بیماری سخت‌تر و مهلکتر از عجب و غرور برای نفس آدمی وجود ندارد

بیماری سخت‌تر و مهلکتر از عجب و غرور برای نفس آدمی وجود ندارد

دینانی با بیان اینکه بیماری سخت‌تر و مهلکتر از عجب و غرور برای نفس آدمی وجود ندارد گفت: ‌انسانی که دچار غرور شد و عجب او را فرا گرفت هر کار بدی که ممکن است از او بر می‌آید.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا؛ دکتر غلامحسین دینانی در برنامه این هفته‌ «معرفت» شبکه چهارم سیما  به تفسیر حکایتی از دیوان شعر پروین اعتصامی پرداخت.

وی در بیان حکایت گفت:‌ سرهنگی به پادشاهی گفت؛ ای پادشاه شما هر دستوری داده بودید آن را اجرا کردیم؛ دشمن را قلع و قمع کردیم، فتوحات داشتیم و به یتیمان رسیدیم. سرهنگ به این نکته توجه نداشت، حال که این کارهای خوب را انجام داده است و به پادشاه گزارش می‌دهد، گرفتار عجب و غرور شده است.

دینانی با بیان اینکه بیماری سخت‌تر و مهلکتر از عجب و غرور برای نفس آدمی وجود ندارد گفت: ‌انسانی که دچار  غرور شد و عجب او را فرا گرفت هر کار بدی که ممکن است از او بر می‌آید.

وی افزود: اگر انسان خود شیفته به خود باز نگردد و متوجه خطا و نقصان خود نشود و  وسوسه‌های نفس اماره را کنار نگذارد ؛  خودشیفتگی‌اش برای او منشأ هر فسادی خواهد بود.

دینانی با بیان اینکه وقتی عجب انسانی را فرا بگیرد و به وسوسه نفس اماره در زمینه عجب را کنترل نکند وسوسه‌های دیگر نیز به سراغ او خواهد آمد گفت: هیچ شناختی به اندازه معرفت‌النفس ارزش ندارد و اگر انسان جهان را بشناسد ولی خودشناس نباشد هیچ‌چیز را نشناخته است و اگر نفس خود را شناخت همه چیز را شناخته است. اگر من شناسنده عالم خودم را نشناسم چگونه می‌توانم عالم را بشناسم.

وی با بیان اینکه هر چه در این عالم وجود دارد مظروف است گفت: اما فکر و اندیشه‌اش انسان مظروف نیست و در عالم حضور دارد؛ چرا که اندیشه انسان شناسنده و عالم شناخته شده است و شناسنده بالاتر از شناخته شده است.

دینانی با بیان اینکه اندیشه‌ای که جهان را می‌شناسد ممکن است خطا کند و  اگر خطا کرد تنها خود اندیشه به آن پی می‌برد گفت:‌ انسانی که با اندیشه است فقط با اندیشه کار نمی‌کند و به همراه اندیشه با اخلاق نیز کار می‌کند و انسان مرکب از اندیشه و ارزش است.

وی با بیان اینکه اندیشه‌هایی که با عمل همراه است ارزشها را به وجود می‌آورد گفت: زندگی انسان بدون ارزش ممکن نیست.

دینانی با اشاره به حکایت ابتدایی گفت: سرهنگ به بیرون کردن دشمن بیرونی افتخار می‌کرد اما  موفق به غلبه بر دشمن درونی خود که همان نفس اماره باشد نشده بود. دشمن بیرونی هر چقدر نیز که مسلح باشد جنگیدن با آن بسیار آسان تر از دشمن درونی است چرا که متوجه نمی‌شویم چه موقع و از کدام طرف و با چه سلاحی برای حمله می‌آید.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
خانه خودرو شمال
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل