجتماعی و سیاسی در جامعه تخریب میکند، بیش از پیش اعمال قدرت میکنند تا امتیازات بیشتر بستانند.
سالی که نکوست از بهارش پیداست! روحانی دوره جدید را هم با تحریمهای جدید دریافتی به جای تبریک سران کشورهای دیگر آغاز کرد تا به مردم اطمینان دهد تا 1400 چه روزهای سختی در پیش دارند. وضعیت خوب نیست و همه برای چاپیدن ایران دندان تیز کردهاند. در چنین شرایطی دقیقا مشخص نیست چقدر میتوان به تحقق وعدههای دولت همچون کاهش بیکاری، کنترل واردات بیرویه و قاچاق، رفع تحریمها و تعامل با جهان امیدوار بود.
انتهای پیام/