پایان تلخ و شیرین مردی که میتوانست وارث تاج و تخت گواردیولا باشد
قهرمانی بارسلونا در جام حذفی اسپانیا اگرچه نگذاشت انریکه فصل آخر حضورش در بارسلونا را دست خالی به پایان برساند اما چیزی را درباره این واقعیت که دوران او در نوکمپ به سر رسیده بود، تغییر نداد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، با اضافه کردن یک جام دیگر به ویترین افتخارات باشگاه بارسلونا و فتح جام حذفی اسپانیا برای سومین سال متوالی، لوئیس انریکه به دوران سه ساله حضورش روی نیمکت این تیم پایان داد و با خاطرهای خوش که تا حدودی از تلخی ناکامی از دست دادن قهرمانی لالیگا کاست، نوکمپ را ترک کرد.
انریکه تابستان سال 2014 جای خراردو مارتینویی را روی نیمکت بارسلونا گرفت که ناکامیاش برای کسب حتی یک جام با آبیواناریها نوکمپ را غرق در ناامیدی و یاس کرده بود. او با همان تعصب دوران بازیگریاش، کار خود را در نوکمپ آغاز کرد و انگیزه زیادی داشت تا نشان دهد که عملکرد خوبش در سلتاویگو اتفاقی نبوده است، عملکردی که سبب شد ناکامی بزرگش در فصلی که هدایت رم را برعهده داشت از یادها برود.
برنامه اول انریکه تغییر تاکتیکی در برنامه بازی بارسلونا بود، تغییری که شیوه بازی این تیم را از محدودیت به تیکی تاکا خارج میکرد. انریکه برخلاف گواردیولا، ویلانووای فقید و تاتا مارتینو تیمش را ملزم به رد و بدل کردن پاسهای عرضی متعدد و حفظ توپ مطلق نمیکرد و بازی مستقیم و طولی را هم به شرح وظایف بازیکنانش اضافه کرد. خارج شدن سبک بازی بارسلونا از حالت تک بعدی که با مارتینو داشت و دیگر برای همه رقبایش قابل پیشبینی شده بود، نتیجه داد و سرآغاز عصر جدیدی از افتخارآفرینی در تاریخ باشگاه شد.
انریکه در فصل اول حضورش در نوکمپ افتخاراتی کسب کرد که کمتر کسی انتظارش را داشت. در واقع او همه جامهای ممکن به جز سوپرجام اسپانیا که اتلتیک بیلبائو غافلگیرش کرد را درو کرد. تکیه انریکه به مثلث MSN (مسی، سوارس و نیمار) کار او را برای برآورده کردن انتظارات در آغاز کارش روی نیمکت بارسلونا آسان کرد هرچند که بروز اختلاف با مسی در اواسط همان فصل نزدیک بود کار دستش دهد و چه بسا اگر از موضعش کوتاه نمیآمد و به لجبازیاش با فوقستاره آرژانتینی ادامه میداد، خیلی زودتر از اینها مجبور بود نوکمپ را ترک کند. بارسلونا در نهایت فصل اول بازیاش زیر نظر انریکه را با فتح لالیگا، جام حذفی اسپانیا، لیگ قهرمانان اروپا، سوپرجام اروپا و جام باشگاههای جهان به پایان رساند و فقط از دست دادن سوپرجام اسپانیا نگذاشت که انریکه همان رکورد تاریخی که همتیمی قدیمیاش پپ گواردیولا با بارسلونا کسب کرد (ششگانه سال 2009) را تکرار کند.
در فصل دوم انریکه توفیقی که در فصل اول داشت را تجربه نکرد که یکی از دلایل آن افت مسی بود؛ چیزی که بیشتر از همه در مصاف بارسلونا و اتلتیکومادرید در یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا به نمایش درآمد و آبیواناریها هم بهایش را با از دست دادن فرصت صعود به نیمه نهایی پرداختند. حذف زود هنگام از لیگ قهرمانان اروپا اما این فرصت را به مرد اهل آستوریا داد تا تمام تمرکزش را روی کسب جامهای داخلی قرار دهد. تیم او اگرچه در هفتههای پایانی دچار افتی غیرمنتظره شد و آنقدر امتیاز از دست داد تا رقیب دیرینهاش رئال مادرید به کورس قهرمانی برگردد، اما در نهایت لیگ را برای دومین بار متوالی و آخرین بار فتح کرد. نبود رئال مادرید در جام حذفی اسپانیا به دلیل ماجرای بازیاش برابر کادیس (استفاده از بازیکن دو اخطاره) هم کار کاتالانها را برای فتح جام پادشاهی اسپانیا آسان کرد. به این ترتیب دوگانه قهرمانی تورنمنتهای داخلی برای دومین فصل متوالی در کارنامه انریکه ثبت شد و او تابستان سال گذشته هم که شاگردانش بر سویا غلبه کردند سوپرجام اسپانیا را برای اولین بار فتح کرد.
اگرچه بارسلونا همه جامهای داخلی را درو کرد اما باختش به اتلتیکو مادرید و تزلزلی که در هفتههای پایانی لالیگا نشان داد، نشانهای از این واقعیت بود که شالوده تیم انریکه دیگر استحکام سابق را ندارد و خریدهای نامناسب و ضعیف هم مزید بر علت شد تا مشکلات انریکه در آخرین فصل حضورش در نوکمپ به اوج برسد و شاید این همان واقعیتی بود که انریکه در اواسط فصل به آن پی برد و ترجیح داد اعلام کند که دیگر به کارش به عنوان سرمربی بارسلونا ادامه نمیدهد.
کمبود مهرههای تأثیرگذار در نتیجه خریدهای ضعیف، ضربهای اجتنابناپذیر به شانس انریکه برای کسب افتخارات فصول قبلی زد و در نهایت او با کسب تنها یک جام به کارش پایان داد. اگرچه کمبود مهره تأثیر بسزایی در ناکامی انریکه در رقابت با رئال مادرید در لیگ زد و باختش به یوونتوس در یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا داشت، اما واقعیت این است که خود او هم به میزان قابل توجهی در این ناکامی نقش داشت و مهمترین دلیلش تأکید افراط گونه به بازی هجومی، وابستگی بیش از اندازه به مهاجمان و غافل شدن از سازماندهی قوای دفاعی تیم بود. در فصل اول به طور کامل و در فصل دوم به طور نسبی، مثلث MSN توانستند با گلهایشان ضعف تدافعی تیم را پوشش دهند اما امسال این اتفاق رخ نداد و همین مسئله باعث شد مردی که میتوانست لقب پرافتخارترین سرمربی تاریخ بارسلونا را از چنگ پپ گواردیولا درآورد، بعد از او و یوهان کرایف در رده سوم موفقترین مربیان باشگاه قرار بگیرد.
انتهای پیام/