سفر ترامپ فقط به سود اسرائیل بود
فهمی هویدی می نویسد: می خواهم کمی بر سر عادی سازی روابط با اسرائیل درنگ کنم تا بفهمم هدف اصلی رئیس جمهوری امریکا از سفر به منطقه چه بوده است، آیا آن توافق تاریخی که در بطن خود معنا و مضمون دیگری دارد چیزی غیر از این است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم،دیپلماسی ایرانی نوشت: سفر رئیس جمهوری امریکا به عربستان سعودی بسیار ما را نگران می کند و هیچ چیز اطمینان بخشی به ما نمی دهد، از این می ترسم که این سفر تمهیداتی باشد برای عادی سازی بدبختی های ما و وضعیتی فجیع و آسیب پذیر برای ما ایجاد کند.
(1)
24 ساعت قبل از این که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا به ریاض برسد (در روز 20/5) روزنامه واشنگتن پست گزارشی نوشت که بیان کننده مواضع این مرد و دیدگاه او نسبت به اسلام و مسلمین و عربستان و منطقه خلیج فارس از مارس 2011 تا میانه های ماه فعلی، مه 2017 بود. اهم خلاصه این گزارش این بود که این مرد نفرتش از اسلام و مسلمین و تحقیر کشورهای عربی خلیج فارس را مخفی نمی کند و معتقد است که این کشورها وابسته به ایالات متحده هستند. عنوان گزارش از مقوله ای اقتباس شده بود که باعث شهرت رئیس جمهوری امریکا شده است، زمانی که اعلام کرده بود «اسلام از ما متنفر است»، تصمیم ها و اظهاراتی که بعدا وی بیان کرد نه تنها تاکید می کند که از نظر او اسلام دینی خطرناک برای جهان است بلکه مسلمانان را اشرار می داند و باید مساجدشان در ایالات متحده – و همچنین در فرانسه که بعدا افزوده شد – تحت نظارت قرار بگیرد و بهتر است که اصلا بسته شوند. درباره مسلمانان امریکا می گوید که باید برای آنها کارت شناسایی ویژه ای صادر شود. این گونه اظهارات است که احساس نفرت را نزد بعضی ها بر می انگیزد، و باعث شده است که نرخ جنایت های مبتنی بر نفرت و تبعیض در ایالات متحده بالا برود. او دروغ نمی گوید. برای این که از روزی که به طور رسمی منصب ریاست جمهوری را تحویل گرفته دستور مشهورش برای منع ورود شهروندان 7 کشور اسلامی به ایالات متحده (که بعدا 6 کشور شد) را صادر کرد. اگر چه قضات امریکایی دستور او را باطل کردند برای این که آن را مغایر با قانون اساسی امریکا دانستند اما او همچنان برای فعال کردن آن و ایجاد محدودیت برای ورود مسلمانان به کشورش تلاش می کند.
این فقط مواضع این مرد نیست، بلکه تیم و معاونینش نیز همین مواضع را دارند. در شهادتی که استاد محمد المنشاوی، مقیم ایالات متحده امریکا ضبط کرده است جزئیات مهمی در این رابطه روشن می شود، از جمله مثلا مشاور امنیت ملی او، مایکل فلین (که بعدا مجبور به استعفا شد) دین اسلام را ایدئولوژی سیاسی ای توصیف کرده که در پشت یک اعتقاد دینی مخفی شده است، او همچنین آن را به «سرطان خبیث» تشبیه کرده است. و در جایی نوشته که ترس از مسلمانان ترسی منطقی است. اما بارزترین مشاور ترامپ، استیو بنن، اسلام را «تندروترین دین در جهان» توصیف کرده است، و هشدار داده که مسلمانان می توانند «ستون پنجم» در ایالات متحده تشکیل دهند. ترامپ همچنین جرات کرد و سباستین جورکا را به عنوان مشاور خود در امور مبارزه با تروریسم منصوب کرد. او کسی است که گفت جای بحث بر سر اسلام نیست، حالا چه دین باشد چه نباشد، برای این که تروریسم تندروی اسلامی، بگذارید صریح باشیم، رویارویی با این تهدیدی که اسلام تشکیل می دهد، دولت اوباما نسبت به آن کوتاهی کرد (روزنامه الشروق 19/5). بنابراین چندان عجیب نیست که ترامپ در سفر خود به عربستان سعودی تونی کیث خواننده را با خود می برد که در آن جا بعضی از آهنگ هایش را بخواند. او کسی است که قبلا آهنگی نوشته بود که در آن می خواست اماکن مقدس در مکه بمباران شوند و «مردم از آن مثل خرگوش فرار کنند».
در ارزیابی رئیس جمهور ترامپ نشریه «دیر اشپیگل» آلمان در سرمقاله ای در روز 19/5 نوشت که «او مردی بدون اصول است، دروغگو، نژادپرست و آشوبگر»، این نشریه همچنین ترامپ را «خطری برای جهان» معاصر دانست. این عبارت ها را وقتی که او درباره اسلام در مقابل نمایندگان جهان اسلام در ریاض در روز یکشنبه 21/5 سخنرانی می کرد، به یاد می آوردم. وقتی که می گفت «اسلام از عظیم ترین ادیان در جهان است» عبارتی که با آن چه در روزنامه های امریکایی و بریتانیایی رصد کردم فاصله بسیار دارد، و آن را دلیل دیگری بر این دانستم که هیچ اعتمادی به این مرد نیست و هر آن ممکن است مواضع و اصول خود را اگر ببیند مصالح ایجاب می کند 180 درجه تغییر دهد.
(٢)
این تحول در اظهارات و احساس این مرد را زمانی می توانیم بفهمیم که درک کنیم وی توافقاتی به ارزش 450 میلیارد دلار با عربستان سعودی امضا کرده است. و موسسه ای که دخترش تاسیس کرده توانسته صدمیلیون دلار کمک یا سهم دریافت کند، این غیر از قراردادهایی است که شرکت های امریکایی به ارزش ده ها میلیون دلار امضا کردند و ارقام نجومی ای که سبب می شود واقعا سفر او را «تاریخی» توصیف کنند، برای این که عنوان مهمی در پرونده او ثبت کنند، «توافق قرن».
این تنها دستاورد او نیست، او دستاورد مهم دیگری نیز از نگاه امریکایی ها به دست آورده که اعلام هم کرده است. دستاورد سیاسی دیگر او، ایجاد جبهه ای از کشورهای سنی در پیمان سمبلیک نظامی در درجه اول برای رویارویی با ایران شیعی، در کنار مبارزه با فعال با شبکه داعش و القاعده در چارچوب مبارزه با تروریسم است، که سفارش شده 34 هزار سرباز ذخیره داشته باشد. اقدامی که گفته می شود به مثابه اعلان تاسیس «پیمان استراتژیک خاورمیانه در شهر ریاض» است.
از این «دستاورد» در نشست موسوم به «نشست امریکایی عربی اسلامی» رونمایی شد. نشستی که نمایندگان 55 کشور در آن حضور داشتند و رئیس جمهوری امریکا با زبان گشایش و مصالحه با کشورهای اسلامی مشارکت کننده در این نشست صحبت کرد، و طی آن همه را به مبارزه با تروریسم دعوت کرد، و تلاش برای ایجاد صلح و ثبات در منطقه.
توصیفاتی که درباره این نشست شد خیلی اغراق آمیز بود. دکتر ابراهیم عوض، استاد سیاست جهانی در دانشگاه امریکایی ها نقد خود را درباره این اغراق ها با من در میان گذشت، تحلیل او این بود که شیوه ای که برای ایجاد این پیمان جدید پیش گرفته شد در مضمون خود «فاسد» بود. وی می گفت که ایجاد پیمان منطقه ای برای تحقق امنیت و صلح در محیط پیرامونی آن، باید همه کشورهای منطقه را شامل شود، در حالی که یک کشور واقعی و بزرگ در منطقه (مثل ایران) را از خود دور کردند و خواستند بدون او پیمانی ایجاد کنند. همچنین می گفت ایجاد یک پیمان در جلسه ای با حضور نمایندگان کشورهای اسلامی که ظرف چند ساعت تشکیل شود، باید نسبت به جدیت و امکان آن شک کرد. (الشروق – 21/5)
همچنان اطلاعات درباره سفر رئیس جمهوری امریکا به ریاض ناقص است. شخصیت این مرد با دگرگونی های آنی اش ما را می ترساند و نگران می کند، همچنین از حجم توافقات مالی و اقتصادی کلانی که با وجود ضعف مواضع داخلی اش منعقد کرد، شوک آور بود، زمزمه ها برای عزل او از منصبش آغاز شده است. ظن غالب بر این است که ما باید باز هم صبر کنیم تا ببینیم روزنامه های اسرائیلی درباره سفر او به ریاض چه می نویسند و دستاوردهایش در تل آویو چه بوده است.
(٣)
در آستانه سفر رئیس جمهوری امریکا به اسرائیل (یکشنبه شب 21/5) شورای وزیران سیاسی و امنیتی اسرائیل دادن بعضی تسهیلات به فلسطینی ها را تصویب کرد، تسهیلاتی مثل سهل گرفتن در گذرگاه بین کرانه باختری و اسرائیل، تصویب توسعه منطقه صنعتی در «ترقومیا»، جنوب الخلیل و اجازه عبور و مرور هزاران فلسطینی ساکن در مناطق معروف شده به منطقه «ج» به دیگر شهرهای فلسطینی. روزنامه هاآرتص در شمار روز دوشنبه 22/5 خود نوشت که دادن این تسهیلات با سفر ترامپ ارتباط داشته است.
تسهیلات اسرائیلی ها به فلسطینی ها چیزی جز پیام خوشامدگویی به رئیس جمهوری امریکا نبود و این که می خواهد وانمود کند که حسن نیت دارد و منتظر واکنش طرف مقابل است تا راه برای یک توافق مطلوب مهیا شود. غیر از این، سفیر جدیدش در اسرائیل، دیوید فریدمن، در اولین اظهار نظر خود بعد از تقدیم استوارنامه اش، به همه تاکید کرد که از اسرائیل «خواسته نمی شود که هیچ گونه امتیازی به فلسطینی ها بدهد». او در گفت وگویی که روزنامه «یسرائیل هیوم» - پرتیراژترین روزنامه در اسرائیل – در 17/5 منتشر کرد، گفت که به هیچ وجه دولت ترامپ قصد ندارد موضعی اتخاذ کند که با طرح های دولت عبری مغایر باشد، به ویژه در مساله تعلیق شهرک سازی ها. او فقط به همین بسنده نکرد بلکه تاکید کرد که سخنرانی ترامپ در اسرائیل «بسیار ایجابی» خواهد بود، و «اجازه نخواهد داد که هیچ فشاری به اسرائیل در هر گونه مذاکراتی در آینده وارد آید»، و اگر مذاکراتی میان دو طرف صورت بگیرد بدون هر گونه پیش شرطی خواهد بود.
لازم به یادآوری است که سفیر فریدمن که از سوی ترامپ به عنوان نماینده او در اسرائیل انتخاب شده، ریاست جمعیت امریکایی یهودی متخصص در جمع آوری کمک به شهرک های یهودی در کرانه باختری را بر عهده داشته است. وی کار خود را به عنوان سفیر در اسرائیل با رفتن به دیوار براق که آن را دیوار مبکی می نامند، آغاز کرد، و در آن جا مناسک دینی صهیونیست های مذهبی را به جا آورد. روزنامه معاریو گزارش داد که نتانیاهو از او پرسید چرا این دیوار را به عنوان اولین مکان برای دیدن بعد از آغاز به کارش انتخاب کرد، فریدمن گفت: می خواستم قبل از آغاز به کارم با رفتن به آن مکان به کارم مشروعیتی داده باشم.
این هم یادآور شوم، که روزنامه هاآرتص گزارش داد که ایوانکا، دختر رئیس جمهور ترامپ و همسر یهودی اش کمک های سخاوتمندانه ای به جمعیت اسرائیلی ای که خواستار ویران کردن مسجد الاقصی است، کرده است.
(٤)
حتی به لحاظ تاریخی هم نمی توانیم باور کنیم که واقعا «توافق عصری» آن طور که در میان طرف های سیاسی زده می شود، حاصل شده است، اما این را می فهمیم که این توافق مرتبط با پایان دادن به درگیری ها و بستن پرونده ها بوده است. گفته می شود که جهان عرب الآن آمده پذیرفتن چنین توافقی است، و نشانه هایی در اسرائیل وجود دارد که این مساله را تقویت می کند، در این رابطه تلویحا به طرح صلح عربی که در نشست اتحادیه عرب در بیروت در سال 2002 بر سر آن توافق شد، اشاره می شود، در آن طرح صحبت از عادی سازی کامل روابط در مقابل عقب نشینی کامل اسرائیل شده است. بعد از آن صحبت از عادی سازی منطقه عربی برای آماده سازی حل قضیه فلسطینی شد تا عملیات بستن پرونده تسهیل شود. گفته می شود که دو کشور عربی حوزه خلیج ]فارس[ (عربستان سعودی و امارات متحده عربی) بانی پیشبردن این راه حل شده اند و دو کشور در شرق این منطقه (مصر و اردن) نیز این طرح را تایید می کنند. اما نکات و حرف هایی که قبل از رسیدن ترامپ به منطقه به بیرون درز کرد وقتی که ترامپ به ریاض رسید رنگ باخت. به نظر می رسد که صحبت از راه حل در دیدارهای خاص انجام شده و هنوز «توافق قرن» به ثمر ننشته است.
در این زمینه روزنامه نگار مشهور اسرائیلی، اودی سیگل – تحلیلگر امور سیاسی در کانال دوی اسرائیل – می گوید که ترامپ از حکام عرب خواهد خواست تا زمینه های لازم برای تحقق توافق عصر را مهیا کنند. وی در اظهار نظری که جمعه شب 19/5 در خلال برنامه «استودیو جمعه» پخش شد گفت که از رهبران عرب خواسته خواهد شد که «اقدامات بزرگی برای عادی سازی روابط با اسرائیل» انجام دهند تا این توافق به نتیجه برسد. به گفته او «اطلاعات موجود در اسرائیل حاکی از آن است که ترامپ به حکام عرب خواهد گفت که باید آنها اجازه راه اندازی پروازهای مستقیم میان تل آویو با پایتخت های عربی بدهند، و ممنوعیت سفر اسرائیلی ها به کشورهای عربی را لغو کنند، همچنین به تیم های ورزشی و هنری اسرائیلی اجازه داده شود در فعالیت های بین المللی و منطقه ای که کشورهای عربی برگزار می کنند، مشارکت کنند.»
نمی توانم درباره این اظهارات اظهار نظری کنم، اما می خواهم کمی بر سر عادی سازی روابط با اسرائیل درنگ کنم تا بفهمم هدف اصلی رئیس جمهوری امریکا از سفر به منطقه چه بوده است، آیا آن توافق تاریخی که در بطن خود معنا و مضمون دیگری دارد چیزی غیر از این است. در گذشته گفته بودم هر گونه توافقی به سود اسرائیل به مثابه سیلی ای به صورت جهان عرب است. همچنان بر این نظر خود هستم و آن را تغییر نمی دهم.
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.