میانجیگری راهکاری برای پایان اختلافات ریاض-دوحه؟
آیا میانجیگران میتوانند مقامات عربستان و قطر را پای میز مذاکره بنشانند؟
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، حدود یک هفته است که از انتشار سخنان " تمیم بن حمد آل ثانی" امیر قطر در دفاع از ایران، حزب الله، حماس و انتقاد از سیاست های عربستان می گذرد.
از آن زمان بعد، حمله سیاسی_ رسانه ای شدید ریاض علیه دوحه آغاز شد. در همین مدت، ادبیات شبکه ماهواره ای " الجزیره" قطر در قبال تحولات سوریه به نفع محور مقاومت تغییر یافت و مقامات دوحه رایزنی های سیاسی خود را با کشورهای عضو محور مقاومت شروع کردند. این حملات رسانه ای و رایزنی های سیاسی با شدت و حرارت زیادی در منطقه همچنان ادامه دارد.
قرار است امروز امیر قطر به کویت سفر کند. این سفر درحالی صورت می گیرد که "صباح خالد الحمد الصباح" معاون اول نخست وزیر و وزیر امور خارجه کویت جمعه گذشته به قطر سفر کرده و با تمیم بن حمد آل ثانی در کاخ "البحر" دیدار کرده بود. پس از این ماقلات، وزیر امور خارجه کویت آمادگی کشورش را برای نزدیک کردن دیدگاهها با سایر کشورهای عربی و مهار کردن هرگونه تنش اعلام کرد.
در همین حال، روزنامه سعودی "عکاظ " دیروز درباره سفر امیر قطر به کویت نوشت:" این سفر طی چند ساعت انجام خواهد شد و در آن شیخ تمیم بن حمد آل ثانی با شیخ "صباح الاحمد الصباح " امیر کویت در خصوص میانجیگری این کشور برای پایان دادن به اختلافات ریاض _ دوحه به گفتوگو خواهد نشست." این روزنامه تصریح کرد:" قطر برای میانجیگری به کویت پناه آورده اما به رغم اینکه عربستان سعودی برای امیر و ملت کویت احترام خاصی قائل است ولی هزگز نمی تواند اقدامات قطر را بپذیرد و آنها را نادیده بگیرد چرا که دوحه از اجماع و توافق شورای همکاری خلیج فارس، کشورهای عربی_ اسلامی خارج شد و به توافق ریاض پایبند نبود و تمام قوانین و مقررات را نقض کرد."
بخشی از این موضع گیری را می توان در راستای جنگ رسانه ای ریاض علیه دوحه ارزیابی کرد. بخش دیگر را می توان موضع دست برتر گرفتن عربستان دانست تا این کشور بتواند در مذاکرات آینده اش با قطر امتیازاتی را که می خواهد، کسب کند. در اینجا باید به این نکته اشاره کنم، تاریخ مناسبات عربستان و قطر دارای فراز و نشیب هایی متعددی است.
اختلافات دو کشور در مسائل منطقه ای موضوعی نیست که قابل کتمان باشد. عربستان و قطر علاوه بر اختلافات مرزی در زمینه پروندههای منطقهای از جمله بحران سوریه و موضوع اخوان المسلمین اختلاف نظر جدی دارند.
یکی از مسائلی که جنجال زیادی به پا کرد، افشای مکالمه تلفنی "حمد بن جاسم" وزیر خارجه وقت قطر با "معمر قذافی" دیکتاتور سابق لیبی در سال 2011 بود. این مکالمه در خصوص طرح تقسیم عربستان بود.
همچنین حمایت قطر از اخوان المسلمین از یک سو و تلاش عربستان در قرار دادن این گروه در فهرست سازمانهای تروریستی به اختلافات جدی دو طرف در جریان نشست شورای همکاری خلیج فارس در مارس 2014 منجر شد. هر چند این اختلافات بطور موقتی حل شد اما این رویه همچون آتش زیر خاکستر باقی ماند. آخرین نمونه آن همین نشست اخیر ریاض است که با حضور "دونالد ترامپ" رئیس جمهور آمریکا برگزار شد.
تجربه تاریخی نشان می دهد، اغلب اختلافات ریاض _ دوحه با مذاکره و میانجیگری فروکش کرده است. اختلافات اخیر در روابط دو طرف نیز می تواند همین سرنوشت را داشته باشد. زیرا
1)عربستان اصلا مایل نیست قطر به جبهه مخالفان ریاض در منطقه بپیوندد.
2) اعضای شورای همکاری خلیج فارس خواهان فروپاشی این شورا با خروج قطر از آن نیستند.
3) آمریکا تمایلی ندارد، قطر به محور ایران ملحق و شورای همکاری خلیح فارس دچار ضعف یا فروپاشی شود. زیرا در این صورت، کفه تحولات غرب آسیا بویژه جنگ داخلی سوریه و عراق به سود محور مقاومت سنگین تر خواهد شد و این به زیان سیاست ها و راهبردهای کاخ سفید در این منطقه خواهد بود.
در محموع می توان گفت چنانچه مذاکراتی بین ریاض و دوحه برای پایان دادن به اختلافات موجود برگزار شود، عربستان در موضع برتری قرار خواهد داشت. آنطور که برخی تحلیلگران معتقدند، حمله رسانه ای و سیاسی ریاض علیه دوحه با چراغ سبز آمریکا انحام شده است. قرائن و شواهد نیز نشان می دهد کاخ سفید تمایل دارد عربستان به عنوان یک کشور محوری در شورای همکاری خلیج فارس؛ جهان عرب و رقیب ایران همچنان در کانون توجه قرار داشته باشد. بخصوص اینکه اخیرا با این کشور قرار داد 500 میلیارد دلاری امضاء کرده است.
با وجود این، نباید تصور شود، دست مقامات قطری در مذاکرات آینده شان با سعودی ها خالی است. تاکتیکی که دوحه انتخاب کرد، نزدیک ساختن خود به ایران و عراق بود. تماس امیر قطر با رئیس جمهور ایران و تاکید دو کشور بر توسعه و تحکیم روابط دوجانبه، این پیام را به ریاض و متحدانش داشت، اگر به خواسته و مطالبات دوحه توجه نشود، قطر گزینه قدرتمندی در منطقه در دسترس دارد که با متحد شدن با آن می تواند امپراطوری جهانی گاز ( متشکل از ایران، قطر و روسیه ) را بوجود بیاورد و درعرصه تحولات سیاسی و نظامی بویژه در سوریه کفه را به سود محور مقاومت سنگین تر سازد.
حال باید منتظر بود و دید روند تحولات منطقه چه سرنوشتی را برای پایان دادن به اختلافات ریاض _ دوحه رقم می زند. آیا میانجیگران می توانند مقامات ریاض و دوحه را پای میز مذاکره بنشانند؟ در این مذاکرات چه امتیازاتی بین دو طرف رد و بدل خواهد شد؟
نویسنده: عباس سیدمیر
انتهای پیام/